vendredi 26 mars 2010

احتمال تصویب قطعنامه تحریم علیه رژیم بیشتر شد

جعفر پویه

در حالی که جمهوری اسلامی در تعطیلات نوروزی به سر می برد، در سطح بین المللی تلاشهای بسیاری برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه آن جریان دارد. روسیه و چین به عنوان دو مخالف تحریم به دلیل حجم بالای مبادلات تجاری با رژیم، در روزهای گذشته از سر سختی خود دست کشیدند و احتمال تصویب قطعنامه تحریم در شورای امنیت سازمان ملل افزایش یافت.

در روزهای گذشته سخت گیریهای آمریکا در مورد شرکتهایی که با رژیم مبادلات تجاری دارند باعث شد تا شرکت نفتی روسی "لوک اویل" از پروژه بهره برداری از بلوک "اناران" خارج شود. شرکت لوک اویل در گزارش مالی سال 2009 خود می نویسد: "ضرر ناشی از بی بها شدن سرمایه گذاری در ایران به علت غیر ممکن بودن تحقق کارهای آتی در این معدن باتوجه به وجود تحریمات اقتصادی از سوی دولت آمریکا، برابر با 63 میلیون دلار می باشد."

برنارد کوشنر، وزیر خارجه فرانسه در مجلس سنای آن کشور گفت: "برخلاف گفته های مقامهای حکومت ایران، برنامه اتمی این کشور فاقد اهداف موجه غیرنظامی است."

او همچنین اضافه کرد: "این شیوه متمردانه که دولت ایران هم‌اکنون در پیش گرفته، برای ما انتخاب دیگری باقی نمی‌گذارد: ما باید به دنبال تحریمهای تازه باشیم."

همزمان، چین و روسیه که با تحریمهای بیشتر مخالفت می کردند، در تصمیم خود تجدید نظر کرده و به میز مذاکره باز گشتند. سرگئی لاورف، وزیر خارجه روسیه رفتار رژیم را مورد انتقاد قرار داد و عملکرد آن را مانع رسیدن به توافق دانست. از سوی دیگر، چین حجم مبادلات نفتی خود با رژیم را بیش از 40 درصد کاهش داده و با جایگزین کردن نفت روسیه، به گفته متخصصان انستیتوی جیمز تاون "وابستگی خود به نفت ایران را به حداقل رسانده است تا درصورت تحریمهای سازمان ملل، صدمه کمتری متوجه اقتصادش شود."

در همین حال سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا تایید کرد که چين در مذاکرات تلفنی روز چهارشنبه نمايندگان کشورهای روسيه، بريتانيا، آمريکا، فرانسه به همراه آلمان در مورد دور احتمالی تحريمهای تازه عليه ايران شرکت کرده است.

روز گذشته (پنج شنبه) نیز بیمه لویدز لندن اعلام کرد که ایران را به لیست کشورهای پر مخاطره خود افزوده است. نیل رابرتس، دبیر کمیته بیمه دریایی انجمن بازار لویدز در مصاحبه ای با خبرگزاری رویتر گفت: "با توجه به احتمال وضع تحریمهای جدید بین المللی علیه ایران، حمل و نقل دریایی به بنادر این کشور با ریسک بالاتری همراه است."

این درحالی است که خبرگزاری رویتر به نقل از یک دیپلمات غربی می نویسد، پيش نويس قطعنامه تحريم ايران که توسط آمريکا ارایه شده شامل احتمال ممنوعيت فعاليت بانکهای ايرانی در خارج از اين کشور و بانکهای خارجی در ايران است. همچنین، تحريم تعدادی از شرکتهای کشتيرانی ايران و ممنوعیت شرکتهای بيمه از ارایه خدمات به محموله های صادراتی و وارداتی ایران بخشهای دیگری از تحریمها خواهد بود.

به نظر می رسد پیشنهاد عجولانه و بدون پشتوانه علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی رژیم برای مبادله اورانیوم نظر کسی را جلب نکرده است. صالحی گفته بود: "آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای می‌تواند ۱۲۰۰ کیلو اورانیوم ما را در خاک ایران دریافت و پس از لاک و مهر کردن، ۲۴ ساعته تحت‌نظر بگیرد تا زمانی که ما سوخت ۲۰ درصدی را دریافت داریم."

این عقب نشینی عجولانه تنها برای عقب انداختن توافق کشورهای غربی بر روی قطعنامه جدید و فرار به جلوی رژیم برآورد شد. زیرا مدتهاست که دست رژیم برای همگان رو شده است و اعمالی از این دست اگر روزگاری می توانست کسانی را فریب دهد، امروز تنها گویندگان آنرا بی آبرو خواهد کرد. البته اگر چیزی به عنوان آبرو برای سردمداران رژیم ولایت فقیه مفهوم داشته باشد.

-----------------------------------------------------

نگرانی آمریکا از موجودیت هواپیماهای بدون سرنشین رژیم

رادیو فرانسه: رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، از موجودیت هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی اظهار نگرانی کرد و گفت بیم دارد قابلیتهای از این نوع ، بدست افرادی غیر دولتی، که بخواهند آن را بمقاصد تروریستی بکار ببرند، بیفتد. در ماه فوریه گذشته، ژنرال وحید احمدی، وزیر دفاع ایران از گشایش دو خط تولید هواپیماهای بدون سرنشین در این کشور خبر داده بود.

وزیر دفاع آمریکا روز پنجشنبه در یک کمیته مجلس سنای این کشور گفت : " ایران هواپیمای بدون سرنشین در اختیار دارد و این مایه نگرانی است چرا که اگر آنها بخواهند، میتوانند برای ما در عراق یا افغانستان دشواری ایجاد کنند."

با این حال وی تاکید کرد که هواپیماهای بدون سرنشین سرعت کمی دارند و نیروهای هوایی آمریکا دارای توانایی فوق العاده هستند.

وی در ادامه گفت : " فکر میکنم ما توانایی محافظت از نیروهای خود بویژه در مناطق جنگی را داریم."

وزیر دفاع آمریکا اما افزود از این نگران است "که قابلیتهایی از این نوع، بدست افرادی غیر دولتی که بخواهند آن را بمقاصد تروریستی بکار ببرند، بیفتد."

در ماه فوریه گذشته، ژنرال وحید احمدی، وزیر دفاع ایران از گشایش دو خط تولید هواپیماهای بدون سرنشین در این کشور خبر داده بود.

آژانس دولتی فارس از قول وی نوشت : " این هواپیماها قابلیت راه اندازی عملیات تجسسی، شناسایی و حمله با دقت بسایر بالا را دارا هستند."

------------------------------------------------

چین برای همراهی با آمریکا علیه رژیم آماده می شود

رادیو آلمان: آمریکا مدت‌ها است برای جلب همراهی چین برای تحریم گسترده‌تر ایران می‌کوشد. به عقیده کارشناسان، چین تاکنون به دلیل وابستگی به نفت با تحریم ایران مخالفت کرده، اما اکنون با کاهش خرید نفت از ایران، برای همراهی آماده ‌می‌شود.

در سال ۲۰۰۹ میلادی، ایران سومین تامین‌کننده بزرگ نفت جمهوری خلق چین بود. چین، دومین مصرف‌کننده نفت جهان است. توسعه اقتصادی دو دهه اخیر، مصرف انرژی این کشور بزرگ را به شدت بالا برده است.

برپایه گزارش خبرگزاری رویترز، چین در دوماهه نخست سال‌جاری میلادی، واردات نفت از ایران را بیش از ۳۷ درصد کاهش داده است. به این ترتیب، جایگاه ایران در میان تامین‌کنندگان نفت چین، از ردیف دوم به ردیف چهارم سقوط کرده است.

جمهوری خلق چین در سال‌های اخیر، همراه با روسیه بیشترین سود را از تحریم اقتصادی ایران برده است. مبادلات بازرگانی چین و ایران که در سال ۲۰۰۵ اندکی بیش از ۱۰ میلیارد دلار بود، ظرف ۴ سال گذشته دو برابر افزایش یافت و به ۲۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار رسید. نزدیک به ۸ میلیارد دلار از صادرات چین به ایران را، در سال ۲۰۰۹، ماشین‌آلات، خودرو، منسوجات و کالاهای مصرفی تشکیل می‌داد.

خودروهای چینی، به دلیل عدم رعایت استانداردهای ایمنی، هنوز در بیشتر کشورهای اروپائی اجازه حرکت ندارند، اما به تازگی گزارش شده است که ۷ نوع از این خودروها به بازار ایران راه یافته‌اند. علاوه بر این، شرکت دولتی نفت چین و کنسرن چینی سینوپک، در میدان‌های نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

به گفته کارشناسان، چین ضمنا در سال ۲۰۰۹ مقدار قابل توجهی بنزین نیز به ایران فروخت. فرسودگی و ظرفیت پائین پالایشگاه‌های ایران سبب شده است که این کشور ۴۰ درصد از بنزین مورد نیاز خود را از خارج وارد کند. ایالات متحده آمریکا، شرکت‌های تامین‌کننده بنزین ایران را مشمول تحریم کرده است.

جمهوری خلق چین، در عین‌حال مناسبات دیپلماتیک تنگاتنگی با جمهوری اسلامی دارد. پکن، در مناسبات خود با کشورهای دیگر، وضعیت حقوق‌بشر را مورد اعتنا قرار نمی‌دهد. چین، در دو دهه اخیر، میلیاردها دلار در برخی از کشورهای آفریقائی سرمایه‌گذاری کرده که همچنان فاسدترین دیکتاتورها بر آن‌ها سلطه دارند.

اکتبر سال گذشته، در جریان دیدار محمدرضا رحیمی، معاون احمدی‌نژاد از پکن، ون جیا بائو نخست‌وزیر چین تصریح کرد که کشورش مناسبات سطح بالائی با جمهوری اسلامی دارد. دولت چین، برخلاف دولت‌های غربی، از انتقاد نسبت به تقلب‌های انتخاباتی خرداد ۱۳۸۸ و درگیری‌ها و دستگیری‌های پس از آن نیز، خودداری ورزید.

کارشناسان غربی معتقدند که چین به رغم مناسبات بازرگانی و دیپلماتیک خوب، با این انگیزه واردات نفت خود از ایران را کاهش داده است که در صورت شرکت در تحریم‌های تازه، در زمینه تامین انرژی مورد نیاز خود مشکلی نداشته باشد.

حجم مناسبات بازرگانی چین با آمریکا به سالانه ۷۰۰ میلیارد دلار رسیده است. حدود ۲ هزار میلیارد دلار سپرده چین در بانک‌های آمریکائی، یکی از دلایل مهار بحران بانکی کمرشکن آمریکا بود که در سال ‌۲۰۰۸ به بحران مالی جهانی ختم شد. به این ترتیب، منافع کلان چین در آمریکا بسیار بیش از ایران تامین می‌شود.

--------------------------------------------

هویت و آخرین وضعیت فعالان دربند حقوق بشر

خبرگزاری هرانا - مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی اطلاعیه مطبوعاتی اسامی برخی از اعضا و همکاران بازداشت شده در ماه های اخیر را منتشر کرد.

متن کامل این اطلاعیه بدین شرح است:

مجموع اقدامات نیروهای امنیتی حکومت ایران بر علیه مدافعان حقوق بشر و خاصه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از اواخر بهمن ماه آغاز و در 11 اسفندماه سال جاری اوج گرفت کماکان در جریان است، این اقدامات را که نهادهای امنیتی با عناوین پرطمطراق و زردی چون "مرصاد"، "شکست ارتش سایبری آمریکا"، "پروژه براندازی حقوق بشری" و امثالهم از آن یاد کردند، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با یک نام و آن نیز "سناریوی دستگاه امنیتی برای فعالان حقوق بشر" خواند و طی اطلاعیه ها و کنفرانس خبری به بررسی زوایای آن پرداخت.

مدیریت این پروژه که بر عهده سپاه پاسداران در تعامل با سایر نهادهای امنیتی است، در بندهای 2 الف سپاه و 209 اطلاعات در زندان اوین جاری است. افراد بازداشت شده در سراسر کشور به این زندان منتقل شده اند و پرونده های آنان در دادسرای مستقر در زندان اوین و به دور از امکان پیگیری خانواده و وکلای آنان مفتوح است.
اکثر بازداشت شدگان در سلولهای انفرادی، بدون حق تماس با خانواده، وکلا و در معرض بدرفتاری و

شکنجه روحی و جسمی به سر می برند.
بنا برگزارشات دریافتی، افراد بازداشت شده شدیداً تحت فشار هستند تا ضمن پذیرش سناریوی جاری، در تداوم سناریوها و ویدئوهایی که بر علیه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از رسانه ملی! پخش شد در مقابل دوربین های تلویزیونی برای بیان مطالب خلاف واقع که در تمامیت آن فعالان حقوق بشر ایرانی را نشانه می گیرد حاضر شوند.
اسامی تاکنون محرز شده بازداشت شدگان "سناریوی دستگاه امنیتی برای فعالان حقوق بشر" به شرح ذیل است (لیست به روز خواهد شد) :

ابوالفضل عابدینی (روزنامه نگار) - اهواز
سید مهدی خدایی (فعال سابق دانشجویی) - تهران
محبوبه کرمی - تهران
نصور نقی پور (روزنامه نگار و وبلاگ نویس) - قزوین
بهزاد مهرانی (روزنامه نگار و وبلاگ نویس) - کرج
میلاد ابراهیمیان (دانشجو) - تهران
محمد رضا لطفی یزدی (دانشجو) - مشهد
عبدالرضا احمدی - تهران
صالح شلماشی - سنندج
مرجان صفری - تهران

راضیه عالمی (دانشجو) - تهران
مجتبی بیات - قم
سمیه اجاقلو - اصفهان
تهمینه مومنی - ساری
سید سلمان حسینی - تهران
سپهر صوفی - کیش
مراد حسن لو (دانشجو) - تهران
نفیسه مجتهدی - تهران
شعله منصوری - تهران
دانیال صبحی (دانشجو) - تهران
شراره صبحی - تهران
مصطفی پیرعباسی - تهران
احمد نجف زاده - تهران
داور عباسی - تهران
پوپک ناظمی (دانشجو) - تهران
حسین حسین زاده - تهران
سجاد عالم زاده - تهران
محلا معین زاده (دانشجو) - تهران

دکتر وحید احمد فخرالدین (وکیل پایه یک و استاد دانشگاه) - اهواز
شهرام شکوفاییان (کارشناس کامپیوتر) - تهران
نیلوفر محرابی (دانشجو) - تهران
مجتبی گهستونی (روزنامه نگار) - اهواز
دکتر محمد حسن یوسف پور سیفی (تهیه کننده و کارگردان) - تهران
درسا سبحانی - ساری
لاله حسن پور (وبلاگ نویس) - تهران
همچنین تعداد دیگری از فعالان حقوق بشر بازداشت شده که دارای تاریخ بازداشت متفاوتی هستند اما در این سناریو مورد بازجویی و در معرض اتهام قرار گرفته اند عبارتند از :

سما بهمنی - مهاباد

حامد عسگري (دانشجو) - تهران
احسان ثابت - تهران
رسول بداقی (فعال صنفی) - تهران
علیرضا فیروزی (فعال دانشجویی) - تهران
رضا اکوانیان (وبلاگ نویس) - یاسوج

بنا به گزارشات رسیده از میان بازداشت شدگان مربوط به این سناریو در حال حاضر اعتصاب غذای : رسول بداقی (6 فروردین ماه سال جاری)، ابوالفضل عابدینی (11 اسفندماه 88 – زمان بازداشت) و لاله حسن پور (25 اسفندماه 88 – زمان بازداشت) محرز شده است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی گزارشات و اطلاعیه های آتی به جزئیات بیشتری از سناریوی جاری و وضعیت افراد بازداشت شده که تنها به جرم فعالیت های انسان دوستانه در معرض خطر قرار گرفته اند خواهد پرداخت.


------------------------------------------

ياوه گويى هاى بى دنده و ترمز گماشته ولی فقیه

پخش سخنرانی احمدی نژاد از تلویزیون رژیم هنگام افتتاح سد کارون 4 : اين دولت از آب و راه روستايى الآن درگير است، تا موشک كاوشگر. يعنى از كارهاى بسيار ساده دولت درگير است كه يک پل بزند، راه مردم را در روستا با افتخار البته اصلاح كند تا بالاترين سطوح علمى مشغول خدمت است. از كارهاى فرهنگى ساده كه تأسيس يک كتابخانه در يک روستا است مشغول است تا بالاترين عرصههاى سياسى و بينالملل. دولت با همه توان مشغول به خدمت است. اين حرفهايى هم كه مىزنند هستهاى، بمب، نمىدام چى چى چى اينها بهانهاى است براى اينكه يک توقفى ايجاد كنند. وقت ملت، انرژى ملت، توان ملت را مصروف موضوعات انحرافى كنند. ماجرا درست كنند همه را مشغول كنند با خودشان، مىگفت نگرانيم ايران ممكن است بمب بسازد! شما بابا ساخته ايد! استفاده هم كردهايد! كى بايد نگران باشد؟ ما يا شما؟ حالا ما هيچ چيزى نميگوييم آنها هم پررويى مىكنند. اينها مىخواهند ما را غافلگير كنند، بساطى كه درست كردند اطراف ما دورتادور ما را آتش كردند، همهاش براى اين است كه حواس ملت ايران از اين مسير عزت و مسير سربلندى منحرف بشود. مثلا پاى سگ خونگى يكى در كشورهايى مثل ايران برود زير چرخ ماشين پيمانكار سد كارون 4، چه غوغايى برپا مىشود كه اى واى حقوق بشر رفت.




---------------------------------------------------------

شرایط وخیم جسمی زندانی سیاسی در بند زنان اوین

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،وضعیت جسمی زندانی سیاسی زهرا جباری بدلیل بیماری قلبی و رماتیسم به حدی حاد شده است که به سختی قادر به راه رفتن است و کارهای شخصی او به کمک سایر زندانیان سیاسی صورت می گیرد.
زندانی سیاسی زهرا جباری 36 ساله متاهل و دارای یک فرزند می باشد. او از مدتها پیش از ناراحتی حاد قلبی،کم خونی و رماتیسم رنج می برد ولی از درمان جدی او خوداری می کنند. بهداری زندان با این استدلال که پزشک و دستگاههای لازم را نداریم و قادر به درمان شما در اینجا نیستیم و شما باید در بیمارستانهای خارج از زندان معالجه شوید. ولی بازجویان وزارت اطلاعات از درمان او در مراکز پزشکی و حتی با هزینه خانواده اش تا به حال ممانعت کرده اند.وضعیت جسمی او در چند روز اخیر به وخامت گراییده بطوریکه به سختی قادر به راه رفتن است و از انجام کارهای شخصی خود عاجز است و با کمک سایر زندانیان سیاسی هم بندش کارهای شخصی خود را انجام میدهد.
خانم جباری روز 22 اسفند در حالی که دست بند به او زده بودند برای دومین بار به شعبه 28 دادگاه انقلاب برده شد و قرار بود توسط محمد مقیسه ای معروف به ناصریان از اعضای کمیسیون قتل عام زندانیان سیاسی سال 1367 مورد محاکمه قرار گیرد ولی به دلیل عدم حضور بازجو در دادگاه ،دادگاه او برای تاریخ نامعلومی به تعویق افتاد.زندانی سیاسی زهرا جباری در جلسه قبلی دادگاه اعلام کرده بود که در اثر شکنجه های وحشیانه ناخن یکی از انگشتان پای او را جدا کرده بودند.هنگام برگزاری دادگاه به خانواده خانم جباری اجازه حضور در دادگاه داده نشد.علیرغم اینکه او چند هفته از ملاقات با خانواده اش محروم بود آنها همچنین به خانواده جباری اجازه دیدن و یا صحبت کردن با فرزندشان که یک امر معمول در دادگاه می باشد را ندادند.وکیل خانم جباری موفق شده بود تا حدی پرونده موکلش را مطالعه کند و بنابه گفته وکیل در پرونده خانم جباری چیزی وجود ندارد و تنها اتهام او حضور خواهر و برادرش در قرار گاه اشرف در عراق می باشد.
خانم جباری 27 شهریورماه (روز قدس) دستگیر شد و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین برده شد در آنجا تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت و شکنجه های جسمی او به حدی بود که یکی از ناخن های پایش کنده شد. بازجویان وزارت اطلاعات با شکنجه های جسمی و روحی سعی داشتند که او را وادار به پذیرفتن اتهامات دروغین نسبت داده شده کنند.او بیش از 2 ماه در سلولهای انفرادی بند 209 بسر برد و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شد. خانم جباری همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد.از زمان دستگیر تاکنون خانم جباری با لباسهایی که زمان دستگیری بر تن داشته اند بسر می کنند و تا به حال از گرفتن لباس برای او از طرف خانواده اش خوداری می کنند و علیرغم اینکه دچار بیماریهای مختلفی است نزدیک به 7 ماه است که از داشتن لباس کافی محروم است.
از طرفی دیگر فشارها و اذیت وآزارهایی که پاسداربندها و زندانیان عادی و خطرناک به تحریک پاسداربندها بر روی زنان زندانی سیاسی وارد می کنند شدت می یابد. یکی از شیوه های فشار که علیه زنان زندانی سیاسی بکار برده می شود.میوه جات و مایحتاج اولیه که از طرف زندان در اختیار زندانیان قرار داده نمی شود و در فروشگاه زندان به چند برابر قیمت معمول فروخته می شود به زندانیان سیاسی فروخته نمی شود و در اختیار باندهای مافیایی که با زندانبانان همکاری می کنند قرار داده می شود تا آنها را دوباره با چندین برابر به زندانیان سیاسی بفروشند و از آنها اخاذی نمایند.
خانواده های زنان زندانی سیاسی هنگام ملاقاتهای حضوری که هر چند هفته یکبار صورت می گیرد. مورد توهین ،اذیت وآزار یکی از پاسداران زن قرار می گیرند. این زن پاسدار به صورت توهین آمیزی خانواده ها را مورد بازرسی بدنی قرار می دهد او همچنین کودکانی که برای ملاقات با مادر و یا بستگانشان به سالن ملاقات مراجعه می کنند را مورد اذیت وآزار و پرخاشگری قرار می دهد تا واکنش خانواده های آنها را برا نگیزد و در صورت اعتراض خانواده های زندانیان سیاسی اقدام به قطع ملاقاتهای آنها می کنند این زن پاسدار تا به حال با اکثر خانواده های زندانیان سیاسی چنین برخورد وحشیانه و غیرانسانی داشته است.
در حال حاضر بیش 20 زن زندانی سیاسی در بند زنان زندان اوین بسر می برند که از جمله آنها؛ خانم بهاره هدایت،مهدیه گلرو،مریم ضیاء،نازیلا دشتی،، شبنم مددزاده، فاطمه ضیائی،عاطفه نبوی، صدیقه فلاحت زاده،عاليه اقدام دوست و ... را میتوان نام برد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیری ،شکنجه ، نزدیک به 7 ماه بلاتکلیفی ،عدم درمان ناراحتیهای حاد و خطرناک زنان زندانی سیاسی که جان آنها را در معرض خطر جدی قرار می دهد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر،گزارشگر ویژه زنان ،دستگیری های خودسرانه سازمان ملل متحد خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایتهای سیستماتیک و سازمان یافته علیه زندانیان سیاسی در ایران است.

06 فروردین 1389 برابر با 26 مارس 2010
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگر ویژه زنان و دستگیریهای خودسرانه




--------------------------------------------------------

رژیم تهران دست از پارازیت ‌اندازی روی ماهواره بردارد

رادیو آلمان: اتحادیه بین‌المللی ارتباطات خواستار آن شد که حکومت ایران از ایجاد اختلال در امواج تلویزیون‌های ماهواره‌ای دست بردارد. بیانیه‌ی این اتحادیه، حکومت ایران را به یافتن منبع پارازیت و حذف فوری آن نیز فراخوانده است.

اختلال در امواج برنامه‌های ماهواره‌ای در ایران، کمی پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۸۸ آغاز شد. گسترش اعتراض‌های مردم در خیابان‌ها، به محدودیت‌های شدید رسانه‌های داخلی، اخراج یا ابطال جواز کار گزارشگران و خبرنگاران خارجی نیز انجامید.

دولت ایران برای مقابله با انتقال اخبار، دسترسی به اینترنت را محدود کرد و کوشید حتی با دستگیری وبلاگ‌نویسان یا کاربران اینترنت، مانع از گردش خبر و تحلیل شود. به موازات این انسدادها، پخش برنامه‌های تلویزیون‌های بین‌المللی همانند "سی‌ان‌ان" نیز با اختلال‌های جدی مواجه شد. آخرین اقدام جمهوری اسلامی برای محروم کردن مردم از اطلاعات شفاف، انداختن پارازیت روی امواج شبکه‌های خبری فارسی زبان بود.

بیانیه اتحادیه بین‌المللی ارتباطات، دولت ایران را مستقیما مسئول ارسال پارازیت روی امواج ماهواره معرفی نکرده است. این در حالی است که کارشناسان می‌گویند منبع ارسال پارازیت روی تلویزیون‌های ماهواره‌ای فارسی زبان در داخل ایران قرار دارد و این فعالیت نمی‌تواند اصولا بدون آگاهی و پشتیبانی حکومت ایران انجام شود.

هشدار به ایران اوج می‌گیرد

دوشنبه گذشته (۲۲ مارس/دوم فروردین) وزیران امور خارجه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا طی بیانیه‌ی شدیداللحنی از دولت ایران خواستند به انداختن پارازیت روی ماهواره‌ها و اخلال در تبادل آزادانه اطلاعات خاتمه دهد. در این بیانیه تاکید شده بود که ایران در صورت بی‌اعتنایی به این خواست، با خطر محرومیت از خدمات ماهواره‌ای روبرو خواهد شد. همچنین گزارش شده که اتحادیه اروپا در تلاش است تا شرکت‌های تامین‌کننده تجهیزات تلفن همراه را متقاعد کند که محصولات خود را به ایران نفروشند.

اتحادیه بین‌المللی ارتباطات(آی‌تی‌یو)، از نهادهای سازمان ملل است که از سال ۱۹۶۵ تاکنون به منظور ایجاد هماهنگی در زمینه ارتباطات بین‌المللی کار می‌کند. از جمله فعالیت‌های این نهاد، استاندارد کردن شیوه‌های مخابراتی و فراهم کردن زمینه‌های برخورداری بهینه و بیشتر جهانیان از مبادله آزادانه اطلاعات است.

مقامات جمهوری اسلامی تاکنون به صورت رسمی، مسئولیت ارسال پارازیت و اختلال در امواج تلویزیون‌های ماهواره‌ای را بر عهده نگرفته‌اند. این در حالی است که بارها در مواضع رسمی، جنبش اعتراضی موجود را ناشی از فعالیت رسانه‌های بین‌المللی اعلام کرده‌اند.

امام جمعه تهران: ما می خواهیم غرب را نجات دهیم!

جرس: امام جمعه موقت تهران بر ضرورت ساختن فرهنگ متناسب با کار مضاعف تاکید کردو اظهار داشت که این اسامی کلیدهایی است که خداوند به دل ایشان القاء می‌کند!

به گزارش خبرنگار ایلنا، حجت الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی در خطبه دوم اولین نماز جمعه تهران در سال 89، با اشاره به نامگذاری هر سال توسط رهبری، اظهار داشت: این اسامی کلیدهایی است که خداوند به دل ایشان القاء می‌کند و البته بدان معنا نیست که هر نام فقط در همان سال مورد توجه قرار می‌گیرد، بلکه بشر همیشه به آنها نیاز دارد.

امام جمعه موقت تهران با تاکید بر اینکه قید "مضاعف" به معنای زندگی جهادگرانه است، به ذکر آیاتی از قرآن در این زمینه پرداخت و تصریح کرد: با هیچ سیاستی نمی‌توان کفر را با اسلام آشتی داد و ما در عین استفاده از امکانات آنها باید بدانیم که آنها اجازه پیشرفت به ما نمی‌دهند و لذا خودمان باید حرکت کنیم.


وی ادامه داد: همت ما باید نجات آمریکایی‌ها از یوغ دو حزب موجود در آن کشور باشد؛ ما می‌خواهیم غرب را نجات دهیم و اخلاق در جهان گسترش یابد و آنقدر باید همت کنیم که حضرت مهدی(عج) آن را ببیند و در نهایت رهبری جهان با وجود مبارک ایشان تشکیل شود.


صدیقی با اشاره به عنوان "کار مضاعف" در نامگذاری امسال از سوی رهبری، با بیان این‌که همت بلند بدون کار متناسب با آن ممکن نیست، گفت: کار مضاعف یعنی ساختن یک فرهنگ که کارگر، کارمند، استاد و همه اقشار نتوانند کم کاری از خود نشان دهند و در این صورت از گردونه جامعه حذف شوند.


امام جمعه موقت تهران در ادامه، در مورد محقق شدن پیش‌بینی سال گذشته رهبری در مورد رئیس جمهور جدید آمریکا، اظهار داشت: اکنون نا امنی در عراق بیش از دوران صدام است و در امور بهداشتی و اقتصادی مردم آن کشور هم پیشرفتی حاصل نشده است، اما از طرف دیگر، اوباما با مردمسالاری دینی در ایران مخالفت کرده و از اغتشاشگران به عنوان جامعه مدنی یاد می‌کند.


وی افزود: مردم ما در 9 دی و 22 بهمن آب پاکی را روی دست آمریکا ریختند و آنها نیز هیچ گاه از این مردم حمایت نکرده‌اند، بلکه به اقلیت‌ها خط می‌دهند.
صدیقی در پایان، با اشاره به فرارسیدن روز جمهوری اسلامی گفت: جمهوری اسلامی یک ترکیب نیست، بلکه یک نظام است و این مردم اخلاق و زندگی خودشان را با دینی که تامین کننده عدالت، پیشرفت و آخرت آنهاست می‌خواهند.

-------------------------------------------------------------

رنجنامۀ یکی از بازداشت شدگان جرائم اینترنتی بعد از ۱۸ ماه بلاتکلیفی و شکنجه

دستگیری سعید ملک پور به صورت آدم‌ ربايی بدون نشان دادن حکم بازداشت و کارت شناسايی صورت گرفت

جرس: یکی از بازداشت شدگان جرائم اینترنتی که از مهر۸۷ توسط تیم های سایبری سپاه پاسداران بازداشت و در بلاتکلیفی به سر می برد، طی انتشار نامه ای سرگشاده، به شرح شکنجه ها و فشارهای وارده بر خود طی ماههای بازداشت و بازجویی پرداخت.

به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر، سعيد ملک‌پور، متولد ١٣٥٤و فارغ التحصيل مهندسی متالورژی از دانشگاه صنعتی شريف، با سابقه‌ کار کارشناسی در ايران خودرو، مرکز تحقيقات رازی‌ و يکی‌ از بازرسان شرکت گرما فلز که سال گذشته نیز موفق به اخذ پذيرش از دانش‌گاه ويکتوريا کانادا جهت ادامه تحصيل در مقطع کارشناسی ارشد شده است، مهرماه سال ۸۷ پس از ورود به ايران بازداشت شد.

این گزارش می افزاید ملک پور که از سال ۲۰۰۵ در کشور کانادا به طراحی‌ وب‌سايت اشتغال داشت، در رابطه با پرونده‌ موسوم به «مضلين ۲» مربوط به جرايم اينترنتی بازداشت شد و در اواخر سال ۸۷ که گزارش سپاه پاسداران در زمینه معرفی این گروه منتشر گردید، جزومتهمانی معرفی شد که عضو چندين «شبکه‌ فساد اينترنتی» بودند.

لازم به ذکر است مشابه ادعاهای سپاه در این زمینه، اواخر سال ۸۸ با بازداشت گسترده فعالان حقوق بشر در سراسر ايران نیز تکرار شد که گزارش‌هايی با عنوان «نبرد سايبری سپاه پاسداران با گروه‌های فعال در پروژه بی‌ثبات‌سازی» و بازداشت اعضای «شبکه جنگ سايبری آمريکا» منتشر شد تا فعالان حقوق بشر و فعالان اینترنتی مشمول بازداشت های گسترده شوند.

نحوه بازداشت و ربایش

سعيد ملک‌پور که مقامات قضایی زمان دادگاه وی را ۲۹ و ۳۰ فروردين‌ماه امسال اعلام کرده اند، در نامه خود می گوید:

"اينجانب سعيد ملک‌پور در تاريخ ۸۷/۷/۱۳ توسط مامورين لباس شخصی سپاه، بدون حکم بازداشت و يا نشان دادن کارت شناسايی در اطراف ميدان ونک دستگير شدم. دستگيری به صورت آدم‌ ربايی بدون نشان دادن حکم بازداشت و کارت شناسايی صورت گرفت. پس از آن توسط چند مامور لباس شخصی در يک خودروی سواری بدون آرم، با چشم بند و دستبند، در قسمت عقب (صندلی عقب) قرار گرفتم. يک مامور با جثه بسيار بزرگ با آرنج وزن خود را روی گردن من انداخت و به زور سر مرا پايين نگه داشته بود و مرا به نقطه نامعلومی که به آن دفتر فنی می‌گفتند، منتقل کردند. در آنجا چندين مامور در حالی که چشم بند و دستبند داشتم مرا مورد ضرب و شتم و فحاشی شديد قرار دادند و به زور مجبورم کردند يک برگه قرار بازداشت و چند برگه که روی آن را پوشانيده بودند را امضا نمايم. با توجه به نحوه انتقال من به دفتر فنی و ضرب و شتم وارده، گردن من تا چندين روز درد می‌کرد و در اثر ضربات مشت و لگد و سيلی، تمام صورتم ورم کرده بود. پس از آن همان شب به بازداشتگاه دو – الف اوين منتقل شدم و در يک سلول انفرادی به ابعاد ۱.۷در ۲ متری قرار گرفتم..."

آغاز فشارهای ماموران

این زندانی همچنین خاطرنشان می کند "به مدت ۳۲۰ روز تا تاريخ ۸۸/۵/۲۸ در سلول انفرادی بدون دسترسی به کتاب و روزنامه و هر گونه ارتباط با خارج از سلول به سر بردم. در سلول تنها يک مهر و يک جلد قرآن، يک بطری آب و ۳ عدد پتو به من داده شد. پس از آن به مدت ۱۲۴ روز تا تاريخ۸۸/۹/۳۰در بند عمومی دو – الف زندان اوين به سر بردم. در دوران انفرادی و عمومی هيچ‌گاه ملاقات نداشتم و در طول ۴۴۴ روز بازداشت در بازداشتگاه دو – الف در تمامی ملاقات‌هايی که حداکثر به اندازه انگشت‌های يک دست بود، صحبت‌ها توسط يک مامور سپاه شنود می‌شد و ملاقات‌ها با حضور مامور همراه بود. تلفن هفتگی نيز در دوران انفرادی به من داده نشد و تمامی تلفن‌ها توسط کارکنان يا بازجوها شنود مستقيم می‌شد و هر گاه راجع به مسائل پرونده با خانواده‌ام صحبتی می‌کردم تلفن را قطع می‌کردند. در طول ۴۴۴ روز بازداشت در بازداشتگاه دو – الف بنا به دلايلی که ذيل عنوان می‌کنم هيچگاه امنيت جانی نداشتم و دائما احساس خطر جانی کرده و مورد تهديد بودم."

نقل و انتقالات و آغاز شکنجه؛ اعتراف گیری تحت فشار

ملک پور در ادامۀ این رنجنامه می افزاید "در تاريخ ۸۸/۹/۳۰ بر ديگر به سلول انفرادی اين بار به بازداشتگاه ۲۴۰ اوين منتقل شدم و تا تاريخ ۸۸/۱۱/۱۹ يعنی ۴۸ روز ديگر در انفرادی بدون حق تماس و به تنهايی به سر بردم. از آن تاريخ تا کنون در بند عمومی زندان اوين، ابتدا در بند قرنطينه اندرزگاه ۷ و سپس در اندرزگاه ۳۵۰ به سر برده‌ام. تا کنون بيش از ۱۲ماه از ۱۷ ماه دوران بازداشت موقت من در سلول‌های انفرادی سپری شده و تا کنون هيچگاه اجازه ملاقات با وکيل به من داده نشده است. در طول بازداشت موقت، مخصوصا ماه‌های ابتدايی توسط گروه پدافند سايبری سپاه تحت انواع شکنجه‌های روحی روانی و جسمی قرار گرفته‌ام که برخی از اين شکنجه‌ها در حضور بازپرس پرونده، آقای موسوی صورت گرفته است. بخش زيادی از اقارير من، در اثر فشار، شکنجه روحی، روانی و جسمی ، تهديد خود و خانواده ام و وعده آزادی سريع در صورت اقرار به مطالب خلاف واقع، مطابق خواسته و ديکته بازجوها انجام گرفته است.

توضيح اين که اقرارها در حضور بازپرس نيز با حضور بازجوها و تهديد به وخيم‌تر شدن شدت شکنجه‌ها، جهت جلوگيری از اعلام اقرار تحت فشار به بازپرس صورت می‌گرفت. گاهی هم تهديد می‌کردند که همسرم را دستگير می‌کنند و در حضور من شکنجه می‌کنند. در چند ماه اول دستگيری بارها در ساعات مختلف شب و روز تحت بازجويی قرار می‌گرفتم که غالبا با کتک و ضرب و شتم شديد همراه می‌شد. شکنجه‌ها گاهی در دفتر فنی که خارج از زندان است و گاهی در اتاق بازجويی بازداشتگاه دو – الف انجام می‌شد."

نحوه و روند شکنجه های خشن روحی و جسمی

این جوان زندانی پیرامون نحوۀ شکنجه های اعمال شده بر خود می نویسد "اکثر اوقات شکنجه‌ها به صورت گروهی انجام می‌گرفت و در حالی که چشم بند و دست بند داشتم چند نفر با کابل، چماق، مشت و لگد و گاهی شلاق ضرباتی به سر و گردن و ساير اعضای بدنم می‌زدند. اين کارها به منظور وادار ساختن من به نوشتن آن‌چه توسط بازجويان ديکته می‌شد و اجبار به بازی کردن نقش در مقابل دوربين طبق سناريو دلخواه و نوشته شده توسط آنان می‌بود. گاهی شکنجه‌ها توام با شوک الکتريکی بود که بسيار دردناک بوده و تا چند لحظه پس از آن امکان حرکت نداشتم. يک بار در اواخر مهرماه ۱۳۸۷ هم مرا در حالی که چشم بند به چشم داشتم برهنه کرده و تهديد به استعمال بطری آب کردند. در همان روزها و در يکی از بازجويی‌ها شدت ضربات مشت و لگد و کابل که به سر و صورتم زده می‌شد به قدری زياد بود که تمامی صورتم ورم کرده و چندين بار زير کتک بی‌هوش شدم که هر بار با پاشيدن آب به صورتم مرا به هوش می‌آوردند. آن شب مرا به سلولم برگرداندند. اواخر شب در زمان خاموشی احساس کردم که گوش من دچار خونريزی شده است. در سلول را کوبيدم کسی به سراغم نيامد. فردای آن روز مرا در حاليکه نيمه چپ بدنم بی‌حس بود و قادر به حرکت نبودم به درمانگاه اوين منتقل کردند. در درمانگاه اوين، دکتر پس از ديدن وضعيت من بر ضرورت انتقال من به بيمارستان تاکيد کرد ولی مرا به سلولم برگرداندند و تا ساعت ۹شب به حال خود رها شدم. ساعت ۹ شب به همراه ۳ نگهبان با دستبند و چشم بند به بيمارستان بقيه الله انتقال يافتم. در راه آن ۳ نفر به من گفتند که حق ندارم در بيمارستان نام خود را به زبان بياورم و دستور دادند که خود را محمد سعيدی معرفی کنم و تهديد کردند در صورت سرپيچی از دستور به بازداشتگاه برگردانده شده و شکنجه سختی انتظارم را می‌کشد."

عوارض روحی و جسمیِ شکنجه های اعمال شده

سعید ملک پور همچنین ادامه می دهد "... پزشک کشيک زندان بدون هيچ‌گونه معاينه، آزمايش و عکس راديوگرافی تنها عنوان کرد که ناراحتی من، ناراحتی اعصاب است و اين را در برگه گزارش پزشکی وارد کرد و چند قرص اعصاب تجويز کرد. حتی وقتی من خواهش کردم حداقل گوشم را شست و شو کند دکتر گفت لازم نيست و من با همان حال و گوشی که لخته خون در آن خشک شده بود به بازداشتگاه برگردانده شدم. به مدت ۲۰ روز نيمه چپ بدنم بی‌حس بود و کنترل کمی روی ماهيچه‌های دست و پای چپم داشتم. بنابراين به سختی راه می‌رفتم. علاوه بر اين شکنجه‌ها يک بار هم در تاريخ ۵ بهمن ۱۳۸۷ در دفتر فنی پس از ضرب و شتم جديد يکی از بازجوها با انبردست تهديد به کشيدن دندانم کرد که منجر به شکستن يکی از دندان‌هايم و در رفتن فکم در اثر لگد به صورتم شد. البته شکنجه‌های جسمی و بدنی، در مقابل شکنجه‌های روحی و روانی ناچيز بود.

تهدیدات همسر و خانواده

وی پیرامون تهدیدات صورت گرفته بر خود و خانواده خود می نویسد "زندان‌های طويل المدت انفرادی (بيش از يک سال) بدون حق تماس تلفنی و امکان ملاقات عزيزانم، تهديدات مکرر به دستگيری و شکنجه همسر و خانواده‌ام در صورت عدم همکاری، تهديد به قتل و دادن اخبار دروغ از جمله دستگير کردن همسرم و اين قبيل تهديدها باعث آشفتگی روحی و بحرانی شدن سلامت روان من شده بود. در انفرادی به هيچ کتاب يا رسانه‌ای دسترسی نداشتم و برای روزها با هيچ کس هم صحبت نبودم.

سخت گيری‌ها و فشارهای روحی و روانی به من و خانواده‌ام تا حدی پيش رفت که پس از رحلت پدرم در تاريخ ۲۶ اسفند۱۳۸۷و با وجود مطلع شدن مسئولين بازداشتگاه و دادسرای جرايم رايانه‌ای از فوت ايشان، مرا که هيچ تماس تلفنی با خانواده‌ام نداشتم، از اين واقعه بی‌خبر نگه داشتند تا اين که تقريبا ۴۰ روز پس از فوت پدرم، وقتی پس از چند ماه اجازه يک تماس۵دقيقه‌ای تلفنی با حضور و شنود مستقيم بازجوها به من داده شد، از فوت پدرم مطلع شدم.

آغاز فشار های مجدد و پروژه های اعتراف گیری

این زندانی جرایم اینترنتی همچنین از سوء استفاده های مختلف ماموران و بازجویان از موارد شخصی وی و وعده های دروغ آنها پیرامون اعتراف گیری اشاره کرده و خاطرنشان کرد "...علاوه بر شکنجه‌های روحی و روانی، گروه بازجويی اطلاعات سپاه به طور غيرقانونی و غيرشرعی مبلغی از حساب کارت اعتباری من خرج کرده است که ادله قابل استنادی برای آن موجود است. همينطور حساب اينترنتی pay pal من نيز دست ايشان است که معلوم نيست چه بر سر آن آمده است. يکی ديگر از موارد شکنجه روحی، وادار کردن من به اجرای سناريوهای ديکته‌شده توسط بازجويان سپاه در مقابل دوربين و فيلم‌برداری اجباری از من بود. با اين که تيم بازجويی به من قول داده بودند که فيلم‌ها هيچگاه از تلويزيون پخش نخواهد شد و اين فيلم‌ها تنها جهت نمايش برای مسئولان نظام و با قصد گرفتن بودجه برای پروژه گرداب است، چند ماه بعد متوجه شدم که فيلم ها بدون پوشش صورت بارها در ايامی که خانواده ام داغدار پدر تازه درگذشته ام بوده اند، در تلويزيون سراسری به نمايش در آمده است. تيم بازجويی با وجود اطلاع از درگذشت پدرم و با وجود اطلاع از ناراحتی و تالم خانواده‌ام، دقيقاً در ايام برگزاری مراسم سوم تا هفتم درگذشت پدرم بارها اين فيلم‌ها را پخش کرده که منجر به شديدترين ضربات روحی به خانواده داغدارم خصوصا مادرم شد. به گونه‌ای که مادرم با ديدن تصاوير من در تلويزيون و آن اعترافات دروغين، دچار حمله قلبی گرديد. برخی از مواردی که مرا مجبور به بيان آن در مقابل دوربين کرده بودند، مضحک و به دور از واقعيت بود که از نظر فنی اصلا امکان‌پذير نمی‌باشد. برای مثال از من خواستند که در مقابل دوربين از خريداری يک نرم‌افزار از انگلستان و قرار دادن آن روی وب‌سايت خودم صحبت کنم. بايد اضافه می‌کردم، در صورت بازديد اشخاص از اين سايت، اين نرم افزار بدون آگاهی وی، بر روی کامپيوتر او نصب شده و پس از آن کنترل وب کم کامپيوترش، حتی زمانی که کامپيوتر خاموش است به دست من می افتد! و به اين ترتيب من از طريق اينترنت از اتاق خواب افراد فيلم تهيه می‌کردم! با اين که من به بازجوها گفته بودم، چنين مسئله‌ای از نظر فنی امکان‌پذير نيست، آنها پاسخ دادند کاری به اين کارها نداشته باش!

شايان ذکر است که بازجوها در حضور بازپرس پرونده به من قول دادند که در صورت اجرای سناريوهای کذايی مطابق خواست آنان در مقابل دوربين، علاوه بر تبديل قرار بازداشت به قرار کفالت يا وثيقه و آزادی من تا زمان دادرسی، حداکثر تخفيف در کيفرخواست برايم در نظر گرفته خواهد شد و حداکثر دو سال حبس در کيفرخواست برای من در نظر گرفته می شود و همچنين با چند برابر حساب شدن ايام حبس در سلول انفرادی، می‌توانم از آزادی مشروط استفاده کرده و به زندان بازنگردم.

اين وعده ها بارها و بارها با ذکر قسم و قول های متعدد به من داده شد ولی بعد از پايان فيلم برداری هيچ کدام به اجرا نرسيد. با توجه به موارد فوق، اينجانب در مدت بازداشت موقف، مطابق با بندهای ۱.۲.۳.۴.۵.۶.۷.۸.۹.۱۴.۱۵.۱۶،۱۷ و ماده ۱ قانون منع شکنجه مصوب ۱۸ ارديبهشت۱۳۸۱و بند ۷ قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب سال ۱۳۸۳مجلس شورای اسلامی، در معرض انواع شکنجه‌های روحی و روانی قرار داشته‌ام و مطابق با ماده ۴ قانون منع شکنجه، اقارير من از درجه اعتبار ساقط است و عموم اعترافات من در اثر شکنجه و در جهت کاهش فشار وارده و حمايت از خانواده‌ام انجام گرفته است.

تقاضا دارم...

این بازداشتی زندان اوین همچنین درخواست های خود را نیز مطرح نموده و تصریح می کند "هم اکنون ، يعنی در تاريخ ۸۸/۲۲/۱۲بعد از گذشت بيش از ۱۷ ماه دوران بازداشت موقت کماکان بلاتکليف بوده و تا کنون ملاقاتی با وکيل قانونی خود نداشته‌ام و اجازه ملاقات با ايشان به من داده نشده است. با توجه به نوع پرونده و حجم پرونده و نوع اتهامات وارده جهت نوشتن لايحه دفاعيه نياز به استخدام کارشناس رايانه مورد وثوق قوه قضاييه و همچنين دسترسی کافی به کارشناس و وکيل قانونی خود در محيطی مجهز به امکانات فنی مناسب، مانند دسترسی به اينترنت دارم.

لذا تقاضامندم يا با تبديل قرار من به کفالت يا وثيقه موافقت گردد و يا اين امکانات در زندان برايم فراهم گردد.

----------------------------------------------------------

یک دانشجوی دختر صبح امروزتوسط لباس شخصی ها ربوده شد

جرس: بنا به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شیرین قرچه داغی، دانشجویِ پزشکی دانشگاه تهران، بامداد امروز جمعه ششم فروردین ماه توسط چند تن از ماموران لباس شخصی، در اطراف دانشگاه دستگیر و به محلی نامعلوم منتقل شد.

به گزارش هرانا، این دانشجوی دانشگاه تهران که برای مرور و مطالعۀ دروسش با دوستانِ خود مقابل در دانشکده قرار گذشته بود، ناگهان با هجوم نیروهای لباس شخصی و بازداشت مواجه شد.

هنوز از علت دستگیری، محل بازداشت و وضعیت وی خبری منتشر نشده است و خانواده قرچه داغی به وزارت اطلاعات، انتظامات دانشگاه تهران و زندان اوین مراجعه کرده اند؛ اما مسولان از دستگری وی ابراز بی اطلاعی کرده اند.

ربودن، دستگیری، بازداشت های غیرقانونی و برخوردهای خشن با دانشجویان دانشگاههای مختلف کشور، طی ماههای اخیر رویه ای معمول بوده و کماکان تعداد زیادی از دانشجویان در زندان ها و بازداشتگاهها به سر می برند.

--------------------------------------------------------------

اتحادیه بین المللی ارتباطات خواستار توقف پارازیت اندازی در ایران شد

جرس: اتحادیه بین المللی ارتباطات از ایران خواسته است به پارازیت اندازی بر شبکه های تلویزیون ماهواره ای خاتمه دهد.

اتحادیه بین المللی ارتباطات، از نهادهای سازمان ملل متحد، با صدور بیانیه ای در روز جمعه، 6 فروردین (26 مارس)، اعلام کرد که "هیات نظارت بر مقررات ارتباط رادیویی از حکومت ایران می خواهد تا به تلاش های خود برای یافتن منبع اختلال مخابراتی و حذف آن به عنوان اولویتی مبرم ادامه دهد."

این بیانیه به پارازیت اندازی بر روی برنامه های تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان به منظور جلوگیری از دسترسی بینندگان در ایران به این برنامه ها اشاره دارد بی آنکه دولت ایران را مستقیما مسئول چنین اقدامی معرفی کند.

به گزارش بی بی سی ،کوتاه مدتی پس از اعلام نتیجه بحث برانگیز انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ژوئن (خرداد ماه) سال گذشته، پارایت اندازی به روی برنامه های ماهواره ای در داخل ایران آغاز شد.

به خصوص شبکه های تلویزیون ماهواره ای بی بی سی و صدای آمریکا به زبان فارسی هدف اینگونه پارازیت اندازی قرار داشته اند.

پس از اعلام نتیجه انتخابات که اعتراضات گسترده خیابانی را در پی داشت، دولت ایران محدودیت های شدیدی را علیه خبررسانی توسط رسانه های داخلی و فعالیت گزارشگران خارجی به اجرا گذاشت ظاهرا با این هدف که مانع از انتشار اخبار این اعتراضات شود.

با اینهمه، دسترسی ایرانیان به برنامه های تلویزیون های ماهواره ای و ارتباطات اینترنتی، که پدیده ای نسبتا جدید در زمینه اطلاع رسانی بود، مانع از سانسور کامل پخش اخبار و گزارش های اعتراضات مردم و نحوه برخورد نیروهای امنیتی با آنان شد.

در مقابل، دولت ایران به اقداماتی برای محدود کردن دسترسی به اینترنت و بازداشت وبلاگ نویسان و حتی کاربران اینترنتی مبادرت کرد در حالیکه پخش برنامه های تلویزیون های بین المللی برای مخاطبان در داخل ایران نیز با اختلالات جدی مواجه شده بود.

جمهوری اسلامی، که اعتراضات مردمی با به فعالیت های خبری رسانه های بین المللی نسبت داده، رسما مسئولیت پارازیت اندازی بر شبکه های تلویزیون های ماهواره ای را برعهده نگرفته است.

هشدار اروپاییان

با اینهمه، به گفته کارشناسان، منبع پارازیت اندازی بر شبکه های تلویزیون ماهواره ای فارسی زبان در داخل ایران قرار دارد و این فعالیت نمی توانسته بدون آگاهی و حمایت حکومت صورت گرفته باشد.

اخیرا وزیران امور خارجه بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا با صدور بیانیه شدید اللحنی از دولت ایران خواستند به پارازیت اندازی بر برنامه های ماهواره ای و در نتیحه، اختلال در تبادل آزادانه اطلاعات خاتمه دهد.

وزیران خارجه اتحادیه اروپا هشدار دادند که در صورت بی اعتنایی ایران به این خواست، تدابیری را به اجرا خواهند گذاشت که از جمله می تواند مانع استفاده جمهوری اسلامی از خدمات ماهواره ای برای پخش برنامه های تلویزیونی بین المللی خود باشد.

اتحادیه اروپا همچنین برای قانع کردن چند شرکت عمده تامین کننده تجهیزات تلفن همراه برای خودداری از فروش این تجهیزات به ایران مذاکراتی را به جریان انداخته است.

مقامات اروپایی اقدام به پارازیت اندازی بر روی برنامه های ماهواره ای و اختلال در دسترسی کاربران به امکانات اینترنتی و تلفن همراه را که پس از انتخابات در ایران به کار گرفته شده ناقض حق دسترسی آزادنه مردم جهان به مبادله آزادانه اطلاعات دانسته است.

مشخص نیست که پاسخ ایران به درخواست اتحادیه بین المللی ارتباطات برای خاتمه دادن به پارازیت اندازی بر برنامه های تلویزیون های ماهواره ای چه خواهد بود.

این اتحادیه از نهادهای سازمان ملل است که در سال 1965 به منظور ایجاد هماهنگی در زمینه ارتباطات بین المللی تشکیل یافت.

از جمله وظایف این نهاد نظارت بر استفاده از طول موج های رادیویی، استاندارد کردن شیوه های مخابراتی و در مجموع، فراهم آوردن زمینه برخورداری بیشتر و مطلوبتر جهانیان از مبادله آزادانه اطلاعات است.

اعضای این اتحادیه را دولت های عضو سازمان ملل متحد و همچنین موسسات و نهادهای خصوصی و غیر دولتی فعال در زمینه ارتباطات تشکیل می دهند.

---------------------------------------------------------------------

اختصاصی جرس/ هاشمی رفسنجانی خواستار ادامه حضور مردم در صحنه است

مردم باید بر ادامه اعتراضات و خواستهای قانونی و مشروع خود پافشاری کنند

جرس: آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت خواستار برگزاری مراسمی مردمی برای ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی است و بر ادامه حضور مردم در صحنه تاکید دارد.

بنا به گفته های یک منبع آگاه نزدیک به هاشمی در گفتگو با جرس، آیت الله هاشمی با بیان این نکته و خاطرنشان کردن این مسئله که "ایشان برای مراسم روز جمهوری اسلامی نیز خواستار راهپیمائی های مشابه و گستردۀ مردم بودند"، تصریح کرد ولی بدلیل وجود تعطیلات و برخی مسائل آنرا در موقعیت فعلی علنی نکرده اند.

این منبع نزدیک به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به خبرنگار جرس گفته که وی معتقد است مردم باید بر ادامه اعتراضات و خواستهای قانونی و مشروع خود پافشاری کنند. آیت الله هاشمی رفسنجانی بر این باوراست که معترضان از علاقه مندان انقلاب اسلامی هستند و اعتراض به روند موجود حق شهروندی آنان است.

لازم به ذکر است آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در مصاحبه ویدیویی به مناسبت سال نو و روز جمهوری اسلامی خاطرنشان ساخته بود "حضورم به جهت اهمیت موضوع روز جمهوری اسلامی است و ما معمولاً همان مراسم ۲۲بهمن را بزرگ و مردمی می خواهیم. می خواهیم مردم باشند. حالا اگر آنها در روز جمهوری اسلامی هم بخواهند این کار را بکنند، کسی منعشان نمی کند."

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پیش از این نیز بارها بر نقش مردم در روند و شکل گیری جمهوری اسلامی تاکید کرده و تصریح نموده است که اگر مردم ما را نخواهند می رویم.

موضع گیری های وی در رویدادهای پس از انتخابات منجر به مخالفتهای علنی پاره ای از اصولگرایان و افراطیون شده است. این مخالفتها تا آنجا پیش رفته است که تاکنون تعدادی از اعضای خانواده رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بازداشت شده اند. آخرین فرد بازداشت شده از خانواده هاشمی، حسن لاهوتی فرزند فائزه است که برای تعطیلات نوروزی از لندن به تهران آمده بود و به حکم قضایی بازداشت و پس از تودیع وثیقه 73 ملیون تومانی آزاد شد. گفته می شود که جرم وی اهانت به رهبری می باشد که از طریق شنود تلفنهای وی محرز شده است.