mercredi 21 avril 2010

سی نفر در سنندج بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - مصطفی محمدنجار، وزیر کشور، از دستگیری گروهی در سنندج از سوی ماموران وزارت اطلاعات خبر داده است.

به گزارش ایرنا، محمدنجار گفته است که «این گروه، قصد عملیات خرابکارانه در کردستان و خارج از این استان را داشتند که پیش از هرگونه اقدامی، دستگیر شدند.»

به گفته وزیر کشور دولت احمدی‌نژاد، این افراد از گروه‌های «افراطی وابسته به جریان‌های سلفی و وهابی» هستند.

وی مدعی شده است: «از این گروه، علاوه بر اسناد و مدارک وابستگی به گروه‌های مذهبی افراطی، مقدار قابل توجهی مهمات و سلاح نیز کشف شده است.»

محمدنجار اظهار داشت: «طی هفت ماه گذشته در استان کردستان، ۳۰ نفر در قالب هفت گروه جداگانه، شناسایی و دستگیر شده‌اند که در میان آنها تنوع وابستگی به گروه‌های سلفی، وهابی، کومله و پژاک دیده می‌شود.




------------------------------------------------

اراجیف تازه تیر خلاص زن در باره قتل ندا

خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس): رئيس‌جمهور در پاسخ به سوالي درباره ندا آقا سلطان و نحوه كشته شدن وي از سوي خبرنگار آلماني اظهار داشت: كشته شدن وي يك طراحي از قبل بود. خانم ندا آقاسلطان قرباني توطئه عليه ملت ايران شد. آن خانم اصلاً در هيچ تظاهراتي حضور نداشت. وی در يك محله فرعي در حال حركت بود كه در شرايط مشكوكي به قتل رسيد. كشته شدن وي يك سناريو بود كه عيناً در ونزوئلا هم تكرار شده است. متأسفانه يك خانم جوان ايراني به دست كساني كه مي‌خواستند آشوب برپا كنند كشته شد. البته پرونده باز است. در ايران نيز همه اين موضوع را محكوم كردند اما در آلمان در حضور قاضي يك زن را جلوي چشم همسرش با بيست ضربه چاقو كشتند. چرا در غرب هيچ سر و صدايي براه نيفتاد. چرا خبر آن 10 روز پنهان ماند. چرا آن قاضي محاكمه نشد؟ چرا مأمورين پليسي كه ايستاده بودند و جلوي همسر او را گرفتند كه دفاع نكند، محاكمه نشدند؟ چرا بي‌سي‌سي و سي‌ان‌ان و شبكه‌هاي اروپايي روي اين موضوع تبليغات نكردند. نبايد با مسايل برخورد سياسي كرد. برخوردها بايد انساني و عادلانه باشد تا حقايق روشن شود. ممكن است با دروغ بتوان مدت كوتاهي بر دنيا حكومت كرد اما لشكر راستي خواهد آمد و همه دروغ‌ها را به تاريخ مي‌فرستد.





------------------------------------------------

بازتاب طنز آمیز رابطه زنا و زلزله، در رسانه‌های آلمانی زبان

شهرزانیوز: سخنان کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، درباره رابطه بین زنا و زلزله، در رسانه های غربی نیز بی بازتاب نماند.

روزنامه پرخواننده "بلیک"، چاپ سویس، با چاپ عکسی از زنان چادری، نوشت: آیا به ترتیب می توان از وقوع زلزله جلوگیری کرد؟

این روزنامه با نقل سخنان صدیقی در این رابطه، به طنز، نوشت: آیت‌الله‌ها روش جدیدی برای ادامه سرکوب زنانی که زیر بار امر و نهی نمی روند، اختراع کرده اند. در زلزله بعدی، مقصر اصلی البته از هم اکنون شناسایی شده است.

اشپیگل آنلاین، با بیش از 5/ 6 میلیون خواننده، با لحنی آمیخته به طنز نوشت: یک روحانی اهل ایران توضیحی غیر معمول برای وقوع زلزله را کشف کرد: رفتار غیر اسلامی زنان.

این نشریه، سخنان کاظم صدیقی را، که گفته بود: "بانوانی که ظاهر مناسبی ندارند باعث گسترش زنا در جامعه می شوند که این باعث افزایش زلزله است"، یادآور شده است که ایران سرزمینی زلزله خیز است.

"شورت نیوز" آلمان نیز طی مقاله ای نوشت: "روحانی ایرانی علت زلزله را در رفتار زنان می بیند".





------------------------------------------------

بی خبری از وضعیت یکی از دستگیرشدگان چهارشنبه سوری

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،رسول حردانی از دستگیر شدگان چهارشنبه سوری از زمان دستگیری تا به حال هیچ خبری از محل بازداشت و وضعیت و شرایط او در دست نیست.
رسول حردانی 27 ساله در جریان برگزاری مراسم جهارشنبه سوری همراه با 2 نفر از دوستانش دستگیر و به آگاهی شاپور تهران منتقل شد. بنابه گفته یکی از هم بندیانش که در بازدشتگاه شاپور با او بود.نیروهای سرکوبگر او را در آکاهی شاپور با باتونهای برقی و شوک الکتریکی تحت شکنجه های شدید جسمی قرار دادند .آقای حردانی همچنین هنگام دستگیری مورد ضرب وشتم نیروهای سرکوبگر قرار گرفت و در اثر کشاندن او بر روی آسفالت پشت وی زخمی شده بود. او را پس از 24 ساعت از بازداشتگاه آگاهی شاپور به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
خانواده حردانی از زمان دستگیری فرزندشان تا به حال از محل بازداشت و وضعیت و شرایط وی در بی اطلاعی کامل بسر می برند. مراجعات مکرر آنها به دادگاه انقلاب، دادستانی تهران ،بند 209 زندان اوین و سایر مراکز با اظهار بی اطلاعی آنها مواجه هستند و از دادن جواب مشخصی به این خانواده تا به حال خوداری کرده اند. این مسئله باعث شده است که این خانواده را در نگرانی فزآینده ای قرار دهد.
لازم به یاد آوری است رسول حردانی در سال 1379 هنگامی که با خانواده اش قصد پناهندگی داشتند سعی کردند که هواپیما را به کنترل خود در آورند و به سوی مقصدی که مد نظر آنها بود تغییر مسیر دهند که این مسئله ناکام ماند و باعث دستگیری او و سایر اعضای خانواده شد . تعدادی از آنها ابتدا محکوم به اعدام و سپس به حبس های طولانی مدت تبدیل شدند .بنابه گفته خانواده اش رسول حردانی بعد از 10 سال زندانی بودندسال گذشته با سپردن وثیقه به او مرخصی استعلاجی داده شد و در بیمارستان گلستان اهواز2 بار تحت عمل جراحی قرار گرفت.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیری،شکنجه جسمی ، انتقال این زندانی به نقطه نامعلومی و بی اطلاع نگه داشتن خانواده اش از سرنوشت عزیزشان را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگران ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه سازمان ملل متحد خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به نقض مستمر و سیستماتیک حقوق بشر در ایران است.

اول اردیبهشت 1389 برابر با 21 آپریل 2010
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه دستگیرهای خودسرانه
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل






------------------------------------------------

ممنوع الخروجی ۷ تن از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر

خبرگزاری هرانا - با ممنوع الخروج شدن هادی اسماعیل زاده از وکلای کانون مدافعان حقوق بشر تعداد وکلا و همکاران این نهاد حقوق بشری که ممنوع الخروج شده اند به هفت نفت رسید. از جمله اعضای این کانون که هم اکنون ممنوع الخروج هستند می توان به نام های عبدالفتاح سلطانی، محمدعلی دادخواه، نسرین ستوده، محمدسیف زاده، نرگس محمدی اشاره کرد.

مقامات امنیتی و قضایی به برخی از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر گفته اند که درصورتی که شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۳ و رییس کانون از سفر خارج از کشور بازگردد وی نیز ممنوع الخروج خواهد بود.

این درحالی است که اعمال محدودیت در سفرهای خارجی براساس ماده ۱۳۳ قانون آیین دادرسی کیفری صورت می گیرد و در این ماده قانونی آمده است: “باتوجه به اهمیت و دلایل جرم، دادگاه می تواند علاوه بر موارد مندرج در ماده قبل (صدور قرارهای تامین کیفری از جمله قرار بازداشت موقت، وثیقه، کفالت و التزام) قرار عدم خروج متهم از کشور را صادر کند.»

این درحالی است که عملا هیچ یک از افراد یاد شده شامل مواردی که منجر به ممنوع الخروج شدن فرد بشود نیستند. یکی از افراد نزدیک به کانون مدافعان حقوق بشر به کمپین بین المللی حقوق بشر در این زمینه گفت: « ممنوع الخروج کردن وکلای برجسته ای که به صورت مجانی پرونده های حقوق بشری را قبول می کردند و در کنار زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران و دیگر کسانی که به دلیل سیاست های دستگاه های امنیتی و قوه قضاییه از حداقل امکانات برای بهره مندی از یک دارسی عادلانه برخوردار بودند یک حرکت کاملا سیاسی و غیر حقوقی است و تنها برای اعمال فشار بر مدافعان حقوق بشر و جلوگیری از دفاع از فعالان سیاسی و اجتماعی صورت پذیرفته و هیچ مبنای قضایی ندارد





------------------------------------------------

سی و هشت هزار مورد نقض حقوق بشر فقط در ماه گذشته

سی و هشت هزار مورد نقض حقوق بشر / گزارش آماری نقض حقوق بشر در فروردین ماه

خبرگزاری هرانا - با توجه به گستردگی نقض حقوق بشر در ایران و شرایط دشوار جمع آوری اخبار عموما و اخبار داخل زندان ها خصوصا و هم چنین فضای امنیتی کشور که در ماه های اخیر هجمه های گسترده ای نیز بر علیه فعالین حقوق بشر روا داشته است، گزارشی که ارائه می شود با تمام تلاش ها و کوشش هایی که از سوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران صورت گرفته، تنها می تواند بیانگر آماری حداقلی از شرایط موجود و نقض حقوق بشر در ایران باشد.

به گزارش هرانا به نقل از نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در فروردین ماه سال جاری دست کم 38879 بار نقض موردي حقوق بشر که توسط حاکمیت صورت پذیرفته، از سوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گردآوری شده است.

در طول ماه گذشته، بیش از 37519 مورد نقض حقوق کارگران، 537 مورد نقض حقوق دانشجویان، 255 مورد نقض حقوق فعالین سیاسی و مدنی در حوزه ی آزادی اندیشه و بیان، 34 مورد صدور و اجرای حکم اعدام، 259 مورد شکنجه و نقض حقوق زندانیان سیاسی در زندانها، دست کم 7 مورد کشته شدن شهروندان مرزنشین، 124 مورد بازداشت و نقض حقوق اقلییت های ملی و 68 مورد بازداشت و نقض حقوق اقلییت های مذهبی را شاهد بوده ایم.

به گفته مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در طی ماه اخیر اخراج کارگران و تعطیلی کارخانه ها وشرکت ها و در نتیجه امار بیکاری، با رشد فزاینده ای روبه رو بوده تا جایی که به گفته ی دبیر کل خانه ی کارگر به صورت متوسط ماهانه شاهد تعطیلی 166 واحد تولیدی هستیم. هم چنین دستکم 37500 کارگر نیز در ماه گذشته، توسط کارفرمای خود اخراج شدند و با توجه به نزدیکی روز جهانی کارگر(اول ماه مه)، کارگران ایران نیز حداقل 11 تجمع اعتراضی برای احقاق حقوق خود در بسیاری از مناطق کشور برپا کردند.

با توجه به پشت سر گذاشتن ایام نوروز و تعطیلی مراکز آموزشی، انتظار می رفت که نقض حقوق دانشجویان در فروردین ماه با کاهش نسبی روبه رو باشد اما کمافی سابق شاهد آن هستیم که با این قشر که بایستی با فراهم بودن یک فضای آموزشی مناسب و آزاد به پرورش تئوریک خود بپردازند، مقابله ی گسترده ای صورت گرفته تا جایی که کمیته های انضباطی 469 تن از دانشجویان را احضار و بسیاری از ایشان را با احکام سنگین محرومیت و یا تعلیق از تحصیل روبه رو ساختند؛ هم چنین مقام های دولتی در اقدامی جدید و البته عجیب در صدد آن برآمدند که میزان دانشجویان تهرانی را کاهش دهند.

مجازات اعدام نیز پس از پایان تعطیلات نوروزی، افزایش چشمگیری داشته است و دستگاه امنیتی بدون هیچ توجهی اقدام به گرفتن جان مردمان می کند و تنها در طی چند روز اخیر شاهد بیش از 28 مورد اجرای حکم اعدام در نقاط مختلف ایران بودیم.

برخورد با فعالین حقوق بشر نیز که از اسفندماه سال گذشته در دستور دستگاه امنیتی قرار گرفته است، کماکان ادامه دارد و ضمن بازداشت و اقدام به بازداشت بسیاری از ایشان، ده ها تن از فعالین حقوق بشر در زندان ها در شرایط نا معلوم و نا مطلوبی نگهداری می شوند.

مرگ چهار زندانی بر اثر شکنجه جسمی نیز از موارد عمده ی نقض حقوق بشر در فروردین ماه محسوب می شود. هم چنین باید به این مساله نیز اشاره کرد که شرایط بد زندان ها، فشارهای وارده و بلاتکلیفی، بسیاری از زندانیان سیاسی را برآن داشته تا با اعتصاب غذا اعتراض خود را به شرایط موجود علنی نمایند این در حالیست که مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تنها در طی ماه گذشته از اعتصاب غذای 34 تن اطمینان حاصل کرده است.






------------------------------------------------

جمهوری اسلامی صلاحیت عضویت در شورای حقوق بشر را ندارد

صدای آمریکا: شيرين عبادی، در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل متحد، ضمن مرور موارد نقض حقوق بشر در ايران، از او خواست درخواست جمهوری اسلامی برای عضويت در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را نپذیرد.

شيرين عبادی، وکیل دادگستری، فعال حقوق بشر و برنده جايزه صلح نوبل، در نامه خود که روز ۳۱ فروردین منتشر شده است می گوید تصميم گيری درباره درخواست تهران، مستلزم بررسی کارنامه حقوق بشر يک سال اخير جمهوری اسلامی است.

شيرين عبادی ضمن اشاره به نقض مکرر حقوق بشر و بی توجهی جمهوری اسلامی به قطعنامه های سازمان ملل متحد می پرسد «آیا چنین حکومتی می تواند به اجرای حقوق بشر در ساير ممالک قضاوت درستی‌ داشته باشد؟»

خانم عبادی در ادامه ابراز امیدواری کرده است که بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد با رد درخواست دولت جمهوری اسلامی در عضويت در شورای حقوق بشر، مسئولين حکومتی را متوجه عملکرد نادرست خود نموده و عضويت اين رژیم را در شورای مذکور موکول به اجرای قطع نامه‌های صادره در مورد نقض حقوق بشر در ايران، نماید».

شیرین عبادی سپس به واکنش خشونت آمیز حکومت ایران در قبال اعتراض «مسالمت آمیز» مردمی به عملکرد حکومت در جریان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری و اشاره می کند و می نویسد: «تعداد کثيری از فعالين سياسی، مدنی و حتی فرهنگی‌ با دلايل واهی دستگير شده و برخی‌ از آنان را با محاکمه ‌ای ‌چند ساعته و پشت درهای بسته محکوم به اعدام نموده اند. با زندانيان سياسی بسيار بد رفتاری می‌‌شود تا حدی که چند نفر از آنان نيز در زندان و زير شکنجه جان سپرده اند. زندانيان سياسی حتی از حقوق اندکی که قانون برای زندانيان عادی و مجرمين خطرناک در نظر گرفته است، نيز محروم هستند».

شيرين عبادی در نامه اخیر خود به دبیرکل سازمان ملل متحد به محدودیت های نشر کتاب، نقض حقوق اقلیت های مذهبی، جنسیتی و قومی، زنان و کودکان و مجازات هایی از جمله سنگسار، قطع دست و پا، شلاق زدن و اعدام مجرمان صغیر می پردازد.

پيشتر نیز شماری از فعالان و مدافعان حقوق بشر در ايران و جهان از سازمان ملل متحد خواسته بودند با فرستادن نماينده به ايران درباره سرکوب خونين معترضان تحقيق شود.

بنا به اخبار و گزارش های منتشر شده، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد قرار است برای مذاکره درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی به ایران سفر کند و پیشاپیش چنین سفری برخی از زندانيان سياسی زندان اوين با ارسال نامه ای از او خواسته‌ اند در این سفر از بازداشتگاه‌های سياسی و امنيتی بازديد کرده و به طور خصوصی با محکومان و زندانيان ملاقات کند.






------------------------------------------------

تحریم رژیم؛ ادامه نشستهای گروه 5+1 و کنگره آمریکا

رادیو فرانسه: در حالیکه مذاکرات کشورهای عضو گروه 5+1 درباره اعمال مجازاتهای جدید علیه ایران ادامه دارد، رهبر حزب دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا گفته است احتمال دارد تا چند هفته دیگر، کنگره این کشور، پیشنهاد یک قانون درباره مجازاتها علیه ایران را به باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا ارائه کند.

بگزارش خبرگزاری فرانسه سفیران کشورهای 5+1 که هفته گذشته تصمیم گرفتند نشست های خود درباره پرونده اتمی ایران را تسریع کنند، دیروز سه شنبه در نیویورک گردهم آمدند تا درباره اعمال مجازاتهای جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران، گفتگو کنند.

یک منبع دیپلوماتیک نزدیک به این نشستها گفته است در جلسه دیروز، نماینده روسیه "چند پیشنهاد نسبتا سازنده" درباره پیشنویس قطعنامه مجازاتهای پیشنهادی آمریکا علیه ایران به این نشست ارائه کرده است.

بر اساس قطعنامه پیشنهادی آمریکا، نمایندگان کشور های بریتانیا، فرانسه، آمریکا، چین، روسیه و آلمان تلاش دارند درباره تحریمهای تسلیحاتی، اقدامات مالی و تحریم های هدفمند علیه سپاه پاسداران ایران، به نتایجی دست یابند.

در همین حال ستنی هویر، رهبر دموکراتهای آمریکا در مجلس نمایندگان این کشور روز سه شنبه گفت امیدوار است کنگره آمریکا بزودی درباره ارسال پیشنهادات واحد دو مجلس نمایندگان و سنای آمریکا درباره ایران، به باراک اوباما رئیس جمهور این کشور، اقدام کند.

مجلس نمایندگان و سنای آمریکا که پیشنویسهای مختلفی را درباره مجازاتها علیه ایران بویژه در بخش فروش انرژی به این کشور آماده کرده اند اکنون نیاز دارند پیش از ارسال پیشنهادات خود به رئیس جمهور اوباما، روی یک متن واحد ونهایی به توافق برسند.





------------------------------------------------

به دار آویختن 7 تن در کرمان و اصفهان

شهرزادنیوز: 5 تن در کرمان، و دوتن در اصفهان به دار آویخته شدند.

دادگستری استان کرمان، جرائم اعدام‌شدگان را شرارت، حمل مسلحانه‌ی تریاک، آدم‌ربایی، گروگان‌گیری و "زنای به عنف" اعلام کرد.

خبرگزاری ایسنا به نقل از دادگستری استان کرمان اعلام کرد یکی از به دار آویخته‌شدگان به نام مهدی.ن معروف به “شهنو” به جرم «حمل مسلحانه ۶۰۰ کیلوگرم تریاک» و ۱۳ مورد سابقه درگیری، شرارت، آدم ربایی، گروگان گیری و تیر اندازی منجر به قتل شهروندان و ماموران نیروی انتظامی که از سال ۸۰ در شهر بم و نقاط مختلف این شهرستان مرتکب شده بود، به دار آویخته شده است. احکام اعدام توسط دادگاه انقلاب اسلامی کرمان صادر شده و به تأیید دادستانی کل کشور در زندان کرمان رسیده است.

همچنین روزنامه‌ی کیهان خبر از دو مورد اعدام در شهر اصفهان داد. به نوشته‌ی کیهان، جرم این افراد تجاوز بوده است.

به نوشته‌ی هرانا، حکومت ایران طی ۱۰ روز گذشته دستکم ۲۵ تن را در ایران اعدام کرده است.





------------------------------------------------

پسر رفسنجانی در خارج تهدید به افشاگری کرد

سایت حکومتی جهان نیوز: مهدی هاشمی رفسنجانی با صدور بیانیه ای به دفاع از خود در برابر تهاجمات اخیر پرداخته است . در بیانیه مهدی هاشمی با اشاره به شایعه حکم جلبش آمده است : توجه داشته باشيد همه اين مسائل در شرايطي بيان مي‌شود كه نه حكمي از طرف دادگاهي صادر شد و نه توضيحي از طرف من ارائه و اين همه نشان از تلاش خطرناك همان جريان خاص براي فشار بر قوه ‌قضائيه است كه مي‌خواهند از دستگاه عدالت‌محور و مجري عدالت، در جهت مطامع و اغراض ناعادلانه سياسي خويش استفاده نمايند و جالب‌تر اينكه همه اين اقدامات را در راستاي تقويت نظام مقدس جمهوري اسلامي و جايگاه مقام والاي ولايت فقيه مي‌دانند. تأثرانگيز اين است كه اين جريان هنگام گرفتار شدن به رسوايي‌هاي مكرر فساد اداري و اقتصادي و سياسي، موج‌آفريني مي‌كند. اينجانب براي چندمين بار اعلام مي‌نمايم كه حاضر به رسيدگي به اتهامات در دادگاه صالحه هستم و انتظار دارم به شكايات من از جمله از كساني كه در اين مدت از همه ابزار براي ترور شخصيت من و خانواده‌ام استفاده كرده‌اند، رسيدگي شود تا سيه‌روي شود هر كه در اوغش باشد. انتظار بحق اينجانب از دستگاه قضايي اين است كه اجازه ندهد غوغاسالاري‌ها اعتبار قضاوت را مخدوش كند و نيز به فكر روزي هم باشند كه صبر اينجانب به سرآيد و مطالبي را كه از عقبه اين سناريوسازي‌ها مي‌دانم و مايل نيستم برملا شود، برملا گردد.






------------------------------------------------

يكى از دانشجويان دانشگاه ايرانشهر به طرز مشكوكى جان سپرد

بنابه گزارش خبرگزارى هرانا، یک دانشجوى رشته رياضى دانشگاه ايرانشهر به طرز مشکوکى جان سپرد.

بنابراین گزارش، جسد کيوان گودرزى در کنار دکل مخابراتى پشت آشپزخانه پيدا شده اما از علت مرگ وى اطلاعى در دست نيست.

مسئولان دانشگاه ابتدا سعى کردند وانمود کنند مقتول کارگرى است که به علت برق گرفتگى کشته شده اما وقتى تعدادى از شاهدان عينى کيوان گودرزى را شناختند و ديدند که صورتش به شدت آسيب ديده مسئولان اعلام کردند وى خودکشى کرده است. اما باز هم از علت خودکشى وى چيزى نگفتند.





------------------------------------------------

تمدید قرار بازداشت یک زن زندانی گمنام پس از ۹ ماه

سایت کلمه: قرار بازداشت کبری زاغه دوست، زندانی گمنامی که در مراسم چهلم شهدای انتخابات دستگیر شده بود، بعد از گذشت بیش از ۹ ماه تمدید شد.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، وکیل این زندانی سیاسی در این باره گفت: «متاسفانه بعد از گذشت بیش از ۹ ماه، بازهم قرار بازداشت وی تمدید شده و به علت استقرار دادسرا در داخل زندان اوین، و عدم امکان ورود به آن، حتی امکان اعتراض به تمدید قرار بازداشت، که در قانون برای متهمین به رسمیت شناخته شده دیگر امکان پذیر نیست. اتهاماتی که به موکلم تفیهم شده، مربوط به شوهرشان است که به ایشان ارتباط ندارد و در محدوده صلاحیت دادسرا نیز قرار ندارد.»

وکیل زاغه دوست با اشاره به «گمنام بودن» موکلش اضافه کرد: «طی ۹ ماه گذشته، بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی بازداشت، محاکمه و آزاد شدند اما موکل من هنوز در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات در خصوص او پایان نپذیرفته و همچنان بلاتکلیف، در زندان اوین رها شده است.»

وکیل این زندانی سیاسی در ادامه گفت: «موکلم هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشته و مشخص نیست چرا قرار بازداشت او به قرار سبکتری تبدیل نمیشود. کبری چه خطری برای جامعه میتواند داشته باشد؟ این سوالی است که جواب آن را نمی دانم.»

وکیل کبری زاغه دوست در ادامه به مشکلات زیادی که برای خانواده این زندانی سیاسی ایجاد شده اشاره کرد و گفت: «به دلیل اینکه امکان ارتباط با بازپرس پرونده وجود ندارد، امکان جلوگیری از آزار و اذیتهای به وجود آمده نیز فراهم نیست.»

وی در پایان نسبت به تسریع در رسیدگی به این پرونده و امکان آزادی زاغه دوست قبل از حصول نتیجه تحقیقات، ابراز امیدواری کرد.

کبری زاغه دوست از بازداشت شدگان مراسم چهلم شهدای انتخابات در بهشت زهرا است که با گذشت ۹ ماه از بازداشتش، همچنان در زندان اوین به سر میبرد.





------------------------------------------------

نامه به خامنه ای: جامعه در جوار یک انفجار بزرگ است

محمد نوری زاد (مستند ساز) که بیش از ۱۲۰ روز است به علت نوشتن چند نامه انتقادی به خامنه ای در زندان به سر می برد، نامه دیگری برای رهبر جمهوری اسلامی نوشته و در آن به او هشدار داده که جامعه در جوار یک انفجار بزرگ است.

به گزارش سایت کلمه، متن این نامه به شرح زیر است:

به نام خالق آزادی

سلام به رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران

این روزها، نزدیک به چهار ماه است که به خاطر نگارش نامه به حضرتعالی در زندانم. شصت وهشت روز از این مدت را در زندان انفرادی به سربرده ام. توسط بازجوهای خود مورد اهانت و ضرب و شتم قرار گرفته ام. درهمه ی این احوال، از جنابعالی به عنوان رهبری فهیم و آگاه اسم برده ام. که اگر قرار باشد تغییری در اوضاع کشور رخ دهد، این تغییر از ناحیه ی شما بسیار شدنی تر و پایدارتر خواهد بود. من شخصاً امیدی به نقش آفرینی سایر افراد و دستگاههای کشور ندارم. شما را از نزدیک می شناسم. به روح بلند شما واقفم. شما نیز نیک و از نزدیک مرا می شناسید.

در این ماههای زندان از آنچه در بیرون گذشت بی خبر بودم، اما در دیدار کوتاهی که فقط یکبار، گذرا، با خانواده ی خویش داشته ام، دانستم که در غیاب من آقای مهندس موسوی و حجج الاسلام خاتمی و کروبی با خانواده ی من دیدار کرده اند. نمیدانم چرا، اما بسیار دوست میداشتم خود شما نیز با آن بزرگواری که از شما سراغ دارم، به دیدار خانواده ام قدم رنجه می فرمودید، به آنها دلداری می دادید و به آنان می فرمودید که: فلانی -نوری زاد- درست در روزهای بحرانی، با برنامه های تلویزیونی اش، با نوشته هایش، برای منِ رهبر که در معرض تهاجمات طوفانی این و آن قرار گرفته بودم، به میان آمد و از من سخت جانبداری کرد. امروز او در زندان است؛ به خاطر انتقاد از من! او باید در زندان ادب شود. همسر و فرزندانش توسط بازجوهای بیسواد و بی ادب و تندخو به ناسزا گرفته شوند و خود او به تلخ ترین شکل ممکن به ورطه ی تهدید و تحقیر و ضرب و شتم درافتد. اما این دلیل نمیشود که منِ رهبر قدر زحمت های پیشین او را ندانم و به خانواده اش سر نزنم. یا اگر خود به دیدار آنان نروم، نماینده ام را نیز به این منظور به سراغشان نفرستم.

رهبر گرامی، چشم انتظاری خانواده ی من، برای تماشای جمال مبارک شما و رویت نماینده ی شما به جایی نرسید. لابد؛ در این گردونه، آدمها، تاریخ مصرف دارند. که اگر به سر رسیدند، مثل دستمال آلوده، باید به دور انداخته شوند. اما گرایش من و امثال من به شما، گرایش به شخص خامنه ای نبوده و نیست. ما، در جمال اندیشه های شما، افق های گمشده ی آرزوهای شریف مردم خویش و مردم جهان را می دیدیم. یادم هست این اواخر، وقتی تلاش کردم به دیدار شما بیایم و آقای حسین محمدی -از دفتر شما- ماهها مرا به امروز و فردا وعده می داد، در نامه ای به او نوشتم: من از خود خامنه ای، به خدای خامنه ای پناه می برم! و دیگر سراغی از شما نگرفتم. و شما نیز! چرا که دانستم شما از محاصره ی آدمهای جاهل، از تماشای افق آرزوهای مردم باز مانده اید. من میخواستم در آن ملاقاتهای احتمالی، همین نگرانیها را با شما بگویم. اما گویا محاصره کنندگان شما از صراحت سخن من و از اندیشهی من آگاه بودند. همین آقای حسین محمدی، بعد از دیدار اعضای انجمن قلم با حضرتعالی، که حقیر نیز یکی از آنان بود، به من گفت: آقای نوری زاد، من، قربه الی الله از شما میترسم. ترس او، از همان نشست پا گرفته بود که من، بی ملاحظه راجع به اعتیاد گسترده مردم و جوانان به مواد مخدر و آشوبی که در ساختار اجتماعی شهرهای کوچک و بزرگمان درافتاده به آشنا سخن گفتم.

اکنون اما چرا از زندان برای شما نامه مینویسم؟ برای اینکه هنوز ناباورانه، به شما، آری به شخص شما، امید بسته ام. باورم بر این است که: شما مگر برای این انشقاق بزرگ مردمان چاره ای بیندیشید. شما، امروز رهبر کدام مردمید؟ من مردم فراوانی برای شما نمی بینم. رهبری، آن هم بر حداقل مردم، که غرورآفرین نیست. مبادا من و شما را ازدحام مردمی که به استقبال یک مسئول و یا خود جنابعالی می آیند، بفریبد. شما اگر به دیگر افراد مشهور هم اجازه ی سخنرانی و حضور در کشورتان بدهید، غوغای مردمان ما فزونی خواهد گرفت. اجتماع فراوان این مردم، هیچگاه قابل استناد نبوده و نیست. امروز شما بر کشوری رهبری می کنید که مردمش از دست رفته است. کشوری که در گردونه ی چه کنم های بسیاری گرفتار است. کشوری که اتحاد و یکپارچگی اش، به دست خود شما و اطرافیان شما، به حاشیه رفته است و نگرشی قلیل و تنگ به میدان آمده. نمی دانم امسال را سال چه نامیده اید. شنیده ام که به کوشش و تلاش در آن اشاره شده است. این نامگذاری، نشان میدهد که بعضاً مشاوران شما، افراد صادق و کارآمدی نیستند. من و همه، آنجا به شما آفرین می گفتیم که امسال را سال آشتی ملی می نامیدید و خود برای این پیوند مبارک اما دشوار و سخت، پیشقدم میشدید.

اگر کوشش و تلاش برای شما مهم است، از انرژی آن در آشتی ملی باید بهره ببرید.

رهبر گرامی، میدانم سخنان ناگوار من چه بسا تلخ و آشوبنده باشد. اما بیایید سخن تلخ و صادقانه مرا، بر شیرینی سخن چاپلوسانه ی کسانیکه شما را احاطه کرده اند، ترجیح دهید. جامعه ی ما، در جوار یک انفجار بزرگ است. دیگ جوشانیست که ما به خاطر آزار از خروج پرسروصدای بخار آن، چوب کبریتی در سوپاپ آن فرو کرده ایم. من با همه ی اطمینانی که سابقاً در جانبداری از شما مینوشتم، اکنون نیز در جانبداری از شما مینویسم: ما، به روزهای پایانی فرصت آزمون خویش رسیده ایم. روزهایی که دست تقدیر، سنتهای ناب و حتمی خدای متعال، ما را از گردونه ی امتحان به در می برد. امتحانی که در این سی سال فرصت، جز خراش و خرابی با ما نبوده است. ما و شما؛ مردم خویش را از دست داده ایم. اگر سکوت و آرامشی در آنان می بینید به ضرب زور و اسلحه است. اگر باور ندارید به یک آزمون خیالی تن در دهید. به دو کشور ایران و مثلاً سوئد یا کانادا یا حتی مالزی اعلام می کنیم که مردم این دو کشور، یک روز، فقط یک روز پلیس و بسیج و اسلحه ها بر سر نخواهندداشت و آزادند که هرچه میخواهند انجام دهند. فقط طی یک روز. تصور می کنید در پایان این یک روز؛ کشور ما و شما چگونه خواهد بود؟ و کشورهای دیگرچطور؟ قصد من از این مقایسه، مجیزگویی از غرب یا سایر کشورها نیست. بلکه می خواهم به شکنندگی آرامش و سکوت دروغین جامعه ی خویش اشاره کنم.

رهبر عزیز! من و بسیاری، هنوز دوستدار شما و سرنوشت کشور خویشیم. به رهبری شما بر مقدرات کشور ایمان داریم. ما دوست داریم با رهبری شما به افقهای مبارک دست ببریم. اما شما ظاهراً این اشتیاق را طالب نیستید. بعضاً مشاوران و دوستان ناآگاهی شما را در محاصره ی خود گرفته اند، به شما اطلاعات و آمار نادرست می دهند. و از زبان شما سخن غیرواقع برمی آورند. دوستانی همچون آقای شریعتمداری کیهان، که اطمینان دارم آنگاه که همه از اطراف شما پراکنده شدند و شما و او در یک جزیره تنهایی تنها ماندید، او درجانبداری غلیظ از شما، به مخالفت با خود شما برخواهد خواست!

برخلاف ظاهر تلخ نوشته ام، با صدای بلند و آوازی که همه ی هستی را درنوردد اعلام می دارم که: ما شما را دوست داریم و به پایان خوب سرنوشت شما سخت علاقه مندیم. مرا و ما را باور کنید. حتی در خیال احتمال دهید که ما درست می گوییم. این احتمال هیچ هزینه ای برای شما ندارد. در خیال خود باور کنید که دوستان خوب شما، فراتر از شما، و در صنفی که انگ دشمن بر پیشانی آحادش خورده است، غم شما را می خورند و مضطربانه علاقمند درخششِ نابِ شما در این روزهای پایانی آزمون الهیاند و با شجاعت تمام، شجاعتی که من شخصاً در شما باور دارم، امسال را سال آشتی ملی اعلام کنید و از ملامت هر ملامتگری نهراسید. که خدا شما و ما را کفایت می کند. خدایی که دست خود و دست مردم را در دست شما می نهد. یاعلی!

فرزند شما: محمد نوری زاد. اوین بند۲۴۰- سلول۵۷