یک وبلاگ نویس در تهران
آری! بسیار روشن بود که قرار است چنین شود، اما نکته بین باشیم. از حدود یک ماه گذشته آقایان موسوی و کروبی در حال اطلاع رسانی برای حضور معترضان بودند،شک نکنید و می دانیم که آنها هم می دانستند مجوزی در کار نخواهد بود و کودتاچیان مجددا قشون کشی خواهند کرد! اما اطلاع رسانی خود را به موقع آغاز کردند ولی تصور کنید آنها بدون مجوز تاکید بر حضور مردم داشتند! چه میشد؟ شاید چندین تن کشته می شدند آنوقت من و شما هم این را از رهبران می پرسیدیم که چرا؟شما که می دانستید اینها می کشند،پس چرا دعوت کردید؟
حال بدانید همسنگرانم! آنها بیش از هر زمانی چشم به حضور ما دارند و این روز را از روزهای سرنوشت ساز آینده جنبش میدانند. من که مصمم تر از گذشته حضور خواهم داشت، تو نیز همراه باش.
--------------------------------------------------------------------------
لغو تظاهرات؛ ابراز تاسف کلینتون از تصمیم موسوی و کروبی
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزیر امور خارجه آمریکا از تصمیم موسوی و کروبی برای لغو تظاهرات سالگرد انتخابات 22 خرداد ابراز تاسف کرد.
هیلاری کلینتون گفت، لغو تظاهراتی که قرار بود بمناسبت سالگرد انتخابات در ایران برگزار شود، از یکسو موجب تاسف است و از سوی دیگر به روشنی نشان می دهد که چرا رژیم ایران باعث این همه نگرانی در جهان شده است.
خبرگزاری فرانسه نوشت، موسوی و کروبی روز جمعه با انتشار بیانیه ای اعلام کردند که راهپیمایی پیشبینی شده برای 22 خرداد (12ژوئن) برگزار نمی شود.
آنها در بیانیه خود نوشتند، به دلیل "حفظ جان و مال مردم" از برگزاری راهپیمایی در سالگرد انتخابات صرف نظر کرده اند.
--------------------------------------------------------------------------
فیلم؛ راهنما برای تظاهرکنندگان در ایران
http://www.youtube.com/watch?v=oarh0aMe6pI&feature=player_embedded
--------------------------------------------------------------------------
فیلم؛ الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور در تهران 20 خرداد
http://www.youtube.com/watch?v=Zj3IAX369J0&feature=player_embedded
--------------------------------------------------------------------------
ویدئوکلیپ؛ 22 خرداد می آییم
http://www.youtube.com/watch?v=gSAVMoCoo4s&feature=player_embedded
--------------------------------------------------------------------------
درگیری جوانان با نیروهای سرکوبگر در میدان انقلاب
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز پنجشنبه 20 خرداد ماه حوالی ساعت 14:40 در میدان انقلاب نیروهای سرکوبگر به بهانه بد حجابی اقدام به برخورد های شدید و وحشیانه با جوانان دختر و پسر عابر نمودند.در این هنگام یکی از دختران جوان توسط نیروهای سرکوبگر متوقف شد واقدام به ضرب و شتم و توهین او نمودند. این دختر جوان بشدت مقاومت می کرد و از خود دفاع می کرد. این مسئله باعث شد تا تعداد زیادی از مردم به حمایت از این دختر جوان برخیزند و تلاش کنند تا او را از دستان نیروهای سرکوبگر رها نمایند.ولی نیروهای سرکوبگر از رها کردند این دختر جوان خوداری می کردند و قصد دستگیر کردن او را داشتند.
همزمان تعداد زیادی از خودروها که در ترافیک ایستاده بودند در اعتراض به عمل وحشیانه و غیر انسانی نیروهای سرکوبگر اقدام به بصدا در آوردن بوق ماشینهای خود نمودند.
نیروهای سرکوبگر که با خشم و مقاومت گسترده مردم مواجه شده بودند کلافه و سرگردان بودند و تقاضای نیرو کمکی بیشتر به منطقه می کردند. بعد از مدتی نیروهای سرکوبگر موتورسوار وارد صحنه شدند که به درگیری و جنگ و گریز با جوانان پرداختند. نیروهای سرکوبگر برای ایجاد جو رعب و وحشت با هرکسی که برخورد می کردند او را دستگیر و با خود به نقطه نامعلومی منتقل می کردند. شاهدان عینی حداقل شاهد 4 دستگیری بودند که در میان آنها یک دختر خانم جوانی به چشم می خورد.
نیروهای سرکوبگر از جوانان به بهانه بدحجابی اقدام به اخاذی می کردند و گاها اخاذی آنها تا مبلغ 800 هزارتومان می رسید.
هدف از این اقدامات سرکوبگرانه ایجاد جو رعب و وحشت در آستانه سالگرد قیام مردم ایران است. نیروهای سرکوبگر که مدعی مبارزه با بدحجابی هستند بعضا الفاظ بسیار رکیکی علیه جوانان دختر و پسر بکار می بردند.
20 خرداد 1389 برابر با 10 ژوان 2010
--------------------------------------------------------------------------
بیانیه فعالان مدنی برای آزادی یک فعال دربند حقوق بشر
دویست تن از فعالان مدنی با انتشار بیانیه ای خواستار آزادی نصور نقی پور شدند
دویست تن از فعالان مدنی با انتشار بیانیه ای خواستار آزادی نصور نقی پور، فعال حقوق بشر در بند که بیش از سه ماه از بلاتکلفی وی می گذرد، شدند.
متن بیانیه ی مذکور را در زیر می خوانید.
این که بی گناهی را بگیرند و به بند بکشند، حدیث تازه ای نیست.
این که پشت میله هایی سرد پناه گرفته باشی، در حالی که بی پناه ترینی و ثانیه های درد که تمامی ندارند را بشماری و حسرت آزادی را بکشی، حتی اگر آزادترین انسان جهان باشی؛ حدیث تازه ای نیست.
این که مادری شب و روز نگاهش به در خشک شود و به امید آزادی فرزندش هردم آهی سینه سور که دودمان بر باد می دهد، کشد؛ حدیث تازه ای نیست...
و این ها تماما عمری به بلندای تاریخ دارند؛ ولی چشمان ما هنوز با پلشتی ها خو نگرفته و با اینکه هر روز و هر روز شاهد این قصه هاست اما هنوز برایش تکراری نشده.
در پی یک سناریوی از پیش طراحی شده، جمعی از فعالین حقوق بشر به صورت سازمان یافته بازداشت و روانه ی بند 2 الف سپاه پاسداران شدند. نصور نقی پور از جمله این قربانیان است که سابقه ی شفاف وی در زمینه ی روزنامه نگاری و بلاگ نویسی در حوزه ی اندیشه بر همگان واضح و مبرهن است. وی که در قزوین بازداشت شده دارای سایت آرشیو مقاله های فارسی است و با اینکه اکنون بیش از سه ماه از بازداشت موقت وی می گذرد اما دادگاه انقلاب و بازپرسی اوین حتی نام وی را در لیست بازداشت شدگان نمی پذیرند.
این در حالیست که طبق آئین دادرسی کیفری متهم باید ظرف 24 ساعت پس از بازداشت تفهیم اتهام شود اما طبق پیگیری های صورت گرفته توسط خانواده و وکیل نصور نقی پور هنوز اتهام خاصی برای وی برنشمرده اند.
وی پس از گذشت این مدت بدون صادر شدن هیچ قراری با بلاتکلیفی در زندان اوین بسر می برد و هیچ اطلاعی از آزادی یا روشن شدن پرونده در دست نمی باشد .
ما امضا کنندگان بیانیه فوق ضمن محکوم کردن بازداشت و نگهداری غیرقانونی تمامی زندانیان سیاسی خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط ایشان عموما و نصور نقی پور خصوصا تا برگزاری دادگاه هستیم واز مراجع قانونی می خواهیم نسبت به روشن شدن وضعیت پرونده این وبلاگ نویس و فعال اجتماعی سریعا اقدام نمایند.
اسامی امضا کنندگان این بیانیه که به ترتیب حروف الفبا مرتب شده است به قرار زیر می باشد:
آذر کرمانی- آرش بهمنی- آرش نصیری اقبالی- آرزو آزادی- آرمان میهن دوست- آریس قادری- آزاده امیری- آزاده دواچی- آزیتا رضوان- آسیه امینی- آلما قوانلو- آناهیتا فصل- آیدا ابروفراخ- آیدا سعادت- آیدا قجر- آینده آزاد- ابراهیم مرادی- ابراهیم مهتری- احمد باطبی- اختر صحرا رو- ارژنگ بامشاد- اشکان منفرد- الناز محمدی- الهام قربان زاده- امیر اسلامی- امیر جواهری لنگرودی- امیر رشیدی- امیر مسعود سعیدفر- اویس اخوان- ایرج زارع- بابک نصیری- بهاره علوی- بهداد بردبار- بهرام اسماعیل بیگی- بهرام صفایی مقدم- بهروز علوی- بهرام عباسی- بهناز مهرانی- بیتا طاهباز- بیژن سپاسی- پتی بلوچ- پرستو اللهیاری- پروین اردلان- پویا عزیزی- پیام صمدی- تارا نیازی- ترانه نوریان- ثمره علیزاده- جلوه جواهری- جمشید آیین دار- حامد صادقي صفت- حجت نظری- حسام میثاقی- حسن عربزاده حجازی- حسن نایب هاشم- حسین رفیعی- حسین کریمی- حميد آذر- حمید جعفری- حمید حمیدی- حمید مهرآذر- داریوش عظیمپور- دانیال مرادی- رضا تلخابی- رضا رئیس دانا- رضوان مقدم- رفعت لنگرودی- روشنک آسترکی- روحی شفیعی- زهره اسدپور- زویا اسکندریان- زینب پیغمبرزاده- زینب کشاورز- ژیلا گلعنبر- سارا ستوده- سارا گلی- ساقی قهرمان- سامانتا توماس- سپهر عاطفی- ستاره هاشمی- سعدی بالیده- سعید شجاعی- سیما ریاحی- سیاوش بهمن- سیروس ندایی- سلمان سیما- سمانه عابدینی- سیمین روزگرد- سولماز ایکدر- شبنم اسداللهی- شهاب الدین شیخی – شهاب شکوهی- شهلا باور- شیدا وفایی- شیرین فامیلی- شیرین نجاتی- شیوا بدیهی نژاد- شیوا نوجو- صبری نجفی- صفر قنبری- طاهر رهبري- عباس سعادتمند- عباس عاقلی زاده- عباس غلامی- عادل مصلحی- عسگر داوودی- علی اوحدی- علی فتوتی- علی کلایی- علی یوسفی- فرحناز محمدی- فخری شادفر- فرزاد جاسمی- فرزانه ايل بيگي- فرزانه نقدی- فرشته فراهانی- فرشته قاضی- فرشید یداللهی- فرناز کمالی- فروز شهرابي- فروغ سمیع نیا- فرهنگ اسدپور- فریبا اصلی- فریبا داوودی مهاجر- فریبا گل سرخی- فريده حيدرزاده- فریده یزدی- فیروزه مهاجر- کاظم موسوی پور- گیتا هاشمی- لیلا قائمی- لیلا کرمی- کاوه رضایی شیراز- کاوه قاسمی کرمانشاهی- کاوه مظفری-- کمال جعفری- کامبیز عمو رضایی- کیوان رفیعی- گوهر بیات- مازیار واحدی- ماندانا شیخ سلیمانی- متين ايراني- مجید امیدوار- محسن زمانی- محمد بهرخ- محمد رشوند- محمد شوراب- محمد شیرزاد- محمد صابر- محمد نقی رشوند- محمود مژدهی- محمی افسانه- مریم صالحی- مریم رحمانی- مژگان ثروتی- مصطفی دانشجو- مصطفی شفافی- معصومه ضیا- موریس باقری- مهدی عربی- مهراد فرهی- میترا آزادفر- میترا نجفی- مهدی زمانی- مهدی طاهری- مهرداد وزیران- مرتضی حسینی- مرضیه بخشی زاده- مهشید راستی- میثم رودکی- مینا یاری- منیره کاظمی- نادر بازرگان- نادر فولادی- ناهید کشاورز- ناهيد واحد پور- نارین محمدی- نازنین جواهری شلمانی- نازی عظیما- نسرین حمیدی- نوشابه امیری- نوید محبی- نیکزاد زنکنه- نینا وباب- واحده خوش سیرت- وحدت احمدپور- ویدا محمدخانی- ویدا قنبرپور- هاشم اسماعیلی- هانا دارابی- هدی هاشمی- هدی امینیان- هدیه سلامت- هژیر پلاسچی- هما رشوند قزوینی- ياسر عزيزي- یاسمن تورنگ- یاسمین حشدری- یاشار گرمستانی
--------------------------------------------------------------------------
جان بهروز جاوید تهرانی در معرض خطر جدی قرار دارد
جان زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی در معرض خطر جدی قرار دارد
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی در سلولها انفرادی معروف به سگدونی تحت شکنجه های وحشیانه قرار دارد.
زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی از زمان انتقال به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی تحت وحشیانه ترین شکنجه جسمی قرار دارد و بعضی از گزارشات تایید نشده حاکی از آن است که در اثر این شکنجه های وحشیانه دسته ها و پاهای آقای بهروز جاوید طهرانی شکسته شده است و بدن او زخمی و کبود شده است.
زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی چند بار به سلولی که محل شکنجه زندانیان است و حسن آخریان از زمان منصوب شدن او به ریاست بند 1 بر پا کرده است برده شد . حسن آخریان رئیس بند 1 زندان گوهردشت کرج پس از پابند و دستبند و چشم بند زدن به زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی همراه با تعدادی پاسداربند او را مورد شکنجه وحشیانه جسمی قرار دادند. در تمامی سلولهای انفرادی دوربینهای مداربسته تعبیه شده است اما این سلول فاقد هر گونه دوربین نظارتی است.
هنگام شکنجه جسمی بهروز جاوید طهرانی یکی از بازجویان وزارت اطلاعات در آنجا حضور داشته و بر شکنجه های و حشیانه وغیر انسانی نظازت می کرد.
علاوه بر زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی تعداد زیادی از زندانیان عادی در سلولهای انفرادی معروف به سگدونی تحت شکنجه های وحشیانه بسر می برند.که اسامی بعضی از آنها به قرار زیر می باشد احمد اشکان،رضا جلاله ،مجید افشار ،نقی نظری،مهدی سورانی (در اثر شکنجه فکش را شکسته شده و در سلولهای انفرادی است)، قیصر اسماعیلی ،مجید محمودی،ناصر قوچان لو ،حمید اشکی ،شیر محمد محمدی،حسن شریفی می باشند.
شرایط و وضعیت سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج به قرار زیر می باشد ،زندانیان بی دفاع به سلولها انفرادی معروف به سگدونی انتقال داده می شوند.آنها را تحت شکنجه های وحشیانه قرار می دهند که منجر به شکسته شدن دستها و پاهای آنها می شود که تا به حال چند مورد آن گزارش شده است که از جمله آنها سامان محمدیان و محسن بیگوند ،بهرم تصویری ،حسن شریفی و .... می باشند.عمل ضد بشری و جنایتکارانه دیگری که علیه تعداد زیادی از زندانیان بکار برده شده است تجاوز جنسی و یا استعمال باتون به زندانی بی دفاع در حالی که به آنها دست بند،پابند و چشم بند زده شده است و پس از شکنجه طولانی و شکستن پا و دستان آنها این شکنجه جنایتکارانه صورت می گیرد. تماس حسن آخریان با خانواده های زندانیان و اعلام دروغین خبر مرگ عزیزشان ،زندانیان در سلولهایی نگهداری می شوند که فاقد سرویس بهداشتی است و به آنها اجازه استفاده از سرویس بهداشتی داده نمی شود.آنها برای مدتی طولانی گاها تا چند هفته با این وضعیت مواجه هستند/عریان کردن زندانی و گرفتن پتو و تمام امکانات پوششی و مرطوب نگه داشتن کف سلول که سیمانی است و باید زندانی بر روی آن استراحت کند /قطع کامل داروهای زندانی برای مدت طولانی/به صورت روزانه مورد شکنجه قرار دادن زندانی با باتون و پاشیدن گاز فلفل و اشک آورد به درون سلول/پاشیدن محتویان کپسول آتش نشانی به صورت زندانی / توهین خانوادگی به زندانی/ زندانیانی که دست و پای آنها شکسته شده است برای مدتی طولانی نگه داشتن در سلول تا دچار عفونت شدید شوند و حتی در آستانه مرگ قرار گیرند/قطع ارتباط کامل زندانی با خانواده و جهان خارج از سلول/ غذا دادن به زندانی در حد زنده ماندن/شکنجه زندانی بدلیل شکایت وی و یا خانواده اش از شکنجه گران و گرفتن رضایت اجباری ازآنها / قتل زندانیان در زیر شکنجه و اعلام علت آن بعنوان خودکشی و یا مصرف بیش از حد مواد مخدر و موارد متعدد دیگر.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطری که جان زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی و سایر زندانیان را تهدید می کند هشدار می دهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات فوری برای نجات جان زندانیان است.
20 خرداد 1389 برابر با 10 ژوان 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگران ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه سازمان ملل متحد
--------------------------------------------------------------------------
اعتصاب غذای صدها زندانی در زندان گوهردشت
اعتصاب غذای بیش از 700 نفر از زندانیان بند 1 زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در آستانه قیام مردم ایران از صبح امروز تمامی زندانیان بند 1 زندان گوهردشت در اعتراض به شکنجه های و حشیانه و مستمر زندانیان توسط گارد زندان و قطع کامل ارتباط زندانیان با خانواده و دنیای خارج از بند دست به اعتصاب غذا زدند.
در آستانه قیام مردم ایران روز پنچشنبه 20 خرداد ماه زندانیان بند 1 زندان گوهردشت کرج که تعداد آنها به بیش از 700 نفر تخمین زده می شود دست به اعتصاب غذای جمعی زدند. اعتصاب غذای آنها در اعتراض به شکنجه های گروهی و قطع ارتباط کامل با خانوادهدهایشان صورت می گیرد.
در روزهای اخیر گارد زندان بصورت روزانه به زندانیان بی دفاع و اسیر این بند یورش می برند و آنها را آماج باتونها و سایر ابزار شکنجه خود قرار می دهند در اثر این یورشها تا به حال تعداد زیادی از زندانیان زخمی و بدن آنها کبود شده است. برای مخفی نگه داشتن شکنجه ها و جنایاتی که در این بند صورت می گیرد تمامی ارتباط زندانیان با خانواده هایشان و جهان خارج از بند را قطع کرده اند.
شرایط و وضعیت مصدومین زندانیان شکنجه شده حاد می باشد و برای اطلاع نیافتن سایر زندانیان آنها را از انتقال به بهداری و درمانشان خوداری می کنند
زندانیان بند1 که از 3 سالن تشکیل شده است و عبارتند از سالنهای 1 ،2 و 3 می باشند. این بند محل شکنجه زندانیان سیاسی و عادی است و به بند آخر خطیها معروف است. همچنین در سالن 2 این بند سلولهای انفرادی در آن قرار دارد که معروف به سگدونی هستند و در آن زندانیان مورد شکنجه های وحشیانه جسمی و تجاوز جنسی قرار می گیرند.در این سلولهای انفرادی است که زندانیان بی دفاع و اسیر دستبند ،پابند و چشم بند زده می شوند و تا آستانه مرگ شکنجه می شوند و دستها و پاههای آنها شکسته می شوند.
شکنجه های وحشیانه و غیر انسانی بدستور وزارت اطلاعات پس از افشای شکنجه های قرون وسطائی صادر شده است و مجریان آن علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان،کرمانی و فرجی رئیس و معاون اطلاعات زندان و حسن آخریان رئیس بند 1 همراه با افسرا ن پاسدار مانند میرزا آقایی و دو پاسداربند به نام های یوسفی و شیرخوانی به اجرا در اورده می شود. یورشها و شکنجه زندانیان با حضور و نظارت علی حاج کاظم و علی محمدی صورت می گیرد شکنجه های وحشیانه با شرکت کرمانی،فرجی،حسن آخریان وافسران پاسدار ، پاسداربندها و انبوهی از افراد گارد زندان صورت می گیرد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،جنایت علیه بشریت که در بند 1 زندان گوهردشت کرج در حال وقوع است که مقارن با اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو است را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل ،کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگران شکنجه سازمان ملل متحد خواستار اقدام فوری برای نجات جان بیش از 700 زندانی در زندان گوهدشت کرج است.
20 خرداد 1389 برابر با 10 ژوان 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
--------------------------------------------------------------------------
۲۲خرداد در سراسر ایران مرگ بر دیکتاتور خواهیم گفت
وبلاگ بلوا
۲۲ خرداد در تهران و سایر شهرها و شهرستانها در ایران و در سراسر جهان «مرگ بر دیکتاتور» خواهیم گفت و نشان میدهیم که حاکمان شکنجهگر و آدمکش جمهوری اسلامی نتوانستهاند خللی در اراده و عزم ما برای ساختن ایرانی آزاد و آباد و انسانی ایجاد کنند.
****
چاقوی بیدستهی «جمهوری اسلامی» و ۲۲ خرداد
وقتی منازعات بینجناحی در «جمهوری اسلامی» بالا گرفت گروهی با نگاهی بدبینانه میگفتند:«چاقو دستهاش را نمیبرد!» این ضربالمثل قدیمی نادرست و غیرمنطقی نیست و نامزدهای انتخاباتی حذف شده هم «دسته»ی این «چاقو» هستند اما مسئله این است که دیکتاتوران کور و بیمنطق میشوند و همیشه طنابدارخودشان به دست خودشان بافته میشود و سرانجام به مرحلهیی میرسند که٬ دیگر نه راه پس دارند نه راه پیش٬ دست به هر کاری که میزنند فقط ساعت مرگ خویش را دستکاری میکنند.
پس از انتخابات سال گذشته این چاقو با بیرحمی و بیدرایتی تمام دستهی خودش را برید و اکنون شده است چاقوی بیدسته!
«دسته» دو کار برای چاقو انجام میدهد نخست آن که کمک میکند تا چاقو بتواند درست به هدف بزند و به حاشیه نرود و دقت عمل خود را از دست ندهد! اگر قرار است زخمی کند زخمی کند و اگر قرار است بکشد میکشد. اما چاقوی بیدسته دقت خود را از دست میدهد. دوست و دشمن سرش نمیشود و کم و زیاد هم نمیفهمد. میخواهند خراش بدهد٬ میکشد! میخواهند بکشد٬ خراش میدهد و خود را با ببر زخمی در میآندازند. اعمال خشونت در یک سال گذشته دقیقا چنین بوده است. بیهدف و با بیشترین هزینه اعمال شده است و آخرینش هم دیدیم که در مرقد آقای خمینی و جلوی چشم خبرنگاران نوهی خمینی را هدف قرار داد! وقتی خامنهای میخواهد خود را «علی زمان» نشان دهد و خمینی را «پیامبر» آنوقت جلوی چشمش با نوهی خمینی همان میکنند که در صدر اسلام با نوهی پیامبر کردند و در واقع شعاردهندگان علیه «نوهی خمینی» او را «حسین زمان» کردهاند و در نتیجه خامنهای در این پازل شبیهسازی شده میشود «یزید» همان جایگاهی که قبلا در روز عاشورا و در خاکسپاری آیتالله منتظری مردم به او دادند وقتی شعار میدادند:«محرم ماه خون است/ یزید سرنگون است».
اما چاقوی بیدسته زیان بزرگتری هم دارد. برای امتحان لحظهیی تصور کنید تیغهی چاقوی تیزی را در دست گرفتهاید و میخواهید به کسی با آن آسیب برسانید! چه کسی بیشتر آسیب میبیند چاقو زننده یا چاقو خوردنده! در یکسال گذشته رژیم با هر ضربهیی که به مردم زده است ده ضربهی کاریتر خودش خورده است. رژیمی که در تاریخش کشتن زن حامله و پسربچهی ۱۲ ساله دارد٬ رژیمی که دوشیزگان را به عقد شکنجهگرانشان در میآورد تا باکره اعدام نشوند زیرا حدیثی جایی کسی دیده بود که دختر باکره اگر اعدام شود به بهشت میرود! رژیمی که هر گوشهی ایران یک «خاوران» درست کرده است… حال با کشتن یک «ندا» در جهان آنچنان رسوا میشود که وزیرش وقتی میخواهد به پارلمان اروپا برود باید از میان عکس ندا بگذرد. فراموش نکنید همین چند سال پیش وقتی این چاقو دسته داشت با چه عزت و احترامی فرش قرمز زیر پای مبتکر گفتوگوی تمدنهایش پهن میکردند. در همان موقع سپاه روز به روز داشت فربه میشد٬ در همان زمان روشنفکران را به قتل میرساندند و در زندان شکنجه میکردند اما اوضاع و احوال را چنین نشان میدادند که انگار جریانی اصلاحطلبانه رو به رشد است و البته چنین نبود. احمدینژاد و محصولی و نجار… روبهرشد بودند٬ غنیسازی اورانیم روبهگسترش بود و سیاستهای تروریستی داشت دنبال میشد و همکاریها با طالبان و بنلادن داشت قویتر میشد و البته همزمان لاسزنیها با آمریکا و اروپا و بخشیدن دسترنج مردم ایران به ثمن بخس به قدرتهای بزرگ ادامه داشت.
۲۲ خرداد روز دیگری است که با درخواست مجوز توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی و چندین حزب و گروه ابعاد گستردهیی گرفت. مجوز که نمیتوانند بدهند مجوز هم که ندهد مجبور هستند دوباره شهر را پر کنند از نیروهای سرکوبگر مردم و جوانان هم به خیابان میروند و هر جا که بتوانند شعاری میدهند و اگر هم نتوانستند همین که به خیابان میروند و نشان میدهند اگر لحظهیی رژیم سگهایش را جمع کند باز حرکتی میلیونی اتفاق میافتد موجب رسوایی آن میشوند.
پروندهی حقوقبشر «جمهوری اسلامی» اکنون در سازمان ملل در جریان است٬ نه آن که به این سازمان تقریبا بی خاصیت امیدی داشته باشیم ما احتیاج نداریم اما «جمهوری اسلامی» احتیاج دارد٬ شدیدا احتیاج دارد٬ تا نشان دهد شرایط در ایران عادی است و جنبش سرکوب شده است و آبها از آسیاب افتاده است.
به هر حال این نظام دارد تمام مراحل نظامهای در حال سقوط را یکی پس از دیگری طی میکند و سقوطش در افقی روشن پیش روست هر چند ممکن است قبل از مرگ نهاییاش روزگار را سختتر کند برای مردم ایران اما به هر حال در سراشیبی افتاده است که دیگر راه برگشت ندارد. حذف بخشهای مهمی از «جمهوری اسلامی» کاملا آن را آسیبپذیر کرده است درواقع عاقلترین و مدبرترین بخش جمهوری اسلامی حذف شده است. قبلا حماقتها و بیتدبیریها توسط گروهی که اندیشیدهتر رفتار میکردند رفع و رجوع میشد اما حالا خود نظام آن بخش را حذف کرده است و چیزی که باقی مانده است حماقت عریان است!
۲۲ خرداد در تهران و سایر شهرها و شهرستانها در ایران و در سراسر جهان «مرگ بر دیکتاتور» خواهیم گفت و نشان میدهیم که حاکمان شکنجهگر و آدمکش جمهوری اسلامی نتوانستهاند خللی در اراده و عزم ما برای ساختن ایرانی آزاد و آباد و انسانی ایجاد کنند. ما بیشتر شدهایم و مصممتریم و رژیم نه راه پیش دارد نه راه پس ما نیز راه پس نداریم تنها راهی که داریم رو به پیش است. پس بهپیش تا ایران آباد و آزاد و عادل ایرانی انسانی و مترقی.
--------------------------------------------------------------------------
22 خرداد خواهیم آمد چرا که نیازی به مجوز نداریم
وبلاگ دولت ملی
برای گرفتن حق خود هیچگاه منتظر اجازه دولتی نخواهیم شد که در تقلب و تجاوز و جنایت مقام نخست را داراست
22 خرداد خواهیم آمد چرا که نیازی به صدور مجوز از سوی دولتی که سراپا تقلب و دروغ و تجاوز و ددمنشی است نداریم.22 خرداد خواهیم آمد و ذره ای از تلاشمان برای این حضور نخواهیم کاست چرا که از یکسال پیش که عهدی بستیم نیز مجوزی برای آمدنمان نداشتیم.22 خرداد برای نگاه خیره به دوربین ندایمان حضور خواهیم یافت و این وحشت فزاینده موجود در صورت کودتاچیان را به جهانیان نشان خواهیم داد.22 خرداد خواهیم آمد تا نشان دهیم که یاوه سرایی هایی که برخی بر زبان می راندند که جنبش سبز به پایان رسیده سخنی است که تنها در توپخانه های دروغ و ریا متبلور گشته و پخش شده است.آری 22 خرداد روز ماست .روز ملت آزادیخواه ایران است.22 خرداد روز حماسه سازی است .روز نشان دادن زخمی است که سالیان متمادی بر پیکره این ملت تعمیق می یابد و هر بار که اندکی مرهم یافته دگر باره دژخیمی بر آن می تازد و آن را تکه و پاره می کند.22 خرداد روز تبلور ارده ای است که یکسال پیش در خیابانهای تهران به منصه ظهور رسید و آوازه اش نه در تهران و نه در ایران بلکه جهانیان را در بر گرفت.22 خرداد برآیندی است از حضوری یکساله با تمام سختی ها و زیبایی هایش .با تمام دردهای و رنج هایش .با تمام شکنجه ها و تجاوزهای و جنایت ها و زندانی هایش و بالاخره 22 خرداد روز ملت ایران است .
--------------------------------------------------------------------------
اعزام کمیتهای از تهران برای پلمپ مغازهها در سنندج
کوردستان میدیا: به دنبال اعتصاب سراسری 23 اردیبهشت در کردستان، رژیم با اعزام کمیتهای از تهران تحت عنوان "کمیتهی بحران" به شهر سنندج و به دنبال نشست با مسئولین نهادهای حکومتی در این شهر از جمله استاندار، فرماندار و رئیس ادارهی اطلاعات، اقدام به پلمپ نمودن مغازههای این شهر نموده است.
به گزارش خبرگزاری کردستان، به دستور این کمیته مجوز کسب از مغازهداران سنندج پس گرفته شده و مغازههای آنان تعطیل خواهد شد. تاکنون دهها مغازه در شهر سنندج پلمپ شده و بیش از یکصد تن از بازاریان این شهر به اداراتی همچون حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی و اماکن احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
یادآور میگردد روز 23اردیبهشتماه مردم کردستان در اعتراض به اعدام 5 فعال سیاسی که چهار تن از آنان کرد بودند با تعطیلی مغازهها و بازارها دست به اعتصاب سراسری زدند.
--------------------------------------------------------------------------
بیانیه موسوی و کروبی در باره تظاهرات 22 خرداد
این رسم دولتی نامشروع است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمی دهد / برای حفظ جان و مال مردم راهپیمایی 22 خرداد برگزار نخواهد شد
سایت کلمه: میرحسین موسوی و مهدی کروبی امروز و پس از گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب درباره جلسه با وزارت کشور بیانتیه مهمی را صادرکردند. به گزارش کلمه متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم آگاه و هوشیار ایران
حضور و مشارکت آگاهانه و مسئولانه شما در پای صندوق های اخذ رأی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته و بهره گیری گسترده از حق رأی برای تعیین سرنوشت توسط یکا یک شما، حرکتی عظیم و حماسه جاودانه بود که می رفت مسیر آینده کشور را از سرازیری مخوفی که گرفتار آن بود و امروز آشکارتر شده است به سمت افق های روشن و قلّه های افتخار که شایسته ملّت بزرگ ایران است برگرداند که متاسفانه دستان نا پاک در آراء پاک شما دست برده و نتیجه به گونه ای اعلام شد که موجب حیرت همگانی گردید و اعتراضات یک پارچه شما مردم آگاه در جهت احقاق حق از دست رفته را برانگیخت ولیکن صد افسوس راهپیمایی و حضور مسالمت آمیز شما به جای آنکه مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد سرکوب شد و شما ملت همیشه سربلند هزینه های بسیاری را در طی یک سال گذشته برای احقاق حق به یغما رفته خود پرداخته اید. راهپیمایی بزرگ و فراموش نشدنی شما در ۲۵ خرداد سال گذشته سند حقانیتی است که گذشت زمان نیز نخواهد توانست از اعتبار آن بکاهد. انتظارات به حق شما مردم عزیز ما را بر آن داشت که جهت پاسداشت آن حماسه به یغما رفته و پیگیری مطالبات به حق ملّتی سرافراز که علیرغم همۀ سرکوب ها دست از روش مسالمت آمیز بر نداشته و امیدوارانه آینده روشن را برای کشور خود و فرزندان خود طلب می کنند برای سالگرد روز فراموش نشدنی ۲۲ خرداد در حماسه ملی در انتخابات تقاضای برگزاری راهپیمایی بنمائیم. ما نیز طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر حق بی چون و چرای ملت در تظاهرات و اعتراض صراحت دارد و با هدف جلوگیری از بروز تنش و گرفتن بهانه از دست سرکوبگران و تأمین امنیت انتظامی ملت، درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی در سالروز حماسه ۲۲ خرداد از میدان امام حسین تا میدان آزادی را در موقع مقتضی تسلیم استانداری تهران و وزارت کشور نموده که متاسفانه با بهانه تراشی های متعدد این درخواست بی پاسخ مانده است.
لذا تعدادی از احزاب و گروههای اصلاح طلب جهت رفع بهانه جوئی ها درخواست مشابهی را به وزارت کشور ارائه دادند که سیر آن و پاسخ نهائی وزارت کشور به این درخواست در نامۀ اخیر نمایندگان و احزاب اصلاح طلب آمده است و آنان اعلام کرده اند امیدی به اخذ مجوز از این دولت ندارند.
اکنون در حالی که ۴۸ ساعت به زمان پیش بینی شده برای راهپیمایی باقی نمانده است با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد. بدیهی است با سابقه سیاه یک سال گذشته در سرکوب معترضانی که تنها جرمشان طلب نمودن رأی خود به شیوه ی مسالمت آمیز بود و همچنین اخبار رسیده از سازماندهی مجدد افراطیون و سرکوبگران در جهت یورش به مردم بی دفاع و مظلوم، از مردم و معترضان می خواهیم خواسته و مطالبات به حق خود را از مجاری کم هزینه تر و موثرتری دنبال کنند.
این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید. علیرغم ادعاهای کرکننده رسانه به اصطلاح ملی صدا و سیما و مطبوعات حامی دولت مبنی بر تحلیل رفتن نیروهای جنبش اعتراضی مردم ایران، خود دست اندکاران و سیاستگذاران بیش از هر کس به این نکته واقفند که جنبش زنده است و افتخار واقعی از آن کسانی ست که علیرغم همه تهدیدها و مخاطرات، نا امنی ها، علم به عواقب احتمالی مالی و جانی هنوز از اعتراض بحقشان دست نکشیده اند و حتّی یک اعلام حضور کوچکشان، وحشت بر سرتاپای سرکوبگران می اندازد و لشگرکشی همه جانبه انتظامی و امنیتی را به دنبال می آورد.
و این رسم دولتی نامشروع است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمی دهد با این حال راهی را که شما ملّت بزرگ ایران برگزیده اید مسدود شدنی نیست و شما خلّاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلّی خواهید ساخت و ما نیز در همه حال تا رسیدن صبح روشن فردا در کنار و همراه شما خواهیم بود.
والسلام علی من اتبع الهدی
مهدی کروبی و میرحسین موسوی
۲۰/۰۳/۸۹
--------------------------------------------------------------------------
قطعنامه؛ لاریجانی: می ارزد دچار زحمت شویم
تلویزیون رژیم: رئیس مجلس شورای اسلامی در گردهمایی ائمه جماعات استان تهران با تشریح موقعیت کنونی جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف افزود: از نظر فناوری و پیشرفت های مهم، مسیر خیلی خوبی را طی کرده ایم و از یک وضع نسبتاً وابسته جدی به شرایطی رسیده ایم که قدرت ایستادن روی پای خود را داریم.
لاریجانی، سنگ اندازی در موضوع هسته ای را به خاطر اهمیت این فناوری دانست و گفت : ممکن است در مقاطعی دچار زحمت شویم، اما با توجه به دستاوردی که برای آینده می آورد و دستاورد سنگینی است، می ارزد روی آن کار کنیم.
--------------------------------------------------------------------------
منبع حکومتی: آمریکا درصدد تغییر رژیم در ايران است
ایرنا: در حاليکه آمريکا اعلام مي کند که همچنان بدنبال آن است تا با تصويب تحريم عليه جمهوري اسلامي، کشورمان را وادار به کنار گذاشتن برنامه هاي صلح آميز هسته اي خود بکند، به نظر مي رسد که هدف نهايي و از پيش اعلام شده آنها همان تغيير رژيم در ايران باشد.
در حاليکه به نظر مي رسيد بعد از امضاي بيانيه 3 جانبه تهران ميان ايران، ترکيه و برزيل براي مبادله اورانيوم کم غني شده ايران با سوخت 20 درصد مورد نياز نيروگاه تهران، آمريکا از اين مساله استقبال کند اما واشنگتن بار ديگر با نشان دادن عدم صداقت خود رويه اعمال تحريم هاي بيشتر را در پيش گرفت.
البته بايد اين مساله را در نظر داشت که تحريم هاي "نمادين" شوراي امنيت نمي تواند مانع از پيشرفت هاي ايران در زمينه هاي فني و تکنولوژيک شود و تنها نيت کشورهاي غربي از اعمال اين تحريم ها دادن انگيزه به فتنه گران پس از انتخابات است.
رابرت کاگان از اعضاي موسسه کارنگي و استاد دانشگاه جرج تاون در روز 27 ژانويه سال جاري در ستون خود در روزنامه واشنگتن پست نوشته است: تغيير رژيم در تهران بهترين سياست براي جلوگيري از گسترش سلاح هاي اتمي است... يک دولت جديد ممکن است اين برنامه را به بعد موکول کند، يا آن را براي هميشه رها کند. ملل ديگر اين گونه عمل کرده اند. در هر صورت يک ايراني که به وسيله تندروهايي با بينش آخرالزماني اداره نشود بسيار کم خطرتر از يک ايران مجهز به سلاح اتمي است.
وي در اين رابطه افزوده است : کدام بيشتر محتمل است که رهبران فعلي ايران بر سر توقف برنامه هسته اي خود توافق کنند يا اين رهبران سرنگون شوند؟ سال گذشته پاسخ اين سوال روشن به نظر مي رسيد. صرف نظر از اينکه ايالات متحده و ساير کشورهاي دموکراتيک چه کمکي به مردم کردند، نشانه هاي کمي براي قيام مردم ايران و تقاضا براي تغيير رژيم وجود داشت.
اين عضو موسسه کارنگي در روزنامه واشنگتن پست نوشته است که براي جلوگيري از برنامه هاي هسته اي ايران هيچ راهي جواب نمي دهد و تنها بايد حکومت را در ايران تغيير داد و بهتر است از جريان فتنه پس از انتخابات ايران براي اين مساله استفاده شود.
رابرت کاگان در اين مقاله تاکيد کرده : اگر دورنماي توافق بر سر برنامه اتمي ايران بعيد به نظر مي رسيد، تغيير رژيم در ايران بسيار بعيد تر به نظر مي آمد. از 22 خرداد(12 جولاي) احتمال ها تغيير جهت داده اند. اکنون احتمال تغيير رژيم بالاتر از احتمال هرگونه توافقي بر سر توقف برنامه هسته اي با رژيم فعلي صورت گيرد، ايستاده است.
اين استاد آمريکايي در مقاله خود تصريح کرده : همراه با تشديد تحريم ها، حمايت علني اوباما و ديگر رهبران کشورهاي غربي از مردم، و برنامه هايي براي تامين اطلاعات و ارتباطات بهتر با اصلاح طلبان، احتمال تغيير در ايران هرگز به اين خوبي نبوده است.
اين مساله بار ديگر نشان مي دهد که کارشناسان، تحليلگران و مقام هاي آمريکايي در رفتار و گفتار خود صداقت نداشته و تنها بدنبال از بين بردن نظام جمهوري اسلامي هستند. آنها به خوبي در طول سي سال گذشته از انقلاب اسلامي دريافته اند که با تهديد، تحريم و جنگ نمي توانند مانع از پيشرفت و توسعه ايران اسلامي شوند لذا بهترين راه را ايجاد شکاف ميان مردم و مسئولين و نخبگان سياسي در کشور يافته اند و لذا با اين رويکرد قصد دارند تا حمايت خود را از جريان فتنه پس از انتخابات رياست جمهوري دهم افزايش دهند.
--------------------------------------------------------------------------
قيام ايران؛ الهام بخش جنبش جهانى آزادى اينترنت
نشریه نيوزويک در مطلبی در آستانه سالگرد قیام مردم ایران نوشت: يكسال از هنگامی كه ندا چشم از جهان فرو بست، مى گذرد. از زمانى كه چشمان سیاه او به دوربين خيره شد و در برق نگاه بسيار زيبايش در حاليكه بر روى زمين افتاده بود و مى گفت، من دارم مى سوزم. ويدئوى تكاندهنده مرگ اين دختر جوان كه سال گذشته در تظاهرات ضد دولتی در ایران گرفته شد، بيشترين بيننده از مرگ يک انسان در تاريخ را داشت. در اين ویدئو ميليونها نفر در سراسر جهان ديدند كه چگونه رژيم استبدادی حاکم بر ايران به شكلى خشونت بار مخالفانش را سركوب مى كند. اين همان لحظه ای است كه ما دريافتيم اينترنت ديگر فقط یک منبع اطلاعات نيست، بلكه يک حق بنيادين براى دموكراسى است. اکنون يكسال پس از آن واقعه، يک جنبش جهانى برای آزادى اينترنت شكل گرفته است. دسترسى آزاد به اينترنت يک حق بنيادين است. كسانى كه مورد نظرسنجى قرار گرفته اند، مى گويند باید حکومتهای کثیفی را که با سانسور اينترنت درصدد خفه کردن صدای نداها هستند، هدف قرار داد.
--------------------------------------------------------------------------
حمايت كانادا از قطعنامه تحريم ها عليه رژیم تهران
نخستوزير كانادا در پي تصويب روز گذشته قطعنامه چهارم تحريمها عليه جمهوری اسلامی، حمايت بي قيد و شرط كشورش از اعمال تحريمهاي جديد عليه تهران را اعلام كرد.
"استفان هارپر گفت : كانادا بي هيچ قيد و شرطي از قطعنامه 1929 مصوب در شوراي امنيت عليه رژیم ايران كه همواره از پايبندي به الزامات بينالمللي خود سرباز ميزند، حمايت ميكند.
نخستوزير كانادا افزود : كانادا از رياست خود بر گروه هشت بمنظور جلب توجه جامعه بينالملل بر روی ایران استفاده خواهد كرد
كانادا طي روزهاي 25 و 26 ژوئن ميزبان اجلاس سران گروه هشت خواهد بود.
--------------------------------------------------------------------------
گزارش شبکه جهانی بی بی سی از تحريمهاى جديد
شبكه جهانى بی بی سی: اين تحريمها، تحريمهاى مالى و تحريمها عليه سپاه پاسداران را سخت تر مى كنند. عنصر كليدى در تحريمها در نحوه اجراى آنهاست، اين تحريمها، از نوع تحريمهاى مجاز مى باشند به عنوان مثال، به کشورها اجازه مى دهد كه كشتيهاى رژيم ایران را بازرسى كنند، شما مجبور نيستيد كه كشتيها را بازرسى كنيد اما اين قطعنامه به شما مجوز اين كار را مى دهد و همچنین به شما اجازه مى دهد كه بانكهاى رژيم ايران را تحريم كنيد. بنابراين يک طيفى از امكانات را در اختيار كشور ها قرار مى دهد تا اگر بخواهند مى توانند اعمال كنند و بر رژيم ايران سخت بگيرند. در هر حال به نظر مى رسد كه شاهد تشديد برخى تحريمهاى يک جانبه و يا چند جانبه باشيم مثل سخت تر كردن مقررات بر بانكها توسط اروپا و استراليا.
--------------------------------------------------------------------------
تظاهرات 22 خرداد در شهرهای مختلف جهان - تکمیلی
آلمان برلین
زمان: شنبه ١٢ ژوئن ٢٠١٠ ( ٢٢ خرداد ١٣٨٩) ، ساعت ١٧
U7-Adenauerplatz شروع تظاهرات از: ایستگاه مترو میدان ادناور
Gedächtniskirche بطرف کلیسای شکسته
***
آلمان کلن
شنبه (۲۲ خرداد ۱۳۸۹) از ساعت ۱۷ تا ۱۹
از Neumarkt به طرف Heumarkt
و گردهمايی در Heumarkt
***
آلمان مونیخ
شنبه 12 یونی 2010
ساعت 16
مکان: لن باخ پلاتز
***
آلمان هامبورگ
زمان : ۲۲خرداد ۱۳۸۹ - ۱۲ یونی۲۰۱۰
ساعت : ۱۲
مکان :
Hamburg
Marschroute: Theodor-Heuss-Platz( S-Dammtor ),
Gänsemarkt,
Jungfernstieg,Mönckebergstraße,
Kirchenallee, Hamburger Hauptbahnhof
***
فرانسه پاریس
شنبه 12 ژوئن 2010، ساعت 2 بعدازظهر
Mur de la Paix - Champ-de-mars
75007 - Paris
***
آمریکا واشنگتن
شنبه ۱۲ ژوئن ساعت ۳:۳۰
مقابل دفتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی
در واشنگتن دی سی به سمت دفتر سازمان ملل
***
آمریکا مینه سوتا
شنبه 12 ژوئن ساعت 6 تا 8 شب
خیابان نیکولت بین خیابانهای 10 و 11
***
آمریکا دالاس
15 ژوئن ساعت 12 ظهر
مقابل فدرال بیلدینگ در مرکز شهر دالاس
***
سوئد استهکلم
زمان : شنبه 12 یونی ساعت 3 بعد از ظهر
مکان : میدان سرگل
***
سوئد گوتنبرگ
شنبه 12 يوني، ساعت 16 – 17.30
محل تجمع: Avenyn, Kungsportsplatsen
***
بلژیک بروکسل
شنبه 12 ژوئن ساعت 17
مقابل سفارت جمهوری اسلامی
خیابان فرانکلن روزولت
***
قبرس نیکوزیا
زمان: شنبه - 12 ژوئن 2010 ( 22 خرداد 1389 ) – ساعت 5 بعدازظهر
مکان: مقابل سفارت جمهوری اسلامی در نیکوزیا
***
استرالیا سیدنی
شنبه 12 جون از ساعت 4 تا 7 بعداظهر
در سیدنی تاون هال
***
هلند آمستردام
رکابزنی و گردهمائی در آمستردام
شنبه 12 ژوئن
***
ژاپن توکیو
زمان تظاهرات : 12 ژوئن
محل تظاهرات: روبروی سفارت جمهوری اسلامی در توکیو
ساعت: یک و نیم بعد از ظهر
***
سوئیس ژنو
شنبه 12 ژوئن از ساعت 2 تا 4 بعدازظهر
در برابر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد
(Palais Wilson)
***
انگلستان لندن
Date: 12/06/2010
From: 14:00
To: 18:00
Location: ازمقابل درب اصلی هلند پارک
***
کانادا تورنتو
۲۲ خرداد، شنبه، ساعت ۶:۳۰ تا ۸:۳۰ در میدان مل لسمن در تورنتو
***
نروژ اسلو
شنبه ۱۲ یونی ساعت ۳ بعد از ظهر
مقابل سفارت رژیم اسلامی
این صفحه مرتب به روز می شود. دوستانی که اطلاعیه تظاهرات فرستانده اند و در این صفحه درج نشده، دوباره آن را برای ما ارسال کنند.
--------------------------------------------------------------------------
بازداشت چند شهروند مهابادی به اتهام همکاری با احزاب مخالف
آژانس خبری موکریان
سرویس حقوق بشر
چند شهروند مهابادی طی روزهای اخیر توسط نیروهای امنیتی در این شهر بارداشت شدند.
براساس اخبار رسیده به آژانس خبری موکریان شیرکو سبیلی ، سالار شباهنگ ، و اسماعیل افشین از جمله این بازداشت شدگان می باشند .
اتهام این افراد همکاری با یکی از احزاب مخالف عنوان گردیده است.
گفتنی است این افراد اخیرا از بازداشتگاه به زندان مرکزی مهاباد منتقل شده اند.
--------------------------------------------------------------------------
تصمیم روسیه برای تعلیق قرارداد فروش اس 300 به رژیم
خبرگزاری حکومتی مهر: رسانه های خارجی از جمله رویترز و الجزیره لحظاتی پیش ادعا کردند : روسیه تصمیم به تعلیق قرارداد فروش موشکهای اس 300 به ایران گرفته است.
شبکه های تلویزیونی الجزیره و العربیه و رویترز در خبری فوری مدعی شدند: روسیه تصمیم دارد قرارداد فروش موشکهای اس 300 به ایران را به حال تعلیق درآورد.
تصمیم روسیه پس از آن اتخاذ شد که شورای امنیت سازمان ملل متحد شب گذشته با وجود مخالفتهای گسترده ترکیه، برزیل و لبنان با تحریمهای خصمانه بر ضد جمهوری اسلامی، درباره پیش نویس قطعنامه آمریکا و همپیمانانش رای گیری انجام داد و سرانجام با 12 رای مثبت، 2 مخالف و یک رای ممتنع این قطعنامه را به تصویب رساند. روسیه به این قطعنامه رای مثبت داد.
قرارداد عرضه سیستم های اس 300 به ایران در ماه دسامبر 2005 امضا شده بود، اما روسیه به دلایلی از تحویل این سیستم ها خودداری کرده است.
روز 8 فوریه 2010 "الکساندر فومین" معاون اول مدیر سازمان فدرال همکاری های فنی و نظامی روسیه علت تاخیر در اجرای قرارداد را وجود نقایص فنی این سیستم ها اعلام کرد و گفت که کشورش در حال رفع این نقایص است.
به گفته وی، نقایص فنی در بخش فرکانسهای رادیویی پیدا شده که برطرف می شوند.
روسیه در حالی مدعی وجود نقص فنی در سیستم اس 300 شده بود که در روز 13 فروردین ماه سال جاری مسکو 15 سری از این سامانه را تحویل چین داد.
--------------------------------------------------------------------------
بهانه جویی های وزارت کشور در ارائه مجوز راهپیمایی آرام
سایت کلمه: علی شکوری راد و ابوالفضل قدیانی نمایندگان گروهها و احزاب درخواست کننده مجوز برگزاری راهپیمایی بیست و دوم خردادماه در نامه ای سرگشاده خطاب به گروههای اصلاح طلب و آقایان موسوی و کروبی به تشریح دیدار خود با مدیرکل سیاسی وزارت کشور و دبیرکمیسیون ماده ۱۰ احزاب پرداختند.
به گزارش کلمه متن این نامه به شرح زیر است:
بنام خدا
حضور نمایندگان محترم تشکل های در خواست کننده راهپیمایی
با سلام
به استحضار می رساند به منظور پیگیری در خواست ارائه شده به وزارت کشور، اینجانبان به اتفاق، در ساعت ۲:۳۰ بعد ازظهر روز چهارشنبه ۱۹/۳/۸۹ به وزارت کشور مراجعه نموده و موفق به دیدار مدیر کل سیاسی وزارت کشور و دبیر کمیسیون ماده ده احزاب شدیم. در این دیدارکه بدون هماهنگی قبلی انجام شد، آقای سلیمانی رئیس محترم ادلره احزاب و آقای عباس زاده مشکینی مدیر کل محترم سیاسی با خوشرویی پذیرای ما شدند و قریب دو ساعت وقت خود را به گفتگوی با ما اختصاص دادند که در جای خود در خور تشکر است.
در این دیدار روند ارائه در خواست و اشکالاتی که مسئولین فوق الذکر به آن وارد می دانستند مورد بحث قرار گرفت. بر اساس گفنگوهای انجام شده، محرز شد که تصمیم قطعی و نهایی در وزارت کشور بر عدم صدور مجوز است ولی برای این تصمیم دلایل قانونی تراشیده می شود .آقای مشکینی در پاسخ به سوال مشخص ما که اساسا آیا شما حاضر هستید به مخالفان دولت اجازه راهپیمایی بدهید اعلام کرد که ما برای کسانی که مخالف چه و چه و چه هستند هرگز مجوز صادر نخواهیم کرد. وی این سخن را پس از آنکه گفته بود سیاست ما اجرای قانون است، بیان نمود .از نظر ایشان آئین نامه مصوب دولت ملاک است و در حالی که استنادات ما به صراحت اصل ۲۷ قانون اساسی و قانون مجلس بود وی بهانه هایی جزئی را که به موجب آئین نامه مطرح می نمود، دلیل عدم پذیرش در خواست احزاب ذکر می کرد .وی روز پیش از آن با توبیخ متصدی دبیرخانه موجب شده بود ثبت دبیرخانه نامه در خواست گروهها از دفتر اندیکاتور حذف و شماره اندکس ورودی نامه از گوشه آن بریده شود. وی ایرادات و نواقص پرونده احزاب را در اداره احزاب وزارت کشوربهانه کرده و به موجب آن امضاء نمایندگان آنها را غیر قابل پذیرش اعلام می نمود .از جمله ایرادات حیرت انگیز آئین نامه ای ایشان این بود که شما اعلام کرده اید در طول مسیر سکوت خواهید کرد در حالیکه در آئین نامه آمده است باید شعارهای راهپیمایی از قبل مشخص باشد و سکوت در آئین نامه پیش بینی نشده است. به هر حال ایشان اصل در خواست را علیرغم رفع نواقصی که قبلا به احزاب درخواست کننده اعلام شده بود، قابل پذیرش نمی دانست اما نهایتا با اصرار ما پذیرفت که به آن پاسخ کتبی بدهد .
از جمله ایرادات وی به امضاء جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در زیر درخواست بود که روز گذشته خانم فرامرزیان جهت رفع این ایراد، امضا این دو تشکل را از زیر نامه حذف کرده بود .ایشان ابتدائاّ نمایندگی ما دو نفر را به عنوان اعضا این دو تشکل نمی پذیرفت اما با استدلال ما که بعنوان افراد حقیقی نماینده این گروهها هستیم و علاوه بر آن آقای شکوری راد عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی نیز می باشد نمایندگی ما دو نفر را بلا اشکال دانست و بر همین اساس گفتگو ها ادامه یافت.
آقای سلیمانی اعلام نمود که تنها یکی از تشکل ها (حزب اداره ملت ایران ) نقص پرونده ندارد و اظهار نمودند اگر دبیر کل این تشکل و یا نماینده تام اختیار آن، در وزارت کشور حاضر شود و در خواست خود را تقدیم نماید در خواست قابل قبول خواهد بود تا پس از قبول، جهت بررسی و اتخاذ تصمیم در مورد صدور یا عدم صدور مجوز، به کمیسیون ماده ده احزاب ارسال شود .این در حالی است که دبیر کل این حزب در حال حاضر در مسافرت است و امکان امضاء آخرین نامه را نیز نداشته است.
همچنین در ضمن گفتگوهای چالشی به استناد مبانی استدلالی آقایان برای ما روشن شد که:
۱٫ اگر چه در آئین نامه قانون احزاب جزئیات روند درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی ذکر شده اشت اما هیچ قانون مستقلی برای برگزاری راهپیمایی و از جمله به در خواست اشخاص وجود ندارد و تنها ماخذ قانونی در این مورد همان اصل ۲۷ قانون اساسی است که بر اساس آن، انجام راهپیمایی به دعوت اشخاص نمی تواند غیر قانونی تلقی شود. زیرا قانون مانعی برای آن وجود ندارد و مجازاتی برای آن در نظر گرفته نشده است. لذا رد درخواست آقایان موسوی و کروبی جهت برگزاری راهپیمایی محمل قانونی نداشته است و حتی الزام قانونی برای ارائه درخواست نیز وجود نداشته است. حداکثر آن بوده است که اگر پس از برگزاری راهپیمائی مورد نقضی بر دو شرط مصرح در قانون اساسی یعنی عدم حمل سلاح و عدم نفی مبانی اسلام، ظاهر می گردید قابل پیگرد قضایی می بود. در ابتدای این بحث، ما به چگونگی صدور مجوز ظرف کمتر از ۲۴ ساعت برای تجمع ۲۴/۳/۸۹ میدان ولی عصر که به دعوت آقای احمدی نژاد انجام شد اشاره کردیم که آقای مشکینی اعلام کرد برای آن تجمع در خواست قانونی وجود داشته و مجوز قانونی نیز ظرف همان مدت کم، برای آن صادر شده است ولی هنگامیکه استدلال محکم ما را برای عدم نیاز به اخذ مجوز قانونی توسط اشخاص شنیدند اظهار کردند پس آن تجمع نیز نیاز به مجوز نداشته است .
۲٫ وقتی ایشان بطور جزئی به آئین نامه در خواست راهپیمایی توسط احزاب استناد می کردند سوال کردیم به استناد کدام قانون شورای هماهنگی یا سازمان تبلیغات اسلامی که حزب نیستند راهپیمایی برگزار می کنند و آیا برای راهپیمایی ۲۲ بهمن مجوز راهپیمایی صادر شده است که بنا بر اظهارات ایشان معلوم شد چنین نبوده است لذا مشخص شد براساس استناد ایشان به قانون احزاب، راهپیمائی ۲۲ بهمن غیر قانونی بوده است .ایشان در پاسخ به این استدلال گفت چیزی که مربوط به نظام است و مردم همه می آیند دیگر مجوز نمی خواهد که پاسخ داده شد پس راهپیمایی ۲۵ خرداد که جمیعت بسیار زیادی از مردم در آن شرکت داشتند و از ۲۲ بهمن کمتر نبود نیز نیاز ی به اخذ مجوز نداشته و قانونی بوده است.
در نهایت اگر خواسته باشیم برای راهپیمایی مجوز بگیریم باید امکان بهانه جویی را از آنها سلب کنیم و برای این منظور باید مطابق آئین نامه در خواست مجددی با رعایت کوچکترین جزئیات، توسط احزاب و گروههایی که آنها نتوانند ایرادی به پرونده آنها در وزارت کشور بگیرند ارائه شود که این کار مستلزم این است که راهپیمایی حداقل یک هفته به تاخیر بیافتد .اما نظر به اینکه در طی گفتگوها برای ما محرز شد که اراده سیاسی موجود در وزارت کشور بر امتناع از صدور مجوز است نتیجه چنین اقدامی نیز نهایتاّ ارائه مجوز نخواهد بود و حتما بهانه های جدیدی مطرح خواهد شد. چنین تصمیمی صرفاّ می تواند موجب افشاگری بیشتر در مورد تصمیم دولت به عدم صدور مجوز برگزاری راهپیمایی به مخالفان خود باشد که البته دیگر برای کسی پوشیده نیست.
ابوالفضل قدیانی علی شکوری راد
نمایندگان معرفی شده به وزارت کشور
از سوی گروههای درخواست کننده مجوز برگزاری راهپیمائی
در سالگرد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری
۲۱/۳/۸۹
رونوشت: آقایان مهندس میر حسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین مهدی کروبی، جهت استحضار
--------------------------------------------------------------------------
درج نام جمهوری اسلامی در لیست سیاه
سایت روز به نقل از روزنامه لاریوخا: النا سالگادو، معاون دوم نخست وزیر و وزیر اقتصاد و دارایی اسپانیا حکمی را به امضاء رساند که بر اساس آن جمهوری اسلامی را وارد لیست سیاه مردم اسپانیا شد.
با این حکم ادارات اسپانیا موظفند تبادل مالی و پولی شهروندان ایرانی را تحت نظر داشته باشند و با دقت مراقبت کنند که مبادا جابه جائی پول آن ها برای کمک به تروریسم بین المللی باشد. اولین کشور که وارد این لیست شده عراق به دوران حکومت صدام حسین است در سال ۲۰۰۲ و از آن تاریخ دیگر هیچ کشوری در لیست وارد نشده بود، تا حالا که نوبت به جمهوری اسلامی رسیده است.
پیامد این اقدام که از سوی جامعه بین المللی و به ویژه ایالات متحده توصیه شد، بزودی بر زندگی ۵۱۰۰ بازرگان ایرانی که مقیم اسپانیا هستند تأثیر خواهد گذاشت. اکثر آنان چند دهه است که در اسپانیا زندگی می کنند و شرکت های تجاری دارند.
براساس حکم سالگادو که از امروز لازم الاجراست ، بانک ها و مؤسسات مالی موظف اند که کلیه نقل و انتقالات مالی، حتی به اندک ایرانیان را به ماهانه به دولت گزارش کنند؛ و این شامل کلیه انتقالاتی خواهد بود که توسط ایرانیان به مقصد اسپانیا یا از اسپانیا انجام می شود. نهادی که از این پس این حواله ها را پیگیری خواهد کرد، "بخش اجرایی کمیسیون مبارزه با پولشویی و تخلفات مالی" است، که وابسته به بانک [مرکزی]اسپانیا است.
وزارت اقتصاد اسپانیا نظارت بر فعالیت های شهروندان، شرکت ها و سرمایه های ایرانی را با کمک نهادهای بین المللی انجام خواهد داد. در این حکم آمده است: "به دلیل شرایط خاصی که ازنظر گسترش فعالیت های هسته ای، پولشویی و حمایت مالی از تروریسم در ایران جریان دارد، روابط مالی با این کشور که از قبل با محدودیت هایی روبرو بود، از این پس با موشکافی بیشتری پیگیری خواهد شد."
تهدید
دولت اسپانیا همچنین اظهار می دارد که یکی از دلایل درج نام ایران در لیست سیاه همسویی با قانونمندی بین المللی است و به علاوه "تهدیدهایی که همواره از سوی حکومت آیت الله ها اعمال شده نیز انگیزه لازم را برای تصویب تحریم ها و مجازات ها علیه این کشور به سازمان ملل و اتحادیه اروپا داده است". ازسوی دیگر، "گروه بین المللی عملیات مالی" چندین بار "نگرانی خود را درخصوص وضعیت اقتصادی در ایران" ابراز کرده است.
--------------------------------------------------------------------------
قطعنامه تحریمی با وجود همه تلاشهای رژیم تصویب شد
جعفر پویه
با وجود همه تلاشهای رژیم جمهوری اسلامی برای جلوگیری از تصویب قطعنامه جدید در شورای امنیت، روز گذشته (چهارشنبه) شورای امنیت سازمان ملل متحد چهارمین قطعنامه تحریمی علیه رژیم ولایت فقیه را تصویب کرد.
جلسه رای گیری با سخنان نماینده مکزیک، رییس دوره ای شورای امنیت آغاز و پس از سخنرانی نمایندگان مخالف و موافق، قطعنامه به رای گذاشته شد. نمایندگان ترکیه و برزیل به عنوان مخالف سخنرانی کردند. نماینده برزیل دلیل مخالفت خود را رسیدن به توافقنامه تهران برای مبادله سوخت به همراهی ترکیه اعلام کرد. اما نماینده ترکیه ضمن حمایت از اقدامات دیپلماتیک گفت: "جمهوری اسلامی باید با تعلیق غنی سازی اورانیوم به مذاکرات وارد شده و مسایل را حل کند."
موضعگیری دو پهلوی ترکیه در حین رای مخالف به قطعنامه، نشانگر سفت نبودن پایه استدلال آن کشور برای مخالفت با قطعنامه و همراهی شرمنده با جامعه جهانی قلمداد می شود.
هرچند لبنان به عنوان مخالف قطعنامه شناخته شده بود اما در زمان رای گیری به رای ممتنع قناعت کرد و بازهم عدم قاطعیت کشورهای تطمیع شده توسط رژیم را نشان داد. در پایان، قطعنامه 1929 شورای امنیت با 12 رای به تصویب رسید.
محمد خزاعی، نماینده رژیم در سازمان ملل پیش از تصویب قطعنامه به خبرگزاری حکومتی ایرنا گفت: "از نظر ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران این اقدام عجولانه راه تعامل را از مسیر طبیعی خود منحرف کرده و نشان دهنده آن است که طرفهای مقابل، راه تقابل را برگزیده اند که در این صورت تهران راهی جز برخورد مناسب با راه دوم را نخواهد داشت."
خزاعی با تکرار گفته های احمدی نژاد نشان می دهد که هیچ حرفی در مجامع بین المللی برای گفتن ندارد و نه تنها به عنوان یک دیپلمات قادر به کارگیری دانش و توان دیپلماسی نیست بلکه، همچون پادویی به تکرار آنچه به او دیکته می شود بسنده کرده و هیچ اختیاری ندارد.
براساس قطعنامه تصویبی، دور چهارم تحریمهای شورای امنیت شامل یک دانشمند هسته ای، ۲۲ شرکت که به ارتباط داشتن با برنامه های اتمی و موشکی ايران متهم شده اند، ۱۵ موسسه متعلق به سپاه و سه نهاد زير مجموعه خطوط کشتيرانی ايران می شود. همچنین "جواد رحیقی"، ریيس مرکز فن آوریهای هسته ای سازمان انرژی اتمی رژیم در لیست تحریمیها قرار دارد.
قرارگاه خاتم الانبیای سپاه و چهار موسسه زیرمجموعه آن به نامهای "مکین"، "رهاب"، "فاطر" و "مهندسین مشاور ایمن سازان" و همچنین شرکتهای "عمران ساحل"، "راه ساحل" و "سپانير" شماری از 15 موسسه وابسته به سپاه هستند که شامل تحریم شده اند.
در قطعنامه،۲۲ شرکت و موسسه مرتبط به فعاليتهای موشکی و هسته ای رژیم آماج تحريمها قرار گرفته اند از جمله "دانشگاه مالک اشتر" در تهران، "صنايع امين" در مشهد و "ابزار برش کاوه" در تهران.
همچنین، "مرکز تحقيقات کشاورزی و پزشکی هسته ای کرج"، "گروه صنایع تسلیحاتی"، "صنایع فراساخت"، "صنایع شهید خرازی" و "صنایع شهید ستاری" در این لیست دیده می شوند که مشمول تحریمهای جدید شده اند.
سه نهاد زیر مجموعه خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی از جمله "ایریسل بنلوکز" در بلژیک و "خط کشتیرانی جنوب" در فهرست تحریمها قرار دارند. هرچند بعضی از موسسه ها و شرکتهایی که تحت تحریم قرار گرفته اند در خارج ایران قرار دارند اما به دلیل اینکه توسط رژیم ایجاد و تحت کنترل و در راستای اهداف آن فعالیت می کنند همچون "فرست ایست اکسپورت بانک" در مالزی، تحت کنترل "بانک ملت" و "ایرسل بنلوکز" در بلژیک، در کنترل کشتیرانی رژیم، تحت تحریم قرار گرفته اند.
لحظاتی پس از تصویب قطعنامه، محمود احمدی نژاد، رییس جمهور برگزیده رهبر رژیم گفت: "این قطعنامه ها برای ملت ما پشیزی نمی ارزد."
او که در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان بسر می برد، در واکنش به تصویب قطعنامه شورای امنیت گفت: "به یکی از آنها پیغام دادم که این قطعنامه ها که شما صادر می کنید مثل دستمال مصرف شده ای است که باید در زباله دان انداخته شود."
واکنش لومپنانه و خلاف عرف دیپلماتیک رییس جمهور رژیم نشانه خشم و انفعال او از به جایی نرسیدن تلاشها و همچنین پیامهایش است که از سوی جامعه بین الملل به پشیزی گرفته نشد. این شکست مفتضحانه در سطح بین المللی، شرایط را برای رژیم و دولت احمدی نژاد بسیار سخت تر خواهد کرد و جنگ و درگیری باندها به دلیل هشدار به دولت برای جلوگیری از صدور قطعنامه شدت بیشتری خواهد گرفت.
--------------------------------------------------------------------------
دو فعال مدنی آذربایجان بازداشت شدند
خبرگزاری هرانا – حیدر کریمی روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجانی ظهر دیروز توسط مامورین اداره اطلاعات شهرستان خوی و محمود فضلی از فعالین مدنی آذربایجان در تبریز بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، حیدر کریمی، روزنامه نگار سرشناس آذربایجانی ظهر دیروز سه شنبه مورخ 18 خرداد ماه در یکی از خیابان های شهر خوی توسط اداره اطلاعات این شهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. مامورین وزارت اطلاعات پس از بازداشت این فعال مدنی آذربایجانی به منزل پدری وی مراجعه نموده و اقدام به تفتیش منزل نمودند و برخی کتاب ها و کامپیوتر شخصی وی را ضبط نمودند.
هم چنین آقای محمود فضلی از دیگر فعالین مدنی آذربایجانی روز گذشته در شهر تبریز بازداشت شده است، پیش از 31 تن از فعالین مدنی آذربایجان در اقدامی سازمان یافته و در آستانه چهارمین سالگرد اعتراضات صورت گرفته به توهین روزنامه ایران به ترک های آذربایجان بازداشت و هم اکنون 14 تن از ایشان در بازداشت وزارت اطلاعات بسر می برند.
شایان ذکر است آقای کرمی فارغ التحصیل کارشناسی اقتصاد نظری از دانشگاه بو علی همدان است وی سابقا دبیر انجمن ادبی بیان، مدیر مسئول نشریه ی دانشجویی ایلدیریم در دانشگاه بو علی، عضو هیئت تحریریه ی نشریه ی بلوت و عضو تشکل شهریار در دانشگاه پزشکی همدان، عضو شورای نویسندگان هفته نامه ی سنای همدان، دبیر دومین فستیوال نشریات دانشجویی آذربایجان، عضو هیئت نظارت کانون نشریات دانشجویی آذربایجان و عضو شورای مرکزی موسسه غیر دولتی اورین و از اعضای موسسه غیردولتی آیدین سحر است.
گفتنی است، کریمی پیش از این در خردادماه 1382 به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی در همدان دستگیر و به مدت 2 ماه در بازدشتگاه اداره اطلاعات همدان مورد بازجویی قرار گرفته است.
--------------------------------------------------------------------------
کنگره آمريکا و اتحادیه اروپا در حال بررسى تحريمهاى جداگانه
روزنامه فرانسوى فيگارو نوشت: کنگره آمريکا در حال بررسى مجازاتهايى است که ایالات متحده ممکن است راسا در مورد رژيم تهران به اجرا بگذارد. دولت آمريکا خواستار شده بود که در روند تصويب لايحه مزبور در کنگره يک وقفه ايجاد شود تا قطعنامه جدید تحریمها علیه رژیم تهران در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسد.
این روزنامه نوشت، از سوی دیگر اتحاديه اروپا نیز در نظر دارد در جريان اجلاس آتى اش که در تاريخ ۱۸ ژوئن در بروکسل برگزار خواهد شد، راسا مجازاتهاى جداگانه اى را عليه رژیم تهران به اجرا بگذارد.
فيگارو در باره بیانیه تهران در مورد مبادله اورانیوم غنی شده نیز نوشت، رئيس جمهور آمريکا به صورتى بسيار ماهرانه از موضعگيرى عليه اقدام اخير ترکيه و برزيل پرهيز کرد. موافقتنامه اى که ترکيه و برزيل با رژیم تهران امضا کرده بودند به خودى خود در نطفه خفه شد، زيرا تهران در همان ابتدا اعلام کرد که غنى سازى اورانيوم را ادامه خواهد داد.
--------------------------------------------------------------------------
احمدی نژاد: قطعنامه پشيزی نمی ارزد و بايد در زباله دان انداخت
ایسنا: محمود احمدی نژاد كه در تاجيكستان به سر ميبرد در واكنش به تصويب قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل كه با تلاش آمريكا و متحدانش صورت گرفت، تاكيد كرد: اين قطعنامهها پشيزي نميارزد. وي ادامه داد: به يكي از آنها پيغام دادم كه اين قطعنامههايي كه شما صادر ميكنيد مثل دستمال مصرف شدهاي است كه بايد در زبالهدان انداخته شود.
از سوی دیگر به گزارش خبرگزاری فرانسه، سلطانیه، نماینده رژیم تهران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در واکنش به تصویب قطعنامه جدید گفت، این قطعنامه هیچ تاثیری نخواهد داشت و جمهوری اسلامی به برنامه غنی سازی اورانیوم ادامه خواهد داد.
--------------------------------------------------------------------------
فیلم "برای ندا" در سالگرد جان باختن ندا آقا سلطان
فراخوان فرهنگسرای پویا برای نمایش عمومی فیلم « برای ندا»
فیلم «برای ندا» به کارگردانی آنتونی توماس پس از هشت ماه تلاش بی وقفه ساخته شد.
این فیلم هفتاد و هفت دقیقه ای مستند، تصویرگرزندگی « ندا آقا سلطان» زن جوان و مبارزایرانی است که در بیست ژوئن سال گذشته در یک تجمع مسالمت آمیز در پی رفتار خشونت بار رژیم جمهوری اسلامی به ضرب گلوله یک شبه نظامی در امیر آباد تهران به شهادت رسید. فیلم «برای ندا»، ندا آقا سلطان را از زبان مادر، پدر و سایر اعضای خانواده از کودکی تا ماهها پس از جان باختن او تصویر می کند. فیلم به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و عربی تهیه شده است.
شهره آغداشلو بازیگر توانای سینما، گویندگی این فیلم را به عهده دارد.
«برای ندا» با همکاری فرهنگسرای پویا در پاریس ساخته شده است.
این فیلم در روز جان باختن ندا آقا سلطان از چند کانال معتبر تلویزیونی در دنیا پخش خواهد شد و در همان روز به طور کامل به روی شبکه های اینترنتی قرار خواهد گرفت.
از تمامی نهادها و مراکز فعال ایرانی در خارج از کشور که تمایل دارند در روز جان باختن ندا آقا سلطان، فیلم را به معرض نمایش عمومی بگذارند، تقاضا می کنیم در اسرع وقت با نشانی زیر تماس برقرار نمایند.
فرهنگسرای پویا – پاریس – تلفن – 0033142083847
cultureiran@pouya.org
نمایش فیلم مستند «برای ندا»
یکشنبه بیست ژوئن دو هزار و ده
سئانس اول ساعت شش و سی دقیقه
سئانس دوم هشت و سی دقیقه
محل نمایش – فرهنگسرای پویا
48 Bis quai de Jemmapes
75010 Paris – Métro : République
Tél- 01 42 08 38 47
نمایش فیلم رایگان است. لطفا جای خود را از پیش رزرو نمائید.
--------------------------------------------------------------------------
رفسنجانی: سکوت رهبری کار را به دروغ و تهمت کشانده است
اطلاعیه دفتر هاشمی رفسنجانی :
روزنامه وطن امروز (وابسته با باند احمدی نژاد)، روز یکشنبه ۹ خرداد ماه ۱۳۸۹ به بهانه انتشار نامه سال گذشته آیتالله هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری، اقدام به انتشار مجدد نامه رئیس شورای سیاستگذاری خویش نمود.
نامهای که نویسنده با علم به دروغ بودن محتویات و غیراخلاقی بودن ادبیات نوشته خویش از میزان تأثیر آن در تشویش اذهان عمومی آگاه است و با اندک انصاف روزنامهنگاری خواستار پاسخ برای تنویر افکار عمومی شده است.
اگرچه پاسخگویی به نامههای اینچنینی که خالی از بدیهیات اخلاقی میباشد، نوعی گام نهادن به بیراهه است و به همین دلیل در چاپ اول، از کنار آن گذشتیم، اما بیپاسخ گذاشتن شبهات، باعث تسریع انحراف کنونی جامعه از اهداف انقلاب اسلامی و ظلمی مضاعف به آیندگان خواهد بود که میخواهند بدانند در مقطع ۳۰ ساله پس از انقلاب اسلامی بر کشورشان چه گذشته و میگذرد!
توضیح ضروری اینکه این پاسخ در کنار مخاطب خاص خویش، مخاطبان عام نیز دارد، بهویژه جوانان روشنضمیر و پرسشگری که بلوغ عقلی و سیاسی آنان، با فریادهای سهمخواهی و ادبیات قدرتطلبانه گروهی که برای بقای خویش، زبرالحدیدهای امام راحل در مبارزه نفسگیر با رژیم پهلوی، یادگاران مردان و شهدای بزرگ انقلاب چون شهید بهشتی، شهید مطهری، آیتالله طالقانی، شهید رجایی، شهید همت، بیت شریف حضرت امام و مهمتر از همه تاریخ ۳۰ ساله انقلاب اسلامی را متهم به انحراف از خط اصیل اسلام میدانند و با هدف زیر سؤال بردن اقدامات امام راحل و مقام معظم رهبری، امینترین یاران آن دو بزرگوار را آماج تیر تهمت خویش قرار میدهند.
نویسنده متن سراسر تهمت و توهین که کار کردن در شرکت صنعتی پارس خودرو!! مقدمه مسئولیتش در سایت شریف نیوز سابق و روزنامه وطن امروز فعلی میباشد، متن خویش را با جمله به ظاهر زیبای «اخلاق، گمشده سیاست است» آغاز کرده تا اولاً تئوری شیطنتآمیز جدایی دین از سیاست را القا نماید و ثانیاً با انتساب لقب دروغگویی به آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان بارزترین روحانی عرصههای تقنینی و اجرایی در تاریخ معاصر، تهمتها و ادعاهای دینستیزان و روحانیگریزان را به کمال برساند. همان کاری که آن نامزد انتخاباتی در آن مناظره کذایی در حق سه روحانی دیگر این دو عرصه سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی حججالاسلام خاتمی، ناطق نوری و کروبی انجام داده است.
نویسنده که به مصداق آن ضربالمثل قدیمی، کمحافظه شده است، متن خویش را با دروغی بزرگتر آغاز کرده است که آیتالله هاشمی رفسنجانی به خاطر اطلاعرسانی وطن امروز از روزنامه شکایت کرده است و این در حالی است که آیتالله هاشمی رفسنجانی از هیچ روزنامهای و یا هیچ شخصی شکایت نکردهاند؟!!
بهانه چاپ مجدد این متن سراسر توهین و تهمت، انتشار نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به آیتالله خامنهای در سایت شخصی است.
توجه به این نکته خالی از لطف نیست که این روزها بعضی از مراکز خبری و رسانهای به بازبینی و انتشار مجدد آن نامه پرداختند که نمونه بارز آن اختصاص دو قسمت از مطالب مسلسل با عنوان «مطالبات غیرقانونی» توسط روزنامه کیهان است که به نقش آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات و نامه ایشان به آیتالله خامنهای پرداخته است.
چه شده است که انتشار نامه از سوی کیهان افشاگری فتنه و سران فتنه!!! تلقی میشود، اما اگر همین نامه از سوی سایت آیتالله هاشمی رفسنجانی منتشر شود، دمیدن بر آتش فتنه تلقی میگردد؟!
نویسنده نامه، دفاع آیتالله هاشمی رفسنجانی از دستاوردهای ۳۰ ساله انقلاب در نامه به آیتالله خامنهای را یک بدعت غیراخلاقی در مخالفت با رهبری معظم انقلاب میداند و با توجه به سوابق رسانهای خویش فراموش کردهاند که آن بدعت غیراخلاقی، غیرانسانی و غیراسلامی در مناظره تلویزیونی پایهریزی شده است و اینک توسط پارهای از رسانههای وابسته به یک جریان خاص ادامه دارد.
جای تعجب است که جمله معروف رهبری معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۳۸۸ در حرم امام را که فرمودند: «صحیح و موردپسند نیست که یک نامزد در نطقهای تلویزیونی برای اثبات خود به نفی دیگران متوسل شود» را یا نشنیدند و یا نمیخواستند بشنوند و رئیس جمهور را ولاییترین رئیس جمهور تاریخ ایران میدانند و سپس ابراز مطالب خلاف در مناظره تلویزیونی را حق ایشان برای جبران عدم حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی از دولت میشناسند.
به فرض محال که حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی از آقای موسوی در انتخابات مسجل شده بود، آیا به گناه حمایت یک شخص از یک نامزد، باید هر دروغی را که به ذهن میآید، علیه آن شخص و خانواده ایشان در تلویزیون گفت؟!
گذشته از همه این مسائل، وقتی شخص آیتالله خامنهای در ملاقات حضوری با آیتالله هاشمی رفسنجانی میفرمایند درباره اصل و محتوای نامه هیچ ملاحظهای ندارند و یک بار به صورت خصوصی و یک بار در نماز جمعه هم به خلافگوییهای آن نامزد پاسخ میدهند، چگونه عدهای زیر لوای دروغین حمایت از رهبری، ملاحظهتراشی میکنند؟!
چگونه است که سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی در مقام امام جمعه منصوب مقام ولایت در خصوص لزوم سلامت انتخابات، حمایت از یک نامزد تلقی میشود؟ مگر قبل از انتخابات اسبهای همت زین شده بود که چه کسی انتخاب شود؟!
سابقه تذکرات آیتالله هاشمی رفسنجانی در خصوص سلامت انتخابات، محدود به دیروز و امروز نیست، از همان ماههای نخستین پس از انقلاب اسلامی که به حکم مستقیم امام راحل به عنوان سرپرست وزارت کشور برای برگزاری انتخابات شدند، وقتی با سخنان دلسوزانه!!! یکی از مسئولین وقت وزارت کشور مواجه شد که بفرمایید انقلاب به چه کسانی نیاز دارد تا نامشان را از صندوق آرای مردم بیرون بیاوریم!!، عتاب آلود آن کلام دلنشین امام را تکرار کردهاند که «میزان رأی مردم است»
این چه شیوه ناشیانه در سیاست است که ۱۲ سال پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اولاً وقیحانه خود را همهکاره انقلاب میدانید و ثانیاً وقیحانهتر میگویید اگر سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر برخورد با تقلب در انتخابات نبود، خاتمی رئیس جمهور نمیشد؟!! آیا غیر از این است که اعتراف میکنید از همان سال به دنبال شکلدهی نطفه حرام تقلب انتخاباتی در رحم جامعه بودید؟!! آیا حضور ۱۰۶ درصدی همه مردم یکی از استانهای غربی کشور در همان انتخابات کافی نیست که به عنوان منادیان دروغین مردمسالاری دینی اسلامی خجالت بکشید؟!
چرا نمیگویید دور جدید اظهار نگرانیهای آیتالله هاشمی رفسنجانی از عدم توجه به رأی مردم و سلامت انتخابات از زمانی شروع شده است که بعضی از شخصیتهای مؤثر دستاندرکار انتخابات صراحتاً اعلام میکردند که رأی مردم در حکومت اسلامی تشریفاتی و زینتی است؟!
چرا وقتی میخواهید تسلسل تاریخ برگزاری انتخابات را طی سالهای اخیر بگویید و براساس دیدگاههای خویش تحلیل کنید، هنگامی که به انتخابات مجلس خبرگان در سال ۱۳۸۶ میرسید، سکوت میکنید؟! چرا وقتی از نتایج خیرهکننده آن انتخابات و فاصله رأی آیتالله هاشمی رفسنجانی با نفر دوم پرسیده میشود، حضور ناظران بیشمار ایشان در همه صندوقهای حوزه انتخابیه استان تهران را دلیل میآورید؟ آیا این دلیل در قرینه خویش پاسخی غیر از این دارد که اگر ناظران آیتالله هاشمی رفسنجانی هنگام شمارش آرا نبودند، نتیجه انتخابات غیر از این بود؟
مگر نمیدانید در همان انتخابات وقتی مقام معظم رهبری حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان را «متعیّن» میخوانند، آیتالله هاشمی رفسنجانی هم نامنویسی خویش را مشروط به عدم دخالت نهادهای غیرمسئول در انتخابات میکنند و مقام معظم رهبری هم میفرمایند: «این شرایط را فراهم میکنم»؟!
چرا وقتی بحث انتخابات مجلس ششم میشود، فقط و فقط به خاطر عقدههای قدیمی و کینههای شخصی با لباس اصولگرایان، مروج اندیشههای آن مبلغ سکولاریسم میشوید؟ چرا فکر نمیکنید که مقدمه انقلابستیزی و اسلامستیزی نویسنده کتاب کذایی عالی جناب سرخپوش هم مثل بعضی از شماها هاشمیستیزی بوده است؟!
چرا در بیان نتایج انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸ نعل وارونه میزنید؟ مگر نمیدانید با شمارش مجدد تنها ۲۰ درصد صندوقهای حوزه انتخابیه تهران، که توسط شورای نگهبان انجام میگرفت، آیتالله هاشمی رفسنجانی از رتبه سیام به نوزدهم رسید؟ مگر نمیدانید وقتی آن آبروریزی داشت اساس انتخابات را زیر سؤال میبرد، رهبر معظم انقلاب دستور توقف بازشماری را صادر فرمودند؟
در فرازی دیگر از نامه به جفاهای اصلاحطلبان در حق آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاره شده و آمده است که آن موقع «همین بسیجیها و امت حزبالله بودند که به میدان دفاع از جنابعالی آمدند.»
اولاً جفای در حق آیتالله هاشمی رفسنجانی معطوف به عملکرد افراطیون دیروز اصلاحطلبی و افراطیون امروز اصولگرایی نیست. اگر اسناد به اصطلاح تاریخی ساواک در قبل از پیروزی انقلاب را ورق میزدید، میخواندید که شیخ اکبر هاشمی ۴۰ میلیون تومان به خرابکاران اجتماعی پیرو امام خمینی(ره) کمک کرده است. اگر تورق آن اوراق را در شأن روحیه دینمداری خویش نمیدانید، تاریخ دو سه سال اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی را بخوانید که تهمتها و توهینهای امروز روزنامه وطن امروز، تکرار مطالب روزنامه «انقلاب اسلامی» دیروز است که توسط بنی صدر مدیریت و منتشر میشد.
ثانیاً تفاوت آنها با شما در هتک حرمت شخصیتهای مؤثر انقلاب اسلامی چون شهید هاشمینژاد، شهید بهشتی، شهید مفتح، شهید مطهری، شهید رجایی، شهید باهنر، آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی رفسنجانی، در نوع عملیات ترور فیزیکی و شخصیتی است.
تفاوت دیگر این است که اگر آن روز، گروهی هاشمیستیزی را نردبانی برای روحانیستیزی و اسلامستیزی خویش قرار میدادند، فوراً با نهیب «این تذهبون» امام مواجه میشدند و امروز سکوت مصلحتآمیز رهبری معظم انقلاب که در نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به آن اشاره شده، کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه میدهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و روزنامههای همسو قسم یاد کنند که با بهانه و بیبهانه هاشمیستیزی را تیترهای اول و دوم هر روز خویش کنند.
ثالثاً، امت حزبالله و بسیجیهای واقعی دیروز که با قانون سهمیه حضور رزمندگان در دانشگاهها، محققان و استادان دانشجویان امروز هستند و با اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاهها ۷۰ درصد با افراطیونی چون شما نیستند، خون دل میخورند و وقتی میبینند به بهانههای سیاسی، فرمانده شهدا، بسیجیان، سپاهیان و ارتشیان در ۸ سال دفاع مقدس آماج تهمتها قرار میگیرد و به قول خویش در آن نامه صبوری پیشه میکند، بر مظلومیت شهدا و فرماندهشان اشک میریزند. مشکل اینجاست که اول بسیجیان قدیم را خانهنشین کردید و سپس لباس آنان را پوشیدید و به فرماندهشان میتازید. حکایتی که یادآور آن واقعهای است که شخصی به آیتالله العظمی بروجردی عرض کرد که یک روحانی را در حال دزدی گرفتند و حضرتش برآشفت و گفت: نگویید یک روحانی دزدی میکرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده بود.
رابعاً، گیریم که گروه اندک شما همان گروه کثیر مردمی حامیان آیتالله هاشمی رفسنجانی در توطئههای تجزیهطلبی و شورشهای کور و بعدها در غائله ۱۴ اسفند ۱۳۶۰ و بعدها در غائله اسفندماه ۱۳۷۸ است، چه شده است که کفاره آن حمایتها را، تهمتهای امروز قرار دادهاید و عمق گناهی که برای آن حمایتها احساس میکنید، چقدر است که تهمت را با توهین آمیختهاید، کلاه انصاف از سر گرفتهاید و لباس بیتقوایی به تن کردهاید؟
دور از شأن شما در ادعای اصولگرایی و سیاستمداری است که در نقادیها اینگونه ناشیانه قلم روزنامهنگاری به دست گیرید و در یک متن به اصطلاح نامه دچار تضادهای آنچنانی شوید!!!
از یک طرف شکست آقای ناطق نوری در انتخابات ۷۶ را نتیجه به تنگ آمدن مردم از سیاستهای دولت سازندگی میدانید و از طرف دیگر به میدان آمدن فرزندان آیتالله هاشمی رفسنجانی و حزب کارگزاران را عامل پیروزی آقای خاتمی در همان انتخابات میدانید!!
از یک طرف پیشبینیهای اظهر من الشمس نارضایتی مردم از سوی رئیس عالیترین مجمع مشورتی مقام معظم رهبری به ایشان را القای تقلب در انتخابات میدانید و از طرف دیگر جمله معروف آن نماینده مجلس را که میگفت: «باشید تا رأی ۲۴ میلیونی آقای احمدینژاد را در فردای انتخابات ببینید» حاصل درایت و دوراندیشی میدانید؟!!
از یک طرف قانون وضع میکنید که آیتالله هاشمی رفسنجانی میبایست برای افزایش «مشارکت حداقلی» در قبال سیل تهمتها و توهینها و دروغها تا پس از انتخابات ریاست جمهوری سکوت اختیار میکرد و از طرف دیگر حکم شرعی میدهید که آن نامزد انتخابات برای افزایش «مشارکت حداکثری» دروغهای مناظره را در سخنرانیها و مصاحبههای انتخاباتی تکرار کند!!!
از یک طرف میگویید «ما نمیگوییم نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی با نیت تقویت اردوکشی خیابانی نوشته شده و از طرف دیگر در چند سطر پایینتر میگویند «نامه هاشمی برای پشتیبانی از آشوبگران نوشته شده بود.»
از یک طرف ابراز نگرانی میکنید که فلان تئوریسین اجتماعی که به غرب گریخته، در نوشتههای خویش اختلاف مسئولان عالیرتبه نظام را القا میکند و از طرف دیگر برای فراگیری این القای شیطانی از هیچ روزنی دریغ نمیکنید؟!
این بیانصافیها نتیجه کدام نوع نگاه به مسئولان جمهوری اسلامی است؟ چرا برای جبران ضعف عملکرد خویش در اقتصاد و فرهنگ، راه چاره را دشمنتراشی از میان انقلابیون سابق میدانید؟ اگر آیتالله هاشمی رفسنجانی سکوت اختیار میکنند، برآشفته میشوید و وقتی لب به سخن میگشاید که اساس اسلام با رأی مردم بود و خواهد بود، آشفتهتر میشوید؟!
نویسنده نامه که گویا نمایندگی همکاران رسانهای خویش در یک جناح خاص را در نگارش این نامه به دوش میکشد، در هر جای نامه که فرصتی دست داد، مظلومنمایی کرده و از شکایت سخن گفت؟!!
شکایتی که هرگز و هیچگاه شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی از رسانه یا فردی نکرده است؟!!
امید آنکه این مرقومه کوتاه، پاسخ به همه تهمتها و توهینهایی باشد که از یک سال گذشته و همزمان با مناظره تلویزیونی شب ۱۳ خرداد کلید خورد و هنوز هم ادامه دارد، هرچند میدانیم هدف نویسندگانی از این دست شفافسازی و اطلاعرسانی نیست، وگرنه با کمترین تأمل در سخنرانیهای دو همسنگر دیرین یعنی آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی رفسنجانی پی خواهند برد که القای اختلاف آن دو بزرگوار یک «توهم» بیش نیست.
شاید یکی از گناهان نابخشودنی آیتالله هاشمی رفسنجانی از دیدگاه مدعیان دروغین پیرو خط امام و رهبری که اینگونه هتاکانه به ایشان میتازند، عنایت ویژه امام به آیتالله هاشمی رفسنجانی باشد که «وجود ایشان را برای انقلاب مفید میدانستند.»
و چه زیبا و دقیق آن عبد صالح در ۲۸ سال قبل پیشبینی فرمودند: «... احتمال قوی میدهم که بعد از من برای انتقامجویی از من به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمتهای ناروا بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند...» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ص90)
برای حسن ختام توجه کسانی که خود را در خط امام میدانند و هتاکانه به حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی میتازند، به خاطرهای از آیتالله حائری شیرازی جلب مینماییم که روزنامه دولتی ایران در تاریخ ۱۲/۳/۱۳۸۹ نقل و منتشر کرده است: «حضرت آیتالله العظمی خامنهای در دوران ریاست جمهوری به من فرموده بودند هر زمان آیتالله هاشمی رفسنجانی به مسافرت میرفت، امام(ره) گوسفندی را برای سلامتی ایشان قربانی میکردند و زمانی که ایشان از سفر بازمیگشت نیز امام(ره)
گوسفند دیگری را به شکرانه سلامتیاش قربانی میکردند و برای ایشان اهمیت ویژهای قائل بودند و معتقد بودند که وجود آیتالله هاشمی رفسنجانی برای انقلاب لازم است.»
امید آنکه در بیان تاریخ و خاطرات دوران مبارزه و پیروزی، حبّ و بغضها مانع بیان حقیقتها نشود و بیان واقعیتها متقدم بر همه دروغها باشد که این بهترین کار برای رسانه و ارباب رسانههاست.
والسلام علی من اتبع الهدی
چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
--------------------------------------------------------------------------
قطعنامه تحریمهای جدید علیه رژیم تهران تصویب شد
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز چهارشنبه چهارمین قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی را تصویب کرد. این قطعنامه با 12 رای موافق، 2 رای مخالف و یک رای ممتنع به تصویب رسید.
همه 5 عضو دائم شورای امنیت به این قطعنامه رای موافق دادند. دو کشور ترکیه و برزیل رای مخالف و کشور لبنان نیز به قطعنامه رای ممتنع دادند.
قطعنامه دربرگیرنده تحریمهای جدیدی علیه رژیم ایران خواهد بود
رادیو آلمان: نام بیش از ۴۰ شرکت ایرانی در فهرست تحریمهای کنونی ذکر شده است. شرکتهای وابسته به سپاه پاسدران، بانکها، صنایع نظامی و برخی خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی هدف تحریمها در قطعنامه چهارم شورای امنیت به شمار میآیند.
هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه آمریکا در خلال دیدار خود از اکوادور گفت: « تحریمهای جدید بیسابقه و مهم هستند». کلینتون وحدت جامعهجهانی در قبال برنامه اتمی ایران را موضوعی مهم خواند.
در مقابل احمدینژاد در روز سهشنبه (۸ ژوئن) در استانبول اظهار داشت، اگر پیشنویس قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت به تصویب رسد، ایران به هیچعنوان با گفتوگو در خصوص برنامه هستهای خود موافقت نخواهد کرد.
مقامات ایران تصویب قطعنامهی جدید را به مثابه نادیده انگاشتن تفاهمنامهی سه جانبه تهران تلقی میکنند. احمدینژاد در نشست مطبوعاتی خود در استانبول گفت: «من گفتهام که دولت آمریکا و همپیمانان این کشور در اشتباه هستند اگر فکر میکنند که میتوانند چوب قطعنامه را به نمایش در آورند و سپس بنیشنند و با ما وارد مذاکره شوند. چنین چیزی هرگز رخ نخواهد داد.»
محمد خزاعی، سفیر دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل گفت: «متاسفانه باید بگویم که از نظر ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران این اقدام عجولانه راه تعامل را از مسیر طبیعی خود منحرف کرده و نشان دهنده آن است که طرفهای متقابل راه تقابل را برگزیدهاند، که در این صورت جمهوری اسلامی ایران راهی جز برخورد مناسب با راه دوم را نخواهد داشت.»
ناظران سیاسی بر این باورند، که تصویب تحریمها در شورای امنیت راه برای تحریمهای شدیدتر از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا باز میکند. به گفته دیپلماتهای غربی تحریمها با رای بالایی در شورای امنیت تصویب خواهد شد. هنوز روشن نیست که سه کشور برزیل، ترکیه و لبنان با چه رایی (ممتنع و یا مخالف) در تصمیمگیری شورای امنیت شرکت خواهند جست.
سپاه پاسداران در کانون تحریمهای جدید
بیش از همه شرکتها، بانکها و افرادی مورد تحریمقرار خواهند گرفت که به نحوی با برنامه هستهای و موشکی ایران در ارتباط هستند.
در پیشنویس قطعنامه نام بیش از ۴۰ شرکت ایرانی ذکر شده است. فردی به نام جواد رحیقی نیز به علت ارتباط با برنامه اتمی ایران در فهرست کنونی شرکتها و افراد تحریمی قرار دارد. ظاهراَ گفتوگو و رایزنی درباره افزودن نام افراد و شرکتهای دیگر همچنان ادامه دارد.
"قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا" و موسسات وابسته به آن نظیر "مکین"، "فاطر" و "رهاب" از جمله شرکتهای سپاه پاسداران به شمار میآیند، که بر روی فهرست تحریمهای احتمالی قرار دارند. هنوز بدرستی روشن نیست که تا چه اندازه نسخه نهایی تحریمها با پیشنویس کنونی منطبق است.
نام موسساتی نظیر "مجتمع صنعتی امین"، "صنایع تسلیحاتی"، "صنایع شهید خرازی"و "صنایع شهید ستاری" نیز بر روی فهرست کنونی دیده میشود.
قطعنامه همچنین اجازه کنترل تمام محمولههایی دریایی و هوایی به ایران را در نظر گرفته است. در صورت تصویب تحریمها، کشورهای جهان مجاز به بازرسی محمولهی کشتی و هواپیماهای ترابری به ایران خواهند بود. توقیف و ضبط کالاهای مشکوک اتمی برای ایران از این پس مجوزی قانونی خواهد داشت.
فعالیت صنایع اتمی ایران در خارج نظیر استخراج اورانیوم و یا شرکت در تاسیسات اتمی دیگر کشورها، بر طبق قطعنامه جدید ممنوع اعلام شده است.
تحریم تسلیحات و فنآوری موشکی
تحریم فنآوری موشکی و معاملات تسلیحاتی یکی دیگر از موارد مهم تحریمها به شمار میآید. قطعنامه انتقال موشک و یا تجهیزات مربوط به آن را منع کرده است.
توقف ساخت و آزمایش موشکهای بالیستیکی در ایران هدف تحریمهای جدید تلقی میشود. کشورهای جهان مجاز به ارسال مستقیم و یا غیرمستقیم قطعات و تکنولوژی موشکی به ایران نیستند.
فروش تسلیحات سنگین از جمله خودروهای زرهی، تانک، هواپیما و هلیکوپترهای جنگی و ناوهای رزمی به جمهوری اسلامی بر طبق تحریمهای جدید مجاز نیست. البته این موارد پیشتر در قطعنامههای گذشته شورای امنیت نیز منظور شده بودند، اما در پیشنویس قطعنامه فعلی گسترش بیشتری یافتهاند.
--------------------------------------------------------------------------
مسئول روابط عمومی شرکت واحد دستگیر شد
با یورش مامورین وزارت اطلاعات مسئول روابط عمومی شرکت واحد دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل شد
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در آستانه سالگرد قیام مردم ایران نیروهای وزارت اطلاعات برای ایجاد جو رعب و وحشت به منزل سعید ترابیان مسئول روابط عمومی شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه یورش بردند و او را دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
روز چهارشنبه 19 خرداد ماه حوالی ساعت 09:00 صبح 4 نفر از مامورین وزارت اطلاعات به منزل آقای سعید ترابیان در کرج یورش بردند و او را دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل کردند. آقای سعید ترابیان مسئول روابط عمومی سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه می باشد.علت دستگیری او نامشخص است ولی حدس زده می شود که به دلیل محکومیت اعدام های 19 اردیبهشت ماه توسط سندیکای اتوبوس رانی تهران و حومه می باشد و همچنین برای ایجاد جو رعب و وحشت در آستانه سالگرد قیام مردم ایران است.
مامورین وزارت اطلاعات با ورود به منزل آقای ترابیان برای مدت طولانی منزل او را مورد بازرسی قرار دادند و پس از بازرسیهای طولانی بعضی از وسائل شخصی این خانواده رابا خود بردند که از جملۀ آنها تلفنهای همراه خود وهمسر ش و کیس کامپیوتر می باشد.
آقای سعید ترابیان 40 ساله بیش از 13 سال سابقه کار دارد و در جریان اعتصابات سال 84 کارگران شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه دستگیر و بیش از 2 ماه در بازداشت بسر برد . او همچنین 4 سال از کار تعلیق شد که از حقوق و مزایا محروم بود.
لازم به یادآوری است که رهبران سندیکای اتوبوس رانی تهران و حومه آقایان منصور اسالو و ابراهیم مددی تنها به دلیل حق داشتن سندیکای کارگری چند سال است که در شرایط طاقت فرسایی در زندانهای اوین و گوهردشت زندانی هستند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات به منزل آقای ترابیان و دستگیری این فعال سندیکایی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سازمان جهانی کار خواستار دخالت برای آزادی بی قید وشرط فعالین سندیکایی در زندان است.
19 خرداد 1389 برابر با 09 ژوان 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
سازمان جهانی کار
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
--------------------------------------------------------------------------
عکس؛ شعارنویسی: خامنه ای مرگت باد، تا به ابد ننگت باد
http://copytaste.com
شعار نویسی روی کیوسک تلفن / 19 خرداد 1389 / خامنه ای مرگت باد ...تا به ابد ننگت باد
--------------------------------------------------------------------------
سقوط هلیکوپتر نظامی پاسداران در سمنان؛ چهار کشته
به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، تلویزیون دولتی امروز اعلام کرد در اثر سقوط یک فروند هلیکوپتر نظامی متعلق به سپاه پاسداران در استان سمنان، چهار نفر کشته شدند.
سپاه پاسداران در اطلاعیه ای گفته این هلیکوپتر صبح امروز در جنوب استان سمنان سقوط کرده و همه سرنشینان آن کشته شدند.
نوع هلیکوپتر و علت سقوط آن در اطلاعیه پاسداران اعلام نشده است.
--------------------------------------------------------------------------
کارخانه را بخاطر ساختن تندیس ندا تعطیل کردند
سایت حکومتی پرچم: مديرعامل کارخانه مذکور؛ قصد داشته تنديس برخي کشته شدگان آشوبهاي پس از انتخابات از جمله ندا آقا سلطان را بسازد.
به گزارش آتي؛ در حالي که کارخانه "گ.ش" با دريافت تسهيلات کلان بانکي از محل اعتبارات بنگاههاي زودبازده طي چند ماه گذشته به طور رسمي افتتاح شده بود پس از يک ماه فعاليت به دلايل نامعلوم تعطيل شده است و هيچ کس پاسخگوي علت تعطيلي اين کارخانه نيست.
اين در حالي است که رييس اداره صنايع و معادن شاهرود تعطيلي اين کارخانه تکذيب مي کند اما بنا به مشاهدات و پرس و جوهاي لازم مشخص شد اين کارخانه در حال حاضر تعطيل شده است.
همچنين در اين رابطه يک منبع آگاه گفت: "ح.م" مديرعامل کارخانه مذکور که از فعالان ستاد انتخاباتي يکي از نامزدهاي شکست خورده انتخابات دوره دهم رياست جمهوري بود؛ قصد داشته تنديس برخي کشته شدگان آشوبهاي پس از انتخابات را از جمله ندا آقا سلطان را بسازد.
وي همچنين درباره وضعيت گزينش و تعامل کارگران اين کارخانه تصريح کرد: در زمان فعاليت اين کارخانه 40 دختر مشغول به کار بوده اند که دختران به صورت بي حجاب و کامل آزاد در روابط بين خود با 10 پسر مشغول به کار بوده اند.
--------------------------------------------------------------------------
منبع حکومتی به افزايش شعارنويسى عليه رژيم اذعان كرد
رژيم درمانده به گسترش شعارنويسى در دانشگاه آزاد تهران اعتراف كرد و در سايت سپاه پاسداران موسوم به جوان آنلاین نوشت: با نزديک شدن به ايام فتنه 88 موج جديدى از شعار نويسي ها در دانشگاه آزاد آغاز شده است. بعضى افراد با ماژيکهاى روغنى پهن شعارهايى را عليه نظام و سران مملکتى مىنويسند که البته در اين ميان مقدسات هم مورد تعرض قرار گرفتهاند.
--------------------------------------------------------------------------
آمریکا تهدید کرد حداکثر سخت گیری علیه رژیم اعمال می شود
مسکو،19 خرداد، خبرگزاری «ریا نووستی»/ روز چهارشنبه 9 ژوئن (19 خرداد) شورای امنیت سازمان ملل متحد برای رای گیری در خصوص پیش نویس قطعنامه علیه ایران آماده می شود.
به گفته "هیلاری کلینتون" وزیر امور خارجه آمریکا، تحریم های جدید که به خاطر خودداری از توقف غنی سازی اورانیوم ممکن است علیه جمهوری اسلامی تصویب گردد، حداکثر شدت را خواهد داشت.
کلینتون که طی بازدید خود از اکوادور در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرده بود گفت: بسته اقدامات در خصوص تهران شامل "سخت ترین تحریم هایی است که ایران با آن روبرو شده است".
وزیر خارجه آمریکا اظهار داشت که احتمال تصویب قطعنامه تحریم ها توسط سازمان ملل در نشست امروز بسیار زیاد است.
وی افزود: جامعه جهانی (در این خصوص) وحدت بسیار زیادی نشان می دهد و تهدید کرد حداکثر سخت گیری علیه ایران اعمال می شود.
--------------------------------------------------------------------------
رییس معزول روابط عمومی دانشگاه آزاد مهاباد به کاهدان زد
بازتاب آنلاین : خلیل مریوانی رییس معزول روابط عمومی واحد مهاباد که اخیرا توسط مسوولین سازمان مرکزی دانشگاه آزاد برکنار شده و در اقدامی تامل برانگیز از سوی رییس غیرقانونی و بدون حکم دانشگاه مهاباد دکتر خان احمد زاده به سمت مدیر آموزشی واحد مهاباد منصوب شده است. جناب مریوانی اخیرا عزل خود را نشات گرفته از فشار مدیران سایت بازتاب آنلاین میداند و به کاهدان زده است . تصویر نامه کذایی مریوانی نزد مدیران سایت موجود است
لازم به ذکر است که نامبرده مدیر بسیار ناموفقی بوده است که سکته سایت دانشگاه و بروز نشدن سایت روابط عمومی نشان از عجز و ناتوانی وی دارد.
--------------------------------------------------------------------------
رویارویی علنی رفسنجانی و خامنه ای
جعفر پویه
پس از مدتها سکوت و گوشه گیری اکبر هاشمی رفسنجانی، بالاخره روابط عمومی دفتر او مطلبی را در پاسخ به یکی از روزنامه های طرفدار دولت منتشر کرد اما دقت در فرم بندی و نوع پاسخهایی که در لفافه پیچیده شده، می شود آن را پاسخی به سخنرانی خامنه ای در سالمرگ خمینی نامید.
خامنه ای در این سخنرانی ملاحظه کاریهای مرسوم را کنار گذاشت و با انگشت گذاشتن روی بعضی افراد، تکلیف خود را با آنان یکسره کرد. او با تاکید بر نام دشمن و برشماری یکسری از حرکات و نسبت دادن آنها به آمریکا، انگلیس و اسراییل سعی کرد تا مخالفان خود را وابسته به آنان بنامد. او که با سیل اتهامات فراوانی از سوی مخالفان به دلیل انحراف از خط خمینی روبروست، با ریسه کردن اتهامات خود گفت که دشمن در پی براندازی انقلاب اسلامی و محصول فکری خمینی است. او بدون نام بردن از کسی گفت: "متاسفانه این کجاندیشی را کسانی انجام میدهند که زمانی خودشان یا مروج افکار امام بودند و یا پیرو ایشان."
او که نمی تواند سوابق رقبای خود در نزدیکی به خمینی را حاشا کند گفت: "گذشته اشخاص مورد توجه نیست؛ گذشته برای وقتی است که حال فعلی معلوم نیست اما اگر حال فعلی اشخاص در نقطه مقابل گذشته بود، آن گذشته کارآیی ندارد."
با این حساب به سادگی می شود فهمید که اشاره ضمنی خامنه ای نه تنها به موسوی و کروبی بلکه، هاشمی رفسنجانی نیز هست. رفسنجانی که تا کنون با گوشه گیری و سکوت سعی کرد تا بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد به جایگاه خود بازگردد، وضعیت را پیچیده تر از آنی یافت که فکر می کرد. به همین دلیل روابط عمومی دفتر او در پاسخ به مهرداد بذرپاش، یکی از پادوهای احمدی نژاد مطلبی را منتشر کرد که از نظر سیاسی بسیار حایز اهمیت است. در ابتدای این نوشته آمده است: "بیپاسخ گذاشتن شبهات، باعث تسریع انحراف کنونی جامعه از اهداف انقلاب اسلامی و ظلمی مضاعف به آیندگان خواهد بود که میخواهند بدانند در مقطع ۳۰ ساله پس از انقلاب اسلامی بر کشورشان چه گذشته و میگذرد!"
نویسنده همچنین تصریح می کند که این پاسخ، مخاطبان عام دیگری هم دارد. این یعنی، دامنه پاسخ بیش از آنی است که تصور می شود زیرا نویسنده به سرعت وارد موضوع شده و می نویسد: "این چه شیوه ناشیانه در سیاست است که ۱۲ سال پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اولاً وقیحانه خود را همهکاره انقلاب میدانید و ثانیاً وقیحانهتر میگویید اگر سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر برخورد با تقلب در انتخابات نبود، خاتمی رییس جمهور نمیشد؟!!"
بنابراین، تاریخ بازگشت پاسخ به روزهایی باز می گردد که خامنه ای به این نتیجه می رسد که برای یکدست سازی رژیم، انتخابات مهندسی شده ای را طراحی کرده و پس از دور ریختن رقبایش از حاکمیت، روز به روز عرصه را بر آنان تنگ تر کند. به همین دلیل است که دفتر رفسنجانی عمل وی را وقیحانه خوانده و ادعای همه کاره بودن و صاحب انقلاب و میراث داری خمینی از جانب خامنه ای با همین لغت نامیده می شود. نویسنده سپس انگشت بر تقلبهای انتخاباتی گذاشته و می نویسد: "چرا در بیان نتایج انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸ نعل وارونه میزنید؟ مگر نمیدانید با شمارش مجدد تنها ۲۰ درصد صندوقهای حوزه انتخابیه تهران که توسط شورای نگهبان انجام میگرفت، آیتالله هاشمی رفسنجانی از رتبه سیام به نوزدهم رسید؟ مگر نمیدانید وقتی آن آبروریزی داشت اساس انتخابات را زیر سووال میبرد، رهبر معظم انقلاب دستور توقف بازشماری را صادر فرمودند؟"
پر واضح است که توقف بازشماری آرا توسط خامنه ای به معنای تایید تقلب و جلوگیری از حضور رفسنجانی در اینجا معنی می دهد. به همین دلیل نویسنده اشاره می کند که: "چرا برای جبران ضعف عملکرد خویش در اقتصاد و فرهنگ، راه چاره را دشمنتراشی از میان انقلابیون سابق میدانید؟"
چه کسی است که نفهمد مقصود از این جمله، دشمن سازی نزدیکان خمینی و خارج شده آنان از خط او توسط خامنه ای است که می گوید "ملاک حال فعلی اشخاص است و آن گذشته کارآیی ندارد"؟
هرچند نویسنده تاکید می کند که: "امروز سکوت مصلحتآمیز رهبری معظم کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه میدهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و ..." و به حرفهای خود صراحت و وضوح بیشتری می دهد اما حرکت دیر هنگام رفسنجانی و احتیاط بیش از اندازه او برای میدانداری پنهان و توطئه در خفا، کار را به جایی رسانده که بسیاری بدون هر پرده پوشی او را آماج تند ترین دشنامهای سیاسی قرار دهند.
اینگونه درگیر شدن علنی رفسنجانی با خامنه ای و حرکت دیرهنگام او برای به میدان آمدن می تواند چه نفعی برای او داشته باشد؟ آیا رژیم جمهوری اسلامی بیش از گذشته وارد درگیریهای جناحی و دعواهای درونی خواهد شد و بحران از آنچه هست بالاتر خواهد رفت؟
--------------------------------------------------------------------------
گزارشي از اعمال فشارهاي بيسابقه براعضای نهضت آزادي ايران
جرس: در آستانه اولين سالگرد انتخابات 22 خرداد، برخي اعضا و منسوبان نهضت آزادي ايران تحت شديدترين تهديدات و فشارها در طول سي سال گذشته قرار گرفته اند.
دكتر سارا توسلي فرزند محمد توسلي (رييس دفتر سياسي نهضت آزادي ايران) بدون هرگونه رابطه تشكيلاتي با حزب مذكور پس از تحمل 52 روز انفرادي و تنها به اتهام شركت در مراسم عاشوراي حسيني و ديدار با خانواده شهيد موسوي به شش سال حبس تعزيري و 74 ضربه شلاق محكوم شد، پيش از اين نيز همسر وي، فريد طاهري عضو شوراي مركزي نهضت آزادي ايران به سه سال حبس محكوم شده بود.
در همین حال، عماد بهاور عضو و رييس شاخه جوانان نهضت آزادي ايران از ديگر متهماني است كه در دوران پس از كودتاي 22 خرداد چهار بار بازداشت شده و در حال حاضر به رغم فقدان هرگونه توجيه قانوني و قضايي و تنها به منظور اعتراف گيري تلويزيوني در بازداشت به سر برده و تحت بازجويي و شديدترين فشارهاي روحي و جسمي قراردارد.
همچنین اميرحسين كاظمي، وبلاگ نويس و عضو ديگر شاخه جوانان نهضت آزادي نيز بيش از سه ماه است كه در بازداشت موقت و انفرادي به سر ميبرد و در ماههاي اخير تحت فشار شديد روحي و جسمي براي اعتراف گيري عليه خود و حزب متبوعاش قرارداشته است. اين عضو جوان نهضت آزادي به رغم گذشت بيش از يك ماه از موعد تمديد قرار بازداشت و عدم تمديد آن هنوز در بازداشت به سر برده و طبق اخبار رسيده از اوين در آستانه سالگرد كودتا قرار است محاكمه شود. اين مسئله در حالي صورت مي گيرد كه قرار مجرميت نامبرده تاكنون به وي يا وكيلاش ابلاغ نشده است.
از سوی دیگر، مهدي معتمدي مهر، وكيل دادگستري و مسئول كميته آموزش نهضت آزادي ايران نيز پس از تحمل دو بار بازداشت و شكنجه در يكسال گذشته و پس از ابطال پروانه وكالتاش از سوي نهادهاي امنيتي، اخيراً احضاريهاي مبني بر تعيين وقت دادگاه دريافت کرده است.
--------------------------------------------------------------------------
نوری زاد در دلجویی از سیدحسن خمینی: رهبری از سیره و راه امام فاصله گرفته است
جرس: : محمد نوری زاد در نامه ای به سید حسن خمینی با واکنش به هتک حرمت وی از آتش فتنه ای که توسط سخنان رهبری شعله ور تر شده، انتقاد کرد و نوشت: رهبر ما، بیست ویکی دوسال است که بعد از کوچ امام عزیز، رهبری جامعه ما را به عهده دارند و متاسفانه، چندی است که از سیره و راه امام فاصله گرفتهاند و آن معامله با مردم را به کلی از یاد بردهاند. امروز اغلب اطرافیان و بازوهای اجرایی امام، از وضع موجود و نحوه رهبری ایشان ناراضی هستند. رهبری که باید درهمه حال، شان پدری خود را رعایت کند، مستقیم به جانبداری از فردی بیتعادل، پای به صحنه گذارده است.
این آزاده در بند با در خواست از سید حسن خمینی مبنی بر صبوری و مقاومت نامه حضرت امام رایاد آور شد که توصیه فرموده بود اگر از تریبون مجلس به کسی توهین شد، باید به وی فرصت دادهشود تا درپشت همان تریبون، از خودش دفاع کند و آنرا با وضعیت امروز مجلس صدا و سیما و منابر و تریبونهای رسمی مقایسه کرد که چگونه با عملکرد خود به آن توصیهی امام، لبخند میزنند.
متن نامه محمد نوری زاد که در اختیار “کلمه” قرار گرفته است به شرح زیر است:
`
بسم الله الرحمن الرحیم
به سید حسن خمینی عزیز و سیادت سیلیخوردهاش
سید عزیز، رفتاری که با تو بر سر مزار جدت امام خمینی(ره) صورت گرفت، تقاص بدیهی رفتار خود ماست با مردمان بیپناهمان. ما به مردمی که از ظلم، از فساد، از پلیدی و تبعیض به تنگآمدهبودند، وعده دادیم که: اگر به نظام اسلامی ما، “آری” بگویید، ما افقهای روشنی از آزادی و درستی و ایمان و عدل را به روی شما خواهیم گشود و کاستیهای تاریخی شما را مرتفع خواهیم ساخت. به آنان وعده دادیم که: اگر به نظام پیشنهادی ما “آری” بگویید، عدل را از حوزهی فهم و حکومت علی(ع) به ساحت زندگی شما خواهیم آورد. و لذت رفتار او با خویشان و غریبگان را به شما خواهیم چشاند. گفتیم: مگر نه اینکه رژیم شاه و رژیمهای گذشته، قدر شما را ندانستند؟ حال، این “ما” که قدر شما را نیک میدانیم. ما شما را بر بلندای کرامت و شرافت انسانی مینشانیم و خستگی جهل تاریخی را از تن و فهم شما به در میکنیم. ما آمدهایم که هویت سیلیخورده و تحقیرشدهی شما را از قهقرا بهدرآوریم و قامت خمیدهی شخصیت ملی و مذهبی شما را استقامت بخشیم. اگر در حکومت پهلوی، از هزار فامیل و حاکمیت و غارت آنان در رنج بودهاید، ما با اعتنا به آموزههای دینی، و آهن گداختهای که علی به صورت برادرش عقیل نزدیک کرد، ریشهی فسادهای خویشاوندی و رفاقتهای پولی و رانتهای فرصتروب را از سرزمین خود بیرون خواهیم کشید. تجلی یک حکومت ناب و مردمی را به جهانیان نشان خواهیم داد. کاری خواهیم کرد که مردم از سراسر جهان به تماشای عدل و عقل و نظم و رشد ما شتاب کنند.
بله سید عزیز؛ به مردم تحقیرشدهی خود گفتیم: اگر ما را بپذیرید، کاری خواهیم کرد که کمونیستها و سایر نحلههای فکری در دانشگاهها کرسی تدریس داشته باشند. تو گرچه به یاد نداری، اما ما تمام این وعدههای تمامنشدنی را در سفرهی آرزوها و باور مردم گذاردیم و به برق همین وعدهها از آنان “آری” گرفتیم.
سید عزیز، ما برای اخذ آری از مردم، همهی اعتبار تاریخی و دینی خود را به صحنه آوردیم. مردم ما را باور کردند. و به ما “آری” گفتند. از چریک و تودهای و ملیگرا، تا مجاهد و مسلمان و ذوبشدگان در تشیع. از سنی و یهودی و مسیحی و زردشتی، تا همهی آنانی که میخواستند “انسان” باشند. ما با همان وعدههای چشمنواز و شوقآفرین، مردم خود را به عقد معاملهای فراخواندیم که یک سمتش ما بودیم و سمت دیگرش آنان. موضوع مورد معامله هم همین افقهای ناب بود. معامله خیلی زود جوش خورد؛ چراکه مردم، جدّ بزرگوار شما را و مردان برجستهای چون مطهری و طالقانی و منتظری و بهشتی را مردانی راستگو میدانستند؛ الحق نیز چنین بود. اینان در آزمونهای سخت، امتحان خود را پس داده و به باور عمیق مردم راه یافتهبودند. اما، سید عزیز، معامله که انجام شد، دغلکاریهای ما نیز شروع شد. و ما روز به روز و سال به سال، از موضوع آن قرارداد نورانی دور شدیم. مردم بهخاطر وقوع جنگ، جنگ قدرت داخلی را تحمل کردند. اما جنگ که تمام شد، جنگ مسئولین با مردم شروع شد و این، کمال نامردمی بود. بهنحوی که ما همان آزادی نیمبند زمان شاه را نیز از مردم خود سلب کردیم. با ایجاد چارچوبهای خشک، مردم خود را به زحمت و نفرت انداختیم. گشایشهای اجتماعی جایش را به سختگیریهای کودنانهی ما داد. مردمی که باید از مدیریت ما به آن آرزوهای نورانی دستمییافتند، خودشان موضوع آوارهای روز به روز ما شدند.
سید عزیز، قبول کن که ما در آن معاملهی بزرگ، “غش” کردیم. قبول کن که ما مردم خود را فریفتیم. به جای هزار فامیل، گسترهای از غارتهای لجامگسیخته را در آغوش گرفتیم. به افشاگریهای عباس پالیزدار نگاه کن و ببین چه مردان برجستهای، از مردان ایمانی، تا مردان حکومتی، دست به غارت اموال زدهاند. اینها تنها گوشهای از غارت بزرگان ماست. به مجلس نگاه کن؛ که چگونه با استقلال و قانون شوخی میکنیم! به دستگاه قضایی بنگر؛ آیا این بود آن عدالت معهود که امروزه در این دستگاه، دستبهدست میشود؟ به دولت بنگر. قرار ما با مردم این بود؟
بههمین دلیل است که میگویم آن سیلیای که دارودستهی رئیسجمهور زیر گوش تو زدند، بخشی از تقاص حقوق فراموششدهی مردم بود. البته تو نگران آبروی خویش مباش؛ چراکه خدای آبروپرداز، تو را بهزودی برخواهدکشید، و طراحان کودن آن فتنه را یه سیاهچال بیآبرویی در خواهند انداخت.
سید عزیز، در آن روز نامبارک چهاردهم خرداد، در کنار مزار جدّت خمینی(ره)، رهبر ما نیز، نیک سخن نگفت. او با سخنان پدرانهی خود باید آب بر آتش فتنهی رئیسجمهور و دارودستهی او میافشاند. اما سخنان رهبرمان، متاسفانه، آن آتش فتنه را شعله ورتر ساخت. او بار دیگر از طلحه و زبیر گفت و مستقیم و بدون تخفیف، خود را به جای علی(ع) نشاند. من در نامهی اولم به رهبری، همین خطا را متذکر شدهام؛ که یعنی ما تنها زمانی میتوانیم دیگران را طلحه و زبیر بدانیم و خود را علی، که رفتارمان، نعلبالنعل، علیگونه باشد. علی کجا با مردم خود چنین میکرد که ما میکنیم؟ علی کجا به مردم خود وعده میداد و از پشت به آنها خنجر میزد؟
ما یک روز قرار بود شخصیت تحقیرشدهی مردم خود را ترمیم کنیم. امروز، مردم ما، یکی از تحقیرشدگان ملتهای حاضر دنیایند. رهبر ما اما به یک سخن طلایی امام(ره) نیز موکّداً تاکید کرد. اینکه: میزان حال فعلی افراد است. و با همین سخن دیگران را به باد انتقاد گرفت. غافل از اینکه سخن امام، ظاهراً باید با خود ایشان هم مطابقت داشتهباشد. رهبر ما، بیستویکیدوسال است که بعد از کوچ امام عزیز، رهبری جامعهی ما را به عهده دارند و متاسفانه، چندیست که از سیره و راه امام فاصله گرفتهاند و آن معامله با مردم را بهکلی از یاد بردهاند. امروز اغلب اطرافیان و بازوهای اجرایی امام، از وضع موجود و نحوهی رهبری ایشان ناراضی هستند. رهبری که باید درهمهحال، شان پدری خود را رعایت کند، مستقیم به جانبداری از فردی بیتعادل، پای به صحنه گذارده است. امام هرگز اجازه ندادند نهادهای تحتنظر رهبری، مثل شورای نگهبان و صداوسیما، بهحمایت از کاندیدایی وارد عمل شوند. اما ایشان، دست همگانِ خود را در این حمایت آشکار گشودند. امام دست و پای سپاه و نظامیان را از ورود به کارهای سیاسی و اقتصادی جمع کرد، و ایشان، سپاه و بسیج را، هم در مسائل سیاسی و هم در ورود به معاملات کلان اقتصادی بازگذارد و شتاب آنان را نیز امضا فرمود. در زمان امام، دستگاه قضایی و قاضی مستقل بودند و امروز، آلت دست بزرگترها و بویژه مرعوب ماموران وزارت اطلاعات شدهاند. در زمان امام، کجا یک رئیسجمهور ثروت مردم را غارت میکرد؟ امروز، اما میلیاردها پول گمشده، به شوخی گرفتهمیشود.
خلاصه سید عزیز، سخن در این خصوص، فراوان است. سرت سلامت و پشتت به رحمت و لطف خدا گرم. ما به تو و آینده امید فراوان داریم. مبادا از صحنه بهدر روی؟
یادمان نرفته آن نامهی شریف امام، که توصیه فرمود اگر از تریبون مجلس به کسی توهین شد، باید به وی فرصت داده شود تا درپشت همان تریبون، از خودش دفاع کند. شما خود، مجلس امروز را، صدا و سیما را، و همهی منبرها و تریبونهای رسمی را تماشا کن که چگونه به آن توصیهی امام، لبخند میزنند. لبخندی که میتوان ذات کرامت و حق و انصاف را در اعماق اصطبلگون رویههای نادرست آن تماشا کرد.
در فرمان معروف هشتمادهای، امام به یک ضرورت اخلاقی نافذ تاکید میورزند؛ اینکه اگر درحین تعقیب نیروهای ضدانقلاب، در یک منزل، یا محل کار، یا هرجا، به مواردی غیراخلاقی برخوردید، حق پیگیری آن موارد را ندارید. اما امروز چه؟ پیشنهاد میکنم فیلم بازجویی از همسر سعید امامی را تماشا کنی تا به حال “فعلی” مامورانی که اسم خود را سربازان گمنام امام زمان گذاردهاند، دست یابی. من پس از دیدن این فیلم از خود پرسیدم: اگر یک روز از تو میپرسیدند انقلاب اسلامی موردعلاقهی تو یک روزی به جایی خواهد رسید که به اسم جمهوریاسلامی، از یک بانو، با چنین الفاظی بازجویی خواهد شد، ایا باز راضی به انقلاب و برچیدن رژیم شاه بودی؟ با اطمینان به خود پاسخ دادم: هرگز!
امروز، که حال فعلی ما و شما و رهبرمان است، رعایت اخلاق، و مسائل خصوصی مردم و حق و حقوق آنان، یک طنز سر گردنه است؛ حالا کرامت انسانی و خدا و پیغمبر و قرآن و دین خدا بماند!
سید عزیز، آیا داستان کهریزک، حال فعلی ما نیست؟ آیا مگر داغ ننگ چنین فضاحتی از پیشانی ما پاک خواهدشد؟
از نگاه امام، میزان رای مردم بود. امروزه اما میزان، ارادهی نیروهای انتظامی و ماموران امنیتی است. در تمام شئونات، از سیاست تا اقتصاد، تا مجلس و دولت و تا دستگاه قضایی، مردم آیا امروز در کجا حاکماند؟
امام میفرمود مخالفین تا اسلحه به دست نگرفتهاند، آزادند. حال فعلی امروز ما اینگونه است که با حس و حالی معنادار، به آزادی مخالفین پوزخند میزنیم.
در زمان امام، مجلس از استقلال برخوردار بود. تنوع نمایندگان تماشایی بود، تنوعی که دیگر تکرار نشد. امروز اما مجلس خفیف ما، حتی از پیگیری مصوبات خود عاجز است، تا بلکه بتواند به خواستها و توپ و تشرهای رئیسجمهور، به اسم همراهی و مصلحت نظام، شکلی قانونی دهد.
سید عزیز، قبول میکنی که راز ناسزاها و بیادبیهای آن روز، در اسائهی ادبیست که خود ما به ساحت حق مردم روا داشتهایم؟ روزگار ما در فردا و فرداها، اسفبارتر از این خواهد بود. وقتی یک “بیتربیتی” فرصت ابراز پیدا میکند، همین بیتربیتی میتواند در فردای خود ما، مطالبات گستاخانه و بیادبانهای داشته باشد. دیروز، این بیتربیتی به سمت تو احاله دادهشد، اما فردا، همین بیتربیتی از دامان خودشان خواهدآویخت؛ چراکه بیتربیتی سامانپذیر نیست. مگر شعبان بیمخها را میشود در چارچوبی جای داد و انتظار تحرک در همان محدوده را داشت؟
سید عزیز، خداوند تورا و آبروی تو را برخواهد کشید، و بههمین نسبت، بار سنگینی امانتی بر شانههای تو واخواهدنهاد. خودت را برای روزهای گدازندهتر مهیا کن. تو، نور چشمی. مباد که من، فراتر از فهمی که باتوست، تنها به نسبت تو با امام چشم داشته باشم. فردا با تو، و با مردمانی است که خواهان حق و حقیقتاند و از پلیدی و زشتی بیزارند.
با احترام و ادب- محمد نوری زاد- زندان اوین
--------------------------------------------------------------------------
جمعآوری لباسهاي مغاير با فرهنگ اسلامي از فروشگاههاي كشور
جرس: رييس پليس نظارت بر اماكن عمومي نيروي انتظامي از تشديد اقدامات كنترلي و نظارتي پليس در حوزه پوشاك با عنوان اجراي طرح امنيت اخلاقي و اجتماعي خبر داد.
به گزارش ايلنا، سرهنگ عباس ميرائي با اشاره به اعمال صورت گرفته تحت عنوان اجراي طرح امنيت اخلاقي و اجتماعي از سوي پليس نظارت بر اماكن عمومي، اظهار داشت: تشديد اقدامات كنترلي و نظارتي در حوزه پوشاك به منظور رعايت شئونات اسلامي توسط فروشندگان، پرهيز از توليد و عرضه پوشاك نامناسب و مغاير با فرهنگ ايراني اسلامي و جمعآوري اقلام ممنوعه در سطح واحدهاي صنفي به ردههاي اجرايي در سراسر كشور ابلاغ شده است.
وي افزود: همچنين به ادارات نظارت بر اماكن عمومي سراسر كشور ابلاغ شده تا با تشكيل جلسه با طراحان و توليد كنندگان البسه در مورد توليد پوشاك با مدلها و الگوهاي ايراني- اسلامي امكان تهيه لباس مناسب و مورد نياز اقشار مختلف را بيش از پيش فراهم آورند.
رييس پليس نظارت بر اماكن عمومي ناجا تاكيد كرد: موضوع استفاده از لباس متحدالشكل با رنگ و مدلهاي متنوع توسط فروشندگان و شاغلان در فروشگاههاي پوشاك به منظور ترويج الگوهاي زيبا و مناسب و همچنين پيشگيري از تخلفات و سوء استفاده عناصر معلوم الحال و رعايت شئونات جامعه اسلامي با همكاري مبادي ذيربط در دست بررسي است.
گفتنی است طرح امنیت اجتماعی و تفکیک جنسیتی نیز از جمله مواردی است که این طی ماههای اخیر مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
--------------------------------------------------------------------------
اوباما: تحريم ها نشان می دهد که هزينه برای لجاجت دولت ايران بالا رفته است
جـــرس: باراک اوباما، رئيس جمهوری ایالات متحده آمريکا، طی سخنانی که پس از تصويب قطعنامه ١۹٢۹ شورای امنیت برای تشدید تحریم های جمهوری اسلامی ایراد کرد، ضمن بیان اینکه "راه برای ديپلماسی بسته نيست و هدف از اتخاذ تحريم ها مردم ايران نمی باشند، به نقض حقوق بشر در ايران اشاره و انتقاد کرد و گفت "شنبه سالگرد انتخابات ايران است و دنيا سرکوب معترضان و قتل بی گناهان را به ياد می آورد."
قطعنامۀ شمارۀ ١۹٢۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد، روز چهارشنبه ١۹ خرداد ۸۹ (نهم ژوئن ٢۰١۰)، با اکثریت ١٢رای مثبت، در برابر دو رای منفی (ترکیه و برزیل) و یک رای ممتنع (لبنان)، به تصویب رسید، که طبق این قطعنامه، یک دانشمند هسته ای جمهوری اسلامی، ۲۲ شرکت متهم به ارتباط با برنامه های اتمی و موشکی ایران، پانزده موسسۀ متعلق به سپاه پاسداران و همچنین سه نهاد زیر مجموعه خطوط کشتیرانی ایران، مشمول تحریم های سازمان ملل شدند.
به گزارش سرویس جهانی بی بی سی، باراک اوباما بعد از تصویب قطعنامه خاطرنشان کرد که "ايران سال ها است که به تعهدات بين المللی خود در چارچوب معاهده ان پی تی- پیمان منع گسترش سلاح های کشتار جمعی- عمل نکرده، به قطعنامه های شورای امنيت بی اعتنايی کرده و تعهدات خود به آژانس بين المللی انرژی اتمی را زير پا گذاشته است"
رئیس جمهور ایالات متحده، خاطرنشان کرد از نخستين روز رياست جمهوری، من به ايران پيشنهاد مذاکره بر اساس احترام و منافع مشترک دادم و به همراه آلمان، روسيه، چين و بريتانيا با مقامات ايرانی به مذاکره نشستيم."
اوباما تاکید کرد که "ما خواستار پايان انزوای سياسی و اقتصادی ایران و آينده بهتر برای مردم این کشور هستیم. تنها شرط آن اين است که دولت ايران به تعهدات بين المللی خود عمل کند... ايران حق دسترسی به فن آوری هسته ای صلح آميز را دارد. امری که در چارچوب ان پی تی نوشته شده است. ما حق ايران را محترم می شماريم."
وی در همین راستا خاطرنشان کرد "بنا براین تحريم های اخیر، برنامه های هسته ای و موشکی ايران و برای نخستین بار برنامه های نظامی متعارف اين کشور و موسسات و نهادهای متعلق به سپاه را شامل می شود که از طريق فعاليت های غير قانونی و ثروت اندوزی، هزينه آن را مردم ايران متحمل شده اند ."
رئیس جمهوری آمریکا تصریح کرد: "ايران يک شبه تغيير نمی کند ولی اين تحريم ها نشان می دهد که هزينه برای لجاجت دولت ايران بالا رفته است."
--------------------------------------------------------------------------
فراخوان مشترک برای آزادی فوری زندانیان سیاسی
جـــرس: در آستانه بیست و دوم خرداد و آغاز خیزش جنبش سبز، فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز، طی بیانیه ای مشترک و ارائه گزارشی پیرامون تداوم سرکوب ها و ادامه بازداشت زندانیان سیاسی، خواستار اقدام عملی و فوری جامعه جهانی در مورد نقض حقوق بشر در ایران شدند. این دو سازمان حقوق بشری، همزمان اقدام به صدور فراخوانی مشترک جهت درخواست آزادی فوری زندانیان سیاسی در ایران نمودند.
در بیانیۀ مشترک فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز که در آستانۀ ٢٢ خرداد و نخستین سالگرد انتخابات ریاست جمهوری در ایران منتشر شده، ابتدا تظاهرات ٢۵ خرداد ۸۸ و حوادث متعاقب آن خاطرنشان شده و آمده است "همگان تظاهرات مردمی در اعتراض به انتخابات ناعادلانه و تخلف و تقلب در نتایج آن را به یاد دارند. این تظاهراتهای مردمی، که گستردگی آنها از انقلاب ١٣٥٧ بدین سو بیسابقه بود، به شدت سرکوب و به خون کشیده شدند. دهها معترض کشته و هزاران نفر در سراسر کشور دستگیر شدند."
بیانیۀ مذکور همچنین تصریح می کند "با آنکه امروز اکثریت بازداشت شدگان آزاد شدهاند، اما بسیاری از آنها به شکل موقت آزاد و همچنان تحت پیگرد قضایی قرار دارند. خطر صدور احکامی سنگین آنها را تهدید میکند. امروز با پنهانکاری مقامات ایران و سانسور گسترده رسانهها در کشور، ارائه آمار دقیقی از زندانیان سیاسی ناممکن است. با این حال فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز تعداد زندانیان سیاسی را در سراسر کشور ٤٠٠ تا ٨٠٠ نفر برآورد میکند."
این دو سازمان حقوق بشری غیردولتی، در ادامه بیانیه خود، ضمن ابراز ناخرسندی از اینکه "جامعه جهانی با بیتوجهی به نقض حقوق بشر، همه تلاش خود را بر حل معضل اتمی ایران متمرکز کرده و بر بستر این بی عملی، سرکوب مردم در ایران ادامه دارد"، تاکید می کنند: در آستانه سالگرد رویدادهای غم انگیز انتخابات ٢٢ خرداد، فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز خواهان آزادی همهی زندانیان سیاسی در ایران هستند.
دو سازمان حقوق بشری همچنین اعلام کرده اند که "با راه اندازی کارزاری برای آزادی همه زندانیان عقیدتی در ایران فهرستی از ٤٠ زندانی سیاسی منتشر می کنند که این زندانیان اعم از روزنامهنگار، سندیکالیست، دانشجو، مدافعان حقوق زنان، و یا کسانی که اعتقادی متفاوت از اسلام رژیم حاکم دارند. بخشی از رهبران فکری جامعه ایران به شمار میآیند. برخی از آنها سالهاست که در زندان بسر میبرند و فرزاد کمانگر یکی از آنها بود که متاسفانه در تاریخ ١٩ اردیبهشت سال جاری با چهار تن دیگر از فعالان سیاسی اعدام شد. این اعدامها با هدف منصرف کردن مردم از شرکت در تظاهرات سالگرد ٢٢ خرداد انجام گرفتهاند."
فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز خاطرنشان کرده اند "وضعیت روزنامهنگاران و آزادی مطبوعات در ایران روز به روز بدتر میشود. از خرداد ١٣٨٨ تا امروز بیش از ٢٠ روزنامه و سایت اطلاع رسانی توقیف یا مجبور به توقف فعالیت خود شده اند. بیش از ٣٠٠٠ هزار روزنامهنگار از حق کار محروم و در بیکاری بسر می برند. با ٤٠ روزنامهنگار و وبنگار زندانی، جمهوری اسلامی ایران سومین زندان بزرگ جهان برای روزنامه نگاران است. ایتالله سید علی خامنهای و محمود احمدینژاد با برقراری حکومت وحشت و ترور، این کشور را از روزنامهنگاران خود محروم و حق دانستن را برای مردم ممنوع کردهاند."
فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز، ضمن تاکید بر این نکته که "خواهان آزادی فوری همه زندانیان سیاسی هستند"، خواستار مواضع قاطع جامعه جهانی شده و مطالبات زیر را اعلام کردند:
تشکیل کمیسیون تحقیق از سوی نهادهای صلاحیت دار حقوق بشر سازمان ملل برای تحقیق در باره موارد نقض حقوق بشر در ارتباط با رویدادهای پس از انتخابات ٢٢ خرداد ١٣٨٨بررسی موارد نقض حقوق بشر در شورای امنیت سازمان ملل و امکان تصویب مجازات هایی علیه آمران و عاملان موارد نقض فاحش حقوق بشر در ایران انجام اقدامات موثری برای پیشگیری و مجازات موسساتی که با جمهوری اسلامی ایران در نقض حقوق بشر همکاری می کنند. به ویژه ممنوع کردن صدور تجهیزات شنود ، سخت و نرم افزارهایی که گردش آزاد اطلاعات را مهار و دسترسی به اینترنت و رسانه های دیگر را محدود یا غیرممکن می کند، و نیز ابزار و وسائلی که برای سرکوب خشونت بار معترضان به کار می رود.
فراخوان برای آزادی فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران – امضا کنید
فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز ، همچنین با اعلام نام چهل تن از زندانیان سیاسی، در فراخوانی مشترک و جهانی، از مقامات مسئول ایران خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط آنان و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران شدند.
لینک ورود و امضای این فراخوان به شرح زیر معرفی شده است:
http://www.rsf-fidh-iran.org/?lang=fa#signature
--------------------------------------------------------------------------
برای حفظ جان و مال مردم راهپیمایی برگزار نخواهد شد
جرس: مهدی کروبی و میرحسین موسوی در آستانه ۲۲ خرداد با صدور بیانیه ای عنوان کردند: این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید. علیرغم ادعاهای کرکننده رسانه به اصطلاح ملی صدا و سیما و مطبوعات حامی دولت مبنی بر تحلیل رفتن نیروهای جنبش اعتراضی مردم ایران، خود دست اندرکاران و سیاستگذاران بیش از هر کس به این نکته واقفند که جنبش زنده است و افتخار واقعی از آن کسانی ست که علیرغم همه تهدیدها و مخاطرات، نا امنی ها، علم به عواقب احتمالی مالی و جانی هنوز از اعتراض بحقشان دست نکشیده اند و حتّی یک اعلام حضور کوچکشان، وحشت بر سرتاپای سرکوبگران می اندازد و لشگرکشی همه جانبه انتظامی و امنیتی را به دنبال می آورد.
در بخش هایی از این بیانیه که در کلمه و سحام نیوز منتشر شده و نسخه ای از آن نیزدر اختیار جرس قرار گرفته، آمده است: ” طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی و با هدف جلوگیری از بروز تنش و گرفتن بهانه از دست سرکوبگران و تأمین امنیت جانی ملت، درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی تسلیم استانداری تهران و وزارت کشور گردید... با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد ... این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید… راه برگزیده ملّت بزرگ ایران مسدود شدنی نیست و مردم خلاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلّی خواهید ساخت ...”
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم آگاه و هوشیار ایران
حضور و مشارکت آگاهانه و مسئولانه شما در پای صندوق های اخذ رأی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته و بهره گیری گسترده از حق رأی برای تعیین سرنوشت توسط یکا یک شما، حرکتی عظیم و حماسه جاودانه بود که می رفت مسیر آینده کشور را از سرازیری مخوفی که گرفتار آن بود و امروز آشکارتر شده است به سمت افق های روشن و قلّه های افتخار که شایسته ملّت بزرگ ایران است برگرداند که متاسفانه دستان نا پاک در آراء پاک شما دست برده و نتیجه به گونه ای اعلام شد که موجب حیرت همگانی گردید و اعتراضات یک پارچه شما مردم آگاه در جهت احقاق حق از دست رفته را برانگیخت ولیکن صد افسوس راهپیمایی و حضور مسالمت آمیز شما به جای آنکه مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد سرکوب شد و شما ملت همیشه سربلند هزینه های بسیاری را در طی یک سال گذشته برای احقاق حق به یغما رفته خود پرداخته اید.
راهپیمایی بزرگ و فراموش نشدنی شما در ۲۵ خرداد سال گذشته سند حقانیتی است که گذشت زمان نیز نخواهد توانست از اعتبار آن بکاهد. انتظارات به حق شما مردم عزیز ما را بر آن داشت که جهت پاسداشت آن حماسه به یغما رفته و پیگیری مطالبات به حق ملّتی سرافراز که علیرغم همۀ سرکوب ها دست از روش مسالمت آمیز بر نداشته و امیدوارانه آینده روشن را برای کشور خود و فرزندان خود طلب می کنند برای سالگرد روز فراموش نشدنی ۲۲ خرداد در حماسه ملی در انتخابات تقاضای برگزاری راهپیمایی بنمائیم. ما نیز طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر حق بی چون و چرای ملت در تظاهرات و اعتراض صراحت دارد و با هدف جلوگیری از بروز تنش و گرفتن بهانه از دست سرکوبگران و تأمین امنیت انتظامی ملت، درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی در سالروز حماسه ۲۲ خرداد از میدان امام حسین تا میدان آزادی را در موقع مقتضی تسلیم استانداری تهران و وزارت کشور نموده که متاسفانه با بهانه تراشی های متعدد این درخواست بی پاسخ مانده است.
لذا تعدادی از احزاب و گروههای اصلاح طلب جهت رفع بهانه جوئی ها درخواست مشابهی را به وزارت کشور ارائه دادند که سیر آن و پاسخ نهائی وزارت کشور به این درخواست در نامۀ اخیر نمایندگان و احزاب اصلاح طلب آمده است و آنان اعلام کرده اند امیدی به اخذ مجوز از این دولت ندارند.
اکنون در حالی که ۴۸ ساعت به زمان پیش بینی شده برای راهپیمایی باقی نمانده است با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد. بدیهی است با سابقه سیاه یک سال گذشته در سرکوب معترضانی که تنها جرمشان طلب نمودن رأی خود به شیوه ی مسالمت آمیز بود و همچنین اخبار رسیده از سازماندهی مجدد افراطیون و سرکوبگران در جهت یورش به مردم بی دفاع و مظلوم، از مردم و معترضان می خواهیم خواسته و مطالبات به حق خود را از مجاری کم هزینه تر و موثرتری دنبال کنند.
این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید. علیرغم ادعاهای کرکننده رسانه به اصطلاح ملی صدا و سیما و مطبوعات حامی دولت مبنی بر تحلیل رفتن نیروهای جنبش اعتراضی مردم ایران، خود دست اندکاران و سیاستگذاران بیش از هر کس به این نکته واقفند که جنبش زنده است و افتخار واقعی از آن کسانی ست که علیرغم همه تهدیدها و مخاطرات، نا امنی ها، علم به عواقب احتمالی مالی و جانی هنوز از اعتراض بحقشان دست نکشیده اند و حتّی یک اعلام حضور کوچکشان، وحشت بر سرتاپای سرکوبگران می اندازد و لشگرکشی همه جانبه انتظامی و امنیتی را به دنبال می آورد.
و این رسم دولتی نامشروع است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمی دهد با این حال راهی را که شما ملّت بزرگ ایران برگزیده اید مسدود شدنی نیست و شما خلّاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلّی خواهید ساخت و ما نیز در همه حال تا رسیدن صبح روشن فردا در کنار و همراه شما خواهیم بود.
والسلام علی من اتبع الهدی
مهدی کروبی و میرحسین موسوی
--------------------------------------------------------------------------
تمامی احزاب و گروه های حامی تغییرات متحد شوند
جرس: سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) در آستانه سالگرد 22 خرداد بیانیه ای تحلیلی منتشر کرد و طی آن به بیان برخی مطالبات اصلاح طلبان پرداخت و خواستار اتحاد تمامی احزاب و گروه های حامی تغییرات شد.
به گزارش ادوارنیوز، در بخشی از این بیانیه آمده است: "نقض حق تعیین سرنوشت ملت" از طریق دستکاری گسترده در آراء به صندوق ریخته شده مردم و تغییر شگرف در نتایج انتخابات امری بود که ایرانیان را تحمل آن ممکن نبود. چرا که آنان "رای" خود را همسنگ موجودیت خویش می دانستند و نادیده انگاشتن برگه های رای را نه صرفا یک تقلب انتخاباتی وسیع و تعیین کننده، بلکه توهین به شعور خود تلقی می کردند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خدا
سالی پر از مصیبت و رنج بر ملت ایران گذشت و رویش و رشد جوانه های اراده یک ملت به سوی آرمان والای آزادی، نقطه عطفی در تاریخ سرافرازی های ایرانیان برجای گذاشت.
خرداد ماه 88 دیگر بار به آوردگاه تقابل حق طلبی و مقاومت بر سر آزادی خواهی با خودکامگی و استبداد کور بدل شد. یک انتخابات ریاست جمهوری به انتخاب میان سرنوشتی روشن توام با مردمسالاری و پیشرفت میهن و یا اضمحلال و عقب ماندگی روزافزون، ارتقاء یافت و ملتی آزاده در برابر نادیده انگاشتن رای و لگدمال کردن احترام و عزت اش، قد برافراشته و پایداری کرد.
آنچه در خردادماه سال گذشته و به دنبال دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به وقوع پیوست، در واقع آخرین برگ از فصلی چهار ساله بود که طی آن «حقوق ملت» و «منافع ملی» در سیاست های حاکمیت به هیچ گرفته شده و شهروندان روز به روز حقوق و آزادی های مشروع و قانونی خود را توسط دولت اقتدارگرا از دست رفته و نقض شده می دیدند. دوره ای که طی آن رفاه و عدالت اقتصادی و اجتماعی روند نزولی به خود گرفت و فاصله طبقاتی عمیق تر شد، اصناف و اقشار مختلف از دانشجویان و معلمان گرفته تا کارگران بخش های مختلف دربرابر حقوق صنفی ازدست رفته شان فریاد اعتراض برآوردند، احزاب و نهادهای مدنی منزوی شده و اندک رسانه ها و روزنامه های منتقد به محاق توقیف و سانسور رفتند و اینگونه بود که ملتی سرخورده و خشمگین از «دروغ و ریا» و «جهل و بی قانونی» مشتاقانه به سوی صندوق های انتخابات شتافتند تا مگر با توسل به ته مانده سهم خود از ثمره مبارزه ای بیش از صد سال بر سر تحدید استبداد، سدی بر سر راه ویرانگری دولتی نابخرد بگذارند. دولتی که از پلکان دموکراسی بالا آمده اما گویی قصد نابودی و براندازی آن داشت.
اما «نقض حق تعیین سرنوشت ملت» از طریق دستکاری وقیحانه و گسترده در آراء به صندوق ریخته شده آنان و تغییر شگرف در نتایج انتخابات امری بود که ایرانیان را تحمل آن ممکن نبود، چرا که آنان «رای» خود را همسنگ موجودیت خویش می دانستند و نادیده انگاشتن برگه های رای را نه صرفا یک تقلب انتخاباتی وسیع و تعیین کننده، بلکه توهین به شعور خود تلقی می کردند. از این رو «رای من کجاست» به شعار واحد و پرطنین شهروندان معترض درخیابانها تبدیل شد که با تکیه بر میراث خون پدران و مادران شان که فصلی برای «حقوق ملت» در قانون اساسی به ارمغان آورده بود، خشمگنانه اما نجیب و شکیبا به صحنه درآیند و به ربایندگان رای شان اعتراض کرده و هشدار دهند. لیکن چه سود که پاسخ گل، گلوله و جواب شعار، شکار خونین در میدان آزادی و خیابان جمهوری اسلامی بود.
نمایش خصومت حاکمیت نسبت به اعتراض آرام شهروندان اش با خشونتی آنچنان که جهانی را به حیرت واداشته بود در واپسین روزهای خردادماه سال گذشته از سویی و نمایش شکوهمند شهروندان ایرانی در این ایام و به ویژه 25 خردادماه و در پی آن طی روزهای بسیار دیگری همچون 18 تیر، 26 تیر، روز قدس، 13 آبان، 16 آذر، عاشورای خونین و 22 بهمن و ... دلسوزان، عقلای قوم و هر ناظر آگاه و منصفی را به این باور رساند که اگر اسلامیت و مشروعیت مذهبی – اخلاقی حاکمیت پیش از این انتخابات با رواج «دروغ ، ریا و فساد مالی» رو به اضمحلال رفته بود اینک با مقاومت حداکثری حکومتی مدعی وامداری انقلاب اسلامی 57، در برابر اراده ای ملی که نه تنها در گوش صندوق ها بلکه در صحن خیابانها علنی گشته بود، آخرین جرعه جام «جمهوریت» نیز بر زمین ریخته شد و به یکباره در برابر دیده گان نسلی از انقلابیون و پرورش یافتگان نظام برآمده از آن، از «جمهوری اسلامی» دیگر نه جمهوریت ماند و نه اسلامیت و این جایی بود که سکوت، معنایی جز خیانت نمی یافت.
پروژه بازداشت گسترده و از پیش تصمیم گیری شده فعالان سیاسی، مدنی و روزنامه نگاران که تقریبا تمامی آنان از حامیان دو نامزد اصلاح طلب و تحول خواه انتخابات ریاست جمهوری بودند، نه تنها نشانه ای از تمایل اراده ای ناسالم برای غلبه بر رای ملت بود، بلکه یکی از گسترده ترین و تاثربرانگیزترین فصل های نقض حقوق بشر در کارنامه حکومت را برجای گذاشت، دادگاههای نمایشی که بیش از آنکه به محکمه شبیه باشند به مجالس نقد خویشتن و مداحی و تمجید از حاکمان بدل گشته بود آشکارا نشان داد که در فقدان استقلال قوه قضاییه و عدم نهادینه سازی قانونگرایی در این قوه ویرانه (به تعبیر رییس وقت اش) چگونه از قانون و دادگاه و دادسرا که اساسا به منظور پاسداری از حقوق شهروندان پدید آمده اند می توان ابزاری ساخت برای سرکوب همان حقوق و آزادی های مشروع و خداداد و چگونه شکنجه و تجاوز تا جایی گسترش می یابد که در واقعه ای کم نظیر حکومت مجبور به اعتراف به این حقیقت شود که دستکم چهارجوان بر اثر شدت شکنجه جان خود را در زندانی رسمی از دست داده اند؛ گرچه این استفاده ابزاری و چماقگونه پذیرشی در افکار عمومی و حتی در میان هواداران سنتی اقتدارگرایان نیز نیافته و با گسترش موج بیداری میان اقشار مختلف جامعه، صف محافظه کاران سنتی هرچه بیشتر از اقتدارگرایان خشونت طلب تفکیک شد.
اینک اما در سالگرد جنبش حق طلبانه و اصلاحی مردم ایران، سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) که از اولین روزهای حوادث پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم، همگام و همصدا با مطالبات اساسی و اعتراضات مسالمت آمیز مردم بوده است ضمن گرامیداشت یاد شهدای والامقام این حرکت ملی و آرزوی علو درجات برای آن عزیزان سفر کرده ونیز طلب صبر و استقامت از درگاه باریتعالی برای خانواده های داغدیده و مصیبت زده و همچنین تاکید بر لزوم شناسایی و محاکمه عاملان این جنایات در اولین فرصت تاریخی، نکاتی را با ملت شریف، شجاع و زنده ایران در میان می گذارد:
اول: به اعتقاد ما دستیابی به «انتخابات آزاد، سالم و منصفانه» با تضمین کلیه پیش شرط های آن مهمترین آرمان و مطالبه جنبش اصلاحی ایرانیان و نقطه توافق تمامی گروه های اصلاح طلب و هوادار تغییرات مسالمت آمیز است. این آرمان نشانگر آن است که رهبران و فعالان «جنبش سبز» نه لزوما در پی کسب قدرت که بیش و پیش از آن خواستار احترام به رای و اراده اکثریت ملت هستند. این امر مطالبه ای تاریخی و ملی است و از سوی طرف مقابل نبایستی به عنوان یک سنگر مبارزه تلقی شود، بلکه انتخابات آزاد - به شرط بازگشت عقلانیت به ساختارهای حاکمیت مستقر- بایسته و شایسته است که به مثابه راهکاری اساسی و دائمی برای برون رفت از بحران، نگریسته شود.
دوم: مساله رهاسازی «زندانیان سیاسی» که از ابتدا به عنوان گروگان هایی نزد اقتدارگرایان گرفتار آمده اند، از جمله اولویت های اساسی جنبش اصلاحی است. طرفین منازعه سیاسی فعلی به هیچ نقطه توافقی دست پیدا نخواهند کرد و بحران کنونی حل نخواهد شد جز آنکه فوراً زمینه آزادی این فرزندان شرافتمند و بی گناه وطن را فراهم آورده و ضمن لغو احکام ناعادلانه و بی اساس صادر شده به جبران خسارات وارده بر آنها بپردازند.
سوم: همچنانکه پیش از این در بیانیه های سازمان مطرح شده است در شرایط کنونی، همبستگی و نزدیکی کلیه احزاب و گروه های اصلاح طلب و وفاق آنان بر سر مطالبات اساسی مردم، در عین محدودیت های گسترده اعمال شده علیه هر نوع فعالیت سیاسی و مدنی امری ضروری و کلیدی است.
چهارم: پی گیری اصل «عدم خشونت» و تداوم فعالیت اعتراضی مسالمت آمیز در کلیه سطوح جامعه تا نیل به تحقق حقوق مندرج در قانون اساسی و اجرای تضمین شده کلیه مفاد این پیمان ملی به عنوان خواسته ای حداقلی، همواره بایستی در صدر توجهات فعالان جنبش سبز اصلاحی باشد. به یاد داشته باشیم که اعتراض و امر به معروف و نهی از منکر حاکمان، حقی ابدی برای ملت است که مبتنی بر پایه های استوار عقلی و مذهبی است.
پنجم: گسترش ابزارهای ارتباط جمعی و ارتقای آگاهی های اجتماعی – سیاسی ابزار مطرود سانسور را در دنیای کنونی رفته رفته بی خاصیت کرده و از کار انداخته است، بر این مبنا به حاکمان انذار می دهیم که با احترام به حق آحاد ملت در دسترسی آزاد به اطلاعات، دست از سیاست ناکارآمد انسداد رسانه ها و دروغ پراکنی در رسانه های خویش بکشند و به راستی «راه نجات را در راستگویی بجویند».
ششم: تقدیر از اقدامات شجاعانه و شرافتمندانه آقایان «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» را در مسیر احقاق حقوق ملت و منافع ملی و همراهی و راهبری جنبش اعتراضی مردم، وظیفه خود می دانیم و حمایت خود از فعالیت ها و ابتکارات این بزرگواران در مسیر فوق الذکر را با افتخار اعلام نموده و از تمامی عقلای قوم و بزرگان جامعه به ویژه مراجع عظام درخواست می کنیم که در برابر ظلم آشکاری که از سوی حاکمیت خصوصا در حق زندانیان سیاسی در جریان است، واکنش مناسب و درخوری نشان دهند.
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) همچنین در آستانه سالگرد بازداشت دبیرکل و سخنگوی سرافراز خود آقایان دکتر احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی و همچنین پنجمین ماه حبس آقای علی ملیحی، مسئول روابط عمومی سازمان، یکبار دیگر عاملان و آمران بازداشت ربایش گونه این عزیزان را نسبت به عواقب دنیوی واخروی این جفا و بی عدالتی عریان به تامل و تعقل فرا می خواند و تاکید می کند که دستگاهی که این آزادگان را مجرم می شمارد، نظامی بیمار و به خطا رفته است که حتی از تشخیص نفع و ضرر و دلسوزان و دشمنان خویش نیز ناتوان گشته است. تاکید می کنیم احکامی که در خصوص این اسرا و سایر فعالان سیاسی و مدنی صادر شده است، از آنجا که معیارهای حقوق دادرسی عادلانه و موازین قانونی موجود در جریان صدور آنان رعایت نشده است، فاقد اعتبار، وجاهت قانونی و ارزش اجتماعی بوده و از آنجا که افکار عمومی از صداقت و شرافت این اسراء آگاهی دارد، احکام صادر شده نشان های افتخار بر سینه این فرزندان ملت است.
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)
بیستم خردادماه یکهزاروسیصدوهشتادونه
--------------------------------------------------------------------------
برای حفظ جان و مال مردم راهپیمایی برگزار نخواهد شد
جرس: مهدی کروبی و میرحسین موسوی در آستانه ۲۲ خرداد با صدور بیانیه ای عنوان کردند: این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید. علیرغم ادعاهای کرکننده رسانه به اصطلاح ملی صدا و سیما و مطبوعات حامی دولت مبنی بر تحلیل رفتن نیروهای جنبش اعتراضی مردم ایران، خود دست اندرکاران و سیاستگذاران بیش از هر کس به این نکته واقفند که جنبش زنده است و افتخار واقعی از آن کسانی ست که علیرغم همه تهدیدها و مخاطرات، نا امنی ها، علم به عواقب احتمالی مالی و جانی هنوز از اعتراض بحقشان دست نکشیده اند و حتّی یک اعلام حضور کوچکشان، وحشت بر سرتاپای سرکوبگران می اندازد و لشگرکشی همه جانبه انتظامی و امنیتی را به دنبال می آورد.
در بخش هایی از این بیانیه که در کلمه و سحام نیوز منتشر شده و نسخه ای از آن نیزدر اختیار جرس قرار گرفته، آمده است: ” طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی و با هدف جلوگیری از بروز تنش و گرفتن بهانه از دست سرکوبگران و تأمین امنیت جانی ملت، درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی تسلیم استانداری تهران و وزارت کشور گردید... با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد ... این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید… راه برگزیده ملّت بزرگ ایران مسدود شدنی نیست و مردم خلاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلّی خواهید ساخت ...”
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم آگاه و هوشیار ایران
حضور و مشارکت آگاهانه و مسئولانه شما در پای صندوق های اخذ رأی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته و بهره گیری گسترده از حق رأی برای تعیین سرنوشت توسط یکا یک شما، حرکتی عظیم و حماسه جاودانه بود که می رفت مسیر آینده کشور را از سرازیری مخوفی که گرفتار آن بود و امروز آشکارتر شده است به سمت افق های روشن و قلّه های افتخار که شایسته ملّت بزرگ ایران است برگرداند که متاسفانه دستان نا پاک در آراء پاک شما دست برده و نتیجه به گونه ای اعلام شد که موجب حیرت همگانی گردید و اعتراضات یک پارچه شما مردم آگاه در جهت احقاق حق از دست رفته را برانگیخت ولیکن صد افسوس راهپیمایی و حضور مسالمت آمیز شما به جای آنکه مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد سرکوب شد و شما ملت همیشه سربلند هزینه های بسیاری را در طی یک سال گذشته برای احقاق حق به یغما رفته خود پرداخته اید.
راهپیمایی بزرگ و فراموش نشدنی شما در ۲۵ خرداد سال گذشته سند حقانیتی است که گذشت زمان نیز نخواهد توانست از اعتبار آن بکاهد. انتظارات به حق شما مردم عزیز ما را بر آن داشت که جهت پاسداشت آن حماسه به یغما رفته و پیگیری مطالبات به حق ملّتی سرافراز که علیرغم همۀ سرکوب ها دست از روش مسالمت آمیز بر نداشته و امیدوارانه آینده روشن را برای کشور خود و فرزندان خود طلب می کنند برای سالگرد روز فراموش نشدنی ۲۲ خرداد در حماسه ملی در انتخابات تقاضای برگزاری راهپیمایی بنمائیم. ما نیز طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر حق بی چون و چرای ملت در تظاهرات و اعتراض صراحت دارد و با هدف جلوگیری از بروز تنش و گرفتن بهانه از دست سرکوبگران و تأمین امنیت انتظامی ملت، درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی در سالروز حماسه ۲۲ خرداد از میدان امام حسین تا میدان آزادی را در موقع مقتضی تسلیم استانداری تهران و وزارت کشور نموده که متاسفانه با بهانه تراشی های متعدد این درخواست بی پاسخ مانده است.
لذا تعدادی از احزاب و گروههای اصلاح طلب جهت رفع بهانه جوئی ها درخواست مشابهی را به وزارت کشور ارائه دادند که سیر آن و پاسخ نهائی وزارت کشور به این درخواست در نامۀ اخیر نمایندگان و احزاب اصلاح طلب آمده است و آنان اعلام کرده اند امیدی به اخذ مجوز از این دولت ندارند.
اکنون در حالی که ۴۸ ساعت به زمان پیش بینی شده برای راهپیمایی باقی نمانده است با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد. بدیهی است با سابقه سیاه یک سال گذشته در سرکوب معترضانی که تنها جرمشان طلب نمودن رأی خود به شیوه ی مسالمت آمیز بود و همچنین اخبار رسیده از سازماندهی مجدد افراطیون و سرکوبگران در جهت یورش به مردم بی دفاع و مظلوم، از مردم و معترضان می خواهیم خواسته و مطالبات به حق خود را از مجاری کم هزینه تر و موثرتری دنبال کنند.
این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید. علیرغم ادعاهای کرکننده رسانه به اصطلاح ملی صدا و سیما و مطبوعات حامی دولت مبنی بر تحلیل رفتن نیروهای جنبش اعتراضی مردم ایران، خود دست اندکاران و سیاستگذاران بیش از هر کس به این نکته واقفند که جنبش زنده است و افتخار واقعی از آن کسانی ست که علیرغم همه تهدیدها و مخاطرات، نا امنی ها، علم به عواقب احتمالی مالی و جانی هنوز از اعتراض بحقشان دست نکشیده اند و حتّی یک اعلام حضور کوچکشان، وحشت بر سرتاپای سرکوبگران می اندازد و لشگرکشی همه جانبه انتظامی و امنیتی را به دنبال می آورد.
و این رسم دولتی نامشروع است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمی دهد با این حال راهی را که شما ملّت بزرگ ایران برگزیده اید مسدود شدنی نیست و شما خلّاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلّی خواهید ساخت و ما نیز در همه حال تا رسیدن صبح روشن فردا در کنار و همراه شما خواهیم بود.
والسلام علی من اتبع الهدی
مهدی کروبی و میرحسین موسوی
--------------------------------------------------------------------------
زخمی شدن چند تن در درگیری میان مردم مریوان و نیروهای رژیم
كوردستان ميديا: روز سهشنبه 18 خردادماه، به دنبال اذیت و آزار صاحب یک اتومبیل حامل کولرگازی توسط نیروهای رژیم در سه راه بهزیستی مریوان، درگیریهایی میان مردم و این نیروها روی داد.
به گزارش خبرگزاری کردستان، به دنبال این اقدام نیروهای رژیم، مردم به یاری صاحب اتومبیل شتافته و ضمن درگیری با نیروهای رژیم، چندین تن از آنان را زخمی نمودند. نیروهای رژیم پس از اقدام به تیراندازی هوایی از محل درگیری گریختند.
--------------------------------------------------------------------------
بیانیه ی دفتر سیاسی در رابطه با سالگرد برگزاری دهمین دورهی انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری در ایران و پیامدهای آن
رژیم جمهوری اسلامی یکسال پیش از این، روز 22 خردادماه سال 1388 خورشیدی، دهمین دورهی انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری را برگزار کرد. پیش از آن شورای نگهبان در میان بیش از 1400 نفری که ثبت نام نموده بودند تنها صلاحیت 4 تن را مورد تأیید قرار داد و مابقی را رد صلاحیت نمود، آن چهار نفر عبارت بودند از: محمود احمدینژاد، رئیس جمهور وقت، میرحسین موسوی که در زمان حیات خمینی و جنگ ایران ـ عراق، 8 سال ریاست حکومت را عهدهدار بود، مهدی کروبی که در دوران به اصطلاح طلائی!
اصلاحطلبان، رئیس پارلمان بود و محسن رضایی نیز بیش از 10 سال فرماندهی کل سپاه پاسداران بود. کسانی که شناخته شدهترین مهرههای رژیم جمهوری اسلامی بودند.
به دلایلی که رژیم به مردم اجازه نمیداد حتی در میان آن چهارتن نیز فرد دلخواه خویش را برگزینند، قبل از انتخابات، ریاست جمهوری آینده را تعیین نموده و رأی مردم هیچگونه ارزشی نداشت و هیچ نشانهای دال بر برگزاری انتخاباتی که با حداقل استانداردهای انتخاباتی آزاد همخوانی داشته باشد، همچون سایر انتخابات مشابهی که در گذشته برگزار شده بود، به چشم نمیخورد، حزب دمکرات کردستان ایران طی اطلاعیهای این انتخابات را تحریم کرد.لیکن رژیم چون همیشه با توطئههای خود و از جمله برگزاری چندین مناظرهی تلویزیونی میان آن به اصطلاح کاندیداتورها توانست شمار کثیری از مردم ایران ـ به غیر از کردستان ـ را به پای صندوقهای رأی بکشاند.
هر چند در ساعات اولیه پس از برگزاری انتخابات، موسوی و طرفدارانش از پیروزی خود سخن میگفتند و تبلیغات چشمگیری را به راه انداختند، اما پس از آن نهادهای ناظر بر این انتخابات فرمایشی به صورت رسمی ـ همچنانکه در تحلیل حزب دمکرات کردستان ایران آمده بود ـ کاندیدای مورد تأیید ولایت فقیه، محمود احمدینژاد را برای یک دورهی دیگر ریاست جمهوری کاندیدای پیروز معرفی کردند.
با اعلام نتایج انتخابات در تهران و چند شهر دیگر معترضان به نتایج انتخابات به خیابان آمده و با حمایت از موسوی علیه نتایج آن انتخابات شعار دادند و از سرنوشت رأیهای خود پرسیدند و خواستار ابطال نتایج انتخابات و برگزاری مجدد آن شدند. به طور کلی کاندیداهای اصلاحطلب این انتخابات را کودتا نامیدند. لیکن پس از چند روز تظاهرات و اعتراضات از جانب مردم و قبل از اعلام رسمی نتایج انتخابات از سوی شورای نگهبان، سرانجام رهبر جمهوری اسلامی طی نشستی عمومی مجدداً از کاندیدای مورد نظر خود محمود احمدینژاد پشتیبانی نمود و انتخابات را پیروزی دیگری برای رژیم برشمرد. پس از این موضعگیری رهبر جمهوری اسلامی ایران، کاندیداهای طرد شدهی اصلاحطلب و هوادارانشان تحت نام جنبش سبز به اعتراضاتشان ادامه دادند. رژیم در مقابل این اعتراضات سیاست سرکوب و فشار را در پیش گرفت و شمار چشمگیری از معترضان را روانهی زندانهای خوفناک نمود که در نهایت سبعیت مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. این سیاست ضد انسانی رژیم در سراسر جهان طنین انداخت و جامعهی بینالمللی و بهویژه مجامع و محافل انساندوست را دچار شوک نمود و به بحث مطرح رسانههای بینالمللی تبدیل و محکومیت رژیم جمهوری اسلامی ایران از سوی این مجامع و محافل بینالمللی را در پی داشت. این اقدامات ضدانسانی که عواطف همهی انسانهای آزادیخواه و حقطلب را جریحهدار نمود سبب گردید که تودههای مردمی با شعارهای ویژهی خویش به صفوف معترضین بپیوندند. با اینکه رهبران جنبش سبز مخالف شعارهای ساختارشکنانه بودند و مطالباتشان را حول مواردی از قبیل کنارهگیری احمدینژاد و مجموعه خواستهای دیگری همچون اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی محدود ساخته بودند، لیکن در ادامهی سلسله تظاهراتها و راهپیماییها و طی ماههای پس از آن، مردم آزادیخواه حاضر در راهپیماییها برخلاف خواست و مطالبات سران جنبش سبز شعارهایشان را متوجه ولیفقیه، قانون اساسی و در نهایت رژیم جمهوری اسلامی در تمامیت خویش نمودند. این شعارهای رادیکال، پیکر جمهوری اسلامی و رهبران آن را به لرزه درآوردند، در نتیجه رژیم که به طوری که به طرزی بیرحمانه تظاهراتکنندگان را مورد یورش قرار داده و اقدام به سرکوب و شهیدنمودن فرزندان آزادیخواه کشورمان کردند که در میان این شهدا چند نفرشان از فرزندان آزادیخواه ملت کرد بودند.
در این مرحلهی حساس، حزب دمکرات کردستان ایران طی بیانیهای رسمی از جنبش آزادیخواهانهی مردم حق پایمال شدهی کشورمان پشتیبانی و با خانوادهی شهدای سرفراز اظهار همدردی نمود و از محافل و مجامع انساندوست تقاضا نمود برای حفظ جان زندانیان سیاسی به یاریشان بشتابند. همچنین اعلام نمود این جنبش زمانی میتواند به اهداف خویش دست یابد که برای سرنگونی رژیم مبارزه نماید و از پیشبردن پروسهی دمکراسی و تأمین حقوق ملی ملتهای ایران طرفداری نماید. زیرا در چارچوب این سیستم هیچگونه تغییری به نفع مردم صورت نخواهد گرفت. در همین راستا، حزب دمکرات کردستان ایران در پلنوم شهریورماه 1388 خورشیدی آخرین تحلیل خویش را در رابطه با اوضاع سیاسی ایران و کردستان ارائه کرد. طی آن تحلیل، سیاست و مواضع رهبران جنبش سبز، در جهت خلاف خواستها و مطالبات جنبش آزادیخواهی کشورمان جهت رهایی از چنگ دیکتاتوری و ارتجاع خوانده شده بود و دلیل عدم همراهی ملتهای حق پایمال شده و مابقی طبقات و اقشار جامعه به حرکات اعتراضی تا آن مقطع را ناشی از ضعفهای مزبور دانسته بود. از همهی اینها مهمتر عدم وجود رهبریتی دمکرات و قاطع در جریان حرکات اعتراضی از جمله ضعفهای بسیار محسوس و چشمگیر جنبش بود.
پس از این تحلیل سیاسی، پلنوم تصویب نمود که بنابر سیاست گذشته خود از جنبش سکولار و مترقی کشورمان پشتیبانی میکنیم، جنبشی که هدفش تغییری بنیادین و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و بنیانگذار سیستمی دمکرات و فدرال است. اعلام گردید که دوشادوش نیروهای سیاسی ایران به مبارزه و تلاش خویش ادامه داده و برای گسترش و توسعهی این مبارزهی مدنی و تودهای و وسعتبخشیدن به میدان فعالیت بدون هیچ تردید و وسواسی تا دستیابی به اهدافمان استوار خواهیم بود.
پس از گذشت یک سال از انتخابات فرمایشی دورهی دهم ریاست جمهوری، رژیم مست از موفقیت توطئهی خود است و شاید چنین میپندارد که با کشتار، زندانیکردن و شکنجه و ... توانسته است مردم ناراضی را سرکوب کرده و به سکوت بکشاند. لیکن نشانههای بسیاری حاکی از آن است که نیروهای مقاومت مردم در برابر رژیم توطئه و سرکوب، قدرتمندتر از گذشته سربر خواهد آورد، در مقابل نیز رژیم بیش از همه وقت گرفتار بحرانهای داخلی و خارجی است که طی یکسال گذشته و سالهای پیش از آن بوجود آورده است و آیندهای وخیمتر از این نیز در انتظارش است.
این جنبش برای اینکه در خیزش مجددش دچار این ضعف و کمبودها نشود و سریعتر به هدف برسد و هزینهی پیروزی و مدت زمان آن کمتر باشد لازم است همهی مردم ایران و بویژه سازمانهای سیاسی با دقت و با دیدی انتقادی به جنبش یکسال گذشته بنگرند. در این رابطه حزب دمکرات کردستان ایران بر این اعتقاد است که:
1ـ شرکت مردم در آخرین انتخابات ریاست جمهوری گامی اشتباه بود زیرا به نفع رژیم تمام شد. بیتردید مشارکت چشمگیر مردم در هر انتخاباتی به عنوان یکی از نشانههای مشروعیت رژیم شمرده میشود، به همین جهت از آن روز تاکنون صدها بار زمامداران رژیم جمهوری اسلامی آن مشارکت را در برابر مردم جهان و مردم ناراضی ایران برجسته نموده و به عنوان به نشان مقبولیت حکومتشان در نزد اکثریت مردم نشان دادهاند.
بنابراین ضروری است در انتخابات آینده نیز زمانی که احساس میکنند که آرای آنها تأثیری بر نتیجهی انتخابات ندارد، نمیتوانند به کاندیدای مورد نظر خویش رأی بدهند، به طور خلاصه کمترین معیارهای استاندارد یک انتخابات آزاد فراهم نیست به عنوان مبارزهای مدنی از فرصت استفاده نموده و در انتخابات شرکت نکنند. برای رژیم جمهوری اسلامی بسیار طبیعی است در شرایطی که احساس میکند در هر حالتی مردم به پای صندوقهای رأی خواهند رفت، نمایندهی خود را از صنوقها بیرون بیاورد.
2ـ تلاش و فعالیت حدوداً ده سالهی اصلاحطلبان، با وجود اعلام وفاداری همهجانبهاشان به رژیم بویژه طی یکسال گذشته، بار دیگر این حقیقت را اثبات کرد که در این رژیم امکان اصلاح وجود ندارد، بنابراین لازم است بیش از این مردم را اغفال نکرده و آنها را به انحراف نکشانند و خون آزادیخواهان ایران را در این راه به هدر ندهند. رژیم طی چند دهه زمامداری ثابت خود در عمل اثبات نموده است که دستیابی به آزادی و دمکراسی که خواست مردم ایران است با وجود این رژیم ممکن نیست و برای دستیابی بدین خواست مشروع لازم است همهی نیروها و توانمندیها در راه سرنگونی این رژیم به حرکت درآید.
3ـ عدم وجود برنامهای مشخص یکی از نقاط ضعف برجستهی جنبش بود که تاکنون نیز مشهود است. با اینکه رهبران شناختهشدهی این جنبش در هر مناسبتی سخنی گفتهاند و مردم در خیابانها شعاری دادهاند، اما اینها هیچکدام برنامه نیست، هیچ جنبشی نیز بدون برنامه، به پیروزی دست نمییابد.
4ـ برای تغییر رژیم و روی کار آوردن حکومتی که خواستها و مطالبات طبقات و اقشار جامعه را تأمین نماید، رهبریتی قاطع و دمکرات لازم است. رهبریتی که مسئول و نقدپذیر باشد و بنابر روند پیشروی جنبش بتواند خطمشی متناسب را برای استمرار مبارزه تعیین کند. انتظار رهایی مردم از دست دیکتاتوری رژیم از جانب افرادی که روزانه بر اعتقادشان به جمهوری اسلامی تأکید میورزند، انتظاری بیاساس است. اینهم یکی از نقاط ضعف دیگر جنبش سبز بوده که تاکنون نیز گرفتار آن است.
5ـ محدود ماندن جنبش در یک فاز مبارزهی مدنی ـ راهپیمایی ـ و عدم بهرهگیری از مابقی متدهای این قبیل مبارزات به غیر از اینکه به تدریج مردم را خسته خواهد کرد نیروهای سرکوبگر رژیم نیز با آمادگی تمام بر این متد مبارزه تمرکز کرده و برای سرکوب کردنش توطئهچینی میکنند. لیکن تغییر مداوم متد مبارزاتی متناسب، نیروهای رژیم را غافلگیر مینماید. به عنوان مثال میتوان به متد اعتصاب، عدم حضور در محل کار در کردستان اشاره نمود که در روز 23 اردیبهشت 1389 خورشیدی به دنبال اعدام پنج فعال سیاسی برگزار گردید.
در خاتمه حزب دمکرات کردستان ایران جهت دستیابیاش به این هدف سیاسی، بار دگر بر همکاری و همبستگی مبارزاتی با همهی نیروهای سیاسی مترقی ایران تأکید نموده و این همکاری را برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران و با استفاده از همهی متدهای مبارزه، ضرورتی سیاسی میداند.
حزب دمکرات کردستان ایران
دفتر سیاسی
خردادماه 1389 خورشیدی
--------------------------------------------------------------------------
پرتاب تخم مرغ های رنگی به سمت متکی
خبرگزاری آسوشیتدپرس ۹ ژوئن۲۰۱۰ ـ دوبلین – منوچهر متکی وزیرخارجه ایران در حضورش در دوبلین(ایرلند) تقریباً توانست از حمله توسط تخممرغهای رنگی سالم در برود. حضور وی در دوبلین با درگیریها توسط چندین ناراضی ایرانی ضایع و تباه گردید.
دو نفر از معترضین که حضور او را مختل کرده بودند توسط پلیس امنیتیِ متکی دستگیر شدند. وی روز چهارشنبه در دوبلین در مؤسسه بینالمللی امور اروپا حضور یافته بود که با درگیریهایی که پیش آمد مختل شد. دو مرد معترض که فریاد زدند متکی نماینده تروریزم و دیکتاتوری است لگد خوردند و به طبقه پایین رانده شدند اما جراحت جدی برنداشتند.
چندین اعتراض کننده در محوطه بیرون، به سمت متکی، تخممرغ رنگی پرتاب کردند و در زمانی که آنجا را ترک میکرد خودرو او را لگدکوب کردند.
پلیس، متکی را با یک چتر مورد حفاظت قرارداد. پلیس ایرلند سه اعتراض کننده را دستگیر کرد. متکی رأیِ روز چهارشنبه در شورای امنیت مللمتحد برای اِعمال تحریمهای جدید علیه ایران را تقبیح کرد.
یک ایرانی خطاب به متکی در دوبلین: دیکتاتور, این مرد دیکتاتور است!, او تروریست است!…
« تلویزیون CNN دهم ژوئن ۲۰۱۰: یک ایرانی خطاب به متکی در جلسه: دیکتاتور!, این مرد دیکتاتور است!, این مرد دیکتاتور است!, او تروریست است!…
مجری: معترضین, سخنان وزیر خارجه ایران را در نشستی در دوبلین مختل کردند . مقامات امنیتی نسبت به این دو مرد که بر سر منوچهر متکی فریاد کشیدند و او را تروریست نامیدند, واکنش نشان دادند. بعدا, در بیرون, متکی توانست از تخم مرغهایی که نزدیک بود به او اصابت کنند بگریزد. مخالفین ایرانی این تخم مرغها را به سمت خودرو او پرتاب کردند و در حالی که این دیپلمات ارشد ایرانی در حال ترک صحنه بود, خودروی وی را مورد ضرب قرار دادند.
در همین اثنی, رهبران ایران تحریمهای ملل متحد ,که ایران را زیر ضرب برده, مردود دانستند… رییس جمهور ایران, محمود احمدی نژاد گفت که تحریمات جدید, مانند یک دستمال استفاده شده است که باید در سطل زباله انداخته شود.
ریچارد راث, خبرنگار: … با وجودیکه ۴ دور تحریمات ایران به حل و فصل مشکل برنامه اتمی ایران منجر نشده, آمریکا به فشار خود ادامه می دهد… این تحریمهای جدید , تحریمهای تسلیحاتی را گسترش می دهد, بانکهای ایرانی و تبادلات مالی … را هدف قرار می دهد.
محمد خزایی, سفیر ایران در ملل متحد: آنچه که امروز در معرض خطر قرار دارد؛ اعتبار شورای امنیت است که تبدیل به ابزاری در جعبه ابزار چند کشور شده است…
سوزان رایس, سفیر آمریکا در ملل متحد: ما لفاظی های مضحک زیادی امروز در اینجا, از طرف همکار ایرانی خود شنیده ایم, که برای تاثیر بر روی این واقعیت طراحی شده اند که ایران, در حال نقض تعهدات خود در قبال آژانس بین المللی انرژی اتمی و قطعنامه های شورای امنیت است.
--------------------------------------------------------------------------
تلویزیون العربیه: خامنه اى دارد با آتش و خون حاکمیت مى کند
«یک پژوهشگر امور ایران به العربیه گفت: «خامنه اى با سرنوشت شاه فاصله ندارد؛ گرفتارى او شبیه گرفتارى سى سال پیش شاه است و دارد با آتش و خون حاکمیت مى کند. مشکل اصلى در صحبتهاى خمینى است زیرا گفته هاى قبلى خود را نقض مى کرد. او ابتدا پایه حاکمیت را راى مردم گذاشت ولى آنرا نقض کرد. … خمینى وقتى که در فرانسه بود حرفى زد ولى وقتى که وارد ایران شد حرف دیگرى زد. خامنه اى امروز مى گوید جمهورى اسلامى بزرگترین هدیه خمینى به قرن بیستم و به انسانیت است و دموکراسى در جهان مثل دموکراسى ایران وجود ندارد، آیا در جهان مردمى که خواستار رأى خود هستند اعدام مى شوند؟ آیا این دموکراسى است؟
… خامنه اى دارد با آتش و خون حاکمیت مى کند. لذا نزدیکترین یارانش شامل رفسنجانى، خاتمى؛ کروبى؛ موسوى و دیگران از او فاصله گرفته اند در صورتیکه همین ها از رهبران رژیم بودند. او مى خواهد که به حاکمیت بچسبد… لذا خامنه اى در همان ورطه اى است که سى سال پیش شاه در آن گرفتار بود. خامنه اى با سرنوشت شاه فاصله ندارد. درست است که خامنه اى کفه سنگین در رژیم است ولى به لحاظ حاکمیت سیاسى و قدرت نمى تواند تنها با آتش و خون حکومت کرد».
«مردم ایران عادت دارند که در هر دوره اى حاکمان طاغوتى خود را سرنگون کنند و امروز خامنه اى تجربه شاه را فراموش کرده است».