dimanche 11 avril 2010

نامه یکی از قربانیان سناریوی وزارت اطلاعات

انتشار : خبرگزاری هرانا

رنجنامه احمد کریمی از قربانیان سناریوی وزارت اطلاعات

احمد کریمی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام که روز گذشته محکومیتش در دادگاه تجدید نظر به 15 سال حبس تقلیل یافت، طی رنجنامه ای از سناریو دستگاه امنیتی برای وی و دوستانش پرده برداشت.

لازم به ذکر است این نامه پیش از دریافت خبر تقلیل حکم اعدام به حبس تعزیری نگاشته شده است.

متن نامه احمد کریمی بدین شرح است:

در تاریخ14/2/88با مداد من، مادرم و خواهرانم در خواب بودیم ومن برای رفتن به محل کار استراحت می کردم که ناگهان احساس کردم منزل ما در حال خراب شدن است و مادرم و خواهرانم در حال فریاد زدن هستند و به شدت وحشت کرده بودند.عده ای در پشت درب خانه بودند درب خانه راشکستن و وارد خانه شدند با اسلحه به طرزی که گویی می خواهند بنلادن را دستگیر کنند به من دستبند زدند و به یکدیگر می گفتن که برو و بقیه را آزاد کن چون قبل از من هر چی مرد در ساختمان بود را دستبند زده بودند بعد از بهم ریختن خانه و زیر و رو کردن تمام وسایل و بردن چند جلدکتاب کیس کامپیوتر،CD های فیلم و برنامه ،موسیقی وفیلمهای هندی کم خانوادگی.

مرا سوارماشین کردن که 4ماشین وکلی نیرو برای دستگیری آدمی که تمام عمر خود را کارگری کرده بودآورده بودن و برای دستگیری من فقط تانک نیاورده بودند.مرا به اوین آوردند و در بازداشگاه 209در یک سلول انفرادی مدت40روز را گذراندم از فردای روز بازداشت بازجویی که بیشتر به ضرب وشتم وتهدید وتوهین بود شروع شد که بعد از گذشت چند روز تازه درخواست آنها رافهمیدیم.

چون من حامد و علی زمانی با هم به عراق رفته بودیم آنها جزئیات ماجرا را می خواستند و وقتی من شروع کردم به تعریف کردن، گفتن ما اینها را می دانیم اما اینها را نمی خواهیم ما چیز هایی را که خودمان می گوییم را تو می نویسی واگر ننویسی خواهر و مادرت را می آوریم من ناچار همکاری کردم . تمام چیزهایی را که می خواستند را نوشتم و بعد از آن برخوردشان با من بهتر شد و هر دفعه با چای وسیگار پذیرایی می کردند ومی گفتن نگران نباش ما با شما همکاری میکنیم شما به علت نا آگاهی دچار مشکل شدید و بعد از مدتی آزاد خواهید شد.

هر چی گفتند را نوشتم و هر چه خواستن و هر کاری که نکرده بودم وحتی روحم خبر نداشت را گفتند و من بر گردن گرفتم و نوشتم مدت 40 روز را درانفرادی بودم و بعد از انتخابات به سلول 4 نفری رفتیم تا اینکه حوادث بعد از انتخابات شکل گرفت ودادگاه علنی اول شروع شد من به امید آزادی هر روز را سپری می کردم،چون که بازجوها میگفتن که کار ما را انجام داده اند تا ما برویم .

جمعه ای بود سر بازجو مرا صدا زد وبیرون برد( بعد از مدتی که هیچ کس از ما خبری نمی گرفت )رفتیم در گوشه ای از راهرو و اتاقهای 209وگفت که فردا به دادگاه خواهی رفت و آنجا در کیفر خواست عمومی اسم تو را هم خوانده خواهد شد.علی زمانی اسم تو و حامد را خواهد برد و حتی چیزهایی را خواهد گفت که شما تا به حال نشنیده اید وخبر ندارید اصلا نگران نباشیدوناراحت نشوید،چون ما میدانیم شما بی گناه هستید و ما شما را کمک خواهیم کرد وکرده ایم وادامه داد اگر میزان کمک ما از 1تا100باشد ما به شما 100درصدکمک کرده ایم شما به ما اعتماد کنید ومن گفتم که ما مجبوریم به شما اعتماد کنیم و چاره ای نداریم .

در دادگاه علنی دوم حضور پیدا کردیم وهر کس هر جوری که وزارت می خواست حرف می زد و کارهایی که نکرده بود را گردن گرفته بود و علی زمانی هم یکسری چیزهایی را بیان می کرد (از جمله ملاقات با آمریکایی ها وموساد وگرفتن پول که من در ان زمان تعجب کردم که آیا واقعا چنین کاری کرده بود وایا آرش رحمانی که ادعای بمب گذاری که حتی تهیه مواد وامتحان آنها) تا اینکه پیمان عارفی یا امیر رضا پسر عمه آرش در209هم اتاقی من شد وچند روزی را با هم بودیم که فهمیدم هیچ یک از آنها که آرش گفته بود صحت نداشت و این حرفها هم در وزارت اطلاعات است.

درتاریخ30/06/88من را از209به اندرزگاه7اوین انتقال دادند در آنجا فهمیدم که از سادگی ما سوئ استفاده شده برای یک سناریوی زیبا با دیدن بچه هایی که در دادگاه حضور داشتن و هر یک جداگانه در یک سناریوبازی کرده اند. یک روز قبل از رفتن به دادگاه تمرین کرده بودند در حضور قاضی ودوربین ها.وچون بعد از انتخابات نتوانسته بودند سران ومسئولان این شلوغی ها را کنترل کنند این بازی را کردندتا افرادی مثل من وحامد وخیلی از جوانهای ساده بودند ودور از تمام هیاهوی سیاسی را در دام بیندازند تقصیر را برگردن ما انداختند.در حال حاضر 11ماه است که در زندان اوین هستم و در بند 350روزگار را باتمام هم بندی های می گذرانم.

مدتی پیش یعنی در ماه بهمن روز پنجشنبه علی زمانی وآرش رحمانی را اعدام کردند و بعد از آن گفتن این دو نفر را مسلح در خیابان های شهر در روز عاشورا دستگیر کردیم وآقای لاریجانی در یک نشست خبری با خانم کریستین امانپور گفتن که این دونفر در بمب گذاری حسینه شیراز شرکت داشته اند ولی هیچ کدام از این حرفها صحت ندارد چرا که آرش را در اسفند ماه87وزمانی رافروردین88دستگیر کرده بودند وبمب گزاران شیراز نیز یک سال قبل اعدام شدند.من و حامد نیز حکم اعدام گرفتیم ولی برای حامد شکست وبه10سال زندان وتبعید به زنجان تبدیل شد.

من هم که د رتاریخ19/8/88دادگاهی شدم بعد از دوماه حکم اعدام دادند و تابه حال هیچ خبر دیگری از آن ندارم به هر حال سهم من وامسال من دراین زندگی کار وزجر کشیدن و دست وپنجه نرم کردن با فقر است وخواسته های مان داشتن یک زندگی بدون محتاج شدن به دیگری و شرمنده نبودن پیش خانواده.

اما در زندان بودن ودیدن مشکلات مختلف کشور و بهم ریختگی اقتصاد و ضعف در قانون اساسی حاکی از این است که ما فرزندان ایران هیچ گاه وبه هیچ وجه در هیچ زمانی از این حکومت واین نابسامانی به هیچیک از خواسته هایمان نخواهیم رسید.کشوری که سالها قدمت تاریخی دارد وبا شکوه سالهای امپراطوری خود وبا داشتن منابع بزرگ انرژی وطبیعی قادر به رفع مشکلات خود نیستیم وبا دروغ ورعب ووحشت در جامعه می خواهند خود را نگهدارند.

به روی برگه های بازجویی نوشته شده است ((النجاه و فی صدق))اما این واژه در اصل هیچ معنی ومفهومی ندارد یعنی شخصی دروغ بگوید یا راست بگوید اینها هر جور که بخواهند از شخص استفاده می کنند همانگونه که به ما وعده آزادی دادند وگفتن که ما بی گناه هستیم وما فهمیدیم نگران نباشید ولی زندان اوین به خیلی از بچه ها که هر کدام حکمهای مختلف دارند نیز با چنین حرفهایی راضی شده اند و در بازجویی هر چه که دلشان خواسته گفته اند واینها امضائ کرده اند و چه حکمهایی گرفته انه وچه خانواده هایی را در دادگاه عمر خود راسپری می کنند.

من کسی بودم که دراین مدت در حال کار نجاری بودم و سعی می کردم که بتوانم دراین بازار گران وتورم که مادرم قادر به سپری کردن روزگار خود با حقوق بازنشستگی مرحوم پدرم نیست بتوانم کمک ناچیزی بکنم ولی آن را نیز از مادر و از خودم باز داشتن تا در زندان خرج مرا نیز مادرم بپردازد من نمی دانم تا کی در اینجا باقی خواهم ماند و با وعده های پوشالی که آقایون می دهند مانند عف و آزادی همه را به خستگی وروزمرگی میگذرانند.در صورتی که خیلی ها آمدند که دردولت های گذشته برای خود جایگاه داشته اند و بعد از مدتی رفتن.

جرم من تنها کارگری کردن در این تبعیض بین کارگران ونداشتن پارتی در یکی از ارگانهای دولتی بوده است و نا اگاهی خودم و خانواده ام از اوضاع نا بسامان کشور بوده است پس بنابر این زندگی برای من وامسال من خارج از زندگی در شرایط سخت نخواهد بود ولی خانواده ام وتمام خانواده ها کانون گرم وداغ و دوست داشتنی درونشان جوش میزند و این جوش مهرومحبت در خانواده من نیز بیشتر از تمام زمانهای قبل جوش خورده و اتحادی رابوجود آورده که هیچ دیوار و سیم خارداری مانع آن نخواهد شد به امید روزی که همه ما در آغوش گرم وپر مهر خانواده ها قرار بگیریم.

اما در این آشفته بازار آخر عاقبت ما چه خواهد شد چون به عدالت خدا هم شک دارم چرا که اینها می گویند خدا با ماست.

احمد کریمی
18/1/89
زندان اوین – بند 350

---------------------------------------------------------

تجمع کارگران معترض در خرمشهر

سایت کلمه: رونامه جمهوری اسلامی نوشت:کارگران و نمایندگان ۲۳ شرکت تخلیه و بارگیری فعال در بارانداز شلمچه در مقابل ساختمان مرکزی منطقه آزاد اروند در آبادان و در محل نماز جمعه خرمشهر تجمع اعتراض آمیز برپا کردند.

این افراد در نامه ای به نمایندگان خبری در منطقه از مسئولین خوزستان و کشور خواسته اند از زندگی به خطر افتاده بیش از ۴۰۰ کارگر بارانداز و خانواده های آن ها دفاع نمایند .

واگذاری تمام امور این بارانداز به یک شرکت خصوصی سبب ساز این اعتراضات شده است .

---------------------------------------------------------

پاسدار ذوالقدر در معاونت جديد قوه قضاییه رژیم

روزنامه حکومتی رسالت: معاون فرهنگي، اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم قوه قضائيه بزودي منصوب مي شود.

در پي اعلام تشکيل و راه اندازي معاونت اجتماعي، فرهنگي و پيشگيري از وقوع جرم در قوه قضائيه که خبر آن روز چهارشنبه گذشته در ستون شنيده ها و نکته هاي رسالت درج شد با خبر شديم رئيس قوه قضائيه مسئول جديد اين معاونت را منصوب خواهد کرد.

گفتني است قوه قضائيه در حال حاضر داراي اداره کل فرهنگي، اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم است که عملکرد قابل توجهي مطابق وظايفي که قانون اساسي براي قوه قضائيه در نظر گرفته است نداشته و رئيس قوه قضائيه تصميم گرفته براي افزايش کارايي در اين زمينه معاونت مستقلي به وجود بياورد.

اخبار رسيده حاکي است که محمد باقر ذوالقدر مشاور فعلي رئيس قوه قضائيه محتمل ترين گزينه براي تصدي معاونت جديد قوه قضائيه مي باشد.

---------------------------------------------------------

انتقاد وزير دادگستری رژیم از حق الوكاله زياد وكلا

روزامه آفتاب یزد: وزير دادگستري گفت: حق الوكاله هاي زياد و بي اعتمادي مردم به وكلا، امروز به عنوان چالشي ‌اجتماعي و قضايي محسوب مي شود كه راه برون رفت آن، اعتماد سازي وكلاي صديق، عادل و پايبند ‌به سوگند وكالت است. به گزارش مهر، بختياري با بيان اينكه <قيمت وكالت و فرهنگ استفاده از وكيل قبل از ورود به محاكم قضايي، يكي از ‌چالش هاي جامعه امروزي محسوب مي‌شود> اظهار داشت: عملكرد وكلا در فرهنگ استفاده از وكيل، ‌يكي از شاخصه هاي اصلي رفع اين چالش به شمار مي رود. ‌‌ ‌وي گفت: وكيل در صورتي كه صادقانه بر اساس سوگند خود، مدافع حق از دست رفته موكل خود باشد ‌مورد اعتماد جامعه قرارگرفته و ابزاري براي نهادينه شدن فرهنگ وكالت است، در حالي كه متاسفانه ‌جامعه شاهد دريافت حق الوكاله هاي كلان فارغ از حقانيت براي تضعيف طرف ديگر دعاوي است.‌

---------------------------------------------------------

اظهار نظر کروبی درباره احکام گیوتینی زندانیان

روزنامه حکومتی رسالت: شنيده شده روز پنج شنبه تعدادي از عناصر گروهک ملي - مذهبي و بقاياي نهضت غير قانوني آزادي به ديدار کروبي رفته و از ايستادگي و مقاومت کروبي در برابر نظام از وي قدرداني کرده اند! کروبي هم در اين ديدار از اعضاي نهضت آزادي قدرداني کرده و خواستار همگرايي بيشتر معترضين به نظام شده است. کروبي که در اين ديدار از دستاوردهاي مقاومت چند ماه گذشته خود و موسوي در حوادث بعد از انتخابات دلگير به نظر مي رسيد گفته است متاسفانه به جز آزادي نيم بند زندانيان که احکام سنگيني را همچون گيوتين بالاي سر خود دارند علامت مثبتي از سوي حاکميت ديده نمي شود ولي ما همچنان روي مواضع و نظرات خود ايستاده ايم.

---------------------------------------------------------

دستغیب: با تظاهر به دینداری تهمت می‌زنند و بازداشت می‌كنند

به گزارش سایت کلمه، آیت الله علی‌محمد دستغیب طی سخنانی گفته است:‌ فقها باید عادل باشند و عمل آنها با گفتارشان یکی باشد مردم وقتی خلافکاری،‌ تهمت و اتهام را می‌بینند و می‌شنوند نمی‌دانند قسم حضرت عباس را باور کنند یا دم خروس را!

وی تأکید کرد: عمل فقها با گفتارشان باید یکی باشد،‌ فقها باید عادل باشند و عمل آنها با قول‌شان یکی باشد.

آیت الله دستغیب ادامه داد: نباید بر سر مردم زد و فضا به گونه‌ای باشد که مردم جرأت نداشته باشند در خانه خود درد دل کنند. آیا واقعاً باید این گونه باشد؟ یک دفعه بریزند در خانه مردم؟ کتاب،‌ سنت و قانون این جور می‌گوید؟ از طرفی نماز نشان می‌دهند، اذان نشان می‌دهند،‌ می‌آیند و اخلاق را تفسیر می‌کنند اما از طرف دیگر اتهام و تهمت می‌زنند و بازداشت می‌کنند.

---------------------------------------------------------

سپاه نمایندگانی را که با موسوی دیدار کردند تهدید کرد

سایت حکومتی جوان آنلاین وابسته به سپاه پاسداران: در پی دیدار تعدادی از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با میرحسین موسوی اسامی تعدادی از این نمایندگان منتشر شد.
اسامی تعدادی از دیدار کنندگان با میر حیسن موسوی به شرح زیر می باشد:
محمد رضا تابش ،محجوب ،کواکبیان ،سازدار ، ترابی، قنبری ، نریمان، جمشید انصاری، محمد علی کریمی، محسنی بندپی و همچنین تعدادی از کارمندان سابق مجلس،فرزندان نمایندگان و نمایندگان سابق مجلس نیز در این نشست حضور داشتند
گفتنی است برخی فعالان سیاسی، دیدار تعدادی از اعضای فراکسیون اقلیت با سران فتنه را بر خلاف آراء و نقطه نظرات مردم برشمرده و با تاکید بر اینکه این دیدارها به هیچ وجه با سیاست نظام منطبق نبود، تصریح کردند، پس از دیدار با موسوی، صلاحیت حضور در انتخابات آینده از این نمایندگان سلب شده است؛ چرا که این نمایندگان دیگر صلاحیت نمایندگی ملت را ندارند لذا نمایندگانی که با یدک کشیدن عنوان نمایندگی ملت، در مقابل رفراندوم مردم، اهداف نظام، مشی امام (ره)، خواست مقام معظم رهبری، با سران فتنه ملاقات کرده اند، اهداف و وظایف خود را به سخره گرفته و عواقب شومی را برای خود رقم زده اند.


نمايندگاني كه ردصلاحيت مي شوند

پارلمان‌نیوز: یکی از رسانه‌های نزدیک به یک نهاد نظامی که متاسفانه پرچمدار بداخلاقی‌، انتشار اخبار دروغ و ملتهب کردن فضای جامعه است، مدعی شده که عاقبت شومی در انتظار نمایندگان دیدارکننده با مهندس میرحسین موسوی است.
سایت روزنامه جوان که از رسانه‌های افراطی حامی دولت است، در خبری جالب توجه از هم‌اکنون حکم به ردصلاحیت اعضای فراکسیون خط امام(ره)مجلس داد.
این سایت که مشخص نیست چگونه از تصمیم آینده اعضای محترم شورای نگهبان از هم‌اکنون مطلع شده است از یک سو این حکم را صادر کرده و سپس در ادعا و تهدیدی قابل تامل که می‌بایست مورد توجه نهادهای امنیتی قرار بگیرد مدعی شده که عاقبت شومی در انتظار نمایندگان دیدار کننده با میرحسین موسوی است.

---------------------------------------------------------

سانسور کتاب؛ هرگز چنين وضعيتی را در عمرم نديده ‌ام

روزنامه ابتکار: جمال ميرصادقي با نقد جدي وضعيت سانسور در كشور مي‌گويد:‌ امروز هفتاد و هفت سال عمر دارم و هرگز چنين وضعيتي را در عمرم نديده‌ام. هيچ‌وقت وضعيت سانسور به اين شكل نبوده است.

ميرصادقي در گفت‌وگو با ايلنا، ضمن اعتراض به وضعيت مجوز انتشار كتاب در كشور گفت: هميشه كار، خدمت به فرهنگ مملكت بوده است. بسياري از واژگاني كه در فرهنگ‌ها و نقد ادبيات داستاني به كار مي‌رود، از ساخته‌هاي من است. اما متاسفانه به كندي و با سخت‌گيري‌هاي عجيبي؛ به كارهاي من مجوز مي‌دهند. به عنوان مثال؛ 5،6 ماه پيش رمان من باعنوان «آسمان رنگ‌رنگ» براي كسب مجوز به ارشاد رفته است و آن‌قدر در آن تغيير داده‌اند كه من حاضر به چاپ آن نشدم. اين درحالي است كه دو سوم رمان من در انگليس مي‌گذرد. كار به جايي رسيده كه مميزان حتي به مناسبات جوامع ديگر هم ايراد مي‌گيرند.

مجموعه‌اي از داستان‌هاي شاگردانم را در كتابي باعنوان «داستان‌هاي شنبه» گردآورده‌ام. اين كتاب شامل 52 داستان از 37 نويسنده جوان است كه به اين‌ها هم ايرادهاي عديده‌اي گرفته‌اند.و يكي از اين داستان‌ها را هم حذف كرده‌اند. منتها درمورد اين مجموعه، چون اغلب نويسندگان آن جوان بودند و سابقه‌اي نداشتند، من با اين تغييرات كنار آمدم و آنها را پذيرفتم. اما درمورد رمان؛ نمي‌توان به اين شكل عمل كرد و حذف صفحاتي از يك رمان، باعث از دست رفتن كليت آن مي‌شود.

نتيجه تمام اين سخت‌گيري‌ها اين شده است كه تيراژ كتاب به قدري پائين آمده است كه شمارگان آن در هر چاپ به ششصد تا هزار نسخه رسيده است. به اين ترتيب مخاطب كتاب‌ها، معدودي روشنفكر هستند. ايرادهايي هم كه مي‌گيرند، اصطلاحاتي است كه در كلام روزمره مردم به‌كار گرفته مي‌شود. اين نوع برخورد با اثر ادبي، تنها وقت تلف كردن است. از انتشارات مرواريد خواسته‌ام تا كتاب «زنان داستان‌نويس نسل سوم» را به ارشاد نفرستد. اين كتاب به نويسندگان زن پس از انقلاب مي‌پردازد. از بين نود مجموعه داستان از نويسندگان زن، 66 مجموعه را انتخاب كرده‌ام و از هر مجموعه هم، يك داستان را برگزيدم و به نقد و تفسير آن پرداخته‌ام كه در مجموع اين كتاب به 741 صفحه رسيده است. منتها به ناشر گفتم دست نگه دارد. زيرا اگر در مورد اين كتاب هم دستور به تغيير يا حذفي مي‌دادند، ما نمي‌توانستيم اين تغييرات را درمورد آثار ديگران بپذيريم.

مولف كتاب «ادبيات داستاني‌» گفت: كتاب «پيشكسوت‌‌هاي داستان كوتاه جهان» كه 8 سال پيش چاپ شده بود و شامل آثاري از ادگار آلن‌پو، گوگول، چخوف، همينگوي وگي دو موپاسان مي‌شود‏، 6 ماهي است كه براي مجوز تجديد چاپ به ارشاد فرستاده شده و هنوز جوابي داده نشده است. فارغ از اين، مجموعه داستان «سپيده دمان» كه شامل 20 داستان از مجموعه داستان‌هاي قبلي من «چشم‌هاي من؛ خسته»، «شب‌هاي تماشا» و «مسافرهاي شب» مي‌شود هم با حذف و تغييرات عجيب و غريب مواجه شد. اين مجموعه ابتدا شامل 29 داستان مي‌شد كه قبل از اينكه آن را به ارشاد بفرستم، خودم چند داستان را برداشتم. ارشاد هم بعداز 6، 7 ماه دستور حذف 5 داستان ديگر را داد كه درنهايت به 20 داستان رسيد. البته تغييراتي هم در هريك از داستان‌ها اعمال شده بود. امروز نزديك به يه يا چهار ماه مي‌شود كه اين كتاب با تغييرات و حذفياتي گفته‌ شده، دوباره به ارشاد فرستاده شده است. منتها هنوز جوابي نداده‌اند.

---------------------------------------------------------

تشدید فشارهای غرب برای تصویب قطعنامۀ جدید علیه رژیم

رادیو فرانسه: پس از جلب موافقت چین با تصویب قطعنامۀ جدید علیه برنامۀ اتمی ایران، دو کشور فرانسه و آمریکا به منظور جلب موافقت اعضای غیردائم شورای امنیت، به ویژه برزیل و ترکیه، بر فشارها و مذاکرات خود افزوده اند.

دولت های فرانسه و آمریکا موفق شده اند تا موافقت چین را با تصویب قطعنامۀ جدید در شورای امنیت علیه برنامۀ اتمی ایران جلب کنند. با این حال، برای به تصویب رساندن قطعنامۀ جدید، دولت های پاریس و واشنگتن باید موافقت اعضای غیردائم شورای امنیت را نیز به دست آورند.
تصویب قطعنامۀ جدید نیازمند ٩ رأی از مجموعه ١٥ رأی کشورهای عضو شورای امنیت است. برخی از اعضای غیردائم شورای امنیت، ازجمله برزیل و ترکیه، از هم اکنون مخالفت خود را با قطعنامۀ جدید شورای امنیت علیه برنامۀ اتمی ایران اعلام کرده اند.
ناظران از فشارها و مذاکرات شدید آمریکا برای جلب موافقت این دو کشور، به ویژه برزیل، سخن می گویند. برخی مخالفت برزیل را زبانی عنوان می کنند و می افزایند : در صورت مخالفت این کشور با قطعنامۀ جدید پی آمدهای سنگینی به ویژه از سوی آمریکا در انتظار برزیل خواهد بود.
فرای قطعنامۀ جدید که دربرگیزندۀ تدابیر مالی و ممنوعیت سفر مقامات ایرانی به خارج خواهد بود، شماری از کشورها از حالا تحویل محصولات خود را به ایران یا شدیداً محدود یا کاملاً متوقف ساخته اند.
بعد از تصویب قطعنامۀ شورای امنیت، اتحادیه اروپا به تشدید مجازات هایش علیه ایران فراخوانده خواهد شد. شماری از کشورهای اروپایی از هم اکنون صدور قطعات یدکی یا فرآورده های پالودۀ نفتی را به ایران محدود ساخته اند.

---------------------------------------------------------

اعدام ۵ نفر در مشهد

رهانا - دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، از اجرای حکم اعدام پنج نفر در زندان این شهر خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، این پنج نفر که هویت آنها مشخص نشده، در ارتباط با «قاچاق ده‌ها کیلوگرم مواد مخدر از نوع تریاک و هروئین» دستگیر و به اعدام محکوم شده بودند.

حکم اعدام این افراد، پس از تائید دیوان عالی کشور، به اجرا گذاشته شد.

نوزدهم دی ماه سال گذشته نیز شش نفر در اصفهان با همین اتهام به دار آویخته شدند.

ایران دارای دومین رتبه اعدام در جهان است.

---------------------------------------------------------

مخالفت با تبدیل قرار بازداشت یک فعال دانشجویی

برگرفته از سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر

پس از گذشت بیش از چهار ماه از بازداشت میلاد فدایی، با تبدیل قرار این فعال دانشجویی موافقت نشد.

دادگاه اين فعال دانشجویی پس از چهار ماه بازداشت موقت هنوز تشکیل نشده و دادستان با تبدیل قرار بازداشت وی به وثيقه یا کفالت موافقت نکرده است.

وی بیش از ۳۵ روز از بازداشتش را در بند ۲۰۹ زندان اوین مبحوس بود و پس از آن تا امروز در بند ۳۵۰ زندانی است. وی تاکنون تنها دو ملاقات حضوری با خانواده‌اش داشته است.

اتهام اولیه او «ارتباط با منافقین» بود که پس از مدتی به «تبلیغ علیه نظام» تبدیل شد.

میلاد فدایی دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب روز ۱۱ آذر ماه سال گذشته در منزلش توسط پنج تن از ماموران لباس شخصی با حکم دادگاه انقلاب پس از تفتیش منزل و توقیف کتاب‌ها و هارد کامپوترش دستگير شد.

این فعال دانشجویی، در اسفندماه نامه‌ای را همزمان با تولد ۲۱ سالگی‌اش نوشت. در قسمتی از این نامه آمده است: «چقدر دوست داشتم که آغاز بیست و یکمین سال زندگی پر فراز و نشیب خود را در کنار شما جشن بگیرم و با دلی شاد و پر صلابت سال جدید را با یکدیگر و برای یکدیگر آغاز کنیم . اما حیف که دست سرد زندان پای پوینده را هم بسته و غم دوری از شما و خانواده ، راه بر مرغ نگاهم بسته.»

-----------------------------------------------------------------------

موضوع خواندنی در پرونده آقای رحیمی

منصور امان

باند آیت الله خامنه ای تا گلو در گرداب "پیروزی" در نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری فرو رفته است. همه فاکتورهایی که "مُهندسی" این خیمه شب بازی را مُیسر کردند، اکنون به نُقاط چالش عوامل به کار گیرنده و تله های انفجاری بر سر ادامه راه آن تغییر ماهیت داده اند. جدال در گرفته بین شُرکای تقلُب و جنایات پس از آن، زبان گویای وضعیت شکننده دستگاه قُدرت در نتیجه شرایط مزبور است.

یک حرارت سنج مُطمئن که می تواند درجه شدت اختلافها در سطح رهبری "نظام" را توضیح دهد و خط فاصلی بین نزاع واقعی باندها و جنگ زرگری معمول آنها بکشد، پرتاب شدن پرونده های فساد مالی به میدان جدال است. عدم پایبندی طرفهای درگیر به حفظ "اسرار نظام" و گُذر از خط قرمزی که قلمرو مصالح همگانی آن را نشانه گذاری کرده، همزمان یک نشانه روشن از بُن بست در حل وفصل اختلاف در چارچوب امکاناتی است که حُکومت در اختیار گُذاشته و راه حلهایی است که پیش بینی کرده است.

در همین رابطه، افشای دوسیه مُعاون اول ریاست جمهوری، آقای رحیمی، صحنه سیاسی مُتلاطم کشور را برای نمایش آرایش جنگی فراکسیونهای اصلی باند ولایت در برابر یکدیگر آب و جارو زده است. وی مُتهم می شود که رهبری یک شبکه فساد اقتصادی با "میلیاردها تومان اختلاس" را به عُهده داشته است.

اگر چه آقای رحیمی در مُقایسه با کوسه هایی که آقای پالیزدار در افشاگریهای پُر سر وصدای خود نام آنها را فاش ساخت ماهی کوچکی به شُمار می رود با این وجود، قالبی که پرونده او در آن جای گرفته، از وزن و اهمیت بیشتری برخوردار است. برخلاف جدال مزبور، این بار یک دستیار گُمنام نیست که برای بسته نشدن درها در بالا، به ماموریت لو دادن پرونده های رُسوا کننده رُقبا فرستاده شده است بلکه، رهبران "اصول گرا" هستند که پرونده به دست از این تریبون همگانی به آن یکی اسباب می کشند تا پنبه "پیروزی انتخاباتی" خویش و برآمد بوروکراتیک آن را رشته کُنند.

وزنه سنگین دیگر در کفه ی افشاگری جدید، یارگیری از قُوه قضاییه است. نخُستین بار آیت الله صادق لاریجانی در میانه اسفند از تشکیل پرونده برای یک "باند بُزُرگ مفاسد اقتصادی" خبر داد. او بدینوسیله همزمان با آنکه به موضوع فساد مالی اعضای گرایش رقیب رسمیت می بخشید (اقدامی که در مورد افراد افشا شده از سوی آقای پالیزدار صورت نگرفت) در همین حال، به گونه روشن صف آرایی نهاد تحت اداره خود در برابر آن را نیز اعلام می داشت.

بنابراین، فقط ده ماه پس از کژروی استراتژیک آقای خامنه ای، اهرُمهای سُلطه سیاسی او در جامه قوه های مُجریه، مُقننه و قضاییه، به یک ترکیب مُتنازع بدون رهبری تبدیل شده است. او قادر به فرو بُردن لُقمه بُزُرگی که در خُرداد ماه سال گُذشته به دهان گُذاشت، نیست و عوارض این ناتوانی را هر روز به گونه آزار دهنده تری از روز پیش تجربه می کند.

چُماق و تُفنگ ولی فقیه نمی تواند از چشم جُنبش اجتماعی پنهان کُند که حُکومت از درون پروسه ده ماهه ای که پُشت سر گُذاشته، ضعیف تر و ضربه پذیر تر بیرون آمده است. موضوع خواندنی در پرونده آقای رحیمی همین نُکته است.

-----------------------------------------------------------------------

تجمع اعتراضی خانواده های دستگیرشدگان

تجمع اعتراضی خانواده های دستگیرشدگان در مقابل زندان اوین
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خانواده های دستگیرشدگان اخیر صبح امروز در مقابل دادسرای ویژه دادگاه انقلاب در زندان اوین تجمع کردند و خواستار آزادی بی قید وشرط عزیزان خود شدند.
روز شنبه 21 فروردین ماه از ساعت 09:00 صبح تعداد زیادی از خانواده های دستگیر شدگان اخیر مقابل دادگاه انقلاب مستقر در زندان اوین تجمع کردند و خواستار آزادی عزیزان خود شدند این تجمع که تا پایان وقت اداری ادامه می یابد.
بازپرسان امنیتی دادگاه انقلاب پس از منصوب شدن عباس جعفری دولت آبادی به دادستانی تهران به زندان اوین نقل مکان کرده اند و در بازجوئیها و گرفتن اعترافات توسط بازجویان وزارت اطلاعات مستقیما نقش دارند و هر آنچه که بازجویان وزارت اطلاعات به دستگیر شدگان نسبت میدهند به عنوان اتهام علیه آنها بکار می برند.
درب دادسری ویژه دادگاه انقلاب در زندان اوین بر روی خانواده ها و وکلای آنها بسته است و حق ورود و صحبت کردن مستقیم با بازپرسان امنیتی مسئول پرونده عزیزانشان به خانواده ها داده نمی شود و سئوالاتی که خانواده دارند از طریق نگهبانی که در مقابل آنجا مستقر است به درون برده می شود که در اکثر مواقع به آنها پاسخی داده نمی شود.
در میان تجمع کننددگان امروز تعداد زیادی از خانواده ها علیرغم اینکه مدتها است که وثیقه برای آزادی عزیزانشان قرار داده اند ولی از آزادی آنها خوداری می کنند و گاها با پاسخ های نگهبان درب دادسرای ویژه دادگاه انقلاب مواجه می شوند که بروید به شما زنگ زده خواهد شد.اما هیچ وقت تماسی با آنها گرفته نمی شود.
در تجمع امروز خانواده ها ،مادری که با طی مسافتهای طولانی و صرف هزینه های زیاد از کرمانشاه خود را به دادسرای ویژه دادگاه انقلاب در زندان اوین رسانده بود و 6 ماه است که از فرزند دستگیر شده اش می گذرد اما تاکنون هیچ خبری از وضعیت و شرایط او ندارد دیده می شد.مادر سالخورده از این همه ظلم و بیعدالتی به خشم آمده بود و در حالی که اشک از چشمانش جاری بود. باعث شد که سایر خانواده ها به حمایت از او برخیزند و خواستار رسیدگی به وضعیت این مادر شوند. پس از شدت یافتن اعتراضات خانواده ها یکی از افراد لباس شخصی از آن محل بیرون آمد و این مادر سالخورده خواستار اطلاع یافتن از وضعیت فرزندش شد. فرد مربوطه به او می گوید بروید ما به شما اطلاع میدهیم. اکثرا خانواده ها با چنین جوابهایی مواجه هستند.

21 فروردین 1389 برابر با 10 آپریل 2010

-----------------------------------------------------------------------

بی خبری از وضعیت فعالان دربند حقوق بشر

خبرگزاری هرانا – از شرایط و محل نگهداری صالح شلماشی، اطلاعی در دست نیست.

بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، صالح شلماشی 11 اسفند ماه و در پی یورش های گسترده و هماهنگ به فعالین حقوق بشر، در شهر محل اقامتش، سنندج، بازداشت و اندکی بعد به تهران منتقل شده است.

وی تحت فشار بازجویان، در تماس کوتاهی با خانواده اش، ایشان را از پیگیری وضعیت پرونده ی خود منع نموده است.

شایان ذکر است در حال حاضر ده ها تن از فعالین حقوق بشر بر اساس سناریو سازی دستگاه های امنیتی در زندان اوین خاصه بند 2 الف سپاه پاسداران و در شرایط نامطلوب، نگهداری می شوند.


سرنوشت مبهم دانیال و شراره صبحی، دو فعال حقوق بشر

از سرنوشت دانیال صبحی و شراره صبحی، دوتن از همکاران سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، که از 22 بهمن ماه در بازداشت وزارت اطلاعات بسر می برند اطلاعی در دست نیست.

بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، دانیال و شراره صبحی که در حاشیه اعتراضات مردمی تاریخ مورد اشاره توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بودند علی رغم پایان بازجویی و صدور وثیقه از سوی شعبه یک بازپرسی دادگاه انقلاب با آغاز سناریوی دستگاه امنیتی برای فعالان حقوق بشر از تاریخ 14 اسفند ماه به محل نامعلومی منتقل شدند.

این دو فعال حقوق بشر که نسبت فامیلی با یکدیگر دارند در اولین و آخرین ملاقاتی که با خانواده خود در آستانه عید نوروز داشته اند از شرایط سخت بازداشت سخن گفته بودند.

نامبردگان پس از آغاز سال جدید تا کنون امکان تماس با خانواده های خود را نیافته اند و خانواده های آنان در نگرانی از سرنوشت عزیزان خود بسر می برند.

-----------------------------------------------------------------------

اخراج سه دانشجوی بهایی دانشگاه پیام نور بجنورد

خبرگزاری هرانا – دانشگاه پیام نور بجنورد بنا به اعلام سایت رسمی خود در تاریخ 26 اسفند ماه سال گذشته سه تن از دانشجویان بهایی این دانشگاه را با عنوان "محروم از تحصیل" مواجه کرد.

بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، شايان ثنايي، مونا شريفي محبتي و انوش شريفي محبتي سه دانشجوي بهايي مذکور اند كه به ترتيب در رشته هاي كارشناسي آي تي، زمين شناسي و كامپيوتر (سخت افزار) در دانشگاه پيام نور بجنورد مشغول تحصيل بودند.

شایان ذکر است که این سه تن هنگامی که پس از تعطيلات نوروزي به دانشگاه مراجعه كردند از حضورشان در سر كلاس ممانعت بعمل آمد و متعاقب آن به دستور رياست، از دانشگاه اخراج شدند.

-----------------------------------------------------------------------

یکسال زندان برای يكی از فعالان سياسی و مدنی كرد

كمپين دفاع از زندانيان سياسي و مدني

مسعود حسين پناهي يكي از فعالان سياسي و مدني كرد به اتهام اقدام عليه امنيت ملي و برپايي تجمعات اعتراضي به يك سال زندان محكوم شد.
مسعود حسين پناهي اهل روستايي قروچاي از توابع شهرستان دهگلان استان كردستان در دادگاه انقلاب شهر سنندج به يك سال زندان محكوم شد و هم اكنون نامبرده در زندان شهر قروه بسر ميبرد.
گفتني است اتهام وي اخلال در نظم عمومي و بر پايي تجمعات اعتراضي كه در سال گذشته به اعتراض به حكم اعدام انور حسين پناهي تجمعي اعتراضي در جلو درب دادگستري شهر سنندج بر پا گشته بود.
انور حسين پناهي از فعالان سياسي و مدني استان كردستان ميباشد كه سال گذشته حكم اعدام وي به 16 سال زندان تغيير يافت.

-----------------------------------------------------------------------

احضار و بازداشت جمعی از روزنامه نگاران مهابادی

کردستان و کردنیوز: در پی هجوم و سوء قصد افرادی ناشناس و مسلح به جان " جلال محمودزاده" نماینده مهاباد در مجلس شورای اسلامی، جمعی از روزنامه نگاران و فعالان مدنی این شهر از سوی نیروهای امنیتی احضار و یا بازداشت شده اند.
در پی انتشار خبر ارسال نامه نماینده مهاباد به علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی مبنی بر اقدام کمیسیون تحقیقات مجلس جهت پیگیری فساد اداری و مالی در شورای شهر مهاباد و برخورد با این مسئله و همچنین متعاقب سوء قصد نافرجام افرادی ناشناس به جان وی، فشار اداره اطلاعات بر فعالین مدنی مهاباد افزایش یافته است.
بنابه گزارش دریافتی، طی روزهای گذشته چند تن از فعالین مدنی شهر مهاباد از سوی نیروهای امنیتی احضار و 2 تن نیز بازداشت شده اند.
این گزارش همچنین افزوده است که یکی از بازداشت شدگان به نام "عبداله علیزاده" توانسته است که خود را به خارج از مرزهای ایران برساند و در کشور ترکیه درخواست پناهندگی نماید اما از مشخصات بازداشت شده ی دیگر تاکنون اطلاعی به دست نرسیده است.
عبداله علیزاده روزنامه نگار مهابادی با انتشار یک سی دی، تخریب آثار باستانی و فرهنگی کردستان از جمله آثار باستانی فقرَقا، قلعه پشت تپه و غار سَهولان را مصادیقی از بی مسئولیتی¬های مسئولین حکومتی ایران دانسته است. وی در این باره همچنین از درهم شکستن سنگ قبر مزارهای گورستان قدیمی بداق سلطان مهاباد که قدمت آن به دوره صفویه برمیگردد سخن گفته است.
عبداله علیزاده همچنین پرده از همکاری مستمر شهرداری و شورای شهر مهاباد با اداره اطلاعات این شهر برای تخریب آثار فرهنگی و باستانی منطقه مهاباد برداشته است .

>>>>>>>>>

مجروح شدن یک "کولبر" مرزی بانه ای براثر تیراندازی نیروهای رژیم

نیروهای جمهوری اسلامی جمعی از کولبرهای منطقه ی مرزی بانه را هدف رگبار گلوله قرار دادند.
نیروهای جمهوری اسلامی روز پنج شنبه، 19فروردین ماه، جمعی از کاسبکاران منطقه ی مرزی "سَیران بند" بانه را هدف تیراندازی قرار داده و در نتیجه این هجوم مسلحانه خود یکی از کولبرهای مرزی به نام "محمد وکیلی" را به شدت مجروح کردند. محمد وکیلی هم اکنون به علت شدت جراحات وارده در وضعیت جسمی نامناسبی در بیمارستان بستری میباشد.
گفتنیست که طی مدت 20روزگذشته، نیروهای جمهوری اسلامی تاکنون 4 تن از کاسبکاران مناطق مرزی کردستان را کشته و 6 نفر را نیز مجروح نموده اند.
>>>>>>>>>

سرنوشت نامشخص یک شهروند سردشتی دربازداشت

سرنوشت یک شهروند سردشتی که هم اکنون بیش از 7ماه می باشد که دربازداشت نیروهای امنیتی رژیم بسر می برد همچنان در هاله ای از ابهام می باشد.
"رسول حدادی" در اواخر تابستان سال گذشته از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده و تلاش خانواده نامبرده برای اطلاع از وضعیت وسرنوشت وی تاکنون بی نتیجه مانده است.
گفتنیست که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی علت بازداشت رسول حدادی را همکاری وی با احزاب کرد مخالف نظام اعلام نموده اند.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire