samedi 5 juin 2010

نامه شبنم مددزاده برای شیرین علم هولی در روز تولدش

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: شبنم مددزاده فعال دانشجویی دربند و هم بندی شیرین علم هولی در سالگرد تولد شیرین نامه ای را نوشته است که در آن آخرین دیدار خود با شیرین را به تصویر می کشد . متن این نامه که در اختیار جرس قرار گرفته است به شرح زیر است.

به نام خدا

به نام آزادی، آگاهی و عدالت

برای دختری که در برابر مقاومت فولادینش کوه‌های کردستان هم سر بر آستانش ساییدند.

به پاس تعبیر عظیم و انسانی اش از کلمه "دوستی"

به پاس محبت های بی دریغش که فروکش نمی کرد و انسانیتی که در نبرد با ظلمت از پای در نیامد...

نامت دمی است که بر پیشانی آسمان می گذرد

متبرک باد نام تو!...

"امروز بالاخره بعد از چند روز انتقال از 209 به بند متادون، بهداری رفتیم. وقتی از پله های جایی که به اسم فرهنگی زندان است و بند متادون در آن قسمت است بالا رفتیم توی سالن دختری سبزه رو با شال مشکی و مانتو قهوه ای از یکی از کلاس های فرهنگی بیرون آمد و من و مهسا را که مات و مبهوت اطرافیان را نگاه می کردیم تا بتوانیم موقعیت یابی کنیم به آغوش کشید. در همان حالت گیجی ازش اسمش را پرسیدم و او با ته لحجه کردی جواب داد شیرین‌ام. چشمهایم از تعجب گرد شد و با شوق پرسیم: شیرین؟ شیرین 209؟ و او با سر تایید کرد و این‌بار من تنگ در آغوش گرفتم‌اش و گفتم: تعریفت را از مهوش و فریبا شنیده بودم و خودم را معرفی کردم..."


دفتر خاطرات زندان‌ام را ورق زدم تا به صفحه ای برسم که اولین سلام را به تو داده بودم. تاریخی که من در سرزمین بیگانه که هر نگاه و لبخند، زندانی بود، لبخند و نگاه آشنایت را یافتم. نگاه های مهربانت که چون قاصدی از زندگی خبر می داد و چهره ی آرام‌ات که همه فریاد بود؛ فریادی که بودن را تجربه می کرد، فریادی که از حق زنان کرد می گفت. فاصله این سلام تا خداحافظی که هیچ وقت فرصت‌اش نشد به اندازه روزهای هشت ماه است، بله، رفیق، هشت ماه پیش ما همدیگر را بغل کردیم و در آن روز تنها دلیل آغوش و خوشحالی از این دیدار اولیه، یک حکم بود، هر دو "زندانی سیاسی" بودیم و امروز دلیل دلتنگی و حسرت به آغوش نکشیدنت یک جمله است: "خواهرم رفت."

دفتر خاطراتم از 18 اردیبهشت تا به امروز، 13 خرداد، به انتظار تصویر تو ورق خورده است.

13 خرداد، روزی که قاصدک های کوه‌های ماکو خبر تولد دختری را به آلاله ها دادند، شاید از سرنوشت با خبر بودند که روزی به آنها خواهی پیوست. خبر زاده شدن در هیات انسان! لبخندی بر لبان خورشید نشاند و تو چشم گشودی در دنیایی که ظلم و بی عدالتی بی شائبه اش زندگی را بر هموطنان‌ات تلخ کرده بود و تو شیرین نام گرفتی تا بر کودکانی که در سرزمین پر از محرومیت طعم تلخ زندگی را می چشند شیرینی به ارمغان آوری، شیرین بودن در سرزمینی که تلخی از اجداد و نیاکان به واسطه ی بی عدالتی های مسندنشینان به فرزندان ارثیه می رسد.

کار آسانی نبود و تو این کار سخت را برگزیدی تا شیرین باشی و شیرینی را هدیه کنی به زنان و دختران سرزمینت و اینگونه تو میلاد را دیگر بار فراتر از نظام و قوانینش در 19 اردیبهشت دوره کردی و اینبار در هیات ستاره ای و من "این میلاد را" به تو تبریک می‌گویم.

رفیق، زاده شدنت در میان حصارها به واسطه طناب دار و از دل شب مبارک. پیوستن‌ات به کهکشان پر ستاره آسمان تاریک سرزمین‌ات مبارک. تو جوانه زدی نه تنها در کردستان که در سرتاسر ایران و قلبت در سینه همه دوستان‌ات و هم زبانان‌ات تپید.

شیرین عزیزم! تولدت بهانه ای بود برای نوشتن و صحبت با تو، به یاد تمام روزهایی که با هم بودیم. به یاد روزهای بارانی، که زیر باران با هم ترانه ی "احمد کایا" را می خواندیم. به یاد روزهایی که با هم می زدیم کانال 2 ( ترکی) و عاطفه ترجمه می کرد و ما می خندیدیم، به یاد روزهایی که وقتی با تو دست می دادم آنقدر دستم را محکم می فشردی تا من جیغ بکشم ...

به یاد حسرت دویدن در کوه‌های کردستان و تبریز که با دیدن تپه های اوین از پشت پنجره کریدر می کشیدیم و قرار مسافرت به تبریز و ماکو و کوه‌های کردستان بعد آزادی می گذاشتیم ... اما رفیق تو زودتر از من زدی به کوه و قله را فتح کردی! من هنوز اندر خم یک کوچه ام ...

به یاد روزهایی که به اصرار من و عاطفه ترانه کردی مخصوصت را می خواندی و بدین گونه تنفرت را از هر چه بازت می داشت و هر چه محصورت می کرد فریاد می کشیدی.

به یاد روزهایی که پای شرح بازجویی ها و شکنجه هایت می نشستم و تو تازیانه کین و نفرتی که بی مهابا بر تن زخمی و تکیده تو فرود می آمد، می‌گفتی و من به مقاومت تو در برابر شلاقی که از استخوان برادران و گیسوان خواهران سرزمین‌ات ساخته شده بود می اندیشیدم و تنها تاسف و دریغ بود که بر لبان‌ام جاری می شد. تاسف و دریغ از اینکه در قرن 21 که صحبت از حقوق بشر و آزادی عقیده و آزادی بیان است، در سرزمینی که منشور حقوق بشر کورش در آن تدوین یافته هنوز که هنوز است، انسانی را به تخت شکنجه می بندند و برای اعتراف گیری آب جوش بر پیکرش می ریزند، تاسف و دریغ از اینکه در سرزمینی زندگی می کنیم که کسانی که با طناب ترازوی عدالتشان انسان‌ها را به دار می آویزند، عادل نام گرفته اند و تنها جرم تو این بود که در برابر حق خدایی. بودن و ماندن و زندگی کردن که دیگرانش از تو و تمام مردم سرزمینت گرفته اند ایستاده بودی و من تنها در برابر این استواری تو نازلی سرا برایت خواندم.

شیرین عزیزم! تولدت بهانه ای بود برای صحبت با تو بعد از 33 روز ندیدن‌ات. تا برایت بگویم تا به امروز چشم در انتظار لحظه ای، که از درِ بند، بیرون بردن‌ات هستم، نگاهم پا به پایت آمد، تا لحظه ای که از پیچ مخابرات گذشتی، با تو بود و بعد تنها تصویری که تا صبح در ذهنم مرور کردم، آن آخرین لحظه بود، با زیله ای خاکستری، بلوز نارنجی و موه‌های مشکی جمع شده ...

آن شب فاصله هر تیک ساعت به اندازه ی یک سال می گذشت، چشم هایم اشک آلود بود و دلم نگران، نگران از حادثه ای که نمی خواستم بر زبان بیاورم. تا صبح به انتظار برگشت تو در چهارچوب پنجره ی اتاق که آسمان ابر آلوده را قاب گرفته بود گریستم با وجود اینکه چشم ها همه چیز را می‌گفتند در مقابل حرف های دیگران واکنش تند نشان می دادم و تنها کلمه "برمی گردد" را تکرار می کردم و دوست داشتم به واقعیت تبدیل شود و با طلوع آفتاب تو را با همان لبخند همیشگی ات در کنارمان ببینم.

طلوع آفتاب 19 اردیبهشت بدترین منظره جلو چشمانم بود. من که همیشه عاشق دمیدن سپیده و منظره طلوع خورشید از پشت تپه های اوین و رنگ آسمان موقع شفق بودم دیگر بدم آمد، چرا که اولین آفتاب بدون حضور تو بود، چرا که باید با جگر زخم خورده ساک لباس‌هایت را تحویل افسر نگهبان می دادیم! وای، چه کار سختی، ما که در مقابل رفتن‌ات نتوانستیم کاری بکنیم، اکنون لباس‌هایت را... و تنها اشک بود که راهش را یافته بود ولی برای تو ارمغان جاودانه شدن داشت و تو جریان یافتی چون خون در رگان تاریخ سرزمینت، در رگان ماکو، سنندج، مریوان و...

آری! هیچ برگشتی متصور نبود و تو در آن سپیده دم، نستوه و استوار طناب دار را بوسیدی، ای کاش می توانستم جای نسیم سحرگاه 19 اردیبهشت باشم که قامت استوارت را بر پای چوبه ی دار نوازش کرد، ای کاش ...

خواهرم، شیرین، تنها سختی ام در برابر این همه از خود گذشتگی ات این است:

این همه پیچ، این همه گذر، این همه علامت، این همه چراغ و هم چنان استواری در وفادار ماندن به راهم، به خودم، هدفم و به تو. وفایی که مرا و تو را به سوی هدف راه می نماید.

شبنم مددزاده

زندان اوین/ اردیبهشت 89

--------------------------------------------------------

بی خبری مطلق از آزاد کمانگر دانشجوی سنندجی

خبرگزاری هرانا – پس از گذشت 10 روز از بازداشت جمعی از دانشجویان دانشکده فنی و مهندسی یزدان پناه سنندج خانواده کمانگر از وضعیت آزاد کمانگر اطلاعی ندارد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، آزاد کمانگر دانشجوی دانشکده فنی و مهندسی یزدان پناه سنندج و خواهر زاده فرزاد کمانگر معلم اعدام شده در 19 اردیبهشت از تاریخ 6 خرداد ماه مفقود شده است و پس از گذشت بیش از 9 روز هیچ اطلاعی از سرنوشت وی در دست نیست. خانواده وی در تلاش برای یافتن فرزندشان به تمام ارگان های اطلاعاتی، انتظامی و قضایی در سنندج مراجعه نموده و تا کنون موفق به این امر نشده اند.

اقوام وی در گفتگو با گزارشگران هرانا اعلام کردند موبایل وی از 10 روز پیش تا کنون خاموش است و تا این لحظه نیز هیچ ارگانی مسئولیت بازداشت، آزاد کمانگر را بر عهده نگرفته است، وی خاطر نشان کرد خانواده کمانگر نسبت به سرنوشت او به شدت نگران هستند.

لازم به یادآوریست ماموران وزارت اطلاعات در پی برگزاری مراسمی در دانشکده فنی یزدان پناه برای اعدام شدگان 19 اردیبهشت اقدام به بازداشت 6 دانشجویی این دانشگاه نمودند و در مراجعه به منزل آزاد کمانگر نیز ضمن تفتیش منزل قصد بازداشت او را نیز داشته اند.

--------------------------------------------------------

یک سال حبس تعلیقی برای یک فعال دانشجويی

خبرگزاری هرانا - شعبه‌ی بیست‌و‌ششم دادگاه انقلاب، البرز زاهدی دانش‌‌آموخته‌ی علوم سیاسی دانشگاه تهران را به یک سال حبس تعلیقی محکوم کرد.

به گزارش بامدادخبر، البرز زاهدی عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام باز سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به یک سال حبس محکوم شد که این حبس به مدت سه سال به حال تعلیق درآمده است.

دادگاه این فعال دانشجویی روز بیستم اردیبهشت‌ماه امسال در شعبه‌ی بیست‌و‌ششم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس برگزار شده بود.

زاهدی، بیست‌وهشتم آبان‌ماه سال گذشته، به همراه شش عضو دیگر دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران، در یک جلسه کتابخوانی بازداشت شد و مدت یک‌ماه را در سلول انفرادی بند 240 زندان اوین سپری کرد.

--------------------------------------------------------

درگيرى فيزيكى ميان حسن خمينى و پاسدار نجار

سایت حکومتی جوان آنلاین وابسته به سپاه پاسداران: اخبار بدست آمده از درگیری های لفظی و فیزیکی میان تنی چند از مسئولین برگزار کننده مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) حکایت دارد. در پی واکنش های مردمی به سخنان سید حسن مصطفوی (حسن خمینی)،اخبار بدست آمده از درگیری های لفظی و فیزیکی میان تنی چند از مسئولین برگزار کننده حکایت دارد. یک منبع آگاه با بیان این خبر به افشانیوز گفت:پس از اتمام سخنان رئیس جمهور و هنگامی درگیری لفظی شدیدی میان محمد علی انصاری و نجار در می گیرد که سید حسن مصطفوی نیز در این درگیری به نفع انصاری وارد ماجرا شده و به برخورد با نجار می پردازد. در همین حال اخبار بدست آمده حکایت از آن دارد که سید حسن مصطفوی حتی با نجار درگیری فیزیکی پیدا کرده و اخبار از نواختن سه سیلی به وزیر کشور و ضربه مشت وی به بینی محمد نجار حکایت دارد. گفتنی است ، قاطبه مردم حاضر در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) به صورت ممتد در هنگام سخنرانی سیدحسن خمینی شعارهایی را در حمایت از رهبر معظم انقلاب و علیه سران فتنه (مرگ بر موسوی و...) سر دادند.سید حسن مصطفوی درادعایی مضحک این شعارها را برنامه ریزی شده از سوی برخی مسئولین دانسته بود!


--------------------------------------------------------

روسیه: امیدواریم رژیم تهران صدای جامعه بین الملل را بشنود

به گزارش خبرگزاری فرانسه، رئیس جمهور روسیه امروز اعلام کرد که توافق بر سر قطعنامه جدید تحریمها در شورای امنیت علیه رژیم تهران بدست آمده و گفت، امیدواریم که حاکمان تهران صدای جامعه بین الملل را بشنوند.

دمتری مدودف که پس از گفتگو با صدراعظم آلمان در یک کنفرانس خبری مشترک سخن می گفت، افزود، توافق در مورد اعمال تحریمهای جدید از سوی شورای امنیت سازمان ملل علیه رژیم تهران حاصل شده است و امیدواریم که آنها (سران رژیم تهران) رویکردهای نسنجیده و غیرمسئولانه را کنار گذاشته و به صدای جامعه بین الملل گوش فرا دهند.

رئیس جمهور روسیه تاکید کرد که مواضع روسیه با کشورهای غربی در رابطه با مسئله اتمی رژیم تهران بطور چشمگیری بهم نزدیک شده اند.


تحريم رژيم تهران هفته آينده در شوراى امنيت تصويب مى شود

رابرت گيبس سخنگوى كاخ سفيد واشنگتن اعلام كرد تحريمها عليه رژيم تهران هفته آينده در شوراى امنيت سازمان ملل تصويب خواهد شد.

به گفته وی، كاخ سفيد مطمئن است كه شوراى امينت از تحريمهاى تشديد شده عليه رژيم تهران در هفته آينده حمايت خواهد كرد.

سخنگوى كاخ سفيد با اعلام پيشرفت در جهت تصويب يک قطعنامه قاطع تر گفت، راى گيرى قطعنامه مى تواند نزديک باشد. راى گيرى و تصويب آن در شوراى امنيت در هفته آينده صورت خواهد گرفت.

وى در پاسخ به اين سئوال كه آيا جنجال ايجاد شده در رابطه با غزه مى تواند حركت شوراى امنيت را به تاخير بيندازد، گفت، من فكر مى كنم که رئيس جمهور و تيم موجود در اینجا مطمئن هستند كه هفته آينده ما راى لازم براى تصويب قطعنامه را در اختيار خواهيم داشت.

--------------------------------------------------------

منبع روسی : ایران در مرز فاجعه اقتصادی قرار گرفته است

وضعیت دشوار اقتصاد ایران می تواند برای مقامات کشور خطراتی وحشتناک تر از تحت فشار گذاشتن "انقلاب سبز" در سال گذشته بدنبال داشته باشد. ممکن است "اپوزیسیون گرسنه" جایگزین "اپوزیسیون سبز" شود که این به مراتب خطرناک تر است.
***

خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 15 خرداد ماه

"باریس نمیروفسکی" کارشناس پایگاه خبری تحلیلی "رسپوبلیکا" در مقاله خود نوشت: طبق اطلاعات پژوهشگران مستقل، ایران در مرز فاجعه اقتصادی قرار گرفته است. بحران جهانی، کاهش قیمت سوخت و تحریمات بین المللی مقامات ایران را به اتخاذ اقداماتی ناخوشایند برای مردم واداشتند که در درجه اول سبب نارضایتی فقیرترین اقشار جامعه شدند. تا بحال از عبارت بحران مالی جهانی در رابطه با ایران استفاده نمی شد، چرا که علیه این کشور تحریمات بین المللی وجود دارند که حضور ایران در تجارت جهانی را کاهش می دهند. این بدین معناست که پدیده های بحرانی در ایران باید به شکلی ضعیف دیده شوند، اما اینگونه نشد. بالعکس، ایران که بطور کامل به صادرات نفت و گاز وابسته است، واکنشی بسیار حادتر نسبت به بحران داشت.

مولف ادامه می دهد: مقامات ایران کاهش و یا حتی لغو برنامه های مربوط به کمک های اجتماعی را اعلام کردند. نارضایتی بدنبال این اقدام، کاملاً قابل مقایسه با "انقلاب سبز" سال گذشته است، البته باید گفت که کار به تظاهرات و اعتراض نکشید، اما ملت "سکوتی" هرچه بیشتر تهدید کننده دارد. یکی از سخنرانی های "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهور ایران ناگهان با سردادن شعار "ما بیکاریم!" از بین جمع متوقف شد. میزان رسمی بیکاری در کشور به شاخص بی سابقه 25% رسیده است، یعنی از هر 4 ایرانی که توان کار کردن دارد، یک نفر بیکار است. این در شهر خرمشهر رخ می دهد که به داشتن پایانه های نفتی شهرت دارد، و در حال حاضر تنها وجود همین صنایع نجات دهنده مردم است. در شهرهای مرتبط با صنایع نفتی، کار هست، اما در سایر صنایع اوضاع اسفبار است. بویژه کشاورزی در وضعیت بسیار دشواری قرار دارد و کشاورزان یکی پس از دیگری ورشکست می شوند.

مولف در ادامه می نویسد: وضعیت اقتصادی کشور دشوار است. تورم به شاخص دورقمی می رسد، واردات گران می شود و سال های سال است که صنایع نفت و گاز بعلت تحریمات بین المللی مدرنیزه نمی شوند، چرا که این تحریمات انتقال فناوری های مربوطه و در کل فناوری های جدید را ممنوع می سازند.

نمیروفسکی می نویسد: با توجه به اوضاع فاجعه آمیز، رئیس جمهور ایران اعلام کرد که کشور تخصیص یارانه به یک سری از کالاهایی که نیاز اولیه هستند، در درجه اول بنزین، گاز و مواد غذایی اولیه را متوقف می کند. تا کنون دولت از محل بودجه کمک می کرد که قیمت این کالاها در سطح قابل قبول باقی بماند تا نه تنها قشر متوسط بلکه فقرا هم بتوانند این قبیل کالاها را برای خود خریداری کنند. اما از این پس، حمایت دولتی از میان برداشته می شود و طبیعتاً قیمت ها چند برابر می شوند.

مولف ادامه می دهد: رئیس جمهور ایران به فقیرترین فقرا وعده داد که به آنها مستقیماً کمک پولی کند. اما چنین چیزی آنان را چندان نیز آرام نمی سازد، چرا که پول سریعاً بی ارزش می شود. با این حال کارشناسان مستقل معتقدند که دولت راه دیگری ندارد، چرا که خزانه دولتی تحمل حجم سنگین پرداخت ها بابت حفظ قیمت کالاهای اولیه را ندارد.

وی در ادامه می نویسد: حتی نمایندگان مطیع مجلس، هر چند محتاطانه، اما مخالفت خود را با اصلاحاتی که احمدی نژاد آن را بزرگترین اصلاحات ظرف 50 سال اخیر نامیده است، اعلام می کنند. وضعیت دشوار اقتصاد ایران می تواند برای مقامات کشور خطراتی وحشتناک تر از تحت فشار گذاشتن "انقلاب سبز" در سال گذشته بدنبال داشته باشد.

مولف می نویسد: کنفوسیوس می گفت: آشوب بخاطر این که مردم می خواهند مال دیگری را غصب کنند، بوجود نمی آید، بلکه بدین دلیل است که مردم نمی توانند مال خود را نگهدارند. مواد اولیه برای قشر فقیر ایران "مال خود" است که بدون آن چیزی برای زندگی ندارند. بدین ترتیب ممکن است اصلاحات جدید سبب برانگیختن آشوبی واقعی شوند و "اپوزیسیون گرسنه" جایگزین "اپوزیسیون سبز" درهم شکسته شود که این به مراتب خطرناک تر است.

وی ادامه می دهد: "میرحسین موسوی" و "مهدی کروبی" رهبران اپوزیسیون در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری - روز 12 ژوئن - مردم را به شرکت در تظاهرات دعوت کرده اند. حکومت نیز به نوبه خود بر ارعاب تکیه دارد، به پلیس دستور داده شده است که "هرگونه تجمع غیرقانونی را متوقف کند". نیروهای انتظامی در این زمینه تجربه کافی دارند. یادآور می کنیم که در سال 2009 حکومت ایران از بسیج برای مقابله با معترضین استفاده کرد. در نتیجه بیش از 100 نفر کشته، ده ها هزار نفر زخمی و هزاران نفر دستگیر شدند که تعدادی از آنها نیز اعدام شدند.

مولف ادامه می دهد: اما بحران اقتصادی را نمی توان با زور سرکوب کرد، بیکاری را نمی توان زندانی کرد و تورم را نمی توان بعنوان "دشمن خلق" اعدام کرد. تحریمات سازمان ملل متحد نیز وضعیت اقتصادی ایران را وخیم تر می سازند که ممکن است در آینده بعلت برنامه هسته ای ایران گسترش نیز بیابند. ممکن است در نهایت برنامه هسته ای در حد وسع ایران نباشد. اقتصاد ایران در بهترین سال ها نیز گرایش به رشد شدید را نشان نداد و افت اقتصادی نیم درصدی که در سال 2009 دیده شد، به گفته موسوی، نخست وزیر سابق ایران، برای اقتصاد کشور ضربه ای قابل مقایسه با حمله نظامی بیگانگان بود. موسوی وخامت شدید شرایط زندگی میلیون ها ایرانی را پیشبینی می کند.در عین حال او به جامعه جهانی هشدار می دهد که تحریمات جدید در درجه اول به مردم ساده ایران ضربه می زنند و نه به نمایندگان حکومت.

وی می نویسد: خود احمدی نژاد ملت را به صرفه جویی در منابع، نوآوری و حمایت از توزیع عادلانه فراخواند. کاهش مصرف بنزین در درجه اول قرار دارد، زیرا ایران که دارای منابع غنی نفتی می باشد، بعلت کمبود پالایشگاه، بنزین را از خارج وارد می کند. کارشناسان خارجی در امور ایران مدت بسیاری است که هشدار می دهند: ریاست جمهوری احمدی نژاد می تواند بعلت وضعیت اقتصادی کشور متزلزل شود.

مولف در پایان می نویسد: برای مقامات حاکم، اقتصاد تهدیدی بیش از هر اپوزیسیون سیاسی است. آنطور که یک کارشناس بنیاد آمریکایی کارنگی می گوید: "جمهوری اسلامی همیشه بیشتر آماده مطالبه فداکاری از مردم بوده داده است تا اینکه خود بخواهد در جایی کوتاه بیاید". اما مشکل در این است که می تواند زمانی برسد که مردم از فداکاری دست بردارند، چرا که چیزی برای فدا کردن نخواهند داشت.


--------------------------------------------------------

رژیم اعدام شدگان 19 اردیبهشت را مخفیانه دفن کرده

خبرگزاری هرانا – برخی از اعضای اعدام شدگان 19 اردیبهشت روز چهارشنبه مورخ 12 خرداد ماه با استاندار کردستان برای تحویل پیکر اجساد قربانیان ملاقات کردند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، مادر فرزاد کمانگر معلم اعدام شده به همراه خواهر فرهاد وکیلی و مادر و خواهر علی حیدریان ساعت 10 صبح روز چهارشنبه 12 خرداد ماه در یکی از اتاق های ساختمان استانداری با اسماعیل نجار استاندار کردستان ملاقات کردند.

در این ملاقات خانواده اعدام شدگان خواهان مشخص شدن چگونگی تحویل پیکر اعدامیان شدند و استاندار کردستان در پاسخ به ایشان اعلام کرد " اعدام شدگان در محلی که هم اکنون به دلیل شرایط امنیتی قادر به افشای آن نیستیم دفن شده اند و پس از گذشت زمان و مساعد بودن اوضاع مسئولین مربوطه محل دفن ایشان را به شما اطلاع خواهیم داد."

هم چنین در پی اعلام طلب بخشش اعدام شدگان در آخرت از سوی استاندار، خانواده اعدام شدگان به وی معترض شدند و استاندار کردستان پس از مشاجره لفظی با خانواده ها اتاق ملاقات را ترک کرد.

در پی این ملاقات، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی با سایر اعضای خانواده از جمله برادر علی حیدریان و فرهاد وکیلی تماس گرفته و آنها را تهدید کردند در صورت تکرار این ملاقات ها آنها را بازداشت خواهد نمود.

--------------------------------------------------------

ممانعت وزارت اطلاعات از درمان زندانیان سیاسی

بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"،زندانی سیاسی یدالله رحمانی که به دلیل وخامت وضعیت جسمی اش برای بستری شدند در بیمارستان و رسیدگی پزشکی در خارج از زندان در حال درمان بود با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به زندان جوبین قزوین منتقل شد.
روز یکشنبه 9 خرداد ماه زندانی سیاسی یدالله رحمانی 60 ساله به دلیل حاد شدن بیماریش به او مرخصی استعلاجی داده شده بود. او در حال درمان و زیر نظر پزشکان متخصص قرار داشت. اما مامورین وزارت اطلاعات اجازه ادامه درمان را از او سلب و وی را دستگیر و به زندان قزوین منتقل کردند.
زندانی سیاسی یدالله رحمانی اسفند ماه 1388 بدلیل دیدار با فرزندش که 6 سال پیش صورت گرفته بود بدون اطلاع و بدون حضور در دادگاه به یک سال زندان و 300 هزار تومان جریمه محکوم کردند.
اتهامی که دادگاه انقلاب قزوین به او نسبت داده بود خروج غیر قانونی از مرز عنوان شده است این در حالی است که او دارای پاسپورت معتبر بوده است . هنگامی که برای دیدار با فرزندش عازم قرارگاه اشرف در عراق شده بود با پاسپورت معتبر و ویزای عراق و بصورت قانونی از ایران خارج شده بود و بعد از دیدار با فرزندش مجددا به ایران بازگشته است.
آقای یدالله رحمانی از زندانیان سیاسی دهۀ 1360 می باشد و از سال 1361 تا سال 1363 بدلیل هوادری از سازمان مجاهدین خلق در زندان جوبین قزوین تحت شکنجه های وحشیانه بسر برد و در اثر این شکنجه ها مهره های کمر او دچار آسیب شدید شد. او همچنان از ناراحتی مهره های کمرش رنج می برد و براحتی قادر به راه رفتن نیست.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری اعضای خانواده هایی که بدلیل دیدار با عزیزانشان و عدم اجازه درمان به آنها که جان زندانیان سیاسی را به خطر می اندازد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایت سیستماتیک و سازمان یافته این رژیم علیه مردم ایران است.

15 خرداد 1389 برابر با 05 ژوان 2010
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

--------------------------------------------------------

حمايت خبرگزارى پاسداران از شعار دادن عليه حسن خمينى

به دنبال اعتراض بسیجی ها و لباس شخصی ها به سخنرانى حسن خمينى در مراسم حکومتی 14 خرداد، خبرگزارى سپاه پاسداران (فارس) نوشت، پس از سخنان حسن خمينى مبنى بر اندک خواندن شعاردهندگان، آنها يكپارچه تر و رساتر از قبل شعار سر دادند.

خبرگزارى رسمى رژيم (ایرنا) نيز نوشت، تعدادى از مردم اين اقدام را واکنشى به همراهى حسن خمينى با جريان فتنه و مواضع وى دانستند.

--------------------------------------------------------

تجاوز مجدد سپاه پاسداران به منطقه كردستان عراق

رادیو فرانسه: یک سخنگوی نیروهای امنیتی منطقه کردستان عراق، امروز شنبه، اعلام کرد نیروهای نظامی ایران از روز جمعه، برای دومین بار طی هفته جاری وارد خاک استان اربیل عراق شده و بیش از یک کیلومتر در این منطقه پیش روی کرده اند.

به گفته ژنرال جبار یاور، سخنگوی نیروهای امنیتی منطقه کردستان عراق تعداد نیروهای ایرانی که از مرزهای دو کشور گذر کرده اند در حدود سی نفر تخمین زده می شود. این افراد سوار بر تانک و خودروهای سنگین نظامی وارد این منطقه شده اند.

سخنگوی نیروهای امنیتی منطقه کردستان عراق در ادامه تصریح کرد این اقدام ایران نقص آشکار خدود مرزهای عراق است و دولت عراق باید وارد عمل شود.

بر اساس اظهارات مقامات کردستان عراق، طی روزهای اخیر، نیروهای نظامی ایران مناطق مرزی کردستان عراق را، به منظور مقابله با شبه نظامیان کرد پژاک، گلوله باران می کنند.

وزارت امور خارجه عراق با انتشار بیانیه نگرانی عمیق دولت این کشور در خصوص ادامه عملیات نظامی از سوی دولت ایران را اعلام نمود.

رادیو آلمان نیز در گزارشی گفت، مقامات اقلیم کردستان عراق مدعی‌اند که واحدهای زرهی و تانک‌های ایرانی به خاک عراق حمله کرده و در برخی مناطق مستقر شده‌اند. دلیل تهاجم نیروهای نظامی ایران، تعقیب جنگجویان کرد در مناطق مرزی ذکر شده است.

به گفته خبرگزاری‌های بین‌المللی، واحدهای نظامی ایران در روز سه‌شنبه (۱۱ خرداد) در پی عملیاتی مشابه به خاک عراق وارد شده بودند. بدنبال استقرار نیروهای نظامی ایران، حدود ۲۲۰ خانوار کرد با ترس از گسترش درگیری‌ها، منطقه جومان (در نزدیکی اربیل) را ترک کردند.

--------------------------------------------------------

ارسال پارازیت ماهواره ای هنگام پخش فيلم مستند ندا

صدای آمریکا: شبکۀ خبری فارسی صدای آمريکا می گويد جمهوری اسلامی ايران تلاش کرد در دريافت امواج تلويزيونی صدای آمريکا در ايران اخلال ايجاد کند تا بينندگانِ تلويزيونِ اين شبکه را از ديدن يک فيلم مستند تلويزيونی در مورد زنی که در اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری در سال گذشته کشته شد، محروم کند.

صدای آمريکا روز جمعه اعلام کرد شکايات زيادی را در مورد ارسال پارازيت بر امواج تلويزيونی اين شبکه از تماشاگران خود در ايران بلافاصله پس از پخش فيلم مستندی در مورد ندا آقا سلطان در روز چهارشنبه، دريافت کرده است.

بينندگان تلويزيون صدای آمريکا در نقاط مختلف ايران همچنين از قطع برق در منازل خود کمی پس از آغاز پخش اين فيلم مستند، خبر دادند. با اين حال صدای آمريکا می گويد فيلم مستندِ زندگی ندا آقا سلطان از طريق اينترنت نيز قابل دسترس است و تاکنون ده ها هزار مرتبه، دانلد شده است.

صدای آمريکا قصد دارد اين فيلم مستند را دوباره در تاريخ ۱۲ ژوئن در سالروز انتخابات پرسش برانگيزِ رياست جمهوری در ايران و همچنين۲۰ ژوئن در سالگرد مرگ ندا آقا سلطان، پخش کند.

ندا آقا سلطان ظاهراً توسط نيروهای امنيتی ايران طی يکی از چندين تظاهراتِ بدون خشونت ِ ضد دولتی در تهران که پس از انتخابات رياست جمهوریِ در ايران برگزار شدند، به ضرب گلوله کشته شد. تصاوير ارسالی توسط تلفنهای همراه و ويديو های مختلف، لحظۀ مرگ ندا را به طور گسترده ای در سراسر جهان پخش کردند.

--------------------------------------------------------

شل از سرگيری صادرات بنزين به ايران را تکذیب کرد

خبرگزاری فارس: در حالي منابع موثق خارجي از صادرات محموله 30 هزار تني بنزين به ايران توسط شرکت نفتی شل خبر دادند كه سخنگوي اين شركت تاكيد كرد اين شركت صادرات بنزين به ايران را مجدداً از سر نگرفته است.

به گزارش نشريه پلاتز، اين مقام شركت شل تصريح كرد، اخبار منتشر شده در اين زمينه به هيچ وجه صحت ندارد و در حال حاضر شركت شل هيچ صادرات بنزين به ايران ندارد.

اين در حالي است كه نشريه انرژي اينتليجنس به نقل از منابع آگاه در خاورميانه از صادرات محموله 30 هزار تني بنزين شركت شل به بندر عباس ايران طي ماه مي خبر داده است .

شركت شل در ماه مارس اعلام كرده بود از ادامه صادرات بنزين به ايران خودداري كرده است ولي زمان دقيقي را براي توقف صادرات بنزين به ايران اعلام نكرده است.

--------------------------------------------------------

گزارشى از يک شاهد عينى در مراسم سالمرگ خمینی

اکثر جمعيتى که آمده بودند لهجه داشتند. از لهجه هاى آنها مشخص بود که شهرستانى و بيشتر روستايى بودند، غالب جمعيت مزدوران وابسته به نظام بودند که در ميان مردم کاملا انگشت نما و شناخته شده هستند. براى ورود به قبر خمينى سه سد بازرسى تشکيل داده بودند که اول نيروى انتظامى، بعد مزدوران سپاه با لباس رسمى خودشان و بعد لباس شخصى ها، افرادى را که وارد محل مى شدند بازرسى مى کردند. اين امر تنها از ورودى به داخل خود حرم بود. در سطح کل محوطه هم لباس شخصى ها بودند. داخل تمام ايستگاههاى مترو هم ماموران انتظامى حضور داشتند.


--------------------------------------------------------

علت بازداشت برادر شهید کیانوش آسا: نوشتن نامه به لاریجانی

کامران آسا از روز دوشنبه مورخ ۱۰ خرداد توسط نیروهای اطلاعاتی در کرمانشاه بازداشت شده است.

به گزارش دانشجونیوز، کامران آسا برادر شهید کیانوش آسا در حالی که قصد داشت به منظور مراجعه به دفتر ریاست قوه قضائیه و نیز دفتر ریاست مجلس شورای اسلامی به تهران برود توسط نیروهای امنیتی و به دلایل نامعلومی بازداشت شده و هم اکنون در بازداشتگاه اطلاعات کرمانشاه به سر می برد.

بنابه گفته نزدیکان کامران وی حامل نامه ای از طرف خانواده خود به برادران لاریجانی بوده است که به صورت غیرمنتظره ای و در منزل شخصی اش دستگیر می شود.

وی پیش تر و پس از برگزاری مراسم 16 آذر در دانشگاه علم و صنعت بازداشت شده و پس از مدتی با قرار کفالت آزاد شده بود. به نظر می رسد که علت اصلی بازداشت مجدد وی تقریر نامه ای سرگشاده به علی لاریجانی و طرح برخی درخواست ها از طرف خانواده اش بوده است. در همین زمینه هفته گذشته دو تن دیگر از فعالین مدنی کرمانشاه به نام های اشکان مسیبیان و حمیدرضا مسیبیان بازداشت شدند.

همچنین دانشجویان علم و صنعت در پیامی به دانشجونیوز هر گونه دخالت کامران آسا در برگزاری مراسم سالگرد شهید کیانوش آسا را رد کرده اند. روز سه شنبه هفته گذشته صدها تن از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و علی رغم فضای به شدت امنیتی حاکم، در مراسم بزرگداشت کیانوش آسا شرکت کرده بودند.

--------------------------------------------------------

ماجراى كوتاه كردن سخنان گماشته ولی فقیه

سایت حکومتی برنا: در حالی که رییس جمهور در حال سخنرانی در مراسم ارتحال بنیانگذار انقلاب بود، دبیر ستاد برگزاری این مراسم پی در پی در جایگاه حاضر می شد که این مسئله موجب انتقاد احمدی نژاد شد.

در مراسم بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی هنگامی که محمود احمدی نژاد در حال سخنرانی بود، انصاری دبیر ستاد ارتحال امام وارد جایگاه شد و با کمی فاصله برای مدت کوتاهی کنار رئیس جمهور ایستاد.

ایستادن انصاری کنار احمدی نژاد کاملا این تلقی را داشت که می خواهد با حضور خود به احمدی نژاد بفهماند که باید سخنان خود را کوتاه کند.

در همین حال چند دقیقه بعد انصاری مجددا وارد جایگاه شد و این بار نزدیکتر به احمدی نژاد ایستاد تا جایی که احمدی نژاد خطاب به او گفت: ایستادن شما اینجا کار زشتی است، بفرمایید.

--------------------------------------------------------

پنج نفر در شهرهای اصفهان و یزد اعدام شدند

رهانا: یک نفر صبح روز پنجشنبه ۱۳ خرداد ماه در زندان اصفهان به دار آویخته شد.

به گزارش دادگستری اصفهان، حکم اعدام فردی به نام سعید (۲۵) به اتهام تجاوز به عنف در زندان مرکزی این شهر اجرا شد.

هم‌چنین به گزارش روابط عمومی دادگستری کل استان یزد چهار نفر روز چهارشنبه ۵ خرداد ماه در زندان این شهر به دار آویخته شدند. بنا بر این گزارش سه نفر از این افراد به اسامی الف- ش ، خ –ن و م –ب به اتهام مشارکت درحمل و نگهداری۶۷ کیلوگرم کراک ،۱۲۰ کیلو گرم حشیش ،۳۶ کیلو گرم تریاک و۷ کیلو گرم هروئین در شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی یزد به اعدام و مصادره اموال به استثنای هزینه متعارف برای خانواده محکوم شده بودند.

فرد چهارم نیز به نام م-م به اتهام مشارکت در حمل۱۲۵ کیلو گرم هروئین و۱۷۰ کیلو گرم تریاک در شعبه سوم دادگاه انقلا ب یزد به اعدام و مصادره اموال به استثناء هزینه زندگی متعارف برای خانواده محکو م شده بود .

--------------------------------------------------------

سومین سال زندانی شدن رهبران جامعه‌ی بهائیان ایران

رهانا: هفت رهبر پیشین جامعه‌ی بهائیان ایران از جمله ۳۵ بهایی زندانى در زندان های جمهوری اسلامی هستند.

دیان علائى، نماینده ‌ی جامعه‌ی جهانى بهایى در سازمان ملل متحد، در گفت و گو با رادیو فردا از برگزاری دادگاه هم کیشان خود در روز ۲۲ خرداد مى گوید.

دیان علایى: جامعه جهانى بهایى خبر داد که تاریخ چهارمین جلسه دادگاه هفت رهبر سابق جامعه بهاییان ایران براى روز ۲۲ خرداد تعیین شده است.

خانم علایى، چرا ۲۲ خرداد؟ همچنین توضیح دهید که آخرین جلسه‌ی دادگاه کى بود و چگونه برگزار شد؟

ما نمى دانیم که چرا این تاریخ را انتخاب کرده اند. البته همه مى دانند که سالگرد انتخابات است. اتفاقى که در جلسه سوم افتاد، این بود که وقتى هفت رهبر سابق جامعه بهایى وارد دادگاه شدند، دیدند که توى دادگاه نه تنها ماموران وزارت اطلاعات و بازجوها بلکه چند نفر با دستگاه فیلمبردارى هستند.

در عین حال به خانواده هایشان اجازه ندادند که بیایند دادگاه. بنابراین پرسیدند که اگر دادگاه علنى است اجازه دهند که خانواده ها هم بیایند. اگر هم دادگاه غیرعلنى است، پس چرا کسانى هستند که قرار نیست؛ یعنى قاعدتا نبایستى در جلسه دادگاه باشند.

وقتى جواب این داده نشد، تصمیم گرفتند که از شرکت در این جلسه صرف نظر کنند. البته فقط به این خاطر. چون اگر دادگاه درست عمل مى کرد حتما شرکت مى کردند.

پس جلسه‌‌ی سوم دادگاه برگزار نشد؟

در واقع نه. براى اینکه این هفت نفر با قبول کردن وکلایشان گفتند که ما شرکت نمى کنیم و قاضى، جلسه را تعطیل کرد.

خانم علایى، بالاخره اتهامات این هفت رهبر پیشین بهاییان ایران چه بود و چگونه اعلام شده؟

اقدام بر ضد امنیت کشور، همکارى با کشورهاى خارجى، مفسد فى الارض اتهاماتى است که علیه این هفت نفر اعلام شده است.

آیا شواهدى هم دال بر ارتکاب چنین جرم هایى ارائه شده؟

نه. اصلا به هیچ وجه. جامعه جهانى بهایى مى داند که پرونده‌ی این هفت نفر خالى است. این هفت نفر کاملا بیگناه اند.

در تازه ترین بیانیه جامعه جهانى بهاییان، که روز سه شنبه ۱۱ خرداد منتشر شده، به جز اینکه تاریخ چهارمین جلسه دادگاه براى رهبران پیشین بهایى را اعلام کردید، خواست هایى هم مطرح کردید. ممکن است آنها را از زبان شما بشنویم؟

موضوع اصلى عدالت است. چون این هفت نفر بیگناه اند، جامعه جهابى بهاییان و بقیه‌‌ی مدافعان حقوق بشر و بقیه‌‌ی کسانى که برایشان وضعیت حقوق بشر در ایران مهم است، این است که این هفت نفر یک دادگاه عادل داشته باشند و علنى و ضمنا هم آزاد شوند.

اگر هم دادگاه این آخرین جلسه نباشد، با وثیقه آزاد شوند چون که بیگناه اند و الان وارد سومین سال زندان شان مى شوند که واقعا این یک بى عدالتى کامل است.

--------------------------------------------------------

بازداشت مجدد کامران آسا

رهانا: صبح روز بعد ۵ نفر از نیروهای اطلاعات به خانه مراجعه کرده و مقداری وسایل شخصی کامران را با خود بردند. این نیروها در زمان ورود به خانه ، هنگامی که با گریه های مادر کیانوش روبه رو شدند ، به جای ارائه توضیح خطاب به این مادر داغ دیده گفتند : همین گریه های شماست که کامران را تحریک می کند!! و در پاسخ به سوال های مکرر خانواده ، عنوان کردند کامران را میگیریم تا سرش به سنگ بخورد.

به گزارش کلمه، در حال حاضر خانواده و خصوصا مادر کامران و کیانوش در شرایط بسیار بدی به سر برده و شدیدا نگران وی هستند در حالی که هیچ اطلاعی از محل نگه داری او ندارند.

این دومین بار است که کامران بازداشت می شود. اولین بار در ۱۶آذر در دانشگاه علم و صنعت (مراسم بزرگداشت کیانوش، دانشجوی نخبه این دانشگاه ) دستگیر شد و پس از دوماه به قید کفالت ازاد شد،در حالیکه در این مدت مادر و خانواده داغ دیده وی در راه دادگاه و زندان رنج فراوان بردند.

--------------------------------------------------------

گزارش هفته‌گی نقض حقوق بهائیان ایران

رهانا: گزارش هفته‌گی زیر شامل مواردی از نقض حقوق بهائیان طی یک هفته است:

۹ خرداد

محکومیت شهروند بهایی ساری به ۲۲ ماه حبس تعزیری

طره تقی زاده (سنایی) از شهروندان بهایی ساکن ساری به ۲۲ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. وی پیش از این در ۲۷ بهمن ۸۷بازداشت و ۱۰ اسفند با قرار وثیقه آزاد شده بود.

یک سال حبس تعزیری برای یک شهروند بهایی

سمیرا سمیعی شهروند بهایی ساکن ساری به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است. وی پیش از این در ۲۴ آذر ۱۳۸۸ بازداشت و در ۷ دی ۱۳۸۸ به قید وثیقه آزاد شده بود.

محکومیت دو خواهر بهایی به حبس و جزای نقدی

سپیده معصومی و سپیده زمانی که در ساری بازداشت شده بودند، به ترتیب به ۶ ماه حبس تعزیری و پرداخت ۵ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شدند. این دو نفر در ٢٨ آذر ١٣٨٨ بازداشت و در ٢٢ دی ١٣٨٨ به قرار وثیقه آزاد شده بودند.

۱۰خرداد

بازداشت یک شهروند بهایی در قائم شهر

در روز دوشنبه، ۱۰ خردادماه، نیروهای امنیتی قائم شهر به منزل فخرالدین صمیمی از بهائیان قائم شهر یورش برده و پس از تفتیش منزل، وی را بازداشت نمودند. همچنین این مامورین کلیه کتب، آثار و عکسهای مربوط به آیین بهایی موجود در منزل را ضبط کرده و نامبرده را نیز با زداشت کردند.

۱۱ خرداد

بازجویی از مغازه داران بهایی بیرجند

صبح روز ۵ خرداد۸۹ فردی از سوی اداره اماکن این شهر به مغازه تعدادی از بهاییان این شهر رفته و حدود نیم ساعت از ایشان سوالاتی را پرسیده است. سوالاتی که از همه این افراد پرسیده شده چنین بوده است:
درآمد تان چقدر است؟چقدر اجاره می دهید؟از زندگیتان راضی هستید؟چرا تو ایران مانده اید ؟ چرا نمی روید خارج؟از چه حزبی حمایت می کنید؟در حال حاضر چه تشکیلاتی دارید؟چه فعالیتی دارید؟ و…

ماموران اداره اماکن از همسایگان این افراد نیز سوالاتی پرسیده اند از جمله اینکه:اینها چه جور آدمهایی هستند ؟فعالیت مشکوکی ندارند ؟افراد مشکوکی به مغازه شان رفت وآمد نمی کند؟

لازم به ذکر است که این سیاست حکومت ایران، با هدف تحت فشار قرار دادن بهاییان در حوزه ی اقتصادی، بیش از ۳۰ سال است که به شکل های مختلفی پیگیری می شود.

۱۲ خرداد

عدم صدور جواز برای دفن شهروند بهایی در ماکو

به خانواده ی جمیله اطهری اهل ماکو (استان آذربایجان غربی) که در ٢ خرداد ١٣٨٩ درگذشته، هنوز جواز دفن داده نشده است.

احضار یک شهروند بهایی به دادسرای بابل

مشتاق سمندری از سوی دادسرای بابل احضاریه ای را دریافت کرده است که وی را ملزم می سازد در آن محل، حضور یابد و اگر در موعد معین حاضر نشود، بنا بر ادعای احضاریه، رای دادگاه به صورت غیابی صادر خواهد شد.

۱۳ خرداد

تخریب قبرستان بهائیان در مشهد

عده ای به ظاهر ناشناس در شام‌گاه ۸ خردادماه ، اقدام به تخریب بخشی از گورستان بهاییان مشهد کردند.

این تخریب به خصوص در بخش اجرای مراسم کفن و دفن و دیوارهای گورستان شدیدتر بوده است. ویران کردن این محل توسط لودر صورت گرفته و بی شک افرادی مجهز به وسایل و از سوی دولت مسئول اجرای این کار بوده‌اند.