mardi 20 avril 2010

از طوفان خس و خاشاک بترسید، وعده ما 22 خرداد

وبلاگ http://greenman-green.blogspot.com

--------------------------------------------------------------------------------------

عجز و ناله و التماس وزیر خارجه رژیم به غربیها

واحد مرکزی خبر (صدا و سیمای رژیم): وزیرامورخارجه جمهوری اسلامی امروز با بیان اینکه تهران همواره از گفتگو استقبال کرده است گفت اگر غربیها اصرار دارند که بدنبال تحریم بروند،‌ زورمان نمی رسد جلویشان را بگیریم، اما توصیه می کنیم دیگر آن را تجربه نکنند. منوچهر متکی در نشست خبری مشترک با همتای ترکیه ای خود در تهران افزود، اگر کشوری اروپایی اصرار دارند که مراوده اقتصادی با جمهوری اسلامی نداشته باشند، نمی توانیم اصرار کنیم. اینکه بخواهند دنبال رویکرد تحریم بروند، زورمان نمی رسد جلویشان را بگیریم، اما باید گفت که مناسب ترین گزینه پیش رویشان گفتگوست.

--------------------------------------------------------------------------------------

گزارشی از وضعيت وحشتناک زندان رجايی شهر کرج

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

زندانیان سیاسی خواستار بازدید و ملاقات دبیر کل ملل متحد از زندان گوهردشت کرج شدند

خدمت ریاست محترم سازمان ملل متحد جناب آقای بان کی مون،

با درود فراوان

احتراما اینجانب بهروز جاوید طهرانی زندانی سیاسی حکومت ایران بیش از 10 سال است که در یکی از مخوفترین زندانهای این رژیم زندان رجائی شهر کرج (گوهردشت) بدون انجام هیچگونه جرم یا بزه زندانی می باشم . در این مدت گذشته از تمام موارد نقض حقوق بشر در هنگام بازداشت ،بازجوئی و دادگاههای ناعادلانه و نامشروع شاهد هزاران هزار مورد نقض حقوق بشر تنها در این زندان مخوف بوده ام .
بنده شاهدی زنده از 10 سال جنایت ،شکنجه ،بی عدالتی ،اعدام ،فساد اداری موجب ظلم مضاعف ،مرگ بیماران به علت تاخیر در درمان به موقع و خودکشی زندانیان و ... بوده ام. در انفرادی های سالن 2 بند 1 زندانیان را تنها برای گرفتن انتقام و نه به دلیل اجرای عدالت با باتون و چماق و کابل و در مواردی با باتون برقی مورد ضرب و شتم قرار می دهند تا جایی که به خود ادرار کنند . سال گذشته جوانی بر اثر همین ضربات باتون فوت کرد . در این انفرادیها زندانی را با دست بند از پشت و پابند می کنند و چندین روز وی را در آن حالت عذاب آور در سلول خویش رها می کنند و تنها زمانی دست بند و پابند وی را باز می کنند که حاضر شود علیه خود و خانواده اش حرفهای رکیک بزند . در انفرادیهای سالن 2 حمام بصورت یک امتیاز قلمداد می شود و گاها حتی یک ماه طول می کشد تا زندانی را به حمام ببرند. اگر زندانی در مقابل زندانبان تسلیم نباشد حتی از رفتن به دستشوئی نیز محروم می باشد. چیزی بنام هواخوری در این سالن وجود ندارد و در تاریخچه آن بی سابقه است رادیو،تلویزیون،روزنامه،تلفن،ملاقات، هواخوری و کتاب در این انفرادیها ممنوع است .
زندانبانها بصورت تحقیر و توهین زندانیان را خطاب می کنند استفاده از دکتر بصورت امتیازی هست که نصیب هر کسی نمی گردد. بیماری را در انفرادیهای سالن 2 بنام داریوش ارجمند سراغ دارم که مدت 2.5 سال است که در این انفرادیها زندانی است . وی به بیماری ایدز مبتلا است و مدتها است بهداری زندان قرصهای آنتی بیوتیک وی را قطع نموده تا زودتر بمیرد . حتی بتادین و پمادی که برای زخمهای یک بیمار مبتلا به ایدز لازم است به وی داده نمی شود. زندانبانها می ترسند درب سلول وی را باز کرده و وی را به توالت و حمام بفرستند حتی چراغ سلول وی که مدتها سوخته را کسی عوض نمی کند.
بند ما توسط فردی بنام حسن آخریان مدیریت می گردد وی به مواد مخدر و محرک از نوع انفمتان (معروف به شیشه) اعتیاد دارد و غالبا رفتار جنون آمیزی با زندانیان دارد . هر گونه اعتراضی به رفتار غیر معقول وی با انفرادیهای سالن 2 روبرو است. وی به تازگی دوربینهای یکی از اتاقها را کنده و آن را به اتاق شکنجه بدل نموده است .
ریاست زندان رجائی شهر کرج بر عهده شخصی بنام علی حاج کاظم است وی انسانی فاسد و رشوه خوار است که اجازه هر جنایتی را به زیر دستان خود داده است در سال 1384 بیش از 10 مورد شناسائی شده توسط بنده وجود دارد که وی اقدام به فروش اعضای بدن زندانیان بدون اجازه آنها کرده بود . در این مورد بهداری زندان نیز کاملا دست داشت . این زندانیان اغلب از بین کسانی انتخاب می شدند که اجرای حکم اعدام آنها نزدیک بود . از این زندانیان اعضای بدنشان بدون اجازه فروخته شده است 3 زندانی را نام می برم . افشین کریمی ،شروین گودرزی و احمد حنانی .
در این زندان رسیدگی به موقع درمان پزشکی یک امتیاز مهم تلقی می گردد . می گویند زندانی حق ندارد ماهی یکبار بیشتر مریض شود و به نزد پزشک برود . دوست نزدیک من امیر حسین حشمت ساران سال گذشته به علت نرسیدن به موقع درمان پزشکی فوت کرد .
مورد دیگر اینکه کمبود فضای اتاقها وهواخوری و تراکم جمعیت در این زندان به حدی بالا است که تمام زندانیان بشدت عصبی و کلافه شده اند و امکان استفاده از سرویسهای بهداشتی نیز در سالنهای غیر انفرادی محدود است . اینجا تعداد بسیار محدودی از سالنها از امکان تخت بهره مند هستند تنها 4 سالن از 24 سالن زندان و سالنهایی که در آنها تخت وجود ندارد زندانیان حتی برای خوابیدن به علت کمبود فضا با مشکل روبرو هستند. این خود یکی از مصادیق بارز شکنجه در زندان رجائی شهر کرج محسوب می گردد. در سالن 1 و 3 بند 1 بیماران روانی و مجانین با زندانیان سالم نگه داری می شوند که این موضوع باعث سوء رفتار با این بیماران می گردد و هم زندانیان سالم را کلافه می کند.
جناب بان کی مون نمی خواهم سخن به درازا کشد ولی نه تنها از طرف خود بلکه از طرف تمام زندانیان سیاسی و عادی که به محضر شما بزرگوار دسترسی ندارند تقاضا دارم در بازدید خود از کشور زیبای ما از زندان رجائی شهر کرج (گوهردشت ) نیز دیدن فرمایید . بی شک افتخاری برای بنده است اگر اجازه دهید در این بازدید شما و مشاورانتان را همراهی کرده و به عنوان یک راهنما زاویای تاریک شکنجه گاههای این زندان را به همراه تمام موارد نقض حقوق بشر آن به شما و همراهان معرفی نمایم . مسلما بازدید شما از ایران و بخصوص این زندان فضا را اندکی برای 3000 واندی زندانی مستقر در زندان رجائی شهر کرج بازتر خواهد کرد ولی باز هم شواهد و مدارک و موارد بسیاری برای مشاهده وجود دارد.
بی صبرانه در انتظار مقدم پر خیر و برکت شمایم ،

زندانی سیاسی و فعال حقوق بشر بهروز جاوید طهرانی
زندان رجائی شهر کرج (گوهردشت)،سالن 1 ،بند 1
29 فوردین 1389


گزارش فوق به دفتر آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل ارسال شد

--------------------------------------------------------------------------------------

بحث شیرین صیغه در کنفرانس خلع سلاح رژیم!

--------------------------------------------------------------------------------------

سایت لباس شخصیها: کروبی سرطان گرفته در حال مرگ است

رجانیوز: در حالی که در روزهای گذشته برخی سایت‌های خبری، اخباری درباره بیماری صعب‌العلاج مهدی کروبی منتشر کرده‌اند، خبرنگار «وطن‌امروز»‌ کسب اطلاع کرد بیماری کروبی «سرطان پروستات» است. شنیده‌های «وطن‌امروز» حاكي از اين است كه خانواده کروبی درصدد هستند با استخدام پزشکان اروپایی، برای نجات وی از مرگ اقدام کنند

--------------------------------------------------------------------------------------

ابطحی: واقعا این آقای احمدی نژاد ایول دارد

خبرآنلاين: محمدعلی ابطحی در وبلاگش با اشاره به مخالفت احمدی‌نژاد با شعار دو بچه کافی است، نوشت: واقعاً گاهی آقای احمدی نژاد بنام دین، حرفهایی می زند که سنتی ترین و یا عالیترین مقامات آخوندی هم کم می آورند. به قول شما ها واقعاً آقای احمدی نژاد ایول دارد. باز هم قدر این رئیس جمهور را ندانید.

--------------------------------------------------------------------------------------

قوه قضائیه رژیم؛ حکم آخوند لاریجانی به پاسدار ذوالقدر

واحد مرکزی خبر: رئیس قوه قضاییه در حکمی محمدباقر ذوالقدر را به سمت معاون حفاظت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه منصوب کرد.

آیت الله صادق آملی لاریجانی در حکم خود آورده است؛ نظر به سوابق درخشان و تجربیات ارزنده جنابعالی به موجب این حکم به عنوان معاون حفاظت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه منصوب می شوید، توفیقات روزافزون شما را در راه خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی از خداوند متعال مسالت دارم.

--------------------------------------------------------------------------------------

ادامۀ اتهام زنی اصولگرایان به جنبش سبز؛ موسوی و کروبی هنوز از آشوب و وطن فروشی دست برنداشته‌اند

بادامچیان: نفاق و فرقۀ سبز به بن بست رسیده است

جرس: در ادامۀ اتهام زنی و حملات رسانه ای، سیاسی و امنیتی به حامیان و رهبرانِ جنبشِ سبز، امروز سه شنبه ۳۱ فروردین ماه ۸۹، جلسۀ علنیِ مجلس شورای اسلامی، شاهد موج دیگری از هتاکی های نمایندگانِ حامی دولت به جریانات مردمی بود.

به گزارش سامانه خبری- تحلیلیِ «خبرآنلاین»، اسدالله بادامچیان قائم مقام حزب موتلفه و عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس، با بیان اینکه "نفاق سبز به بن بست رسیده"، خاطرنشان کرد "اعلام کرد کسانی که راهشان را از این جریان جدا کرده‌اند می‌توانند به صفوف ملت بازگردند."

فتنه سبز: توطئه جهانی با همکاری عناصر لیبرال، مارکسیست، فمنیست

بادامچیان با اشاره به همایش خلع سلاح اتمی تهران، از رئیس دولت خواست محورهای آنرا در عرصه جهانی پیگیری کند.

هنوز هم موسوی و کروبی ...

بر اساس این گزارش، در ادامه حملات اصولگرایان به حامیان و رهبران جنبشِ سبز، روح‌الله جانی‌‌عباسپور، از نمایندگان فراکسیون اصولگرایان مجلس، در نطق امروز خود مشخصا از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به عنوان "سران فتنه" نام برد و با ادعای اینکه "موسوی و کروبی هنوز از آشوب و وطن فروشی دست برنداشته‌اند"، به دیدار نوروزی نمایندگان اصلاح‌طلب با آنها اعتراض کرد.

چرا دیدار نوروزی رفتید؟

این نمایندۀ حامیِ دولت، خطاب به نمایندگانی که طی ایام نوروزی به رهبران جنبش دیدار کردند، گفت: "چرا علی‌رغم نقش این افراد در آشوب و خیانت علیه نظام باز با آنها ملاقات کرده و به دنبال احیای این مرده‌های عمودی هستید و می‌خواهید به آنها حیات سیاسی بدهید؟"

به ادعای نمایندۀ بوئین زهرا، "این دو نامزد اصلاح‌طلب انتخابات ریاست جمهوری، با پاسخ کوبنده مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن و نهم دی، در انزوا هستند و معقولانه نیست که به بازسازی آنها پرداخته شود."

--------------------------------------------------------------------------------------

حسینیان: انحلال جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب به جا و به موقع بود، دیگران درس بگیرند

جرس: در واکنش به اعلام توقیف دو حزبِ بزرگِ اصلاح طلبِ مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت، روح اللح حسینیان، رییس کمیسیون سیاست داخلی و امور شوراهای مجلس شورای اسلامی، انحلال این دو حزب را، با توجه به "عملکرد آنها در ماههای پس از انتخابات، "اقدامی به جا" ذکر کرد.

به گزارش ایسنا، این نمایندۀ افراطیِ حامیِ دولت، طی گفتگویی با این خبرگزاری، ضمن بیان اینکه "نظام جمهوری اسلامی یک نظام نوپا است"، خاطرنشان کرد: "بر همین اساس، سیاست‌زدگی‌ها در آن یک واقعیت است که باید آن را پذیرفت و علی‌رغم تبعات منفی آن، امری طبیعی است."

وی در ادامه سخنان خود، اعلام انحلال سازمان مجاهدین و جبهه مشارکت را، بدلیل اینکه "این دو حزب در فتنه‌های انتخابات بسیار نقش داشتند"، "بسیار مفید و به‌جا" ذکر کرد و توجیه نمود: "نظام برای اثبات اقتدار خود باید با متخلفین به طور جدی برخورد کند. امیدوارم که سایر احزاب از این مساله درس بگیرند و قانون‌مندی و حزب‌داری را رعایت کنند."

لازم به ذکر است نهادی تحت عنوانِ کمیسیون ماده ده احزاب (که در وزارت کشور مستقر است)، طی هفته اخیر، در اقدامی غیرقانونی و و خارج از حیطه مسئولیت و وظایفِ خود، حکم به توقف کلیۀ فعالیت های جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی، دو حزب عمدۀ اصلاح طلب که از میرحسین موسوی حمایت می کردند، داد.

------------------------------------------------------------

حکم کمیته انضباطی برای چند از دانشجویان دانشگاه کردستان

کوردستان میدیا: به گزارش دانشجونیوز، دور جدیدی از صدور احکام انضباطی برای فعالین دانشجویی در کردستان آغاز شد. در سری جدید از صدور احکام انضباطی برای فعالین دانشجویی در دانشگاه کردستان چندین تن از دانشجویان این دانشگاه به محرومیت از تحصیل محکوم شدند. محمد حميدي، رسول حسيني، مهدي كهبر (از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد) ، سينا روشني،سيد شهاب الدين فاضلي، حمزه حسني و پريا نيكبين از جمله دانشجویانی هستند که تا کنون با احکام محرومیت از تحصیل روبرو شده‏‏اند.

------------------------------------------------------------

بازداشت داود خداکرمی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر آذربایجانی در زنجان



ساوالان سسی :
دادود خداکرمی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر آذربایجانی روز شنبه ۲۸ فروردین ۸۹ بدست ماموران حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی زنجان بازداشت شد.

به گفته نزدیکان خانواده خداکرمی، مامورین امنیتی ظهر روز شنبه ۲۸ فروردین ۸۹ این روزنامه نگار آذربایجانی را در یکی از خیابانهای زنجان بازداشت کرده اند. ماموران سپس با مراجعه به منزل پدری خداکرمی اقدام به تفتیش منزل نموده و کتابها، کیس کامپیوتر و دیگر وسایل شخصی این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر را همراه خود برده اند.

همین منابع می افزایند خداکرمی چند ساعت پیش از دستگیری طی تماسی تلفنی به حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی زنجان احضار شده بود اما وی ضمن رد احضار تلفنی از مامورین خواسته بود تا برای وی احضاریه کتبی دادگاه ارسال نمایند.

پدر این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر آذربایجانی می گوید رئیس حفاظت اطلاعات زنجان به وی گفته که فرزندش در اداره حفاظت اطلاعات نیروی انتطامی زنجان واقع در شهرک بهارستان در بازداشت به سر می برد و پس از تکمیل تحقیقات، پرونده وی را به دادسرای زنجان ارجاع خواهند داد.

داود خداکرمی خبرنگار ماهنامه ترکی – فارسی بایرام استان زنجان و دبیر سابق جمعیت اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان است.مسئولین دانشگاه زنجان پس از برگزاری مراسم روز جهانی زبان مادری توسط جمعیت اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان در سال ۸۵ این تشکل را منحل و داود خداکرمی دبیر آنرا از دانشگاه اخراج نموده بودند.

------------------------------------------------------------

آخرین اظهارات ملاحسنی در باره احمدی نژاد

------------------------------------------------------------

سردار پاسدار قاسمی: خدا را شکر که بابا محمود آمد و روشن شد که این‌ها چه کردند

خواب مضاعف و خور مضاعف‌مان خیلی زیاد است

جرس: سردار پاسدار سعید قاسمی، از فرماندهانِ اسبقِ سپاه و حامیِ دولت، طی سخنانی در قم و اشاره به وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری، مخالفان دولت را مورد حمله و اهانت قرار داد و با بیان اینکه طی حوادث اخیر "آبروی نظام رفت"، خاطرنشان ساخت: "آقایان فکر نکنند که پرونده‌شان بسته شد و رفت، و خدارا شکر که بابا محمود آمد و حالا باید تاوان کارهای خود را پس دهند."

به گزارش ایلنا، این فرمانده دوران جنگ هشت سالۀ ایران و عراق، در مراسمی که شامگاه دوشنبه ۳۰ فروردین ماه در مسجد اهل بیت قم برگزار شد، در آغاز ضمن گرامیداشت یاد و خاطرۀ مرتضی آوینی، خاطرنشان کرد: "ای کاش بعضی از کتاب های شهید آوینی را می آوردم تا به شما نشان دهم که وی این روز هایی که بر کشور ما گذشت را می‌دید. "

کروبی آبروی اسلام را برد

سردار سعید قاسمی که بدلیل مواضع افراطی و اظهاراتش بر علیه جنبش سبز، معروفیت زیادی کسب کرده، در ادامه سخنان خود، با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، ضمن حمله به مهدی کروبی که سالها پیش ریاست بنیاد شهید را بر عهده داشت، خاطرنشان کرد: "اگر نبود کسی که مدتی مسؤولیت کفیل شهدای این مملکت را برعهده داشت و هر کاری نمی‌کرد و خزعبلات و چرت و پرت نمی‌گفت، بی‌شک آبروی اسلام نمی‌رفت. "

قاسمی تاکید کرد "در این حوادث آبروی نظام رفت...رهبری بعد از این حوادث تاکید کرده اند ما از همه چیز می‌گذریم اما از عده‌ای که آبروی نظام را در عرصه بین‌المللی خدشه‌دار کردند، نمی‌گذریم."

خدا را شکر بابا محمود آمد...

سردار قاسمی در ادامه ضمن اظهار شادمانی از پیروز شدن احمدی نژاد در انتخابات و ضمن خط و نشان کشیدن برای منتقدین، مدعی شد "آقایان فکر نکنند که پرونده‌شان بسته شد و رفت، خدارا شکر که بابا محمود آمد و روشن شد که این‌ها چه کردند و حالا باید تاوان کارهای خود را پس دهند. "

حمله به دولت هاشمی...اهانت به دولت خاتمی

این سردارِ افراطیِ سپاه، همچنین به دولتِ هاشمی رفسنجانی حمله کرده و خاطرنشان ساخت: "در سال های پیش که به اصطلاح بنای توسعه اقتصادی گذاشتید، نمی‌دانستید که آخر سر آنقدر فاصله فقر و غنا را بالا می‌برد، که امروزه بلایی را سر ما آورده که هرچه که می‌دوی نمی‌توانی شکم زن و بچه را سیر کنی؛ امروزه هرچه جامعه هزاری هم که رشد کند، ولی دزد بار می‌آید و سیر نمی‌شود. "

وی دولت خاتمی و اصلاحات را نیز مورد اهانت قرار داد و مدعی شد: "آقایان در دوره‌ای هم که ادعای توسعه سیاسی را داشتند، گل و گشاد، از پله‌های کاخ الیزه بالا می‌رفتند و خر کیف هم بودند."

آوینی و امروز

این فرمانده دوران جنگ تصریح کرد: "اگر نظام تفکرات آوینی را به حاشیه نمی‌برد امروزه این مصیبت‌ها را نمی‌کشیدیم."

وی با بیان این که "آوینی می‌دانست که در آینده جمعیتی عظیم می‌آیند که حرف امام را هم گوش نمی‌دهند"، گفت: "آوینی می گفت، بگذارید بخشی از این خرمشهر جنگ زده بماند تا برای بچه‌ها هم ملموس باشد ولی دوران توسعه اقتصادی این حرف‌ها حالیش نبود، و فقط می‌گفت بسازید و به جای ترکش‌ها، آجر سه سانتی گذاشت. ..در دوران بعد از جنگ تانک ها را به کارخانه ها دادند تا ذوب کنند... این‌ها باعث می‌شود که فردا روز هم اگر سخنی شد، برای کسی ملموس نباشد."

در هشت ماه پس از انتخابات، بیشتر از هشت سال جنگ عاشورا را درک کردیم

سردار پاسدار قاسمی، سپس با ذکر این نکته که در "هشت ماه پس از انتخابات این قدر عاشورا را درک کردیم که در آن هشت سال جنگ این قدر درک نکرده بودیم"، افزود: "در جنگ اصلا شک و شبهه‌ای نبود و راحت می‌شد راه درست را تشخیص داد ولی در این زمان تشخیص راه حق دشوار است. "

وی دوباره به ذکر خاطره ای از روزهای بعد از انتخابات اشاره کرد و شرح داد: "فردای روز انتخابات که سبزها اعلام کردند، به میدان ولیعصرمی‌آیند، حزب‌الله هم اعلام کرد که می‌آید، ولی حزب‌الله غالب شد و آن‌ها به بیرون میدان ولیعصررفتند. ..در خارج شدن از میدان ولیعصربا دوست رزمنده‌ام که جانباز70درصد بود رو به رو شدم و گفتم با کدام طرفی‌ها هستی ؟ و او گفت من با سبزهایم؛ گفتم این‌ها همه اهل ضلالت‌اند و بیا با ما باش و او در جواب گفت: میریم میدان ونک بعدش هم بریم رادیو و تلویزیون را بگیریم و من گفتم خسته نباشی. ..؛ بعد از جدا شدن از او پاهایم سست شد، چرا که این احمق باورش شده که باید به تعبیر آن شیخک، تغییرکند. ..چه قدر سخت است تصمیم گیری در این لحظات چرا که ممکن است در چند لحظه بعد به خیال خودشان بروند در تلویزیون اعلام کنند که رئیس فتنه سبز با شما صحبت می کند؛ ما هم باید بچه‌های جنوب شهری را جمع کنیم و در مقابل آن ها بایستیم. "

میلیاردی پول گرفت و گند زد

این سردارِ عالی رتبۀ سپاه، در ادامه مدعی شد "خیلی از دوستان ما در قصۀ بعد از انتخابات تخته گاز رفتند...شهید آوینی نبودی ببینی، که رفیق داشتی که نامه می‌نوشت و نسبت به رهبر می‌گفت آقای ما، مولای ما، مقتدای ما، ولی میلیاردی پول گرفت و گند زد به همه چیز و الان هم گوشه زندان است. "

وی با انتقاد از کسانی که مخصوصا در قم ، به زعم وی "در دوران پس از انتخابات سکوت کردند"، گفت: "چه قدر افرادی پا را از سکوت فراتر گذاشتند و نان این نظام را خوردند تا کنفرانس فلسطین و لبنان را راه بیاندازند و خودشان شدند لیدر جریانی که می‌آمد در خیابان‌ها می گفت نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران؛ که مثلا جانباز هم شده بودند، ولی توزرد از آب در آمدند.

همه مقامات اذعان داشتند که دیگر نمی شود کاری کرد

قاسمی با بیان اینكه بعد از انتخابات که در قویترین جلسات این نظام شرکت می کردم، همه اذعان داشتند که دیگر نمی‌توانیم کاری کنیم، اظهار داشت "باورم نمی شد که این قضیه، با سی شهید میدانی که متأسفانه نتوانستیم برای آنها یک مراسم ختم بگیریم، تمام شود. "

وی با ادعای اینکه "اصلاح طلبان دنبال تحول به معنی واقعی نیستند"، گفت: "آن‌هایی هم که این حرف‌ها را زدند مال این حرف‌ها نبودند...همه اصلاح طلبان از سروش تا گوگوش،در مقابل حزب‌الله ایستادند و شدند صف واحد در مقابل حزب‌الله."

حمله به موسوی...اهانت مجدد به کروبی

قاسمی ادامه داد: ای کاش حداقل چهره جدیدی را در انتخابات می‌آوردند و کسی را نمی آوردند که بیست سال سكوت اختیار كرده حالا امروز آمده و به عنوان علمدار فتنه سبز معرفی شده است.

وی افزود: آن دو تن دیگر هم همینجور، یکی‌شان که منتسب به مجموعه سیستم نظام بود آنقدر قضیه را کشید و وقتی دید پاره نشد، دوباره آمد در صف خودی‌ها و سومی هم که پنجم شد. "

جاسبی مانند ریگی است؛ محاکمه اش کنید

قاسمی همچنین پیشنهاد كرد عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد را باید به عنوان "عبدالمالک ریگیِ فرهنگی" دستگیر کرد و بسیار بدتر از ریگی مورد محاکمه قرار داد. وی گفت: "اگر در زمان جنگ با یک مین رو به رو بودیم امروز فرزندان ما تا به دانشگاه برسند با پنجاه مین رو به رو هستند، گفت: اگر ریگی را گرفتند ، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی را باید به عنوان ریگی فرهنگی دستگیر و بسیار بدتر از ریگی محاکمه کنند.

حمله به شاهرودی

قاسمی با انتقاد از دوره گذشته قوه قضاییه گفت: "در این مدت مافیاهای اقتصادی کلفت شدند، آقازاده شدند، دستگاه قضائی ما هم می‌خواست با دستمال کثیف شیشه تمیز کند، که حضرت آقا هم گفتند نمی‌شود و اگر به من گفته بودند بیایم جای آقای شاهرودی بنشینم، خودم را از طبقه چندم برج میلاد پایین می‌انداختم. "

وی ادامه داد: حواس‌تان جمع باشد، درست است که پیروزی‌هایی را در نهم دی و ۲۲ بهمن به دست آوردید و توانسته‌اید این جریانات را جمع و جور کنید ولی باید منتظر و مراقب پاتک آنها هم باشید.

خواب و خور مضاعفمان خیلی زیاد است

قاسمی خاطرنشان کرد: مدل ما این جوری است که خواب مضاعف و خور مضاعف‌مان خیلی زیاد است و باید با هوشیاری همواره قضایا را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. و با تأکید بر لزوم هوشیاری گفت: وزیر ارشاد را نباید ول کنی برود دنبال کار خودش والا به دنبال این می‌رود که قرآن به چه کسی هدیه دهد یا ۲۰۰ میلیون به هدیه تهرانی بدهد؛ یا وقتی عید می شود۴۰ خانم را به ۴۰ سفارتخانه برای ارائه غذاهای ایرانی، سفره هفت سین و ... اعزام می کند.

من هم به بنی صدر رای دادم

قاسمی با بیان این که من هم به ابوالحسن بنی صدر در اولین دوره ریاست جمهوری رأی دادم، تصریح کرد "مردم به پنج دلیل سید بودن، دكتر بودن، كاریزمای صحبت داشتن، بچه آیت‌الله بودن و محسنات داشتن به بنی‌صدر رای دادند، اما زمانی بنی‌صدر را شناختند، كه او سرخاب و سفیداب به خود مالید و از كشور فرار كرد.


وی در پایان خاطرنشان کرد: "اگر کسی آمد و در سیاست خارجی ما گفت قبل از آنی که باید به فلسطین و لبنان برسیم باید به کشور خود برسیم، باید در دهان او زد."

وی در سخنرانیِ چندی پیشِ خود در جمع بسیجیان و لباس شخصی ها، به مسائل رخ داده در بازداشتگاهِ کهریزک و موارد مشابه و تکرار شدنیِ آنّ در صورت تکرار مجدد، اذعان کرده بود.

------------------------------------------------------------

فرانسه از خواست مردم ایران برای دموکراسی حمایت می کند

رادیو فرانسه: وزارت امور خارجه فرانسه با انتشار بیانیه ای در پاریس سرکوب مردم ایران توسط حکومت را محکوم کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه می گوید خواست دموکراسی در ایران بسیارعمیق و ریشه دار است و دولت فرانسه از این خواست مردم ایران حمایت می کند.

"برنارد والرم" سخنگوی وزارت امورخارجه فرانسه در ادامه سخنان خود گفت : دولت پاریس نمی تواند در مقابل سرکوب های مردم ایران و سلب آزادی بیان و نقض حقوق شهروندان ایرانی سکوت نماید.

این سخنان به دنبال اعلام ممنوعیت فعالیت دو تشکل سیاسی اصلاح طلبان داخلی نظام اسلامی "حزب مشارکت اسلامی" و "سازمان مجاهدین انقلاب" و ممنوعیت انتشار روزنامه "بهار" ایراد شد.

برنارد والرو در ادامه افزود ما دولت ایران را به رعایت آزادی بیان، حقوق دموکراتیک مردم ایران و احزاب سیاسی این کشور، آزادی وسائل ارتباط جمعی و آزاد کردن کلیه زندانیانی که "به ناحق" زندانی شده اند، فرا می خوانیم.

سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه افزود : تلاش های مردم ایران برای آزادی، علی رغم خطراتی که آنها را تهدید می کند، نشانگر این امر است که آرمان دموکراسی خواهی در ایران عمیق و ریشه دار است و باید از سوی حکومت مورد توجه قرار گیرد.

------------------------------------------------------------

شکنجه وحشیانه دو زندانی بی دفاع در زندان گوهردشت

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز گذشته 2 زندانی که نسبت به برخوردهای وحشیانه و غیر انسانی حسن آخریان رئیس بند 1 اعتراض کرده بودند به شکنجه گاهی که اخیرا در این بند راه انداخته است برده شدند و ساعتها مورد شکنجه های وحشیانه قرار گرفتند .سپس آنها را به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی منتقل کردند.
روز دوشنبه 30 فروردین ماه دو تن از زندانیان بند 1 به نامهای حمید خیرخواه و رضا جلیلوند به شکنجه گاهی که حسن آخریان رئیس بند 1 درست کرده بود منتقل کردند.ابتدا به این 2 زندانی بی دفاع و اسیر دست بند و پابند زدند سپس حسن آخریان همراه با پاسدار کشیک امینی و پاسداربندها محمد محمدی و گودرزی که هر کدام باتونی در دست داشتند و آخریان با باتون برقی روشن آنها را آماج ضربات خود قرار دادند. ضربات باتون به سر،صورت و سایر جاهای حساس بدن آنها وارد می شد. در اثر ضربات وحشیانه با باتون 2 عدد از باتون شکسته شد.حسن آخریان بعد مدتی طولانی شکنجه را متوقف می کند و به آنها می گوید که باید به خود و خانواده تان توهین کنید تا ما دیگر به شما نزنیم ولی آنها در طی این مدت نه تنها حاضر به تن دادن به خواسته های او نمی شدند بلکه سعی می کردند که از فریاد زدن پرهیز کنند.
این چهار شکنجه گر سپس با اسپری های گاز اشگ آور و فلفل که باعث سوزش شدید چشم و ایجاد حالت خفگی در آنها می شود به سوی چشمان و مجاری تنفسی آنها می زدند. شکنجه ها به حدی شدید بود که از سر وصورت آنها خون جاری شده بود و بدن آنها کبود شده بود و محل شکنجه را آغشته به خون کرده بود.این دو زندانی بی دفاع و اسیر با تن های خون آلود و کبود بدون هیچگونه درمان به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی منتقل کردند.
زندانی حمید خیرخواه از بیماران روانی می باشد و ناراحتی روحی او به حدی حاد است که دارای کارت قرمز است.این زندانی در اعتراض به توهینهای خانوادگی آخریان با او درگیر شد و از خود دفاع می کند.زندانی رضا جلیلوند که یک گشاورز و اهل خرم آباد می باشد. او مدتی در حسنیه ارشاد به کارگری مشغول بوده است که توسط یک آخوند مورد توهین و بدرفتاری قرار می گیرد که منجر به درگیری فیزیکی با آخوند نامبرده می شود و او را به دیه محکوم می کنند ولی به دلیل نداشتن مبلغ دیه به بند 1 انتقال داده می شود.او تنها بدلیل اعتراض به رفتارهای وحشیانه و غیر انسانی حسن آخریان مورد چنین شکنجه های وحشیانه قرار گرفت.
از طرفی دیگر زندانی حامد پور حیدر که از نوجوانانی و در سن 14 سالگی مرتکب جرم شده بود و نزدیک به 5 سال است که در زندان بسر می برد.آقای پور حیدر در بند 6 زندان گوهردشت کرج زندانی است. در روزهای اخیر توسط کرمانی رئیس حفاظت زندان مورد توهین و اذیت وآزار قرار گرفت و او را تهدید می کند که بهت نشون خواهم داد. شب بعد از این تهدید یکی از زندانیان شرور و خطرناک بنام سامان محمدی که در باندهای مافیایی زندان و در سرکوب زندانیان معترض و پخش مواد مخدر شرکت دارد و بدستور علی محمدی و کرمانی عمل می کنند. آقای پور حیدر را صدا می زند و در کریدور بند و در مقابل چشمان بهت زده سایر زندانیان به چهره او چاقو می کشد و باعث زخمی شدن این زندانی بی دفاع می شود. کرمانی سامان محمدی را تشویق می کند و او را به عنوان وکیل بند یکی از سالنهای بند 6 منصوب می کند.
همچنین گارد زندان در روزهای اخیر حملات خود را به زندانیان از سر گرفته است .آنها به بند 6 یورش بردند و ضمن توهین و اذیت و آزار زندانیان آنها را به محوطه بند منتقل کردند و ساعتها زندانیان را در زیر باران نگه داشتند .گارد زندان همچنین ملافه های زندانیان را جمع آوری کرده و با خود بردند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شکنجه های سیستماتیک و سازمان یافته علیه زندانیان بی دفاع و اسیر را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در ایران خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد است.

31 فروردین 1389 برابر با 20 آپریل 2010
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

------------------------------------------------------------

مصاحبه صدای آمریکا با فیروز یوسفی فعال مدنی آذربایجانی و درجه دار اخراجی ارتش


فیروز یوسفی در ۱۲ اسفند ماه ۸۸ طی حکمی که از سوی کمیسیون رسیدگی به تخلفات کارکنان ارتش صادر شد پس از ده سال سابقه کار، از ارتش اخراج و بازخرید اجباری شد. دلیل اخراج وی همکاری با گروههای تجزیه طلب، اقدام علیه امنیت ملی و ترویج قوم گرایی و پان ترکیسم عنوان شده است. فیروز یوسفی در حال حاضر به قید وثیقه موقتا آزاد است اما پرونده وی در دادگاه انقلاب در جریان است. آقای یوسفی در گفتگو با فریده رهبر درباره اتهامات خود چنین گفته است :

اتهامات اقدام علیه امنیت ملی، ترویج قومیت گرایی و پان ترکیسم و فعالیتهای تجزیه طلبانه را به من نسبت داده اند البته اینها از درخواست تحصیل به زبان مادری به عنوان خواسته ای تجزیه طلبانه نام می برند. پرونده من در کمیسیون رسیدگی به تخلفات کارکنان نیروی زمینی ارتش مورد بررسی قرار گرفت و جلسه ای برای من تشکیل شد که رای صادره کمیسیون اخراج بود که بعدا بازخرید اجباری شدم.

صدای آمریکا - آیا شما وکیلی دارید؟

نه من وکیلی ندارم چون کمیسیون رسیدگی به تخلفات ارتش دادگاهی نیست که ما آنجا وکیل بگیریم و یا وکیل آنجا حضور داشته باشد. فقط اعضای کمسیون برای افراد تصمیم می گیرند.

در همان جلسه من خواستم اعتراض کنم که گفتند شما هر چقدر اعتراض کنید اعتراض شما هیچ تاثیری ندارد چون حفاظت اطلاعات ارتش آخرین نظر را می دهد و نظر آنها هم این است که من صلاحیت امنیتی ندارم و نباید در ارتش بمانم. هنوز هیچ حکمی از سوی دادگاه انقلاب صادر نشده اما اینها خودسرانه من را اخراج کردند و این تصمیم اصلا قانونی نیست.

صدای آمریکا - فعالیتهای شما چگونه بوده و تا چه حد اتهامات قومیت گرایی، پان ترکیسم و تجزیه طلبی را قبول دارید؟

من ۲۵ آبان ۸۷ در تهران دستگیر شدم و مدت ۲۴ روز در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین بودم. من بدلیل نشر جزواتی با مطالبی در خصوص نقض حقوق ملت ترک، نقض حقوق زنان و نقض حقوق بشر دستگیر شدم. دستگیری دومم ۲۷ اسفند ۸۷ مصادف با شب چهارشنبه سوری در شهر مراغه بود که اتهامم پخش تبریک نامه عید نوروز به زبان ترکی بود که اینها همه این فعالیتهای من را فعالیتهای تجزیه طلبانه و یا پان ترکیسم می نامند. من این اتهاماتی را که به من وارد شده را قبول ندارم و فعالیت من فعالیت مدنی بوده و مدنی است و می خواهم که دادگاه عادلانه ای برای پرونده من تشکیل شود.

تحریریه : ساوالان سسی

فایل ویدئویی مصاحبه را از اینجا دانلود کنید

------------------------------------------------------------

حذف نام فروغ فرخزاد از کتاب شعر شاعران ايران و جهان

سایت حکومتی صراط نیوز: دبير همايش شاعران ايران و جهان در پاسخ به پرسشي درباره حذف نام "فروغ فرخزاد" از کتاب شعر شاعران ايران و جهان گفت: ما يک ديپلماسي فرهنگي داريم و يک ديپلماسي دولتي، به همين دليل نام "فروغ فرخزاد" گرچه در ميان مخاطبان شعر شناخته شده اما به دلايل مختلفي در اين کتاب نيامده است.
اميدي در نشست خبري اين همايش افزود: اين کتاب که نخستين کتاب شاعران ايران و جهان است پس از مطالعه و تحقيق هاي لازم نوشته شده و نظر کارشناسان شعر و مقررات کشور در خصوص آن لحاظ شده است.
وي اضافه کرد: حتي نام شاعران خارجي با هماهنگي دولت هاي متبوع آن کشورها در اين کتاب آمده و کشور ما هم بر همين روال عمل کرده است.
کتاب شاعران ايران و جهان همزمان با نخستين همايش شاعران در تهران، اصفهان و شيراز منتشر خواهد شد.
همايش شاعران ايران و جهان28فروردين در تالار وحدت افتتاح مي شود.

------------------------------------------------------------

محكومیت دانشجوی پلی تكنیک به دو ترم محرومیت از تحصیل

سعید محمد امینی دانشجوی مهندسی متالورژی دانشگاه امیركبیر از سوی كمیته انضباطی دانشگاه به دو ترم تعلیق از تحصیل محكوم شد.

به گزارش دانشجونیوز، امینی كه از اعضای انجمن علمی دانشكده خود نیز می باشد، چند بار نیز به حراست دانشگاه احضار شده و از سوی كارمندان حراست مورد تهدید قرار گرفته است.

یكی از اتهامات وی در كمیته انضباطی دانلود فیلم حمله پلیس و لباس شخصی ها به كوی دانشگاه از اینترنت است.

همچنین این دانشجو از اواخر سال گذشته به دانشگاه ممنوع الورود شده است.

------------------------------------------------------------

جرس:بر اثر انفجار یک خودرو مسافربری در ایلام، دست‌کم سه نفر کشته و 30 تن دیگر زخمی شدند.

این انفجار صبح سه شنبه در تاریخ 31 فروردین 1389 در خیابان فردوسی شهر ایلام رخ داده است. بنا به گزارشهای رسیده تا زمان انتشار این خبر، جزئیات بیشتری درباره آن منتشر نشده است. گزارش شده که نیرو‌های پلیس محل انفجار را به محاصره خود درآورده‌اند.

------------------------------------------------------------

جرس: محمدعلی ابطحی ضمن اشاره و نقدِ مخالفتهای محمود احمدی‌نژاد با کنترل جمعیت و شعار"دو بچه کافی است"، خاطرنشان کرد "واقعاً گاهی احمدی نژاد بنام دین، حرفهایی می زند که سنتی ترین و عالیترین مقامات آخوندی هم کم می آورند. به قول شما ها واقعاً احمدی نژاد ایول دارد. باز هم قدر این رئیس جمهور را ندانید."

وبلاگ ابطحی تحت عنوان «وبنوشت»، در پست دیروز خود، خاطرنشان کرده است: "از روزی که دوباره احمدی نژاد مخالفت خود را با شعار ۲ بچه کافیه اعلام کرده، از نقطه نظرات گوناگون این نظر مورد نقد قرار گرفته است. عمده آنها به مسئله بی کاری و نبود امکانات و کیفیت زندگی اشاره کرده اند که همه آنها حرفهای قابل توجهی است."

عضو مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه "من به دلیل اینکه در مسئله ادیان کار کرده ام و آخوند نیز می باشم"، خاطرنشان کرد "یکی از مهمترین پزهایی که ما در مورد نقش روحانیت و دین و مسائل اجتماعی می دادیم این بود که در حوزه های مهم بشری روحانیت و دین تآٔثیرگذار است و مخاطبان عمومی فراوانی دارد که بیشترین تأثیر پذیری را از دین و نمایندگان دین دارند..."

ابطحی متذکر شد: "واقعاً روحانیون سنتی در شهرها و روستا ها نقش مهمی ایفا کردند که مخاطبان خود را از تکثیر نسل پرهیز دادند و با تلاش چشمگیری توانستند این فرهنگ قدیمی جا مانده از تحجر دینی را که نباید جلو تکثیر اولاد را شرعاً گرفت، از اذهان دور کنند و برای ایران و آینده کشور جلو رشد بی رویه جمعیت را بگیرند."

وی سپس با نقد احمدی نژاد گفت "حالا این مهمترین دستاوردی که می شد در آن نقش روحانیت و دین را در مسائل اجتماعی و زیست محیطی مثال زد و می شد به آن در محافل بین المللی پز داد را هم میخواهند از بین ببرند."

لازم به ذکر است احمدی نژاد هفته گذشته در برنامه «بدون حاشیه» که از شبکه یک سیما پخش شد، اعلام کرده بود: "یک بار اعلام کردم بسیاری شروع به تمسخر کردند اما من با دو بچه کافیه مخالفم و برای آن استدلال دارم...اکنون رشد جمعیت ما یک و دو دهم شده و بُعد خانوار زیر چهار نفر آمده است به این مفهوم که وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند متوسط تعداد پچه در خانوار زیر دو نفر است ، دو نفر حداقل باید دو بچه داشته باشند که همین جمعیت و یک ملت حفظ شود."

در واکنش به این مسئله بسیاری از کارشناسان نقدی بر ادعای وی آورده و گفته بودند "در شرایطی که بیکاری فریاد می‌کند و زیر ساخت‌های مناسب برای فراهم کردن زندگی مطلوب برای همین جمعیت موجود در کشور هم فراهم نیست، سخن از افزایش جمعیت کردن به‌دور از منطق است." (اشاره به سخنان نایب رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس)

------------------------------------------------------------

جرس: علیرغم اتمام بازجویی ها از سه مشاور میرحسین موسوی اما آنها بدون هیچ توجیه قانونی هنوز در زندان به سر می برند.

به گزارش خبرنگار «کلمه»، با توجه به نبود هیچ اتهام مشخصی به جز دوستی و همکاری با میرحسین موسوی، از مدتها پیش بازجویی از «قربان بهزادیان نژاد»، «علی عرب مازار» و «علیرضا بهشتی شیرازی» که از ۷ دی ۱۳۸۸ در بازداشت بسر می برند به پایان رسیده است.

طبق قانون نگه داشتن زندانی در بازداشت موقت تنها برای ادامه تحقیقات است و در صورت اتمام بازجویی باید بازداشتی ها تعیین تکلیف شوند.

طبق اخبار رسیده به «کلمه» گرچه بازجویی ها خیلی وقت پیش تمام شده است اما هر چند وقت یکبار کارشناسان پرونده که همان بازجوها هستند بازجویی را با سوال های تکراری مجددا از نو انجام می دهند.

به نظر می رسد مشاوران میرحسین موسوی به شدت تحت فشار قرار دارند و بیشتر از اینکه قواعد قانونی بر بازداشت آنها حکم فرما باشد تصمیمات سیاسی انگیزه ی نگهداری این سه مشاور در زندان و در شرایط سخت باشد. همچنین ملاقات خانواده این سه مشاور بسیار محدود شده است.

در همین حال با توجه به اینکه بازجو ها در القاکردن اتهاماتی تکراری و زنگ زده همچون انقلاب مخملی و براندازی و … به سه مشاور میرحسین موسوی موفق نبوده اند صرفا به دلیل همکاری با موسوی در حال پرونده سازی برای آنها هستند. این مساله که این شخصیت ها از جمله شخصیت های غیر سیاسی و بیشتر فرهنگی ودانشگاهی هستند به سردرگمی بازجوها در قالب کردن اتهامات کلیشه ای ماههای گذشته افزوده است.

به نظر می رسد که باقی ماندن مشاوران میرحسین موسوی در بازداشت به نوعی گرو گان گرفتن آنها است و توجیه دیگری ندارد. این در حالی است که چندی پیش آیت‌الله صافی گلپایگانی در دیدار با رئیس قوه قضائیه با تأکید بر اجرای احکام اسلامی در این نهاد گفت: تعزیرات و حبس باید کاملاً مطابق احکام اولیه اسلام باشد و حتی یک روز حبس اضافی از نظر شرع مبین قابل توجیه نیست.

«قربان بهزادیان نژاد» رئیس ستاد انتخاباتی و از دوستان و همکاران دانشگاهی میرحسین موسوی است.

وی، استاد میکروبیولوژی در دانشگاه تربیت مدرس بود که اخیرا با حکم رئیس دانشگاه از فعالیت تعلیق شده و تمام حقوق دریافتی او از چند ماه پیش قطع شده است. بهزادیان نژاد در سال‌های اخیر در فعالیت‌های فرهنگی نیز فعالیت داشته است.یکی از اتهام های او دوستی ۲۲ ساله با مهندس میرحسین موسوی عنوان شده است.

«علی عرب مازار» استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است و از زمان بازداشت سه ماه در انفرادی بود و بعد از آن در شرایط بسیار بد با متهمان پرونده های شرکت های هرمی هم بند شده است.

عرب مازار در جوانی در دفتر نخست وزیر همراه و همگام میرحسین موسوی بود و در بیست سال سانسور خبری مهندس موسوی مشاور و یار نزدیک او به حساب می آمد . وی عمر علمی خود را در ۲۰ سال اخیردراتاق های کوچک اعضای هیات علمی دانشگاه علامه گذرانده است و در طول دوران تدریس خود تلاش کرد اندیشه اقتصادی را با رویکردی علمی و همه جانبه در فضای دانشگاهی بسط دهد .

«علیرضا بهشتی شیرازی» دبیر هیئت دولت دوران نخست وزیری میر حسین موسوی بود که،با اعلام کاندیداتوری یک بار دیگر در مقام مشاور در کنار موسوی قرار گرفت. وی پس از انقلاب در حزب جمهوری اسلامی فعالیت داشت و مدتی نیزدر روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به فعالیت بود. در آستانه انتخابات نیز وی سردبیر روزنامه “کلمه سبز” شد.

بهشتی شیرازی نیز در سالهای گذشته صرفا به امور فرهنگی پرداخته است کتاب عرفانی “مائده های آسمانی” از جمله تالیفات اوست.وی سالها در محضر عارف بزرگ مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی تلمذ کرده است.

------------------------------------------------------------

قطعنامه شورای امنیت؛ سفر وزير خارجه تركيه به تهران

به گزارش رسانه های حکومتی، وزير امور خارجه تركيه به منظور ديدار و گفتگو با مقامات جمهوری اسلامی شب گذشته (دوشنبه) وارد تهران شد.

ترکیه از اعضای غیردائم شورای امنیت سازمان ملل بشمار می رود و در هفته های اخیر بارها مخالفت خود را با تحریم کشورهای غربی علیه جمهوری اسلامی اعلام کرده‌ است.

خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت، ترکیه همچنان بر تلاش و حمایت از حل دیپلماتیک بحران هسته‌ ای جمهوری اسلامی تاکید می کند و این در حالی است که رژیم تهران تمام پیشنهادات بین المللی در این زمینه را رد کرده است. کشورهای غربی می گویند راهی جز وضع تحریمهای جدید علیه رژیم تهران باقی نمانده است.


------------------------------------------------------------

هر هفته یک مسیحی در ایران دستگیر می ‌شود

رادیو آلمان: به گفته یکی از کشیشان پروتستان ایرانی، طی حدود هشت ماه اخیر هر هفته یک مسیحی در ایران دستگیر شده است. طی روزهای گذشته نیز خبر دستگیری دو مسیحی منتشر شده که یکی از آنان از رهبران "کلیسای ایران" است. فعالان حقوق بشر در گزارشهای خود بارها نشان داده‌اند که همه اقلیت‌های دینی غیرشیعه اثنی عشری در ایران مورد تبعیض و تهدید واقع می‌شوند.

یکی از کشیشان فعال استان تهران، کشیش بهنام ایرانی، در روز چهارشنبه ۲۵ فروردین ماه دستگیر شده است. بهنام ایرانی از رهبران "کلیسای ایران"، یکی از مهمترین شاخه‌های کلیسای پروتستان در ایران، است. به گزارش "شبکه خبر مسیحیان فارسی‌زبان"، نیروهای لباس شخصی جمهوری اسلامی وی را هنگامی دستگیر کرده‌اند که با ده نفر از جوانان مسیحی ساکن کرج جلسه‌ای عبادی در کلیسایی خانگی داشته است. طبق همین گزارش، ماموران اطلاعاتی که مسلح به سلاح گرم بوده‌اند، همراه با تهدید حاضران در جلسه کشیش بهنام ایرانی را کتک زده‌‌اند و سپس او را به جایی نامعلوم انتقال داده‌اند.

"شبکه خبر مسیحیان فارسی‌زبان" می‌نویسد که ماموران اطلاعاتی از جوانان حاضر در جلسه در همان مکان بازجویی کرده‌اند و از تمامی افراد خواسته‌اند به پرسشهایی درباره مسیحی شدن خود و اینکه چه کسی آنان را تعمید داده است پاسخ دهند. همچنین حاضران را تهدید کرده و از آنان خواسته‌اند طی روزهای آینده به اداره اطلاعات کرج مراجعه کنند.

طبق گزارش یاد شده، ماموران امنیتی همچنین به منزل مسکونی بهنام ایرانی در کرج رفته و در حالی که کسی در منزل نبوده، اقدام به شکستن در و قفل خانه و تفتیش و بازرسی و تخریب برخی لوازم آن کرده و بعضی لوازم شخصی کشیش را با خود برده‌اند. خانواده ایرانی با وجود مراجعه مکرر به اداره اطلاعات کرج، نتوانسته‌خبری در مورد محل حبس و اتهام این کشیش مسیحی بدست آورد.

بهنام ایرانی در سال ۱۳۸۴ نیز بخاطر فعالیت خود به عنوان کشیش مسیحی از سوی ماموران امنیتی دستگیرشد و به مدت یک ماه در بازداشت به سر برد و سپس با ۵ سال حکم تعزیری از سوی دادگاه انقلاب از زندان آزاد شد. این در حالی است که به گفته کشیش فیروز خانجانی، از کشیشان "کلیسای ایران" در ترکیه، "کلیسای ایران" به شکل زیرزمینی کار نکرده و مثل سایر کلیساها گزارش فعالیت‌ها و فهرست اعضایش را به دولت می‌داده است و بنابراین بهنام ایرانی به عنوان عضو شورای مرکزی "کلیسای ایران" فردی شناخته شده بوده که حتی در جلسات متعدد با دولت برای عرضه گزارش فعالیت‌های کلیسای خود شرکت داشته است.


دستگیری یک مسیحی ایرانی در هفته

فیروز خانجانی در مصاحبه با دویچه وله در مورد فشار بر مسیحیان در ایران گفت که این فشارها همواره در دوره جمهوری اسلامی وجود داشته،‌اما پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته تشدید شده است. وی گفت: «مسیحیان ایرانی به شکل خاصی زیر فشار هستند. البته تا آنجا که دوستان اطلاع دادند، قرار بود بعد از انتخابات احمدی‌نژاد یک سری از فشارها شروع شود که بخاطر وضعیت ایران به تاخیر افتاد. ولی در نهایت تصمیم گرفتند که بهترین وقت برای فشار آوردن روی مسیحیان الان است، چون بیشتر توجه افراد به سمت ناآرامی‌های ایران است. یعنی فکر می کنند در این وضعیت سرکوب مسیحیان به شکلی از انظار مخفی می‌شود. می‌شود گفت که الان هر هفته ما خبر دستگیری یک مسیحی را داریم.»


افزایش فرار مسیحیان از ایران

و لزوما همه اخبار مربوط به دستگیری مسیحیان آشکار نمی‌شود، همه اخبار مربوط به فزونی یافتن تهدیدها و حمله به کلیساهای خانگی نیز. تهدیدهای روزافزون موجب فرار شمار زیادی از ایرانیانی از خاک وطنشان شده که به مسیحیت گرویده‌اند و هم اکنون به عنوان پناهجو در کشورهایی چون ترکیه،‌پاکستان، ارمنستان، هند و قبرس به سر می‌برند.

کشیش فیروز خانجانی ضمن اشاره به دستگیری یکی دیگر از مسیحیان به نام امین پیشکار در رشت و نیز در حبس بودن کشیش یوسف ندرخانی، ناظر کلیسای گیلان، از هشت ماه پیش تاکنون، معتقد است که وضعیت همه مسیحیان در ایران بسیار بدتر از آن است که معمولا تصور می‌شود. وی اشاره می کند به اینکه مسیحیان را از حقوق اجتماعی و سیاسی‌شان محروم کرده‌اند و این وضع اخیرا شدت پیدا کرده است: «در گذشته مسیحیان از بسیاری از حقوق و فعالیت‌های اجتماعی محروم بودند. اجازه ورود به خیلی از بازارها را نداشتند. ولی الان می‌شود گفت که هر هفته و هر روز مورد تهدید قرار می‌گیرند. ابتدایی‌ترین مسئله که در حقوق بشر هم آمده این است که هر کس حق دارد، دین خود را آزادانه ابراز کند. اما ما می ‌بینیم که در ایران این حق نادیده گرفته می‌شود.»


«حکومت ایران اقلیت‌ناپذیر است»

فیروز خانجانی می‌گوید که پروتستانهای ایران زیر فشار حکومت هستند، اما تنها آنها نیستند که با تهدید مواجه‌اند: «دولت ایران سعی می کند به هر شکل شده، اقلیت‌ها را سرکوب کند. الان مثلا سرکوب کلیسای پروتستان را شروع کرده، که حق خود می‌داند عقاید خود را ابراز کند، ولی ما خبر داریم که کلیساهای مسیحیان ارمنی و آشوری هم فشار زیادی را تحمل می کنند، که ممکن است بخاطر فشارهای نمایندگان‌شان حاضر نباشند صحبت کنند و کمی محافظه‌کارترند. مثلا در شهر رشت کلیسای ارتدوکس که در نقشه‌های قدیمی وجود دارد، ویران شده است. در شهرهای دیگر ایران هم این اتفاق دارد رخ می‌دهد.»

فعالان حقوق بشر در گزارشهای خود بارها نشان داده‌اند که همه اقلیت‌های دینی غیرشیعه اثنی عشری در ایران مورد تبعیض و تهدید واقع می‌شوند.

------------------------------------------------------------

اخراج گسترده كارگران و بحران معيشتى كارگران بيكار

شهرزادنیوز: بحران در واحدهای تولیدی گسترش بیشتری می‌یابد. در برخی واحدها بسیاری از کارگران اخراج شده‌اند. کارگران برخی کارخانه‌ها نیز ماه‌هاست دستمزد دریافت نکرده‌اند و در معرض اخراج قراردارند.

در تبریز بیکارسازی‌ها هر روز گسترش بیشتری می‌یابد. تراکتورسازی، کبریت‌سازی و موتوژن تبریز به مرور بسیاری از کارگران خود را اخراج کرده‌اند. تراکتورسازی تبریز در آستانه‌ی تعطیل قرار دارد و 2300 کارگر آن درمعرض اخراجند.

در ورامین 50 واحد صنعتی تعطیل شده‌اند. خبرگزاری ایلنا، به نقل از امام‌جمعه‌ی خیرآباد ورامین نوشت: در اثر رسيدگي نكردن مسوولان حدود 50 درصد واحدهاي صنعتي خيرآباد تعطيل شده اند.

ایلنا در گزارش دیگری از دو کارخانه نیمه تعطیل ایران ترمه و تهران پتو، به نقل از یکی از کارگران نوشت که کارگران این شرکت‌ها 26 ماه است که حقوق دریافت نکرده‌اند.

یک کارگر کارخانه‌ی ترمه‌ی قم با اشاره به کاهش تدریجی تعداد کارگران این کارخانه از 3000 به 200 کارگر، افزود: بعد از اخراج بسیاری از کارگران کارخانه، تنها به عده معدودی از کارگران بیمه بیکاری تعلق گرفته است و بیشتر کارگران حتی از بیمه بیکاری هم محروم شده اند.

طبق قانون کسی که 6 ماه سابقه کار داشته باشد، بیمه بیکاری به او تعلق می گیرد، اما با بخشنامه‌های داخلی بسیاری از کارگران را از این حق محروم کرده‌اند.


------------------------------------------------------------

فيلم تهمينه ميلانی در اردبيل توقيف شد

اكران فيلم « تسويه حساب » ساخته تهمينه ميلاني در اردبيل ممنوع شد.

به گزارش فارس در اين اقدام كه با نامه ارسالي از اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي انجام شد، به مدير سينما انقلاب اردبيل ابلاغ شد كه از اكران اين فيلم جلوگيري كرده و اجازه پخش آن را ندارد.

مدير سينما انقلاب اردبيل نيز با تأييد خبر جلوگيري از اكران فيلم تسويه حساب ساخته تهمينه ميلاني اعلام كرد كه نامه‌اي مبني بر ممنوعيت اكران اين فيلم از سوي فرهنگ و ارشاد اردبيل را دريافت كرده در حالي كه قبل از آن مجوز پروانه نمايش اين فيلم به نام استان اردبيل صادر شده است.

اين در حالي است كه قرار بود فيلم تسويه حساب از چهارشنبه اين هفته بعد از لغو مجوز اكران آن در ايام تعطيلات نوروزي امسال در سينما انقلاب اردبيل از روز چهارشنبه به اكران عمومي درآيد و با اين حساب معلوم نيست زمان اكران اين فيلم كي خواهد بود.

مدير سينما انقلاب اردبيل اعلام كرد كه به زودي جزئيات بيشتري از اين ممنوعيت را اعلام خواهد كرد.

------------------------------------------------------------

شرح شکنجه‎های جسمی و روحی زندانیان سیاسی در اوین

سایت ندای سبز آزادی: جمعی از زندانیان سیاسی اوین طی نامه ای خطاب به مراجع شرح مفصلی از شکنجه های جسمی ، جنسی و روحی که در طی بازداشت بر آنان وارد شده، نوشته اند و در پایان این رنج نامه گفته اند،"در تاریخ تشیع همواره امید آنان که مورد ستم واقع شده اند به روحانیت بوده است تا با حضور موثر خود و مقابله با ظلم، حقانیت و ظلم ستیزی اسلام را برای جهانیان به نمایش بگذارد. اگر اکنون شما بزرگواران به احقاق حق مظلوم نشتابید بیم داریم که چهره مبارکِ دین عزیز اسلام برای نسل امروز که جویای حق و حقیقت است و بخصوص نسلهای بعد، خدشه دار شود."

مراجع عظام تقلید
حضرات آیات صانعی, بیات، دستغیب، سبحانی، اردبیلی ، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و شبیری زنجانی
دیدار آیت الله صادق آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه با برخی از شما عزیزان انگیزه ای شد تا طی نامه ای گزارشی از روند دادرسی های اخیر زندانیان سیاسی را از بند 350 زندان اوین و جایی که نزدیک به 200 نفر از قربانیان این دادرسی ها در آن بسر می برند به استحضار شما گرامیان برسانیم. در این گزارش سعی می کنیم محورهایی که در توصیۀ شما حضرات، به آقای لاریجانی بر آن تاکید شده بود اشاره کنیم:
1. استقلال دستگاه قضایی؛
به استحضار شریف می رسانیم تقریبا تمام زندانیان در بند 350 اوین بارها و بارها مصادیق عدم استقلال دستگاه قضایی را از زبان بازجویان و پرسنل وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران شنیده اند و سپس خود به تجربه این معضل را درک کرده اند. در مدت حضور در بازداشت و زندان بازجویان مکرراً به زندانیانی با چشم و بعضاً دست و پای بسته بر اینکه قضاوت قضایی از سوی قضات نیست و قاضی ها در این خصوص هیچ کاره اند تاکید کرده اند و بسیاری از متهمین حتی پیشاپیش از میزان محکومیتشان توسط بازجوها مطلع شده اند و عجبا که در دادگاه ها دقیقا همان احکام صادر شده است.
حضرات عالیقدر
طبق آنچه از شما آموخته ایم استقلال قاضی به معنای آن است که قاضی با استماع سخنان و ادله و بینات طرفین دعوا و با ارزیابی آن با معیار و موازین اسلامی و حقوقی، بدون توجه ویژه به احدی از طرفین دعوا به قضاوت بنشیند. حال آنکه قضات دادگاه ها بدون توجه به ادلۀ متهمان، کیفر خواست را مبنا قرار داده و بر اساس آن به جای آنکه در جایگاه قاضی بنشیند از موضع مد نظرِ دادستان به محاکمه می پردازند. این امر موجب گشته است در قریب به اتفاق پرونده های رسیدگی شده، نتیجۀ بی قضاوت همان باشد که در کیفر خواست و یا گزارش وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران درج و تقاضا شده است. این امر چگونه با سنت مولایمان حضرت امیر (ع) سازگار است که گفته شده است قاضی حتی در نگاه کردن خود به طرفین دعوا باید عدالت را رعایت کند؟
این عدم استقلال و تاثیرپذیری در دادگاه های بدوی به حدی است که برخی از قضات به صراحت به متهمان و یا وکیلانشان گفته اند که به جهت فشارهای نهادهای امنیتی مجبورند اشد مجازات را در نظر بگیرند و وعده داده اند که در محاکم تجدید نظر این احکام حتما خواهد شکست که این خود اقراری است صریح از طرف قضات بر عدم رعایت عدالت و اصول اسلام.
از دیگر ظلم ها و بی عدالتی های جاری در این روزها می توان به دهها نفر از کسانی اشاره داشت که با آنکه قرار بازداشتشان به قرارهای سبکتر و حتی کفالت تبدیل شده است، با اعمال نظر نهادهای امنیتی کماکان در بازداشتگاه به سر می برند و دادگاه ها با آنکه خودشان قرارها را صادر کرده اند از تودیع وثیقه و یا کفالت امتناع می کنند.
یا در موردی دیگر حداقل چهار نفر از زندانیان با آنکه بعضاً چند ماه است در دادگاه ها دفاع آخر خود را انجام داده اند اما قضات به وکلا و متهمین و یا خانواده هایشان می گویند که نتیجۀ صدور حکمشان مربوط به نهاد امنیتی بازداشت کننده است و تا کنون سپاه یا وزارت اجازه حکم به قاضی نداده است. البته اینکه قضات اعلام کرده اند کاری از دستشان بر نمی آید و همۀ تصمیمات از جای دیگر گرفته می شود در خصوص بسیاری از پروندهای دیگر نیز صادق است.
از بی طرفی قضات نیز صحبتی نمی کنیم که اساساً برای همه کسانی که در دادگاه های اخیر شرکت کرده اند صحبت از بی طرفی قضات مضحک است؛ چرا که قضات در بیشتر مواقع به عنوان نماینده نهادهای امنیتی ایفای نقش کرده اند و در دادگاه ها نه تنها بی طرف نبوده اند بلکه با تهدید و توهین در صحن دادگاه حتی شکل ظاهری یک دادگاه اسلامی را نیز رعایت نکرده اند.
2. رعایت اخلاق در دستگاه قضایی؛
و لا یجر منکم شنان قوم علی الا تعدلوا اعدلو هو اقرب للتقوی و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون. «نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است (سوره مائده، آیه 8)
در دیدار آقای لاریجانی با برخی از شما بزرگواران، رعایت اخلاق در دستگاه قضایی و در مراحل دادرسی به ایشان توصیه شده بود. برای اینکه در جریان رعایت این اخلاق در دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی و انتظامی به عنوان ضابطین قضایی قرار گیرید به برخی موارد در این خصوص اشاره می کنیم:
برخی از زندانیان که در اختیار نیروی انتظامی بوده اند با شنیدن رکیک ترین الفاظ که حتی در میان اراذل و اوباش نیز کمتر گفته می شود روبرو بوده اند - که البته سالهاست که فعالان اجتماعی، نسبت به رفتارهای توهین آمیز و بکارگیری الفاظ غیر اخلاقی با شهروندان تذکر داده اند و با اینحال هر کس که گذرش به کلانتری ها و به خصوص اداره آگاهی افتاده با تمام وجود همچنان این بی حرمتی به شهروندان را حس کرده است. اما این بار علاوه بر درگیریهای خیابانی که با فحاشی و باطوم و گاز اشک آور و سنگ و زنجیر به جان مردم افتاده اند، در حاشیۀ بازداشتهای فله ای و چند هزار نفریِ معترضین، چه در کهریزک و چه در آگاهی شاپور، یا در زیرزمین وزارت کشور، علاوه بر به کاربردن رکیک ترین الفاظ و فحاشی های ناموسی در جهت تخریب روحیۀ متهم، در بازجویی های فردی، بازجویان بر تمام مسائل خصوص و شخصی افراد مسلط بودند و در مراحل بازجویی کسانی که خود را کارشناس می خواندند با ورود به حوزه های شخصی افراد حتی به خصوصی ترین روابط خانوادگی متهم وارد می شدند و اینگونه او را تحت فشار گذاشته اند. جهت استحضار حضرات به چند مورد از این موارد که زندانیان بند 350 با آن روبرو بوده اند اشاره می کنم:
تماسهای مکرر و غیر متعارف با خانواده برخی از متهمان؛ بطور مثال در یکی از موارد ظرف 20 روز بازجو با همسر یکی از متهمین، 6 مرتبه تماس گرفته و ضمن پیشنهاد طلاق به همسر محترم آن متهم از وی خواسته برای پیگیری پروندۀ همسرش بطور منظم با وی تماس بگیرد. در موردی دیگر زمانی که یکی از متهمان که از داشتن پدر محروم است و در زندان انفرادی به سر می برده است، بازجو ظرف یک هفته، بیش از 10 مرتبه با مادر وی تماس گرفته بوده است . این مزاحمت به حدی بوده که با آنکه مادر نگران فرزندش بوده است مجبور به جواب ندادن به تماسهای آن بازجو شده است. مورد دیگر در راستای به اصطلاح اعتراف گیری از یکی از متهمین که در اختیار سپاه پاسدارن بوده آنست که تمام پرسنل یک شرکت از یک تا ده روز بازداشت بوده اند تا به دروغ به ارتباط غیر اخلاقی با وی اعتراف کنند تا آزاد شوند. و این در حالی که در عین حال با در اختیار گرفتن آلبومهای خانوادگی متهم و نشان دادن عکسهای خصوصی همسرش، همسر وی را به اتهامات اخلاقی متهم کرده اند و با تهدید به افشای آنها و اعترافات کذب همکارانش، مجبور به اعتراف و بیان نوشته های دیکته شدۀ بازجو در دادگاه های به اصطلاح علنی نموده اند.
در بازداشتگاه امنیتی سپاه که به «2 الف» معروف است شرایط بسیار سخت تری به لحاظ اخلاقی حاکم است از جمله به کار بردن الفاظ رکیک، توهینهای ناموسی، فحاشی های خانوادگی، تهدیدهای جنسی تا جایی است که حتی چند نفر که در حال حاضر نیز در بند 350 به سر می برند را به آزار جنسی از طریق باطوم تهدید کرده و مجبور به در آوردن لباس و شلوار نموده اند. و البته اینها همه در حالی است که بسیاری به دلیل شرم، حاضر به روایت برخوردهای غیر اخلاقی که در موردشان صورت گرفته نیستند.
این در حالی است که در قوانین مصوب در خصوص مراحل تحقیق و بازجویی و بر اساس قانون رعایت حقوق شهروندی، تمامی اعمال و گفتارهایی که منافی عفت و اشاعۀ فحشا و یا با توهین و ارعاب و فریب و امثال آن همراه باشد ممنوع و مرتکب آن باید مجازات گردد. علاوه بر این بستن چشم، رو به دیوار نشاندن و در پشت سر قرار گرفتن بازجو از موارد مصرح در قانون حقوق شهروندی مجلس شورای اسلامی است ولی این امورِ خلاف قانون در نهادهای امنیتی اطلاعات سپاه، امری عادی و رویه ای مرسوم شده است.
حضرات آیات عظام
برخی از شما عزیزان در دیدار آقای لاریجانی توصیه فرموده بودید که اجازۀ انتخاب آزادانۀ وکیل به متهم داده شود که لازم است به اجمال گزارشی نیز از برخوردهای صورت گرفته در این زمینه ارائه نماییم:
1. تهدیدهای مکرر قضات به بسیاری از متهمان مبنی بر اینکه اگر با وکیل وارد دادگاه شوند احکام سنگین تری علیه آنها صادر خواهد شد. بیش از پنجاه نفر از کسانی که در این بند به سر می برند با این نوع تهدیدات از طرف برخی قضات روبرو بوده اند به خصوص آقای مقیسه، قاضی شعبه 28 دادگاه، که در عمل نیز چنین کرده است و در مواردی که با اصرار متهم مجبور به پذیرش وکیل شده است زمان دادگاه را ماه ها به تعویق انداخته و سپس احکام سنگینی صادر کرده است و اینگونه با گفتن این جمله که «دیدی گفتم» به وعدۀ خود عمل کرده است.
2. برخی متهمان به عزل وکیل و قبول وکیل تعیین شده توسط نهادهای امنیتی مجبور شده اند. تقریباً تمام کسانی در دادگاه های علنی صحبت کرده و به اصطلاح اعتراف نموده اند با چنین مشکلی روبرو بوده اند.
3. مضحکترین موضوع این است که در موارد زیادی وقتی وکیل متهم برای ثبت وکالت در پرونده به قاضی مراجعه نموده است قاضی گفته است که وزارت یا حفاظت سپاه، که متهم در اختیار آن است، با وکالت شما موافق نیست و وکالت وی را نپذیرفته است.
3. بازجویی ها؛
بازجویی ها توسط ارگانها و نهادهای مختلفی از جمله وزارت اطلاعات، سپاه، بسیج و واحدهای مختلف نیروی انتظامی صورت گرفته است. در واقع نیروی انتظامی و بسیج پس از بازجویی های اولیه افراد را تحویل سپاه پاسداران و یا وزارت اطلاعات می داده اند تا بازجویی ها که اغلب در مدت زمانی بسیار طولانی و بی وقفه، و در ساعات غیر متعارف صورت می گرفته ادامه پیدا کند.
بازجویی ها در نیروی انتظامی و بسیج نیازی به توضیح ندارد که تماماً همراه با توهین و تحقیر و ضرب و شتم وحشتناک، بدون هدف مشخص بوده است و اکنون دهها نفر از کسانی که توسط این دو نهاد بازداشت شده اند در بند 350 به سر می برند. در این روند بازجویی، افرادی چند روز متوالی را در اتاقهایی که به دلیل ازدحام به زحمت می توانستند حتی در آن بنشینند بدون آب و غذای کافی به سر برده اند. با این حال از زمانی که برخی از آن افراد تحویل نهادهای امنیتی در سه بند 209، 240، و 2 الف شده اند فضای دیگری را شاهد بوده اند. روایت یکی از زندانیان که در حال حاضر در بند 350 به سر می برد را عینا در ذیل به استحضار می رسانیم:
«متنی را جلوی من گذاشتند و گفتند بعد از اینکه متن را خواندی با زبان خودت بنویس. من خواندم اما چون سراسرش کذب بود حاضر به نوشتن نشدم. به من گفت تو آدم نمی شی و رفت بیرون و سه نفر وارد شدند و چند دقیقه به طور متناوب با باطوم و شوکر برقی من را مورد ضرب و شتم قرار دادند و وقتی بیرون رفتند بازجو دوباره داخل شد و با تمسخر گفت: چی شده؟ چرا گریه می کنی؟ کسی اذیتت کرد؟ و این کار 4 بار تکرار شد تا من مجبور شدم و آن مطالب کذب را نوشتم و چند روز بعد در دادگاه آن متن را قرائت کردم.»
تقریبا تمام کسانی که در بند 2 الف زندان اوین که زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه فعالیت میکند مورد بازجویی و تحقیقات قرار گرفته اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. برخی نیز که در این بند بوده اند به ساختمانی در شمال تهران معروف به شرکت منتقل شده و ضمن بازجویی ها، با کابل و باطوم و شوکر برقی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. حداقل دو نفر از زندانیان اعلام می کنند که به زور بازجویان، روزانه نزدیک به 10 عد د قرص مصرف می کرده اند و این هر دو نفر در دادگاه های علنی حاضر بوده اند و بعد از اینکه به بند 350 منتقل شدند مشکلات روحی و روانی شان به وضوح قابل مشاهده بوده و هست.
در موردی دیگر یکی ا ز زندانیان روایت می کند وقتی در برابر نوشتن منویات بازجویان در بند 2 الف مقاومت کردم مرا عریان کرده و صرفاً با یک لباس زیر در یک محل سر باز به میله ها بسته و با تهدیدات جنسی از قبیل آزار جنسی با باطوم و اعمالی از این دست مجبور به اعتراف به اعمال ناکرده کردند.
همچنین حداقل 5 نفر از کسانی که در بند 2 الف مورد بازجویی قرار گرفته اند به زیر زمینی برده شده اند که در آن وسایل شکنجه از جمله وسایلِ ناخن کشی بوده است و با تهدید به استفاده از آن وسایل، بازجویی شده اند. در یک مورد نیز دستهای متهم را در درون این دستگاه قرار داده و او را وادار به اعترافات مورد نیاز کرده اند.
ضرب و شتم در بند 240 زندان اوین نیز به طور معمول در مورد بسیاری از زندانیان مرسوم بوده است البته ضرب و شتم ها در حد بند 2 الف نبوده است. در این میان وضعیت بند 209 که تحت نظارت وزارت اطلاعات است کمی متفاوت است. در این بند تقریباً از شکنجه های جسمی صحبتی در میان نیست. اما این نهادِ وابستۀ به دولت احمدی نژاد با تسلطی که بر اطلاعات شخصی افراد داشته است بیشترین فشارها را بر خانواده، نزدیکان و روابط بین آنها داشته است و از طریق دخالت در حریم خصوصی، تهدید به افشای راست و در بسیاری از موارد دروغ این روابط، و دهها روش غیر اخلاقی دیگر، زندانیان را تحت فشار گذاشته اند تا به پروژه های از پیش طراحی شدۀ خود جامۀ عمل بپوشند . در این خصوص لازم به ذکر است از بین زندانیان بند 350 حداقل 20 نفر در زمان بازداشتشان، با بازداشت همسر و فرزندان خود روبرو بوده اند. حداقل 5 نفر از کسانی که در دادگاه ها ی علنی حضور یافته اند و اعترافاتی را قرائت کرده اند همزمان همسر یا فرزندانشان نیز در زندان به سر می برده اند و از این طریق از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده بودند که اگر متنها و نوشته های از قبل تمرین شده را در دادگاه اجرا نکنند برای همسر و فرزندانشان مشکل ایجاد خواهد شد.
3. دادگاه های به اصطلاح علنی؛
آیات عظام، مراجع معظم تقلید
عین گفته های یکی از زندانیان را که در دادگاه های علنی حضور یافته و اعترافاتی علیه خود و دیگران داشته است را عیناً می آوریم:
«یک روز با چشمان بسته ما را به محلی بیرون از زندان اوین بردند. جمعی حدود 50 نفر بودیم. وقتی چشممان را بازکردیم در سالن بزرگ دادگاه که قبلا از تلوزیون پخش شده بود بودیم. قاضی صلواتی و دادستان جعفری و چند نفر با لباس شخصی حضور داشتند. شخصی به نام فراهانی صحبت کرد. سپس من و نه نفر دیگر را از سالن بیرون بردند. یک به یک داخل یک اتاق رفتیم. نوشته هایی را به همراه سوالات که می گفتند توسط قاضی پرسیده خواهد شد به ما دادند. آنها حتی در مورد چگونگی حرکت دستهایمان نیز به ما آموزش و تمرین می دادند. وقتی دوباره وارد دادگاه شدیم یک به یک آن حرفها را زدیم و کسی که جای قاضی نشسته بود سوالات را پرسید و ما جوابهای از پیش تعیین شده را دادیم. در تمام این مدت قاضی صلواتی و دادستان در آنجا حضور داشتند و نظاره گر ما بودند. در پایان هم همان آقای فراهانی محل قرار گرفتن دوربینها، استقرار خبرنگاران و موارد دیگر را توضیح داد. فردای آن روز بازجوها متنها را دوباره آوردند و گفتند آن مطالب را با زبان خودمان و به طور طبیعی بیان کنیم. به من گفت اگر این حرفها را بزنم و طبیعی جلوه کند چند روز بعد آزاد می شوم ولی اگر نگویم چون هیچ کس من را نمی شناسد بدون سر و صدا اعدامم می کند. او همچنین تهدید می کرد اگر در دادگاه آن حرفها را درست نزنم خواهر و پدرم را بازداشت می کند. هر چند گاهی هم می گفت خواهرم در بازداشت است و او را نیز اعدام خواهد کرد.»
تقریباً تمام کسانی که در دادگاه های علنی حضور داشته اند و در حال حاضر در بند 350 به سر می برند در چنین جلسات تمرینی، در سالن دادگاه و یا در اتاقهای بازجویی، حضور داشته اند.
همچنین تقریبا تمام کسانی که در دادگاه های علنی حضور داشته اند از داشتن وکیل اختیاری محروم بوده و حتی برخی که از قبل وکیل داشته اند نیز تحت فشار بازجوها مجبور به عزل وکیل و انتخاب وکلای تسخیریِ همکار نهادهای امنیتی شده اند. در چندین مورد نیز از کسانی که در دادگاه های علنی حضور یافته اند به خصوص آنان که در جلسات اول تا سوم حضور داشته اند خواسته اند تا سر و صورت خود را به صورتی خاص که مد تظر آنان بوده است اصلاح کنند تا از نظر ظاهر، شبیه اعضای فرقه ای خاص شوند. بطور مثال یکی از متهمان را که با فشار بسیار بر خانواده اش از وی خواسته بودند تا در دادگاه مطالبی را که از قبل نوشته شده بود بخواند و به ارتباط با مفافقین اعتراف کند را مجبور کرده بودند تا صورت خود را به شیوه ای خاص اصلاح و سبیل بگذارد.
از جمله مضحکترین و شرم آورترین بخش این دادگاه های علنی، استفاده از سه نفر از کسانی است که اساساً چندین ماه قبل از انتخابات بازداشت شده بودند ولی در اخبار به گونه ای القا شد که گویی این افراد در جریان انتخابات بازداشت شده اند و متاسفانه دو تن از همین افراد را پس از حوادث عاشورا و بر اساس همان اعترافات ساختگی و از قبل نوشته و تمرین شده به دار آویختند. این در حالی است که وزارت اطلاعات به آنها گفته بود در صورتی که در دادگاه علنی آن حرفها را بزنند به آنها کمک می شود تا از زندان آزاد شوند. این را نیز در نظر بگیرید که یکی از اعدامیان فقط 19 سال سن داشت.
در این دادگاه ها حتی تماشاگران نیز از قبل برای حضور در دادگاه تمرین کرده بودند و افرادی از نهادهای وابسته به نهادهای امنیتی و نظامی از جمله بسیج و برخی نیروهای دادگاه انقلاب و دادستانی با تمرین قبلی که با حضور متهمیان نیز بوده است در دادگاه حضور پیدا کرده بودند. و این در حالی است که هیچ یک ا ز اعضا خانواده و یا نزدیکان و مهمتر از آن وکلایی که توسط متهمان انتخاب شده بود حتی اجازه حضور در اطراف دادگاه نیافتند.
در بسیاری از این دادگاه ها در حالی که فقط چند متهم حضور داشتند اما ده ها نفر دیگر را به اجبار و بدون اطلاع قبلی با لباس زندان بر روی صندلی ها آوردند که صرفاً با پر کردن صندلی ها و نمایش تلوزیونی این دادگاه را تکمیل کنند. و البته با توجه به اینکه خود آقای لاریجانی بر تخلف بودن چند دادگاه اول که تصاویر متهمین منتشر شد صحه گذاشته اند از توضیح بیشتر درباره آن صرف نظر می کنیم.
5. اطاله دادرسی
در بند 350 حداقل سه نفر هستند که بیش از دو سال است در بازداشت موقت به سر می برند و هنوز هیچ حکمی برایشان صادر نشده است. در بند 209 که در اختیار وزارت اطلاعات است افرادی حضور دارند که بیش از 2 و حتی تا 7 سال است که در زندان انفرادی یا حداکثر اتاقهای دو نفره به سر می برند. در خصوص دیگرانی که وضعیتشان مشخص نیست نیز چند ماه بلا تکلیفی دیگر به یک روال طبیعی تبدیل شده است. به عنوان مثال در بند 350 دهها نفر هستند که بیش از 4 یا 5 ماه است که در بلاتکلیفی به سر می برند. اما شرم آور آن است که برخی از وکلای متهمان - در حالی که چند ماه است دفاع آخر صورت گرفته - وقتی از قضات پرونده علت عدم صدور حکم را پرسیده اند شنیده اند که نهادهای امنیتی هنوز نظرشان را دربارۀ حکم پرونده اعلام نکرده اند و با این استدلال چندین ماه دیگر پرونده متوقف و متهم در زندان به سر می برد.
حضرات آیات عظام و مراجع عالیقدر تقلید
یکی از شما بزرگواران در دیدار با رئیس قوه قضائیه فرموده بودید «هرجا اسلام هست ما هستیم و هر جا معارض با اسلام باشد ما با آن معارضه می کنیم».
گرامیان عالیقدر
آیا زیر پا نهادن علنی قوانین آیین دادرسی مجوز اسلامی دارد؟
آیا ضرب وشتم متهم بر اساس موازین اسلامی است؟
آیا فحاشی، اعمال شنیع و تهدیدات جنسی موافق احکام الهی است؟
آیا بازداشت و تهدید خانواده، همسر، فرزند، پدر، مادر، خواهر و برادر برای اعمال فشار به متهم در تعارض با آموزه های دینی نیست؟
آیا تماسهای تلفنی غیر متعارف و بیش از اندازه بازجویان با همسران و مادران متهمین و بعضا ارائه پیشنهادهای بی شرمانۀ طلاق و جدایی با مجوزهای اسلامی صورت گرفته است؟
آیا فحاشی بازجویان و حتی بازپرسان و قضات و عدم اجازه استفاده از وکیل بوسیله تهدید و تطمیع با مجوز و فتوای علمای اسلام بوده است؟آ
یا برگزاری دادگاه های نمایشی، تبلیغات دروغ، پخش اعترافاتِ از سر اجبار متهمان قبل از اثبات جرم، آنهم با تصویر و صدا با مجوز شرعی صورت گرفته است؟
آیا بازداشت موقت های طولانی و بعضا تا دو سال، زندان های انفرادی چند ماهه و حتی در موارد زیادی یک ساله و دو ساله بر اساس موازین اسلامی است؟
آیا صدور احکام و تصمیم گیری در خصوص میزان آن و حتی در برخی موارد نوشتن متن حکم در محلی خارج از قوه قضائیه و توسط شخصی غیر از قاضیِ صالح در تعارض با دین اسلام نیست؟
مراجع معظم تقلید و آیات عظام
اتقوا الله و اعدلوا فانکم تعیبون علی قوما لایعدلون (از خداوند پروا کنید و عدالت بورزید و بر کسانی که داد نمی ورزند عیب بگیرید «روایت کلینی از امام صادق، کافی، جلد دوم»)
انتظار نداریم که سخنان و نوشته های ما را بپذیرید. انتظار نداریم که گزارشات یک متهم را از درون زندان قبول کنید آنهم متهمانی که تبلیغات رسمی، امثال آنها را افرادی بی دین، ضد انقلاب، لیبرال، وابسته به غرب، و یا حتی سلطنت طلب و منافق می خواند اعتماد کنید اما با توجه به سابقۀ درخشان مراجع شیعه در قرون گذشته که همیشه مستقل از حکومتها در برابر ظلم و ستم ایستاده اند از شما می خواهم در این موارد تحقیق و تفحص کنید تا به صحت گفته های ما پی برید.همچنین با آنکه می دانیم نهادهای امنیتی و دنباله رو آنها قوه قضائیه و سازمان زندانها به شما اجازه دیدار ما را نخواهند داد با این حال از شما بزرگواران می خواهیم با توجه به مسئولیت سنگینتان در برابر اسلام و ملت مسلمان ایران، با اعزام نمایندگانتان به بند 350 و صحبت خصوصی با زندانیان علی الخصوص کسانی که در دادگاه های علنی حضور یافته اند صحت و سقم این مطالب را مورد بررسی قرار دهید و یا حداقل، علی رغم فشارهای امنیتی، اگر این امکان را یافتید که درب بیوت محترم خود را به روی این متهمان و خاتواده هایشان باز بگذارید تا با بیان دردهایشان ضمن تسلی یافتن، شما را نیز از بی عدالتی حاکم در فضای زندانها و بازداشتگاه ها مطلع سازند.
در تاریخ تشیع همواره امید آنان که مورد ستم واقع شده اند به روحانیت بوده است تا با حضور موثر خود و مقابله با ظلم، حقانیت و ظلم ستیزی اسلام را برای جهانیان به نمایش بگذارد. اگر اکنون شما بزرگواران به احقاق حق مظلوم نشتابید بیم داریم که چهره مبارکِ دین عزیز اسلام برای نسل امروز که جویای حق و حقیقت است و بخصوص نسلهای بعد خدشه دار شود.

------------------------------------------------------------

خودکشی خانوادگی به دلیل فقر در استان کرمانشاه

آژانس ايران خبر: یک مرد روستائی ساکن یکی از روستاهای شهرستان كنگاور در استان کرمانشاه در یک خودکشی خانوادگی خود را به همراه دختر و پسر نونهالش به گلوله سپرد تا به زعم خودش، خود و فرزندانش را از زندگی فلاکت بار نجات دهد. وي بعد از كشتن دختر 10 ساله و پسرش به خود نيز شليك كرده بود اما وي از اين خودكشي جان سالم به در برده است. این شخص روستائی دلیل این عمل را اینگونه عنوان می‌کند که ”نمی خواستم فرزندانم به عاقبت من دچار شوند.” با استناد به گفته های این شخص، عدم توانائی وی در تهیه مایحتاج اولیه زندگی و فقر شدید اقتصادی، وی را تا سر حد جنون پیش برده که به یک چنین عملی دست زده است.

------------------------------------------------------------

افشاگر جنایات کهریزک با غل و زنجیر در بیمارستان

سایت نوروز: مهدی محمودیان عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت روز دوشنبه در حالی به بیمارستان برای معاینه ریه عفونت کرده اش منتقل شد که شاهدان وی را با دستبند و پابند مشاهده کردند. مهدی محمودیان کسی بود که پرده از جنایات رخ داده در زندان کهریزیک برداشت. پزشکان بیمارستان پس از معاینه محمودیان متوجه شدند هر دو ریه وی دچار عفونت حاد شده در حالیکه قبلا تصور می شد تنها یک ریه این روزنامه نگار فعال حقوق بشر دچار عفونت شده و پزشکان را نسبت به وضعیت سلامت وی بسیار نگران کرد. این روزنامه نگار در بیمارستان با فریاد و اعتراض نسبت به وضعیتش در زندان خواستار رساندن صدای اعتراضش شد.

------------------------------------------------------------

اطلاعیه جالب وزارت دادگستری رژیم

خبرآنلاین: وزارت دادگستری استخدام 13نفر را به خاطر سیاست جدید تمرکززدایی از تهران لغو کرد! در اطلاعیه این وزارتخانه آمده است: پیرو آگهی مورخ 29/1/89 مندرج در روزنامه های کیهان و جوان درخصوص استخدام پیمانی 13نفر در وزارت دادگستری، علیرغم اینکه حوزه عملیاتی وزارت دادگستری صرفا، در تهران بوده و مجوز استخدام نیز از محل مصوبات برنامه چهارم توسعه و مربوط به سال گذشته می باشد، لیکن به منظور تحقق سیاست های اعلامی جدید دولت محترم مبنی بر ترغیب کارکنان به خروج از کلانشهر تهران، آگهی فوق کان لم یکن تلقی می گردد.