samedi 26 mars 2011

جمهوری اسلامی در آسیاب خیزشهای دموکراتیک

خیزشهای رو به گُسترش توده ای در سوریه علیه رژیم مادام اُلعمر "اسد"ها، همجنس سیاسی آن در تهران را با چالش دیگری ناشی از شکل گیری قیامهای دموکراتیک در کشورهای عربی شُمال آفریقا و خلیج فارس روبرو کرده است.

این فقط کافی نیست که مُعترضان سوری، رژیم حاکم بر ایران و عروسک خیمه شب بازی آن در لُبنان (حزب الله) را آماج حمله ی خود قرار داده اند، بلکه اکنون رژیم آقای بشار اسد زیر فشار اعتراضهای فزاینده و در هراس از دامنه ای که می تواند بیابد، دست به عقب نشینی زده و وعده رفُرم سیاسی، آزادی احزاب و رسانه ها و بهبود وضعیت معیشتی را می دهد؛ یک چاپلوسی که مُستقل از جدی یا فریبکارانه بودن آن، دستگاه آقای خامنه ای را که با اعتراضهای مُشابهی در ایران روبرو است و همه ی تُخم مُرغهای خود برای رویارویی با آن را در سبد سرکوب و اعمال حداکثر خشونت گذاشته است، از نظر داخلی در موقعیت دشواری قرار می دهد.

رژیم سوریه در حالی اعلام کرده است که در برابر جُنبش اعتراضی دست به عقب نشینی می زند که جمهوری اسلامی با تمام توان به پُشتیبانی از آقازاده بشار اسد در سرکوب خیزش مردُم این کشور برخاسته است. بُلندگوهای تبلیغاتی حاکمان ایران، با "اغتشاگر" خواندن مُعترضان سوری، "غرب و آمریکا" را مُتهم به "فتنه افکنی" و "شبیه سازی انقلابهای مردمی" کرده اند. در همین رابطه، بنگاه ضداطلاعاتی سپاه پاسداران موسوم به "خبرگزاری فارس" پس از اعلام "در آرامش کامل بودن سوریه"، به نقل از یک مقام مجهول این کشور، مُعترضان را تحریک شده از جانب اسراییل معرفی کرد.

باز مصرف رژیم جمهوری اسلامی از سیاست و حتی واژه ها و تعریفهایی که علیه جُنبش اجتماعی مردم ایران به کار می بندد برای توصیف خیزش مُخالفان سوری، این گمانه که حمایت آن از رژیم سوریه از پُشتیبانی لفظی فراتر می رود را تقویت کرده است. پیشتر، مُعترضان سوری خبر داده بودند که دمشق، نیروهایی از سپاه پاسداران و حزب الله لُبنان را که در دره بقاع این کشور پایگاه دارند، برای سرکوب تظاهُرات در "درعا" به مُزدوری گرفته است.

از نظر خارجی، جبهه گیری آشکار رژیم ولایت فقیه علیه جُنبش مردُم سوریه، همه رجزخوانیهای آن در حمایت از خیزشهای منطقه که آخرین بار با آب وتاب توسُط آیت الله خامنه ای در مشهد تکرار گردید را به سطل زُباله می ریزد.

بر این واقعیت پیش از همه، طراحان سیاست دغلکارانه ی مزبور و سُخنگویان آن آگاهی دارند اما چنین می نماید که به دلیل اهمیت سوریه به مثابه دروازه ورود جمهوری اسلامی به میدان بازی لُبنان و فلسطین، ناچار به قورت دادن آن شده اند. آقای خامنه ای اُمیدوار است این شکست اجباری را از طریق ایجاد بُحرانهای جنجالی تازه چه توسُط خود و چه به گونه غیرمُستقیم توسط نیروهای ارتجاعی بُنیادگرا (سُنی و شیعه) جُبران کند.

سیاستهای استراتژیک رژیم جمهوری اسلامی در آسیاب خیزشهای دموکراتیک در حال تجزیه و خُرد شدن است. "روز قُدس" گردونه را به چرخش درآورد، 25 بهمن محور را ثبات بخشید و "روزهای خشم" بدان شتاب می بخشند

منصور امان

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire