dimanche 9 mai 2010

اعلام عزای عمومی در مناطق کردنشین

خبرگزاری هرانا - در راستای اعتراض به اجرای حکم اعدام ۵ زندانی سیاسی، مردم مناطق کردنشین به خصوص منطقه کامیاران و سنندج فردا مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه را بعنوان عزای عمومی اعلام کرده اند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، تعداد کثیری از مردم، اصناف و فعالان مدنی مناطق کردنشین به خصوص در شهرهای کامیاران و سنندج با اعلام فراخوان های فوری از همه مردم این شهرها خواسته اند که فردا، مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه با اعلام عزای عمومی و استفاده از شیوه های مسالمت آمیز مراتب انزجار و اعتراض خود را نسبت به اجرای حکم اعدام فعالان سیاسی اعلام کنند، خبرهای غیررسمی از تلاش بازاریان برای تعطیل کردند بازار در این شهرها خبر می دهد.

همچنین در شهرها و حتی در خارج کشور معترضان ایرانی برنامه هایی را در اعتراض به اجرای احکام اعدام این زندانیان سیاسی اعلام کرده اند که در این رابطه گزارشات تکمیلی منتشر خواهد شد.

-------------------------------------------------------

حکومت نظامی اعلام نشده در سنندج

یکی از خوانندگان: شهر سنندج از دقايقي پيش داره به پادگان تبديل ميشه.خطوط همراه اول درتمام نقاط شهر قطعه و من با استفاده از اينترنت ايرانسل براتون كامنت ميگذارم.اميدوارم تا ارسال خبر ايرانسل قطع نشه. يگان ضدشورش و لباس شخصيها در ميدان انقلاب تا انتهاي خيابان طالقاني مستقر هستند.تعداد زيادي وانت سياه رنگ يگان ويژه پر از مامور در ساختمان بانك ملت(خيابان فردوسي سه راه شهيدنمكي)پنهان شدن.در منطقه ننله در ورودي شمالي شهر ده ها اتوبوس با ارم يگانهاي ويژه استان اذربايجان شرقي در داخل دهكده ننله پنهان شدند تا درصورت لزوم بعنوان نيروي كمكي به داخل شهر حمله كنند.ننگ بر بانك ملت استان كردستان كه ساختمانش پناهگاه قاتلين مردم كرد ايران است

-------------------------------------------------------

آقایان موسوی و کروبی این عمل ننگین را محکوم کنید


وبلاگ دولت سبز ملی

آقایان موسوی و کروبی منتظر محکومیت این عمل ننگین کودتا از سوی شما هستیم...سکوت در این زمینه می تواند به وسعت این اعدامها بیافزاید

آقایان موسوی و کروبی عزیز در حالیکه وضعیت جامعه هر روز بحرانی تر می شود و فشار بر گرده مردم روزانه فزونی می گیرد خبر این اعدامها همچون پتکی بر پیکره جامعه فرود آمده است.
حداقل انتظاری که از شما می رود محکوم کردن این اعمال شنیع و ضد انسانی است.چرا که این اعدامها بی شک سیاسی بوده و کودتاچیان منتظر بازخورد ان خواهند نشست و در صورت عدم بازخورد جدی باید در انتظار فجایعی از جنس تابستان 67 باشیم.فجایعی که با گذشت 20 سال از آن همچنان جامعه ایران را در غم خود فرو برده است.نگذاریم فرزندان دیگر این ملک بر اثر سکوت و بی توجهی ما به خاک سپرده شوند.
رفتارهای خشن و سرکوب گرانه کودتا در روزهای اخیر و در آستانه خرداد که همسو با این اعدامها در حال پیشروی است می بایستی به شدت با آن مقابله گردد.سکوت امروزمان خطرهای جبران ناپذیری را برای کشور در پی خواهد داشت.

-------------------------------------------------------

نامگذاری 19ارديبهشت بعنوان روزمعلم به ياد فرزاد كمانگر

نيما از تهران

سلام.فاجعه اعدام(شهادت) فرزاد كمانگر,شيرين علم هولی و ساير هموطنان عزيزمان بر همگان تسليت باد
بياييد در اقدامی هماهنگ و يك كم‍پين ملی بجای 12ارديبهشت(سالمرگ مطهری مرتجع و ضدايرانی),19ارديبهشت,سالروز شهادت فرزاد كمانگرمان را روز معلم اعلام كنيم.
اين كمترين كاريست كه به پاس سالها رشادت و استقامت فرزاد عزيز ميتوانيم انجام دهيم

-------------------------------------------------------

در وحشت و هراسند، می دانند که خرداد نزدیک است

بهرام پرتوی

حاکمان کودتاگر که با به رگبار بستن جوانان بر بستر خیابان ها مدعی درآوردن چشم فتنه بودند، جنایت کارانی که با زندان و شکنجه و تجاوز فریاد جنون آمیز پیروزی بر فتنه ی رنگین سر دادند، ابلیسانی که به خیال خود با بستن مطبوعات و مجاری اطلاعات رسانی و ایجاد فضای پلیسی و امنیتی جنبش آزادی خواهانه ی مردمی را سرکوب کردند، چرا همچنان وحشت بر پیکره ی لرزانشان مستولی است؟ چرا حتی از زندانیان در بند و غل و زنجیر هراسان هستند؟
استبدادیان نیک می دانند که علیرغم سرکوب های ددمنشانه و اعمال جنایات سبعانه ، جنبش سبز مردم ایران از تمامی روزنه ها برای مقابله و مبارزه سود می جوید.
می دانند که جنبش هر روز گسترده تر و استوارتر می شود و به روند بالندگی خود ادامه می دهد.
می دانند که خرداد نزدیک است و در دشت سبز ایران زمین هر روز گل های سرخ دیگری می روید.

-------------------------------------------------------

خامنه ای ضحاک، با این اعدامها نمیتوانی ما را بترسانی

حامیان جنبش سبز در ایلام

خامنه ای ضحاک از ترس خرداد سبز خون میریزد : فرزاد کمانگر هم اعدام شد

باز هم جنایتی دیگر و باز هم کورد و اینبار معلم کورد . در ایران کورد بودن جرم است ، یعنی اگر کورد باشی خود به خود مجرمی و احتیاجی به اثبات جرم نیست ، حتی وکیل هم نمیخواهی چون از قبل حکمت صادر شده . اینبار برای ترساندن جنبش سبز و جلوگیری از تظاهرات میلیونی ، کوردی دیگر قربانی شد به جرمهای ثابت نشده .
ولی با این حال آخرین نوشته اش یادمان نرفته که گفت "قوی باش رفیق".این را کسی گفت که حکم اعدامش قطعی شده بود و این یعنی اوج شجاعت و مردانگی و امید.
خامنه ای ضحاک ، با این اعدامها نمیتوانی ما را بترسانی ، یادت رفته در آن نماز جمعه حکم کشتار ملت را دادی و کشتند و گرفتند و شکنجه کردند ولی باز هم آمدیم و می آییم .
از کشته شدن برادرانم ناراحتم ولی از دست و پا زدنت در این باتلاقی که برای خودت با خون برادران و خواهرانم ساختی لذت میبرم . هر چه بیشتر بکشی زودتر نابود میشوی ، شک نداشته باش

-------------------------------------------------------

فرزاد رفیق شفیقم بود، رفیق شهیدم شد!

وبلاگ اخبار ایران سبز

!فرزاد رفیق شفیقم بود، رفیق شهیدم شد

اعصابم از اون خرد تره که بتونم الان حرفی بزنم! رفیق شفیقم امروز رفیق شهیدم شد نمیخوام و نمیتونم زیادی حرفی بزنم…با هم دف میزدیم…روحش به بلندای آبیدر سنندج و شاید هم بلند تر…دلش پر از درد و لبش پر از خنده…خنده ای که پر از بغض بود…و نگران ….و حالا او نیست… و ما شرمنده ایم…که هستیم….امروز چند تا بحث پراکنده داشتم همون ها رو اینجا کپی پیست میکنم. حالم خوش نیست! یادتان باشد..شما میدانستید کردها تجزیه طلب نبودند و نیستند، شما ما را تجزیه طلب میکنید…حالم خوش نیست…خوش نیست.
کلآ هر روز و هرجا هر کردی اعدام و تیرباران بشه حقشه ! چون کردها بالفطره “سربر”، بمب گزار ، تروریست،قاچاقچی و تجزیه طلب هستند!
به امید روزی که خون احسان ها و فرزادها و شیرین ها حداقل بعد از مرگشون به سرخی خون نداها و سهراب ها باشه

-------------------------------------------------------

تجمع خانواده زندانیان سیاسی اعدام شده فردا صبح در تهران

خبرگزاری هرانا - خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده با همراهی تعدادی از فعالان مدنی اعلام کرده اند که فردا در تهران دست به تجمع اعتراضی خواهند زد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده در روز جاری که تماماْ ساکن شهرستان بوده اند برای برگزاری یک تجمع اعتراضی به سمت تهران به راه افتاده اند.

این خانواده ها اعلام کرده اند تجمع اعتراضی خود را از ساعت ۱۱ صبح فردا مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه در مقابل درب ورودی دانشگاه تهران برگزار خواهند کرد.

خانواده های داغدار بدین وسیله از عموم مردم و وجدانهای بیدار جهت حضور در تجمع مورد اشاره دعوت نموده اند،

-------------------------------------------------------

معترضین به اعدامها راهی تهران می شوند

خانواده های پنج زندانی سیاسی اعدام شده امروز اعلام کرده اند تجمع اعتراضی خود را از ساعت ۱۱ صبح فردا مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه در مقابل درب ورودی دانشگاه تهران برگزار خواهند کرد. خانواده های داغدار بدین وسیله از عموم مردم و وجدانهای بیدار جهت حضور در تجمع مورد اشاره دعوت نموده اند.

از شیراز تماس می گیرم. از لحظه ای که خبر اعدام فرزاد کمانگر و دوستان دیگرمان را شنیدیم با 35 نفر از دوستانمان با هشت اتومبیل به سمت تهران حرکت خواهیم کرد. ما فردا در تهران در کنار مادر فرزاد در جلوی دانشگاه تهران خواهیم بود. همچنین حدود 42 دوست دیگرمان در اصفهان هم در حال آمادگی برای حرکت به سمت تهران هستند.

-------------------------------------------------------

جمهوری اسلامی یعنی؛ جنایت، جنایت، جنایت!

اطلاعیه کانون نویسندگان ایران در تبعید

جمهوری اسلامی یعنی؛
جنایت، جنایت، جنایت!

اقدام وحشیانه جمهوری اسلامی در اعدام پنج زندانی سیاسی دیگر؛ شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان در سحرگاه امروز ١٩ اردیبهشت در زندان اوین، بار دیگر نشان داد که این رژیم ارتجاعی در وحشت از مبارزات مردم ایران برای آزادی و برابری، حاضر است دست به هر اقدام جنایت¬کارانه بزند تا شاید روزنی برای برون رفت از درماندگی و زبونی خود بیایبد.
اعدام این پنج زندانی سیاسی در سحرگاه امروز در زندان مخوف اوین، نشانه بارز دیگری از درماندگی رژیم جمهوری اسلامی برای درهم شکستن مقاومت این پنج زندانی و خیزش آزادی¬خواهانه و برابری¬طلبانه مردم ایران است. رژیم تا نهایت ارتجاعی و ضد بشری جمهوری اسلامی مذبوحانه تلاش می کند در واکنشی زبونانه به اعتراضات گسترده کارگران، معلمان، زنان و دانشجویان و فرهنگ¬ورزان، بار دیگر به جنایت متوسل شود.
جمهوری اسلامی هنگامی این ٥ زندانی سیاسی را بدون اطلاع خانواده و وکلایشان اعدام نمود که پرونده سه تن از آنان هنوز در مرحله بازنگری قرار داشت. رژیم در پی آن است تا با دستگیری، شکنجه، اعدام و ایجاد جو ارعاب همگانی، مانع پیکارهای سترگ بعدی شود.
پیش از اعدام این پنج زندانی سیاسی که مدت¬ها زیر شدیدترین شکنجه¬های جسمی و جانی بودند، و به عنوان «عوامل گروه‌های ضد انقلاب» از آنان نام برده شده است، موجی از اعتراضات در داخل و خارج از ایران علیه این احکام جنایتکارانه به راه افتاد و همگان با محکوم کردن جمهوری اسلامی، خواهان لغو حکم اعدام آنان شدند.
اعدام این پنج زندانی سیاسی، خشم طوفانی همه آزادی¬خواهان جهان را بی¬درنگ برانگیخته و آنان را به اقدام در برابر این بیدادگری و جنایت¬های تازه واداشته است.
اکنون نیز جسم و جان زندانیان سیاسی دیگری که به خاطر مبارزات دانشجویان، فرهنگ¬ورزان و زنان و کارگران که به ویژه در اول ماه مه دستگیر شده¬اند در خطر قرار دارد و اقدام هر انسان آزادی¬خواه را در راه رهائی و آزادی آنان می¬طلبد.
کانون نویسندگان ایران در تبعید، بنابر منشور و آرمان خود در دفاع از آزادی اندیشه و بیان و حقوق مسلم مردم برای رهائی از ستم و بیداد، اعدام این پنج زندانی سیاسی را محکوم و از همه مردم آزادی¬خواه جهان درخواست می¬کند که صدای اعتراض خود را در برابر این جنایت ها بلند کنند و به مقابله همه جانبه با بیداد این رژیم ارتجاعی و پوسیده بپردازند.

کانون نویسندگان ایران در تبعید
یک¬شنبه ١٩ اردیبهسشت ١٣٨٨

-------------------------------------------------------

کروبی؛ می خواهند ننگ کهریزک را با دروغ پاک کنند

کروبی در نامه ای به دادستان تهران: چرخ تواب سازی را متوقف کنید!

سحام نیوز: مهدی کروبی در نامه ای به دادستان تهران خواستار توقف و رسیدگی به پروژه تخریب علیه خود شد.

متن کامل این نامه بدین شرح است:
جناب آقای عباس جعفری دولت آبادی
دادستان محترم تهران
با سلام

مدتی بود که اخبار متواتری در باب تحت فشار قرار دادن آقای محمد داوری سردبیر سایت سحام نیوز که بیش از هشت ماه است در بازداشت به سر می برد، برای اعتراف گیری علیه اینجانب و پرونده تجاوزهای پس از انتخابات می شنیدم. تا اینکه چند روز پیش در خبرها به نقل از خانم مینا جعفری وکیل آقای داوری نیز خواندم که موکل شان را تحت فشار قرار داده اند تا علیه من اعتراف کند و ماجرای تجاوزهای پس از انتخابات در زندانها را دروغ بخواند و مستندات آن تجاوزها را تکذیب کند بلکه این ماجرا ختم به خیر شود و قبای آقایان که پیشتر هم گفته بودم لای در گیر کرده است، آزاد شود و نفسی راحت بکشند. ای عجب از کسانی که می خواهند آن لکه ناپاک را با دروغی پاک کنند؛ وچه خوش خیال که انگار با چنین ترفندها و اعتراف گیری هایی می توان عقل از مردم برد و آفتاب حقیقت را زیر خاک کرد.

جناب آقای دادستان!

اعتراف گیری و تواب سازی چه سودی دارد؟ برای اطلاع شما و دیگران اعلام می کنم که مسئولیت تمام اسناد و مدارک و فیلم هایی که من از تجاوزها و شکنجه ها ارائه کرده ام تنها با خودم است و نه آقای داوری و نه هیچ کس دیگری دخیل در این ماجرا نبوده است که اکنون ضرورتی برای اعتراف گیری از انها وجود داشته باشد؛ و بدین ترتیب اعتراف گیران زحمت خود می برند و بر خستگی خود می افزایند. آیا این همه سیاهکاری که رخ داد کافی نبود که اکنون ماشین ترور شخصیت، همچنان به کار خود ادامه می دهد و به دنبال قربانی کردن افرادی دیگر است، آن هم فردی که تنها یک فیلمبردار بوده است، آن هم در شرایطی که من خود مسئولیت تمام آن مستندات را بر عهده می گیرم. نمی دانم که شما درباره ماجرای تجاوزها از آغاز تا به امروز و مستنداتی که من ارائه کرده ام تا چه حد در اطلاعید. مقام شما ایجاب می کند که از عمق ماجرا با خبر باشید. اما باز هم صرفا برای اطلاع جنابعالی و ثبت در تاریخ بازگو می کنم که: بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری و شروع دستگیری ها خبرهایی شنیدم از اشخاص معتبر و شناخته شده درباره شکنجه های هولناک و وحشت آمیز در بازداشتگاه ها که بعضا منجر به قتل نیز شده و جنازه های آنها نیز به خانواده هایشان تحویل داده نشده بود. همچنین خبرهایی می شنیدم از تجاوز به برخی بازداشت شدگان که تا چندین شب خواب را از چشمان من ربوده و آرامش را از من برده بود اینچنین بود که نامه ای نوشتم خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان و اظهار امیدواری کردم که اگر چنین اعمالی توسط برخی نیروهای خطاکار صورت گرفته است مسببین آن مجازات شوند و درصورت کذب بودن، همگی در دفاع از نظام و تکذیب چنین شایعاتی برآییم. از این نامه دونسخه وجود داشت، یکی نزد من و یکی نزد آقای هاشمی. ابتدا تصور می کردم که ایشان با من تماس می گیرند و جویای حقیقت مطلب می شوند اما ده روز گذشت و هیچ گونه تماس و اقدامی صورت نگرفت. در چنین موقعیتی من نیز راهی ندیدم جز انتشار آن نامه. البته بعد از انتشار نامه متوجه شدم که آقای هاشمی رونوشت نامه را پیشتر برای ریاست وقت قوه قضا ارسال کرده اند. پس از این نیز به جای پیگیری ماجرا، آنچه ما دیدیم ائمه جمعه ای بودند که به صورتی سازماندهی شده همگی به میدان آمدند و حملات آغاز کردند احتمالا از آن روی که جای خالی پیگیری قضایی پر شود! حال که می نگرم رجاء واثق دارم که تمام آن هجمه ها برای آن بود که مجرمین مجازات نشوند و تزلزلی ایجاد نشود در اراده مامورانی که وظیفه شان کشتار و سرکوب مردم تعریف شده بود. می خواستند با رعب و وحشت سرپوشی بگذارند بر فاجعه ای که رخ داده بود. اگر من در نامه اول خود صرفا احتمال تجاوزها را مطرح کرده بودم، اینک اما به صورت عقلی و منطقی اطمینان یافتم که این اعمال پلید صورت گرفته است. تشت رسوایی اما از بام افتاد آنگاهی که هویدا شد چندین نفر در کهریزک زیر شکنجه به شهادت رسیده اند. به یاد دارید که ابتدا می خواستند با پوشش منژیت روی این جنایت را بپوشانند اما خداوند نخواست و آنها نتوانستند. هجمه ها اما مرا مصمم تر کرد بر پیگیری جدیتر ماجرا. پای سخن قربانیان نشستم تا عمق جنایت را دریابم؛ که البته عده ای از مراجعان و شاهدان به دلیل همان فضای ارعاب بریدند و از ظلمی که بر آنها رفته بود به حکم مصلحت شان گذشتند و راه سکوت را برگزیدند بلکه آسیب بیشتری نبینند. اما افرادی هم مراجعه می کردند و بر سخنان خود می ایستادند که من در همان زمان از آقای داوری سردبیر سایت سحام نیوز که فردی جانباز و معلم و دلسوز نیز بود خواستم تا از گفته های شان و شرحی که از مظالم رفته بر خود می دهند – در مقام یک فیلم بردار- فیلمبرداری کند تا اگر زمانی مراجعین توسط نیروهای امنیتی مرعوب شدند اسناد ما موجود باشند. بعدا به صائب بودن تصمیم خود پی بردم وقتیکه پیش بینی ام متاسفانه درست از آب درآمد و برخی از قربانیان و شاهدان، از ترس جان خود از کشور گریختند. آری، نقش آقای داوری در آن اسناد و تهیه سی دی ها صرفا در مقام فیلمبردار بود و معرفی شاهدانی که برای شرح مظالم رفته بر خود به حزب اعتماد ملی مراجعه می کردند. پس اعتراف گیری از ایشان چه سودی دارد و چه واقعیتی را تغییر می دهد؟

آقای جعفری دولت آبادی!

آنچه اما بر سر آن اسناد رفت و توجهی که به آنها شد خود حدیث مفصلی است که شما باید از آن باخبر باشید. ابتدا آیت الله دری نجف آبادی دادستان وقت کل کشور توسط آیت الله شاهرودی به عنوان مسئول پیگیری این ماجرا و بررسی اسناد ما تعیین شد. اگرچه رفتار ایشان در این سمت بسیار معقولانه و منطقی بود اما با با باز شدن پای دادستان وقت تهران به این ماجرا اوضاع به کلی متحول شد و حقیقت یابی جای خود را به ارعاب و لاپوشانی داد. چندی بعد، در جلسه ای با حضور هیات سه نفره منصوب آیت الله لاریجانی، من بخشی از سی دی ها و اسناد خود از شکنجه ها و تجاوزها را ارائه دادم. منتظر بررسی اسناد بودم که به یکباره اما با هجوم نیروهای امنیتی به دفتر شخصی و دفتر حزبی خود مواجه شدم و تمام اسناد و مدارک حزبی و وسایل و مدارک شخصی ام را توقیف و ساختمان را نیز پلمپ کردند. طرفه آنکه اگرچه مدت قرارداد اجاره آن ساختمانها پس از گذشت هشت ماه تمام شده اما همچنان مقامات قضایی از تحویل آن ساختمانها به مالکین شان پرهیز می کنند. حال آنکه چنین رویه ای از سوی قوه قضائیه را مطابق هیچ قانون وشرع و عرفی نمی توان توضیح داد. الله اعلم بالذات الامور.

جناب آقای دادستان!

با پلمپ دفتر شخصی من، سردبیر سایت سحام نیوز جناب آقای محمد داوری را نیز با خود بردند و بنا به اخبار رسیده و مطابق قول وکیل آقای داوری، اکنون ایشان زیر فشار برای مصاحبه و اعتراف گیری علیه اینجانب و اظهار ندامت است. اما سوال من این است که چطور در زمان شاه خائن وقتی ساواک افرادی را زیر فشار و شکنجه مجبور به تمجید از شاه و اظهار ندامت می کرد این حاکمیت بود که مورد تمسخر ما و مردم قرار می گرفت اما حالا خودمان به همان سرنوشت دچار شده ایم و توقع داریم که مردم سخن اعتراف گونه و ندامت خواهانه یک زندانی زیر فشار را قبول کنند و اعتراف گیران را مورد تمسخر قرار ندهند؟ زندانیان را برای تمرین اعترافات از چند روز پیش از موعد به محل مقرر می برند و از آنها می خواهند که اعترافات خود در برابر مردم را تمرین کنند مباد که به هنگام نمایش عمومی، خللی در اجرای آن نمایش پیش آید و آنگاه آنچنان از اعترافات سخن می گویند که انگار خودشان نمی دانند این اعترافات در چه فرایندی تولید شده اند. افراد را وادار می کنند تا بگویند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته گویی با اعتراف آنها واقعیت تغییر می کند. زندانیان را تحت فشار قرار می دهند تا بگویند که به ولایت فقیه آن هم از نوع مطلقه اش اعتقاد دارند، حال آنکه مشخص نیست که این چه اعتقادی است که باید در گذر از زندان و تحمل فشار زندان انفرادی و مصائب دیگر، بر زبان بیاید. ماجرای این اعترافات شبیه داستان و مثلی طنزآمیز است: می گویند که پیرزنی از فرزند خود به هنگام سفر از روستا به شهر خواست برای او کفنی حلال به سوغات بیاورد و فرزند که در راه بازگشت پولی برایش نمانده و فرمان مادر را اجابت نکرده بود شیخی را در بیابان دید و از او خواست که عمامه خود را بدو ببخشد بلکه کفن مادرش باشد؛ آن روحانی از آن رو که درخواست آن پسر را نمی پذیرفت با ضربات چوب و چماق وی مواجه شد که عمامه را طلب می کرد؛ شیخ که اوضاع را چنین دید، عمامه خود را بخشید اما این نیز گویی تکافو نمی کرد چرا که مادر، کفن حلال طلب کرده بود و بنابراین پسر از شیخ خواست که علاوه بر بخشیدن عمامه خود با صدای بلند نیز بگوید حلال است و آن شیخ مال باخته فریاد برآورد: حلال است، حلال است. آن پسر آن عمامه را به هدیت و از بابت پارچه کفن برای مادر خود آورد و ضمن شرح ماجرا برای مادر توضیح داد که این پارچه را چگونه با زور از آن شیخ ستانده و از او حلالیت نیز گرفته است.

وقتی فکر می کنم می بینم که ماجرای اعترافات و تواب سازی های اخیر نیز به مانند همین داستان است و به واقع مثلی از این رساتر در توصیف ماجرای اعترافات اخیر به ذهن نمی آورم؛ از خود می پرسم این چه اراده ای است که قصد بردن آبرو از روحانیت دارد و می خواهد خطی سیاه بکشد بر پرونده هزار ساله آنها و رنج فراوان شان برای حفظ معارف اسلامی و بسط فقه محمدی؛ نمی دانم این چه اراده ای است که می خواهد با چنین اعمالی و برای دو روز حکومت دنیا، آبروی حکومت دینی و ولایت فقیه در این کشور را که امام بنیانگذار آن بود ، بر باد دهد.

جناب آقای جعفری!

از شما می خواهم که در مقام دادستان تهران یک بار برای همیشه پروژه اعتراف گیری و تواب سازی را پایان بخشید و بررسی آن اسناد تجاوزها که در اختیار مقامات قضایی قرار گرفته است را در دستور کار خود قرار دهید و مشخص فرمایید که چرا ماجرای سعیده پورآقایی که هیچ ربطی به اسناد ارائه شده توسط من نداشت آنقدر مورد اشاره دادستان کل کشور و صدا وسیما قرار گرفت اما آن اسنادی که ما داده بودیم در بایگانی ماند و به یکی از میان انها نیز رسیدگی نشد و کسی سراغی از مجرمان نگرفت؟ بگذریم از اینکه مشخص نیست این خانم پورآقایی نیز اکنون در چه شرایطی و در کجا به سر می برد! آری، اسنادی که ما ارائه کرده بودیم همگی در بایگانی ماندند و اکنون من از باب نمونه از شما درباره آن خواهر نجیب و محترمی می پرسم که درون اتومبیل ون حوادث تلخی بر او رفته بود و یک نسخه از سی دی اسناد ان مظالم را نیز به هیات سه نفره منصوب رئیس قوه قضائیه ارائه کرده بودم و نسخه دیگر آن هم توسط وزارت اطلاعات پس از یورش به دفتر اینجانب، توقیف شد. آیا می دانید که او پس از احضار توسط وزارت اطلاعات چه سرنوشتی پیدا کرده است؟ من از شما به عنوان دادستان تهران می خواهم به حکم وظیفه تان پیگیری کنید و آگاه شوید از رفتارهایی که با ایشان شده است و اقرارهایی که از ایشان خواسته اند بلکه پیش از نمایش احتمالی آن اعترافات، از پشت پرده نیز باخبر باشید. آیا قبول ندارید که پیگیری چنین پرونده هایی بسی مهم تر و ضروری تر است تا اعتراف گیری و تواب سازی؟

آقای دادستان!

چرخ تواب سازی را متوقف کنید. از شما می خواهم نه تنها اعتراف گیری از آقای داوری را پایان دهید بلکه حقوق معوقه و پرداخت نشده ایشان در کسوت معلمی را نیز پرداخت کرده و زمینه آزادی ایشان و بازگشت شان به کار را هم فراهم آورید و از اتهاماتی که هیچ ارتباطی با ایشان ندارد تبرئه شان کنید.

والسلام
مهدی کروبی
نوزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۸۹

-------------------------------------------------------

فردا همه می آییم وعده ما روبروی دانشگاه تهران

یکی از خوانندگان: سرعت اینترنت در ایران بسیار کند شده فردا همه می آییم وعده ما روبروی دانشگاه تهران ،مجلس وزندان اوین .رژیم فکر نکند همه چیز تمام شده همه چیز از نو آغاز شده اگر یک فرزاد رابه ناحق کشتید ما همه فرزادکمانگریم.

-------------------------------------------------------

فراخوان برای کارزار جهانی علیه اعدام های سیاسی

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی - سحرگاه امروز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه پنج زندانی سیاسی فرزاد کمانگر، علی حيدريان، فرهاد وكيلی، شيرين علم‌هولی و مهدی اسلاميان، بدون اطلاع وکلا و خانواده‌هایشان به چوبه دار سپرده شدند تا بار دیگر بر همان آشکار شود که رژیم جمهوری اسلامی پایبندی به موازین بین المللی حقوق بشر و نیز قوانین انسانی ندارد.

اعدام این پنج زندانی در حالی انجام گرفت که آنها از داشتن وکیل مدافع در کلیه مراحل پرونده و نیز دادرسی عادلانه محروم بوده اند و ابهامات زیادی در پرونده های آنها وجود دارد. ضمن آنکه فرزاد کمانگر بارها اتهامات خود را در کرده بود. مقامات جمهوری اسلامی به نحوی عمل می کردند که گویی او دیگر اعدام نخواهد شد اما شبانه او را از بند جدا کرده و سحرگاه امروز به چوبه دار سپردند.

خلیل بهرامیان وکیل فرزاد کمانگر پیش از این در مصاحبه‌ای گفته بود: "در مورد پرونده کار دقیق قضائی صورت نگرفت و «در دادگاه انقلاب در پنج، شش دقیقه محاکمه انجام شد، بدون حضور سایر متهمین".

خلیل بهرامیان وکیل مدافع فرزاد کمانگر گفت : فرزاد را ده روزی قبل دیدم. او اصلا فکر نمی کرد اعدام شود. مامور همراه او نیز گفت موضوع اعدام او حل است اما بهتر است درخواست عفو از رهبری بکند. فرزاد به هیچ وجه زیر بار نمی رفت با این همه او را در نهایت مظلومیت کشتند.

به دنبال این اعدام های سیاسی و غیرانسانی، که جامعه ایرانی را شوک زده کرده است، خانواده‌های این زندانیان سیاسی تصمیم گرفته‌اند که در اعتراض به این جنایات و نقض حقوق انسانی ایرانیان، فردا از ساعت ۱۱ صبح در مقابل درب اصلی دانشگاه تهران دست به تجمع بزنند. خانواده‌های این زندانیان سیاسی که فرزندانشان صبح امروز به صورت ناگهانی اعدام شدند، برای شرکت در تجمع فردا به سمت تهران حرکت کرده اند.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی ضمن محکوم کردن این اعدام ها، آن را اقدامی ناقض حقوق بشر و حرکتی سیاسی می داند. این کمیته با حضور در تجمع حانواده های اعدام شدگان، با آنان همدردی می کند.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از همه ایرانیان در سراسر دنیا می خواهد با برگزاری گردهمایی و تجمع، این اعدام ها را محکوم کنند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شوند. به باور ما جمهوری اسلامی به رعایت حقوق بشر تعهدی نشان نمی دهد و نیاز است کارزاری جهانی برای دفاع از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام شکل بگیرد.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی
تهران - یکشنبه ۱۹ اردیبهشت

-------------------------------------------------------

فیلم؛ حمله به سفارت جمهوری اسلامی در لندن

http://www.youtube.com/watch?v=-V20uecO5IE&feature=player_embedded

-------------------------------------------------------

افزایش تدابیر امنیتی در مناطق کردنشین در پی اعدامهای امروز

افزایش تدابیر امنیتی در مناطق کردنشین در پی اعدام زندانیان سیاسی

خبرگزاری هرانا - نیروهای انتظامی در مناطق کردنشین خصوصا در منطقه کامیاران، سنندج و مهاباد در راستای مقابله با اعتراضات احتمالی مردمی پس از اعدام زندانیان سیاسی مستقر شده اند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، نیروهای امنیتی و انتظامی پس از اعلام اعدام ۵ زندانی سیاسی کرد که ۴ تن از آنان به نامهای فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و شیرین علم هولی زندانیان کرد بوده اند به مناطق کردنشین به صورت بی سابقه ای گسیل شده اند، این نیروها در مناطق کامیاران، سنندج و مهاباد بیشترین حضور را دارند.

تا کنون گزارشی از درگیری در این مناطق دریافت نشده است.


-------------------------------------------------------

شیرین علم هولی در کمال ناباوری به همراه 4 تن دیگر اعدام شد

وبلاگ حمایت از شیرین علم هولی

شیرین علم هولی متولد سال 1360 در روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو پس از گذراندن یک سال و 9 ماه حبس در زندان اوین تهران در روز هشتم آذر ماه به اتهام ارتباط با گروه پژاک دادگاهی شده و به اعدام محکوم گردید و در تاریخ 19 اردیبهشت 1389 بدون اطلاع خانواده و وکلایش در زندان اوین اعدام شد.
وی در تاریخ ششم خرداد ماه سال 1387 در تهران توسط سپاه پاسداران بازداشت شده بود و پس از تحمل 21 روز حبس و شکنجه در محلی نامعلوم به زندان اوین منتقل شد. او در نامه ای که از زندان به دست خانواده اش رسانده، شرح کامل آنچه در طول سه ماه بر او رفته را توصیف نموده بود. شیرین در طول دوران بازجویی بارها تحت فشارهای جسمی و روانی شدید قرار گرفته و در آخرین نامه خود خطاب به بازجوهایش نوشته، آنچه در طول سه ماه اول بازداشت بر او گذشته است، کابوس شب هایش شده و عوارض جسمی و روانی ناشی از آن همچنان او را آزار می دهد.
شیرین علم هولی در آخرین نامه خود نوشته بود، که در حالی بازجویی شده و به دادگاه برده شده که حتی زبان فارسی را به خوبی نمی دانسته است. اکنون وی در تاریخ 19 اردیبهشت ماه در حالی در زندان اوین به همراه 4 نفر دیگر اعدام شد که دیوان عالی کشور هیچ رایی را مبنی بر تایید حکم اعدام او به خانواده یا وکلایش ابلاغ ننموده و بر خلاف آیین نامه اجرایی زندان ها، وی را حتی بدون اطلاع به خانواده و وکلایش اعدام نموده است.
وی روز جمعه 17 اردیبهشت طی آخرین تماسی که با خانواده خود داشت، هیچ خبری مبنی بر ابلاغ حکم اعدام از طرف دیوان عالی کشور به خانواده اش نداده است. خانواده شیرین علم هولی روحیه او را در آخرین ملاقات و آخرین تماسی که با وی داشته اند، بسیار خوب توصیف کرده اند. هر چند که وی طی دو هفته گذشته برای انجام مصاحبه تلویزیونی و اعتراف گیری به شدت تحت فشار بوده است.
شیرین علم هولی یکی از قربانیان خشونت در دستگاه قضایی ایران است که از بدو دستگیری همواره با او به روالی ناعادلانه برخورد شده و در نهایت نیز در کمال ناباوری و بدون هیچ اطلاع قبلی و بر خلاف تمام موازین قانونی اعدام گردید.

-------------------------------------------------------

شمارش معکوس افزایش خشونت و قتل عام زندانیان سیاسی

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

شمارش معکوس افزایش خشونت و قتل عام زندانیان سیاسی با اعدام ۵ زندانی عقیدتی در ایران

دادسرای عمومی و انقلاب تهران با صدور اطلاعیه ای در روز جاری مورخ ۱۹ اردیبهشت ماه از اعدام ۵ زندانی سیاسی به نامهای فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم‌هولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد خبر داد. در این اطلاعیه بر روند قانونی صدور و اجرای احکام این زندانیان سیاسی تاکید شده است. در این رابطه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران فارغ از نفس غیرانسانی حکم اعدام ضمن رد اجرای قانون در روند صدور حکم و اجرای آن، عملکرد دستگاه قضایی در این پرونده را مغایر با استقلال قوا و روح قانون ‪و نتیجه نفوذ دستگاه امنیتی ارزیابی‬ می کند.

در حالی حکم مرگ در مورد ۵ زندانی سیاسی به اجرا درآمده است که سه تن از متهمان یک پرونده جنجالی به نامهای فرزاد کمانگر، علی حیدریان و فرهاد وکیلی در دادگاهی غیرعلنی و با حداکثر ۶ دقیقه وقت برای هر سه متهم و بدون وجود اسناد به اعدام محکوم شده بودند، کما اینکه زندانیان و وکلای آنان مستندات کافی در خصوص اعمال شکنجه از سوی نیروهای امنیتی را در اختیار داشتند. با تمامی این اوصاف و موارد، به دلیل عدم درخواست عفو از سوی متهمان با اعتقاد به بیگناهی و به همت وکیل آقای کمانگر، از ۱۸ ماه قبل، پرونده در مرحله ماده ۱۸ (بررسی مجدد) قرار گرفت و در این شرایط قاعده حقوقی از متوقف ماندن این احکام تا زمان بررسی مجدد حمایت می کرد.
پیش تر این مجموعه با انتشار گزارشاتی از تلاش دادستان وقت تهران (سعید مرتضوی) و در کل جریانی که در دستگاه قضایی خط نیروهای امنیتی را به پیش می برد برای اجرایی کردن حکم اعدام این زندانیان سیاسی خبر داده بود، این پرونده جنجالی از حدود ۱ سال قبل تاکنون مفقود بوده و عملا پیگیری های مستمر خانواده و وکیل فرزاد کمانگر نتیجه ای حتی در حد پیدا شدن پرونده در بر نداشته است.
در این پرونده به خصوص فرزاد کمانگر، بعنوان یک معلم و مدافع حقوق بشر چهره ای شناخته شده محسوب می شد که در گزارش عملکرد حکومت ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و بسیاری از سازمانهای صنفی، کارگری و حقوق بشری و سازمانهای سیاسی در اقصی نقاط دنیا مورد حمایت قرار گرفته بود.
متهم دیگری که طی این اطلاعیه، اجرای حکم وی تایید شده است، خانم شیرین علم هولی نام دارد که متهم به اقدام مسلحانه در شهر تهران شده است، اتهامی که نه در دادگاه علنی و نه بر پایه مستندات شفاف ثابت شده است، خانم علم هولی طی روزهای اخیر با نوشتن نامه هایی از فشارهای فزاینده بر خود جهت اعترافات تلویزیونی غیرواقعی از سوی تیم بازجویی خبر داده بود.
مهدی اسلامیان، اهل شیراز نیز دیگر زندانی سیاسی اعدام شده است که تنها به دلیل کمک مالی به برادر خود (به مبلغ ۲۰۰ هزار تومان) که از متهمان پرونده انفجار حسینیه شیراز بود، به مرگ محکوم شده بود، حکمی که صبح روز جاری به اجر درآمد، آقای اسلامیان نیز علاوه بر تحمل شکنجه از حق داشتن وکیل مدافع منتخب و یک دادگاه عادلانه محروم بوده است.
احکام اعدام فوق پس از قطع تلفنهای زندان اوین از ساعت ۴ بعدازظهر روز گذشته مورخ شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه، با انتقال مهدی اسلامیان از زندان رجایی شهر، شیرین علم هولی از بند ۲۰۹ و فرزاد کمانگر، علی حیدریان و فرهاد وکیلی از اندرزگاه ۷ زندان اوین به بند ۲۴۰ در ساعت ۵ صبح روز جاری به اجرا درآمد، در حالی که به هیچ یک از خانواده ها یا وکلا بر خلاف قانون اطلاعی در این خصوص داده نشده بود.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران معتقد است با توجه به اینکه از پنج زندانی عقیدتی اعدام شده چهار تن از آنان کرد بوده اند، این موضوع به خوبی جهت گیری سیاسی پرونده را مشخص می کند. این مجموعه معتقد است تنها هدف نیروهای امنیتی از اجرای این احکام تنش زایی و ایجاد خشونت در جامعه است، در شرایطی که مناطق کردنشین یکی از آرام ترین شرایط را در طی سالهای اخیر را نظاره می کند و حتی در اعتراضات پس از انتخابات در ایران نیز نقشی ایفا نمی کند، اجرای چهار حکم اعدام به خصوص زندانیان شناخته شده ای که افکار عمومی بیشترین حساسیت را نسبت به آنان را دارد تنها به افزایش خشونت در این منطقه و در کل تمامیت کشور منتهی خواهد شد.
این مجموعه ضمن محکوم کردن قاطعانه اقدام غیرانسانی و غیرقانونی نیروهای امنیتی و عدم استقلال قوه قضاییه در این موضوع، جامعه بین الملل را به پایان دادن به مماشات با دولت ایران در خصوص مسله حقوق بشر فرا میخواند و هشدار می دهد که الگوی عمل دستگاه امنیتی ایران در طی ماههای اخیر مبتنی بر خشونت و کشتار بوده و این موضوع شمارشی معکوس بر افزایش خشونت در جامعه ایرانی خصوصا در مناطق کردنشین و همینطور در معرض خطر قرار گرفتن سایر زندانیان سیاسی و خاصه زندانیان محکوم به اعدام که در حال حاضر اسامی شناسایی شده انان عبارت است از : رشید آخکندی، محمد امین آگوشی، رستم ارکیا، احمد پولادخانی، زینب جلالیان، سامی حسینی، حسین خضری‪،‬ نور رستمی، عبدالجلیل ریگی، عبدالحمید ریگی، محمد ریگی، علی ساعدی، عزیز ساعدی، احمد ساعدی، مصطفی سلیمی، علی سواری، علی صارمی، حسن طالعی، محمد امین عبدالهی، ماجد فرادی پور، حسین فروهیده(خطیبی)، عابد گهرام زهی، حبیب الله لطیفی، یوسف لفته پور، قادر محمد زاده، جمال محمدی، ایرج محمدی، شیرکو معارفی، دعیر مهاوی، ماهر مهاوی، عبدالرحمان ناروئی، ولید نیسی، محمد امین ولیان، جعفر کاظمی، محمد علی حاج آقایی. است.

۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹

-------------------------------------------------------

وصیتنامه یکی از اعدام شدگان روز یکشنبه

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
وصیت نامه شهید راه آزادی مهدی اسلامیان به جوانان میهن
متن زیر پیاده شده از یک فایل صوتی است که توسط شهید راه آزادی مهدی اسلامیان خطاب به جوانان گفته است و نسخه ای از آن در اختیار ما قرار دارد در آینده نزدیک آن را در اختیار عموم قرار خواهیم داد.
ایران سرزمین ماست،ایران سرزمین ما ست،ایرانی که آب و خاک و ناموسش و ثروتش 30 سال است که به تاراج می رود. عربزاده هایی که لباس اسلام و روحانیت بر تن دارند و خود را زاده ایران می نامند.عرب زاده هایی که نقاب بر چهره کریه و پلید گذاشته اند و به اصطلاح قیام حسینی سرلوحۀ خود قرار داده اند.آیا قیام امام حسین علیه السلام ظلم بر ظلم بود؟
و با شعار مردم سالاری دروغین و با استفاده از احساسات دینی مردم مسلمان کشورمان ایران را به اسارت برده اند. و در حال جنگ سرد با مردمند و حقوق حقه مردم و جوانان این مرز و بوم را با توسل شکنجه و زور با اهرم های فشار و به اصطلاح سربازان گمنام امام زمان عج الله زیر پا گذاشته اند. و بزرگترین دیکتاتوری مذهبی جهان را در کشور کاملا مسلمان پیاده کرده اند.و به راستی خود را نهاد بر حق خدا و امام زمان می دانند و بانوشتن سناریوهای کثیف و توطئه های وحشتناک سعی در از بین بردن آرمانها و آرزوهای حقیقی نسل جوان مملکت هستند.
با توطئه های همچون انفجار حسینیه سید الشهدای شیراز و با توسل به اشخاصی به اصطلاح اپوزیسیون خارجی رقم زدند.و با ابزارهایی از خانواده هایی کاملا مذهبی و شناخته شده این پازل خود را تکمیل می کنند. و اشخاصی مثل من که پی به اعمال ننگین آنها برده اند به نابودی کشاندند.
در این مدت که من بی گناه در انفرادی بودم و در قفسهای بی رنگ و لعاب و دیوارهای خسته از خون درس آزادگی و آزادمردگی را زیر سایه مربوط خود یاد گرفتم و ناله های زنده مردان آزاده را که از لابلای ترک های دیوارها به عنوان یک رسالت بزرگ بر دوش شما نهادم. تا کشور و دین مبین اسلام را که در چنگال علفهای هرز که ریشه در منجلاب دارند نجات دهید و بدانید من و امثال من که پی به توطئه شومی که علیه مردم ایران است بردیم.
خون خود را فدای وطن و ناموس و دین و راه حقیقت کردیم تا شاید باری دیگر دستهای پلید و خون آلود خفاشان که نبض و رگهای حیاتی مملکت را در دست دارند برای شما پدران و برادران و آیندگان روشن شودو بدانید هر کس در برار ظلم سر سجده فرود آرد همرزم ظالم است .
من به جوانها توصیه می کنم دستهای گرم و پر محبت خود را در هم گره زنید و دنباله روی کسانی که جان و مال و ناموس خود را فدای این مرز و بوم کرده اند و سینه خود را سپر نیزه های دروغین ظالمان و کافران واقعی کرده اند باشید تا شاید تاریخ بار دیگر سرنوشت را به نفع مردم آزاده ایران رغم زند.
دز آینده نزدیگ کتابی چاب خواهد شد به نام سفر سنگ این کتاب گوشه ای از شکنجه و اسارت و اتهامات بی پایه و اساس من در قفس برای شما بازگو خواهد کرد. تا اهداف شوم این مزدوران رژیم دیکتاتوری بار دیگر برای شما روشن شود. من مسلمانم و مسلمان خواهم ماند.
مهدی اسلامیان
بند1 سالن 1 زندان رجائی شهر کرج
18/12/ 1388

-------------------------------------------------------

استقرار گسترده گارد ضد شورش در مهاباد

یکی از خوانندگان: هم اكنون ساعت2بعدازظهر تمام ميادين اصلي شهرمهاباد يگان ويژه مستقر شده و گشت انتظامي در تمام خيابانها بطور گسترده خودنمايي ميكنند . مردم شهر از اعدام فرزاد كمانگر به شدت شوكه هستند

-------------------------------------------------------

آخرین نامه مهدی اسلامیان قبل از اعدام

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران: درآستانه خرداد ماه برای ایجاد جو رعب و وحشت در بین مردم ایران رژیم به جنایتی دیگر روی آورد و 5 زندانی سیاسی را اعدام کرد که یکی از آنها زندانی سیاسی مهدی اسلامیان است. او به جرم کمک مالی به بردارش برای امرار معاش اعدام گردید. به این مناسبت آخرین نامه او را دوباره منتشر می کنیم.

زندانیان سیاسی مهدی اسلامیان در اردیبهشت 1387 دستگیر شد و پس تحمل شکنجه های قرون وسطائی در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز به بند 209 زندان اوین منتقل شد. آقای اسلامیان توسط فردی بنام صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب محکوم به اعدام شد و اخیرا در دادگاه تجدید نظر حکم اعدم او تایید گردید و برای به اجرا در آوردن حکم به اجرای احکام دادگاه انقلاب تهران منتقل شد.برادر او محسن اسلامی در 2 فروردین 1388 در شیراز به اتهام شرکت در انفجار حسینیه وصال شیراز اعدام شد.زندانی سیاسی مهدی اسلامی در حال حاضر در بند 1 زندان گوهردشت کرج در انتظار اجرای حکم اعدام است.

بنام خدا
این متن در تاریخ 6 -02-1389 شمسی تنظیم شده است و برای کلیه مدافعان حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشری نوشته و گفته خواهد شد.
آرزو کردم که ای کاش خدا بودم،خدا بودم تا صبرم کمتر بود و نمی گذاشتم کسانی سنگدل قلب کوچک و مهربان مادران و فرزندان را می شکافتند و روی آن می نوشتند که ما نماینده خداییم .آنها که انسان نمایند و بویی از انسانیت نبرده اند،آنهایی که چهرۀ کریه وسیاه خود را پشت نقاب انسانیت و دین پنهان کرده اند و با یک قلم حکم زندگی و زنده و مرده جوانان این مرز و بوم را رغم می زنند و خون شهدای 8 سال دفاع مقدس را پایمال می کنند.
خدا کجا است تا ببیند این سایه های دار را که بر کلبۀ گرم و آرام زندگی کودکان سیطره انداخته اند و در کمین بزرگ شدن قدها و گردنهای آنها است تا نمای نابودی و مرگ و ترس را به جهانیان نشان دهد و قبرهایی که از روز اول تولد نوزادان کنده شده است تا به روز جوان آنان را دفن کنند تا بار دیگر بگویند زندگی و زنده بودن را که خدا گفته است رویایی بیش نیست.آنهایی که دم از انسانیت بودن می زنند. خود پیش گفتار مرگند و خود تباهی و جدایی انسان از دین اند،دینی که خدا وعده بهشت به انسانها داده است. اما اینها خود را مالکان بهشت می دانند ولی سارقان جهنمند.
آیا خدا عقل و وهوش و زکاوت را به ما نداده است تا خوب وبد را از هم تشخیص دهیم و راه درست زندگی را انتخاب کنیم و ما باید بدانیم که آیا حق زندگی داریم یا نداریم؟ آیا ما معنی زنده و زندگی را می دانیم ؟آیا فرق زنده و مرده را می دانیم ؟ آیا اجازه داریم که فرق زنده و مرده را بدانیم؟ مگر حق انتخای داریم ؟آیا حق این را داریم که از نعمتهای خدا دادی استفاده کنیم؟ حق ما از زندگی این است فقر و فحشا و زندان و آخر هم مرگ این است نعمت خدا وند! آیا در کنار این همه زجر می توان دین و اصل خدا را شناخت؟ زجری که متولیان آنها حاکمان امروزی اند ،حاکمانی که نقاب زیبای دین و دینات را بر چهره دارند و به دنبال اهداف شوم و نفرت انگیز خودند . آیا ما این حق را داریم تا اهداف زیبای خدا را بشناسانیم؟ آیا ما این حق را نداریم که دنباله رو اهداف پیامبران و امامان خود باشیم ؟
آیا قیام امام حسین قیام ظلم بر ظلم بود کسانی که به خاطر اهداف شوم و از قبل طراحی شده جوانان و روشنفکر ما را به پای چوبه دار می برند تا زیبایهای خداوندی را همراه خود به گور ببرند بندگان خدا نیستند کسانی که به خاطر بهتر شدن وضعیت زندگی مردم عزیز کشورمان نظریه می دهند و با سناریوهای شوم مبارزه می کنند حقشان غل و زنجیر و زندان است . مگر مبارزه با فساد و تباهی مبارزه با دروغ و نیرنگ مبارزه با خدا است . خدا جزء پرستیدند و یکتاپرستی انسانیت و نیکی به همدیگر کردند چه چیزی می خواهد.آیا خدا این را می خواهد که برای چرخاندن چرخ زندگی تن فروشی کرد یا دزدی کرد یا هزار هزار فساد دیگر؟ آیا شما واقعا خدا را شناخته اید که دم از خدا و دین مبین اسلام می زنید ؟ آیا دین عزیزمان این را می گوید ؟ آیا شما گذاشته اید تا مردم ایران در برابر دین خدا تسلیم و سر تعظیم فرود آورند .
من هم یکی از آنانم که به خاطر برادر بودنم و مهر عاطفه و غریزه سالیان سال است که در سیاه چالهای شما محبوسم و بدون هیچ دشمنی با خدا دین اسلام و کشور عزیزمان در برابر چوبۀ دار ایستاده ام. من هم یکی از جوانان این مرز و بوم ام که متهم به انسانیتم و فدای یک سناریو و پازل کثیف بعضی اشخاص سیاه دل و گریه هستند که می خواهند بدون هیچ دلیل و مدرکی با کشتن من دشمنی دیرینه خود را با مردم این مرز و بوم و دنیا بیشتر کنند و دشمنی خود را به پای ایران عزیز بگذارند.
آیا کمک مالی ناچیز آن هم به برادر کوچکتر از خودم محاربه است؟ آیا شما تعریف محارب را می دانید ؟کمک 200 هزارتومانی به برادر کوچکتر از خودم محاربه است ؟ اگر قرار است هر کس به برادر خود کمک مالی ناچیز کرده باشد پس تمام مردم ایران محاربند.
در همین جا از کلیه مدافعان حقوق بشر در تمام دنیا و ایران ،سازمان حقوق بشر ،سازمان عفو بین الملل و کلیه وکلای داخلی و خارجی و بخصوص مردم ایران بعنوان وکیل مدافع تقاضا مندم ، از کلیه مسئولین بخواهند برای روشن شدن موضوع خواستار یک دادگاه علنی با حضور وکلای مدافع داخلی و خارجی و مدافعان حقوق بشر باشند، تا موضوع اصلی پرونده مشخص و خواستار عدالت واقعی شود، تا حق و حقیقت روشن شود.

زندانی سیاسی مهدی اسلامیان
بند 1 زندان گوهردشت کرج (رجائی شهر)
6 اردیبهشت 1388

-------------------------------------------------------

معلم نمونه، فعال حقوق بشر و روزنامه‌ نگار را اعدام کردند

رادیو آلمان: روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که سحرگاه روز یکشنبه (۱۹ اردیبشهت) پنج نفر در زندان اوین اعدام شده‌اند. اعدام‌شدگان فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان هستند.

در اطلاعیه‌ی دادستانی اعدام‌شدگان − فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان − متهم شده‌اند که در بمب‌گذاری در مراکز دولتی دست داشته‌اند.

مهدی اسلامیان را دادستانی تهران از عوامل انفجار بمب در حسینیه‌ی سیدالشهدا در شیراز اعلام کرده است. فرزاد کمانگر، علی حیدریان و فرهاد وکیلی را به اتهام عضویت در حزب کارگران کردستان (ترکیه)، PKK، دستگیر کرده بودند. اتهام شیرین علم‌هولی، عضویت در گروه کردی "پژاک" بوده است.


نمونه‌ی فرزاد کمانگر

در دو سال گذشته دفاع از جان کسانی که امروز، یکشنبه ۱۹ اردیبهشت، اعدام شده‌اند، از اولویت‌های گروه‌های ایرانی و بین‌المللی حقوق بشر بوده است. در کمپین‌های حمایتی بویژه از فرزاد کمانگر و شیرین علم‌هولی، که در مورد آنان اطلاعات بیشتری در اختیار فعالان حقوق بشر بوده، نام برده شده است.

فرزاد کمانگر، در کامیاران آموزگار بوده و در آنجا به فعالیت‌های مدنی اشتغال داشته است.

وکیل او، خلیل بهرامیان، دو سال پیش، پس از آن که حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور تأیید شد، در مصاحبه‌ای با دویچه وله با قطعیت دخالت او را در هر گونه فعالیت مسلحانه انکار کرد. بهرامیان گفت: «موکل من نه اسلحه، نه چیز دیگری در دست داشته است. در هیچ سازمانی هم عضویت نداشته و فقط فعال حقوق بشر و روزنامه‌نگار بوده و دبیر و همین و همین و همین.»

خلیل بهرامیان در همین مصاحبه در مورد دادگاه فرزاد کمانگر گفت که در مورد پرونده کار دقیق قضائی صورت نگرفت و «در دادگاه انقلاب در پنج، شش دقیقه محاکمه انجام شد، بدون حضور سایر متهمین».


نامه‌ی شیرین علم هولی

در هفته‌ی گذشته نامه‌ای از شیرین علم هولی (توسط "هرانا"، خیرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران) انتشار یافت که حاکی از آن است که وی به شدت زیر فشار بوده، تا در یک برنامه‌ی اعتراف تلویزیونی شرکت کند. این نامه به تاریخ ۱۳ اردیبشهت در زندان اوین نوشته شده بود.

در نامه‌ی این زن جوان ۲۹ ساله آمده بود: «دوران زندانیم وارد سه سالگی خود شده است، یعنی سه سال زندگی زجر آور پشت میله‌های زندان اوین، که دو سال از آن دوران زندان را بلاتکلیف بدون وکیل و بدون وجود داشتن حکمی مبنی بر قرار بازداشتم گذراندم. در مدت بلاتکلیفیم روزهای تلخی را در دست سپاه به سر بردم و بعد از آن هم دوران بازجویی‌های بند 209 شروع شد. بعد از دوران 209 بقیه مدت را در بند عمومی گذراندم . به درخواستهای مکرر من برای تعیین تکلیفم پاسخ نمی‌دادند. در نهایت حکم ناعادلانه اعدام را برایم صادر کردند.»

در این نامه پس از شرح آثار شکنجه‌هایی که به او داده‌اند، به فشار بر او برای شرکت در مصاحبه‌ی تلویزیونی اشاره شده بود. در نامه گفته شده که در روز ۱۲ اردیبهشت «دوباره بعد از مدتها مرا برای بازجویی به بند 209 زندان اوین بردند و دوباره اتهامات بی اساسشان را تکرار کردند. از من خواستند، با آنها همکاری کنم تا حکم اعدامم شکسته شود. من نمی‌دانم این همکاری چه معنی دارد، وقتی من چیزی بیشتر از آنچه که گفته‌ام برای گفتن ندارم. در نتیجه آنها از من خواستند تا آنچه را که می‌گویند تکرار کنم و من چنین نکردم.»

-------------------------------------------------------

اطلاعيه؛ ماشین توحش رژیم اسلامی بار دیگر بکار افتاد

اطلاعيه دبیرخانه كومه له
در محكوميت اعدام 5 تن از زندانيان سياسي

خبرگزاريهاي وابسته به جمهوري اسلامي امروز اعلام نمودند كه 5 تن ا ز زندانيان سياسي محكوم به اعدام كه چهار تن از آنان، از زندانيان سياسي كُرد ميباشند، سحرگاه امروز يكشنبه 19 ارديبهشت، در زندان اوين توسط مسئولين زندان اعدام شده اند.
اسامي زندانيان اعدام شده کرد عبارتند از "فرزاد كمانگر"، "فرهاد وكيلي"، "علي حيدريان" و "شيرين علم هولي" كه به همكاري با احزاب سياسي كردستان متهم شده بودند. یکی دیگر از اعدام شدگان مهدي اسلاميان می¬باشد که گويا به اتهام دست داشتن در انفجار حسينيه شيراز در سال 87 دستگير و محكوم به اعدام شده بود.
اينبار نيز ماشين توحش و سركوب افسارگسيخته¬ي جمهوري اسلامي با برگزاري دادگاههاي غير علني و بدون توجه به حقوق واقعي زندانيان سياسي و صرفاً به جرم دگرانديشي سياسي و چسپاندن اتهامهاي ناروا و دروغين به زندانيان سياسي كردستان و ديگر نقاط ايران، 5 نفر ديگر از فعالين سياسي کرد را به دارآويخته است.
بدون تردید یکی از اهدف جمهوری اسلامی ایران از اعدام ناگهاني زندانيان سياسي مذكور، در آستانه سالگرد خیزش آزادیخواهانه مردم ایران در اعتراض به تقلب بزرگ انتخاباتي سال گذشته، زهر چشم گرفتن از مردم و ايجاد فضاي رعب و وحشت در ميان جامعه و ترس از خيزش دوباره جنبش عمومي آزاديخواهانه¬ي ايران است.
كومه¬له اعدام این زندانیان را به عنوان نقض آشکار حقوق بشر و بخشی از سیاست سرکوب و ارعاب مردم کردستان و ایران به شدت محكوم می¬کند وخواستار محکومیت گسترده آن از جانب تمام آزادیخواهان ایران و نهادهای بین¬المللی مدافع حقوق بشر می¬باشد.

حزب كومه له كردستان ايران - 19 ارديبهشت ماه 1389

-------------------------------------------------------

اعدام ۵ زندانی سیاسی واقعا یک فاجعه است

یکی از خوانندگان:" خبر اعدام ۵ زندانی سیاسی بیگناه واقعا یک فاجعه است. اگر یک حرکت گسترده جهانی صورت نگیرد این رژیم جنایتکار خیلی بیشتر از این اعدام خواهد کرد. ما به عنوان یک ایرانی وظیفه داریم که از کشتار هموطنانمان جلوگیری کنیم.

-------------------------------------------------------

حکم نهایی عبدالله مومنی: 4 سال و 11 ماه حبس تعزیری

حکم نهایی عبدالله مومنی اعلام شد: 4 سال و 11 ماه حبس تعزیری

ادوارنیوز: حکم نهایی و قطعی عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم وحدت) که از سوی دادگاه تجدیدنظر انقلاب اسلامی صادر گردیده، در زندان به وی ابلاغ شد.

به گزارش ادوارنیوز، مطابق این حکم عبدالله مومنی به تحمل 4 سال و 11 ماه حبس تعزیری محکوم شده است. 23 ماه از این مدت مرتبط با قطعی شدن مجازاتی است که در سال 86 به صورت تعلیقی برای وی تعیین شده بود.

عبدالله مومنی که یکهفته پس از انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد ماه در تهران بازداشت شد، درجریان برگزاری یک دادگاه نمایشی و پس از تحمل سه ماه شکنجه های شدید جسمی و روحی به موجب رای دادگاه بدوی به تحمل شش سال حبس و اجرای دو سال حبس تعلیقی (مجموعا 8 سال) محکوم شده بود.

گفتنی است پیش از این ایرنا (خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی) در خبری کذب اعلام کرده بود که حکم عبدالله مومنی به دو سال حبس کاهش یافته است.

عبدالله مومنی پس از مدت کوتاهی مرخصی 24 فروردین درپی عدم پذیرش فشارهای غیرقانونی ماموران امنیتی جهت انجام مصاحبه و ... به زندان بازگردانده شد.

-------------------------------------------------------

اطلاعیه؛ رژیم اسلامی به جنایت بزرگ دیگری دست زد

کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)

جنایات کاران جمهوری اسلامی فرزاد کمانگر و چهار زندانی سیاسی دیگر را اعدام کردند

جنایات کاران رژیم جمهوری اسلامی با قطع تلفن های زندان اوین در دو روز گذشته، فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم‌هولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد را به جوخه مرگ سپردند.

رژیم جمهوری اسلامی در هیاهوی مذاکرات اتمی و با استفاده از سکوت دولت های قدرت مند سرمایه داری و نهادهای بین المللی وابسته به آن ها نظیر سازمان ملل و شورای حقوق بشر این سازمان در مقابل سرکوب لجام گسیخته مردم و کشتار سه نسل در ایران، به جنایت بزرگ دیگری دست زد و پنج تن از فرزندان توده های زحمتکش مردم را به جوخه مرگ سپرد. به گزارش هرانا که این خبر را منتشر کرده است، احکام مرگ این پنچ نفر در حالی به اجرا در آمد که پرونده سه تن از آنها در مرحله بازنگری بوده و خانواده و وکلای آن ها در جریان اعدام ها قرار نگرفتند.

رژیم جمهوری اسلامی از همان نخستین روزهای حیات ننگینش، از شکنجه و اعدام به مثابه ابزارهائی برای سرکوب های اجتماعی و ایجاد و ترس و وحشت در جامعه استفاده کرد. در دهه شصت، ده ها هزار تن از بهترین فرزندان مردم ایران را دستگیر، شکنجه و برابر آمارهائی که تاکنون منتشر شده است، بیش از بیست هزار تن از آنان را به جوخه مرگ سپرد.

خیزش اخیر توده های مردم ایران، سخت رژیم لمپن ها و چاقوکشان اسلامی را به هراس انداخت. از این رو و از آنجائی که این رژیم همواره با سرکوب و جنایت به حیات خود ادامه داده است، به فجیع ترین شکل ممکن به کشتار جوانان در خیابان ها و در شکنجه گاه خود دست زد.

کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید) این جنایت بزرگ را را قویا محکوم می کند و خواستار یک اعتراض مردمی جهانی به این جنایات است. سکوت در مقابل هرجنایتی که رژیم مرتکب می شود، دست جنایت کاران حاکم را برای کشتارهای بعدی باز می گذارد.

کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)
یکشنبه ١۹ اردیبشهت ١٣۸٩ برابر ۹ مه ٢٠١٠


-------------------------------------------------------

وکیل مدافع: هیچ اطلاعی از اعدام این افراد نداشتم

برگرفته از سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر

فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان، صبح امروز، یکشنبه ۱۹ اردیبهشت اعدام شدند. خلیل بهرامیان، وکیل فرزاد کمانگر، دقایقی پس از انتشار این خبر گفت که «هیچ‌گونه اطلاعی از اعدام این افراد ندارد.»

وی اضافه کرد که برای اطلاع از صحت خبر به دادستانی تهران مراجعه خواهد کرد.

فرزاد کمانگر معلم کرد، در مرداد ماه سال ۱۳۸۵ بازداشت شد. وی در طول ماه‌ها بازداشت تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روحی قرار گرفت که آن را در رنج‌نامه‌ای منتشر ساخت.

وی در اسفند ماه ۱۳۸۶ به اعدام محکوم شد. در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۸۸، این معلم کرد، در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه خواستار برگزاری مجدد دادگاه خود شد.

مهدی اسلامیان در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود و شش ماه را در سلول انفرادی گذرانده بود. گفتنی است پیش از این محسن اسلامیان، برادر این زندانی سیاسی نیز اعدام شده بود.

شیرین علم هولی در اردیبهشت ۱۳۸۷ در تهران بازداشت شده و به اعدام محکوم شده بود.

علی حیدریان، به همراه فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر، دو زندانی سیاسی دیگر اعدام‌شده در سحرگاه امروز، از سال ۸۵ در بازداشت به سر می‌بردند. بسیاری روند برگزاری دادگاه این افراد را «ناعادلانه» خوانده بودند.

-------------------------------------------------------

شکنجه مادر برای پذیرش اتهامات از طریق تهدید فرزندانش

سایت کلمه: فاطمه خرم جو برای پذیرش اتهام ارتباط با بیگانگان به شدت تحت فشار است.

بر اساس گزارش های رسیده از داخل اوین ، فاطمه خرم جو که در هفته گذشته تحت بازجویی همراه با توهین و فحاشی قرار گرفته، بازجویان اطلاعات به دروغ به وی گفته اند که دخترش لاله را که پس از دستگیری وی به مدت پنج روز بازداشت کرده بوده، کشته اند.

شوک ناشی از این خبر موجب شد تا وی در هنگام بازگشت از بازجویی بی هوش شده و به شدت زمین بخورد. به طوری که مسئولان بند زنان زندان اوین پس از تحویل گرفتن او از ۲۰۹ به شدت به ماموران زندان در خصوص وضعیت جسمی او اعتراض کرده و گفته اند که ما او را سالم به بند ۲۰۹ فرستادیم و ناسالم تحویل گرفته ایم.

بازجویان خرم جو در پاسخ به اعتراض مسئولان بند زنان عنوان کرده اند که فقط قصد ترساندن او را داشته اند.

همین گزارش حاکی است که بازجویان در جلسات متعدد از او خواسته اند که اظهار پشیمانی و ندامت کند تا به او کمک کنند، ولی او تاکید دارد که حاضر نیست برای کاری که نکرده است عذرخواهی کند.

فاطمه خرم جو در نیمه شب ۱۷ دی ماه ۱۳۸۸، توسط هشت مامور امنیتی مرد به همراه یک مامور زن بازداشت شد. ماموران امنیتی با عنوان کردن آنکه «مامور ستاد مبارزه با مواد مخدریم و باید منزل شما را تفتیش کنیم» وارد خانه شده و بدون دلیل مشخص وی را بازداشت کرده اند. پس از بازداشت، اتهام اصلی فاطمه، تماس با تلویزیون های بیگانه مطرح شده است.

بازجویان وی، در طول مدت بازجویی در تلاش بوده اند تا او را اقناع کننند که بپذیرد هسته ای به نام۰۲۱ تشکیل داده تا به این وسیله اعلامیه های شهرام همایون را پخش کنند. در هنگان بازجویی برای وی صدایی را در حال مصاحبه با شبکه تلویزیونی شهرام همایون پخش کرده اند که وی این موضوع را رد کرده و می گوید صدا متعلق به وی نیست.

همچنین او متهم به این شده که فیلم های تظاهرات مردم را به خارج از کشور ارسال کرده است. به گفته فاطمه خرم لو، اتهاماتی که به وی تفهیم شده «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن نظم و امنیت عمومی» و «اخلال در نظم» است.

در پی صدور قرار بازداشت فاطمه، او نسبت به قرار بازداشت خود اعتراض کرده است که روز شنبه ۱۱ اردیبهشت وی را برای رسیدگی به این اعترض به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برده اند اما اعتراض وی در نهایت از سوی قاضی یان شعبه رد شده است.

فاطمه زن ۵۳ ساله ای است که پس از مرگ همسرش در سال ۱۳۸۰ برای تامین زندگی خود و بچه های اش راننده تاکسی درمسیر تهران – قم شده است ، دارای یک فرزند پسر و ۵ دختر است. پسر وی، عقب مانده ذهنی است. یکی از دختران او پس از طلاق با پسر هفت ساله اش پیش آن ها زندگی می کند و فاطمه مسئول تامین زندگی پسر، سه دختر و نوه اش است.

بازجویان خرم جو را از طریق تهدید فرزندانش تحت فشار گذاشته اند و سعی می کنند از این طریق او را به قبول اتهامات بی اساس وادارکنند. تهدید فرزندانش بیش از هر چیز او را آزار می دهد و نمی داند تا کجا می تواند تاب این تهدیدها را داشته باشد.

براساس گواهی درمانگاه اوین او در مراحل اولیه مبتلا به بیماری آلزایمر است.

این زن تنها نان آور خانواده است و اکنون خانواده وی دچار مشکلات مالی فراوانی شده اند.

هم اکنون وکلای این زندانی به این دلیل که اجازه حضور در دادسرای اوین را ندارند، نمی توانند برای او اعلام وکالت و پرونده وی را پیگیری کنند.

-------------------------------------------------------

حمله تظاهرکنندگان خشمگین به سفارت رژیم در پاریس

رادیو فرانسه: پس از اعلام اجرای حکم اعدام پنج نفر از زندانیان سیاسی در زندان اوین که صبح امروز انجام گرفت ، صدها نفر از ایرانیان مقیم پاریس عصر امروز در میدان "تروکادرو" ی این شهر اجتماع کردند تا به این اعدام ها اعتراض کنند. شعارهای جمعیت معترض بیشتر به محکومیت عمل دولت ایران در اعدام زندانیان سیاسی مربوط می شد.

ساعتی پس از آغاز این تجمع، جمعیت خشمگین بسوی سفارت ایران راه افتادند و پس از رسیدن به سفارت بسمت ساختمان آن رفته و به در و پنجره ها و تابلوی سفارت حمله کردند.

بگفته شاهدان عینی استمرار این حملات به دخالت پلیس فرانسه انجامید و ماموران پلیس دهها ایرانی حمله کننده به سفارت ایران را دستگیر و بازداشت کردند.

-------------------------------------------------------

بازداشت چهار تن از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان

خبرگزاری هرانا - عصر امروز چهار تن از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، آقایان پیمان نودینیان، ملکی، زارع و زندی نیا ، چهار تن از اعضای کانون صنفی معلمان کردستان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

بنا بر این گزارش، در طی روز های اخیر فشار بر فعالان صنفی معلمان در سراسر ایران افزایش یافته است.

شایان ذکر است، صبح امروز نیز پس از گذشت یک روز از پایان هفته معلم فرزاد کمانگر، معلم زندانی در زندان اوین اعدام شد.

-------------------------------------------------------

مشت محکم افغانها بر دهان ولی فقیه

سنی نیوز: درز کردن خبر حکم اعدام 3000 افغانی در ایران که در حال اجرا است، دل افغانها را خونین ساخت، و آنها را بجلوی سفارت ایران کشید. افغانهای وطن دوست که از تدخل ایران در مسائل کشورشان به شدت خشمگین هستند در این راهپیمایی چند هزار نفری شرکت کردند، و عکسهای خامنه‫ای و احمدی نژاد را به آتش کشیدند. و از اینکه جلادان ایرانی که به ملت خود کوچکترین رحم و شفقتی ندارند زندانیان افغان را مورد شکنجه و تجاوز جنسی و نهایتا اعدام قرار دهند اظهار نگرانی کردند. این تظاهرات وطن دوستانه‫ی ملت افغان در کمال اخلاق و شرافت صورت گرفت. شعارهای آنها دوستی با ملت ایران و دشمنی با حکومت مستبد و ظالم و ضد انسانی ولایت فقیه بود. آنها با این راهپیمایی مردمی مشت محکمی بر دهان ولایت فقیه زدند، و با سوختن عکس این بت به حکومت ایران فهماندند که روضه خوانی آنها در افغانستان خریدار ندارد!

--------------------------------------------------------

قطع رابطۀ شرکت های نفتی غرب با رژیم تهران

به گزارش رادیو فرانسه، وزیر نفت جمهوری اسلامی گفته است که تهران ‏رابطۀ خود را با آن دسته از شرکت های نفتی غربی ‏قطع کرده که در انجام طرح های توسعۀ خود در ایران ‏به ویژه در میدان گاز پارس جنوبی سال هاست تعلل و ‏تأخیر کرده اند. ‏
مسعود میرکاظمی در ادامه افزوده است که ‏جمهوری اسلامی دیگر با این شرکت ها مذاکره نمی کند و ‏طرح های توسعۀ میدان گاز پارس جنوبی را که ‏بزرگترین میدان گازی جهان به شمار می رود به ‏شرکت های ایرانی وابسته به سپاه پاسداران ایران ‏واگذار کرده است.
یک مقام سپاه پاسداران ایران ماه ‏گذشته مدعی شده بود که این مهمترین نهاد نظامی ‏جمهوری اسلامی توانایی و صلاحیت آن را دارد که به ‏سهولت جای شرکت هایی نظیر "شل" و "توتال" را در ‏صنعت نفت ایران بگیرد. ‏
‏ اگر چه مسعود میرکاظمی اشاره ای به شرکت های ‏نفتی غربی مورد نظر خود نکرده، اما، ظاهراً منظور ‏وی شرکت های نفتی "شل"، "توتال"، "ستاداویل" و ‏‏"انی" است که به تدریج طی ماه های اخیر فعالیت ها و ‏سرمایه گذاری های خود را در صنعت نفت و گاز ‏ایران متوقف کرده اند. ‏
در این بین طرح احداث دو کارخانۀ تبدیل گاز طبیعی ‏به گاز مایع که قرار بود توسط شرکت های "شل" و ‏‏"توتال" صورت بپذیرد از سال 2008 متوقف ‏شده است.‏
کارشناسان نفتی در ایران می گویند که توقف ‏سرمایه گذاری شرکت های نفتی غرب در ایران نتیجۀ ‏تشدید فشارهای کشورهای غربی بر جمهوری اسلامی ‏به دلیل پروندۀ اتمی آن است. همین منابع می افزایند که ‏دامنۀ این فشارها از خلال تحریم های بانکی ایران و ‏خروج تدریجی شرکت های اروپایی از این کشور رو ‏به افزایش گذاشته است. ‏
برای تأمین منابع مالی طرح های توسعۀ صنایع نفت و ‏گاز خود حکومت تهران مبلغ یک میلیارد و سیصد ‏میلیون دلار قرض کرده و قصد دارد برای طرح های ‏مشابه در سال 2011 شش و نیم میلیارد دلار دیگر وام ‏بگیرد. ‏
از نظر کارشناسان این مبالغ برای تأمین نیازهای ایران ‏بسیار ناکافی است. خود وزیر نفت ایران معتقد است که ‏این کشور برای توسعۀ صنایع نفت و گاز خود طی ‏سال های 2015-2011 به 200 میلیارد دلار سرمایه ‏نیازمند است. او می پذیرد که حکومت تهران هم اکنون ‏با مشکل کمبود سرمایه گذاری برای تحقق طرح های ‏توسعۀ نفت و گاز خود روبروست. ‏

------------------------------------------------------------------

فیلمهای اعتراض ایرانیان در برابر سفارت رژیم در پاریس


http://www.youtube.com/watch?v=DFwVnF9Axf0&feature=player_embedded

http://www.youtube.com/watch?v=gjYdRCucfj8&feature=player_embedded

http://www.youtube.com/watch?v=uBuFDq_rJvg&feature=player_embedded